ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 14.02.2011, 19:04
مسیر آزادی در میدان انقلاب اسلامی به بن‌بست خورد

کلمه: روز بیست و پنجم بهمن‌ماه، رو به پایان است و یک شادی جمعی، یک امید مضاعف به آینده و یک تجدید عهد دوباره با راه سبز امید بود که پس از ۲۰ ماه، امروز بار دیگر زنده بودن خود را به همه‌ی کسانی که چشم دیدن حیات جنبش سبز را ندارند، ثابت کرد. اما هنوز کارهای نکرده‌ای هم باقی است.

بسیاری از کسانی که در راهپیمایی امروز حضور داشتند و همفکران سبزاندیش خود را در خیابان‌ها دیدند که چگونه با آرامش و روحیه‌ی عالی از کنار عزم آشکار نیروهای انتظامی و امنیتی برای سرکوب، عبور می‌کردند و سعی می‌کرد حتی برای یک قدم هم که شده، خود را به آزادی نزدیک‌تر کنند.

مسیر پرمعنا و نمادین خیابان انقلاب تا خیابان و میدان آزادی، امروز در میدان انقلاب به بن‌بست رسیده بود. هزاران هزار مامور موتورسوار و باتوم به دست، میدان انقلاب اسلامی را اشغال کرده بودند تا از راهی شدن سیل جمعیت به سمت آزادی جلوگیری کنند. همین بیان نمادین، برای اتفاقی که امروز در تهران افتاد، کافی است.

امروز در تهران ۲۵ خرداد تکرار شد. این توصیف را بسیاری از کسانی که در ساعات عصر روز ۲۵ بهمن در خیابان‌ها بودند، با هم تکرار می‌کردند. آنها جمعیتی را که می‌دیدند، با سومین روز پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ مقایسه می‌کردند و بسیار شنیده می‌شد که به هم بگویند: اگر جلوی مردم را نمی‌گرفتند و می گذاشتند به آزادی برسند …

صدها هزار تهرانی و هزاران نفر در مشهد و شیراز و اصفهان، امروز در خیابان‌ها نتیجه‌ی تنها و تنها یک هفته تلاش سبزها در تنگنای شدید رسانه‌ای برای تدارک راهپیمایی مسالمت‌آمیز را دیدند و نتیجه‌ی آن را هم مشاهده کردند؛ گویی جنبش سبز بار دیگر «رسانه شمایید» را تجربه کرد.

حضور مردمی از طبقات و گروههای اجتماعی مختلف، به خصوص کارگران و اقشار مستضعف، و نیز افراد مسن یا بسیار جوان، از نکات مشهود در راهپیمایی امروز بود.

همچنین رفتار مدنی راهپیمایان و پرهیز گسترده از مقابله خشونت‌آمیز با رفتار خشن سرکوب‌گران در خیابان‌ها، پرهیز بسیاری از تظاهرکنندگان از شعار دادن و در پیش گرفتن رویه‌ی راهپیمایی سکوت توسط بسیاری از مردم به خصوص در ساعات ابتدایی راهپیمایی، از نشانه‌های آن بود که فضای عمومی جامعه تفاوت مهمی با ماههای ابتدایی پس از کودتای انتخاباتی نکرده و همچنان همان فضا بر جامعه حاکم است و همان خواسته‌ها، اقبال اکثریت مردم را به دنبال دارد. از این رو می‌توان به صراحت، سخنان آن مقام نظامی را تایید کرد که جنبش سبز را آتش زیر خاکستر توصیف کرده بود.

رفتارهای مردم همچنین نشان داد که برخی پیش‌بینی‌ها مبنی بر احتمال بروز خشونت از سوی برخی از سبزها، دور از واقعیت است و معترضان به عملکرد حاکمیت، بیش از آنکه تصور شود، رفتاری مدنی و عقلانی از خود نشان می‌دهند.

اما اگر شادی و امید باقی‌مانده از این روز به یاد ماندنی بگذریم و بخواهیم از تجربه‌ی عاشورای ۸۸ هم درس بگیریم، یک ضرورت باقی می‌ماند که بدون آن، تجربه‌ی خوشایند ۲۵ بهمن ناقص می‌ماند.

این ضرورت چیزی جز همان ضرورتی نیست که در پیام میرحسین موسوی در آغاز ماه محرم به آن اشاره شده بود؛ ضرورت کار زینبی.

همه می‌دانند که حامیان دولت، تجمع ۹ دی بر مبنای یک دروغ بزرگ شکل دادند. آنها به دروغ به مردم گفتند که در روز عاشورای ۱۳۸۸ به امام حسین (ع) توهین شد. حال آنکه واقعیت چیزی دیگری بود و شکوه راهپیمایی گسترده‌ی عاشورا نیز پشت حجم تبلیغات فریبکارانه‌ی صداوسیما و رسانه‌های دولتی پنهان شد.

در عاشورای امسال که مجموعه فیلمهای جامعی از اتفاقات عاشورای سال گذشته در اینترنت منتشر شد، بسیاری از کسانی که این فیلم را دیدند، اذعان کردند که اگر این مجموعه فیلمها همان زمان به دست مردم رسیده بود، فضاسازی رسانه‌ای صداوسیمای دروغ ناکام می‌ماند.

اکنون که راهپیمایی ۲۵ بهمن، با وجود سرکوب گسترده، به یک قدرت‌نمایی آشکار و غیر قابل انکار از سوی سبزها تبدیل شده، باید این سرمایه را حفظ کرد. راه حفظ این سرمایه‌ی بزرگ نیز ایفای رسالت زینبی است.

بخش خبری پر از دروغ صداوسیما (بیست و سی) امشب با پخش فیلمها و تصاویری از آتش زدن چند سطل آشغال که کاملا با فضای حاکم بر راهپیمایی آرام و مسالمت‌آمیز متفاوت بود، ادعا کرد که فتنه‌گران باز شعارهای ضد نظام سر دادند، به امام راحل اهانت کردند! و در نهایت هم فیلمی از تظاهرات چند ده نفر علیه راهپیمایی امروز را پخش کرد که فیلمبردار آن، عامدانه حضور نیروهای نظامی و ضدشورش در حمایت از این گروه را خارج از کادر قرار داده بود.

اینها همه در حالی بود که تجمعات امروز معترضان در برخی کشورهای منطقه، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های وابسته به دولت مستقر داشته است تجمعاتی که تعداد آنها در بهترین حالت، چندین برابر کمتر از حضور امروز شهروندان تهرانی در خیابان‌ها بود.

این رسانه‌ها تصاویر و فیلمهای اعتراضات در الجزایر، یمن و بحرین را در حالی پخش کردند که در ایران، نه تنها هیچ‌کسی غیر از نیروهای اطلاعاتی حق فیلمبرداری از اعتراضات خیابانی را ندارد، بلکه فیلمبرداری با موبایل‌ها و دوربین‌های کوچک شخصی نیز با برخوردهای شدید و خشونت‌آمیز ماموران مواجه می‌شود و حتی کسی حق عکس گرفتن از رفتارهای غیر انسانی برخی ماموران لباس شخصی هم ندارد.

به نظر می‌رسد که رسانه‌های دروغ و فریب باز هم قصد دارند واقعیت را تحریف کنند و صحنه‌های زیبایی را که هزاران هزار ایرانی سبز هم دیدند و هم در خلق ان حضور داشتند، قلب کنند و وارونه جلوه دهند.

سبزها خود می‌دانند که در برابر موج فریبکاری‌های ساعت‌ها و روزهای آینده، چه باید بکنند. رسالت زینبی، وظیفه‌ی آگاهی‌بخشی و لزوم مقابله با دروغ‌پردازی‌های در دستور کار رسانه‌های وابسته به دولت، تعطیلی‌بردار نیست و شکوه ۲۵ بهمن را تنها با تثبیت تصویر واقعی آن در افکار عمومی می‌توان تکمیل کرد و نیز تا رسیدن به عدالت و آزادی ادامه داد. چنین باد.