iran-emrooz.net | Tue, 22.02.2011, 16:05
اتحاد نیروهای ملی و دموكراتیك رمز قدرتمندی جنبش سبز
حضور پرشور مردم تهران و دیگر شهرهای بزرگ در تجمعات و راهپیماییهای روز ۲۵ بهمن ماه برای اعلان همبستگی با مردم مصر و تونس و ابراز شادمانی به مناسبت پیروزی آنان بر حاكمیتهای دیكتاتوری، و یادآوری فرجام حكومتهای سركوبگر به تمامیتخواهان كشور، همه محاسبات نظام ولایتی و دولت كودتا را به هم ریخت و آنان را در بهت و حیرت فرو برد. نظام ولایتی گمان میكرد با كشتار، شكنجه و اعدام، و توزیع بخشی از درآمدهای نفتی با عنوان هدفمند كردن یارانهها، توانسته مبارزان راه آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی را مرعوب و تهیدستان را تطمیع و زمینه را برای غارت بیشتر ثروت ملی فراهم كند، اما مردم مبارز و قدرشناس این سرزمین، این بار نیز چون گذشته به ندای حقطلبانه و عدالتخواهانه رهبران جنبش سبز برای پشتیبانی از مبارزات مردم مصر و تونس در روز ۲۵ بهمن پاسخ مثبت دادند و دولت كودتا به رغم ایجاد فضای امنیتی – نظامی و استقرار واحدهای پلیس، نیروهای امنیتی، سپاه پاسداران در هیئت بسیجی و "لباس شخصی" در میادین و چهارراهها و اعزام موتورسواران به محل تجمعات و كوچه پسكوچهها، نتوانست از سیل خروشان مردم كه از پیوستن جویبارها بهم، رودخانهها و سرانجام رودی عظیم در خیابانهای انقلاب و آزادی پدید آمد، جلوگیری نماید. اقدامات وحشیانه اوباش نیروهای امنیتی، پاسداران و بسیجیان حقوقبگیر و ضرب و جرح و كشتار و دستگیری طرفداران جنبش سبز در ۲۵ بهمن با هدف درهم شكستن مقاومت مردم و سركوب جنبش، در برابر مقاومت و پایداری جوانان پرشور، زنان و مردان مبارز به شكست انجامید و رژیم سركوبگر با ترور حداقل ۲ نفر، مجروح نمودن چند صد نفر و دستگیری حدود ۱۵۰۰ نفر از راهپیمایان مسالمتجو، در تحقق اهداف پلید خود ناكام ماند. حاكمیت به جبران شكست سركوب اعتراضات مردمی و ایجاد امید در میان نیروهای پلیس، امنیتی و سپاه پاسداران و لباس شخصیها، ناتوانیاش در جلوگیری از برگزاری راهپیمایی و عصبیتاش از فریادهای كوبنده مردم و خشم ناشی از حضور پرشور جوانان آگاه در ۲۵ بهمن ماه را، با زوزههای نمایندگان فرمایشی مجلس و ناسزاهای صدا و سیما با حضور چهرههای ساكت راست مغضوب، علیه جنبش نشان داد.
روز ۲۵ بهمن، روز همبستگی ملی، روز پیوند میان اقشار و طبقات و همچنین اقوام دلاور این سرزمین پهناور برعلیه نظام خودكامه و تمامیتخواه بود. روز تجلی عشق و ایمان برای آزادی و بهروزی مردمی بود كه برای پیروزی بر حكومت سركوبگر در سختترین شرایط مبارزه، دستان خود را به هم گره زدند. آنان كه بدون ترس اوباشان موتورسوار، كركره مغازهها را بالا زدند تا معترضان در آنها پناه گیرند، درب خانههایشان را با گشادهرویی، برغم پیامدهای احتمالی ناگوار، گشودند و مجروحان را خوشامد گفتند تا پرستاران و پزشكان كار مداوای مجروحان را انجام دهند. به جای لباسهای خونآلودشان، لباسهای خود را بر آنان پوشاندند تا شناخته و به دست نیروهای سركوبگر گرفتار نشوند. آنان بدون آنكه ترسی از بازخواست و حمله پلیس و باتوم بدستان داشته باشند و اگر هم چنین دغدغهای داشتند آن را به خاطر نجات مجروحان و آسیب دیدگان پذیرا شدند. همكاری پزشكان آزادیخواه كه برای مانع شدن از گرفتاری مجروحان ناشی از شلیك گلوله موتورسواران، همه مخاطرات را پذیرفتند و نگذاشتند تا آنان به دست دژخیمان اسیر شوند، همه و همه از عزم ملتی آزاده برای رسیدن به دموكراسی و عدالت اجتماعی حكایت میكند. آنچه در این روز اتفاق افتاد، در نوع خود یك حماسه بود، حماسه همبستگی مردم كوچه و بازار و خیابان و محلات با معترضان علیه حكومت، حماسه ملتی كه برای رسیدن به آمال و آرزوهایش دشواریهای زیادی تحمل كرده و بدون ترس از آنچه كه در آینده احتمال آن میرود، با امید به آزادی و عزمی استوار این راه دشوار را میپیماید. آری امروز جنبش سبز كیفیتی متفاوت با گذشته پیدا كردهاست، این تفاوت را در تهران بزرگ بخوبی میتوان دید، این بار نسبت حضور محرومان جنوب و جنوبغرب تهران، شهركهای پیرامونی به مراتب از گذشته بیشتر و شعارها شفافتر و كاملا هدفمند، و كوشش آگاهانه معترضین برای احتراز از رویارویی با اوباشان كاملا دیده میشد و همچنین خبرها از حضور فعالتر سبزها در دیگر شهرهای بزرگ حكایت دارد. آری امروز در داخل كشور همه به اتحاد و یكپارچگی بر علیه حاكمیت تمامیتخواه فكر میكنند، بدون آنكه تفاوت رویكردهای متفاوت اقشار و طبقات و نمایندگان گرایشهای سیاسی مختلف درون جنبش سبز، آنان را از این هدف مهم باز دارد و یا زمینهای شود برای پرداختن به موضوعاتی كه مسئله روز جنبش نیست، امری كه متاسفانه در بیرون مرزهای ملی با چنین حساسیتی روبرو نمیشود.
در برابر چنین تحول امیدآفرین در جنبش سبز حاكمیت تمامیتخواه حتی از اصول حاكمیتهای دیكتاتوری جهان نیز پا فراتر گذاشته است. حكومتهای سركوبگر منطقه در مخالفت با اعتراضات و سركوب جنبشهای آزادیخواهانه مردم خود، با اجرای سیاست سركوب و كشتار، اگر از مردم عذرخواهی نمیكنند، لااقل جنایتی را كه مرتكب شدهاند، به مخالفان خود نسبت نمیدهند. اما در سرزمین ما، حاكمان نه فقط جنایتهایی را كه مرتكب میشوند متوجه مردم معترض میكنند، بلكه به این قناعت نكرده و برای قربانیان پروندهسازی نموده و آنان را به خود منتسب و حتی متهم میسازند كه عامل آنان در لباس دیگری بوده و با غیر اخلاقیترین شكل ممكن آنان را مصادره میكنند، كه نشان از اوج استیصال و ناتوانی حكومت در برابر جنبش ترقیخواهانه مردم است.
امروز بر كسی پوشیده نیست كه حركت اعتراضی مردم در روز ۲۵ بهمن ماه به میزانی كه صفوف جنبش سبز را تحكیم بخشیده و آنان را برای پیروزی امیدوار نموده، چندین برابر آن سبب تشتت و پراكندگی صفوف اصولگرایان شدهاست. افراطیون حاكمیت با آگاهی از ناتوانی در مقابله با جنبش سبز میكوشند تا با توسل به چهرههای ساكت خود در برابر معترضان و یا سایر اصولگرایان مجلس و قوه قضاییه آنان را نیز برای هتاكی علیه جنبش سبز به سطح خود بكشانند، اما به رغم این وحدت ظاهری شكاف میان آنان عمیق است و انعكاس این شكاف در عملكرد ارگانهای مختلف سركوب در روز ۲۵ بهمن ماه در برابر مردم معترض و نسبت به خودشان مشاهده میشد. بیشك رهبران جنبش سبز باید تاكتیكهای جنبش را بر اساس قدرت جنبش و تحولات درون لایههای حاكمیت بدون خوشبینی غیر واقعی از این تحولات تدوین نمایند. از این رو لازم است تا در مرحله كنونی كه جنبش از كیفیتی عالیتر از گذشته برخوردار شده، پیوند رهبری جنبش با بدنه سازمان یافتهتر شده و هدفهای حنبش نیز با شفافیت بیشتر و درك بهتر باز تعریف شود. رهبری جنبش با پذیرش این مسئولیت كه تاكنون آن را به طور رسمی نپذیرفته، برخلاف گذشته، بایستی خواست عمومی جنبش را علاوه بر دلایل كاملا روشن به این جهت پذیرا شود كه جنبش و رهبری برای دستیابی به هدفهایشان باید به هم متعهد باشند. برای پیشبرد موفقیتآمیز مبارزه در راه آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی و رسیدن به هدفها، وحدت نظر میان رهبری و بدنه آن ضروری است. امروز رهبری و بدنه جنبش باید هدف مبارزه كنونی را با صریحترین واژهها بیان كنند، باید رهبری جنبش در این مقطع از فرآیند مبارزه جاری با ارزیابی از مجموع شرایط حاكم بر جامعه، قبل از آنكه جنبش تاكتیكی را به وی تحمیل نماید، پیشقدم شده و نقش تاریخی خود را ایفاء كند.
اگر هدف جنبش و رهبری بازگشت به قانون اساسی و اصلاح آن و یا تدوین یك قانون اساسی جدید متناسب با خواست وسیعترین اقشار اجتماعی به منظور تحقق اصل مشاركت مردم در سرنوشتشان با برگزاری انتخابات آزاد است، باید كلیه امكانات جنبش معطوف به تحقق این خواستهها باشد و برای تحقق این مطالبات محوری راههای ممكن برای رسیدن به هدفها نشان داده شود. به گمان ما ضروریترین وظیفه در مقابل مبارزان راه آزادی، ارتباط میان جمعیتها، كانونها، نهادهای مردمی، احزاب و سازمانها با هم و تبادل نظر آنان پیرامون تحولات جاری كشور هماهنگ با رهبری، برای فراهم ساختن زمینه لازم جهت اتخاذ تصمیم درست در فرآیند مبارزات با انتخاب شعارهای متناسب با آن است. در این صورت است كه با ایجاد رابطه دو سویه میان رهبری و احزاب و تشكلها، رهبری قادر خواهد شد از برآیند مطالبات جنبش كه عمومیترین خواستهها را شامل میشود و امكانات تحقق آنها، تاكتیكهای پیروزی آفرین را از طریق جنبش به اجرا درآورد.
به نظر ما رهبری جنبش با هماهنگی تمام احزاب، گروهها، سازمانها و تشكلهای پایبند به آزادی، دموكراسی، عدالت اجتماعی و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر میتواند از همه "سبزها" به صورت مشخص بخواهد تا صرف نظر از وابستگیهای طبقاتی و شغلی در محلهای كار خود اعم از ادارات دولتی، بنگاههای خصوصی و كارخانجات در راستای اهداف جنبش با شركت در اعتراضات خیابانی و پیگیری مسائل صنفی و ارتباط سبزهای سازمانها و ادارات و بنگاههای كشور با هم، امكان اقدام جمعی و سازماندهی شده را با رعایت كلیه تدابیر امنیتی، همراه با طرفداران آنان فراهم آورند. اتخاذ روش مبارزه نافرمانی مدنی در شرایط افزایش بیرویه قیمتها، بدون تغییر دستمزدها، اعلام عدم پرداخت هزینههای سنگین خدمات عمومی ناشی از افزایش قیمتها و مقاومت در برابر خواستههای مغایر با قانون اساسی و تاكید بر اجرای قانون در شرایطی كه حاكمیت از آن قرائتی نادرست و بنفع خود دارد، از مواردی است كه تعریف روشن و شفافتری از وظایف شبكههای اجتماعی مورد نظر آقای مهندس موسوی و یا سازماندهی مورد نظر آقای كروبی و رهبران سایر احزاب و گروهها وتشكلها ارائه میدهد. یقینا پررنگ شدن نقش احزاب، گروهها و سازمانها و تشكلهای صنفی – سیاسی در مبارزات حساس كنونی، ایجاب مینماید، نقش بارزتری را در مدیریت مبارزات پیش رو بعهده گیرند تا از فشار سنگین حاكمیت بر آقایان موسوی و كروبی و امكان ضربهپذیری بر جنبش كاسته شود.
اصلاحطلبان عدالتخواه
۳۰ بهمن ماه ۱۳۸۹