ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 06.12.2010, 10:17
تا نابودی تمام آثار دیکتاتوری و استبداد، ایستاده‌ایم

۱۵ آذر ۱۳۸۹

در آستانه ۱۶ آذر، «شورای تهران» دفتر تحکیم وحدت که یکی از ارکان مهم این بزرگترین اتحادیه دانشجویی است، با انتشار بیانیه ای از عموم دانشجویان برای برگزاری هر چه با شکوه تر این مراسم دعوت کرد.

دفتر تحکیم وحدت با اشاره به سابقه ۱۶ آذر و تداوم فعالیت های آزادیخواهانه جنبش دانشجویی ایران در طول بیش از نیم قرن اخیر، از فضای امنیتی حاکم بر کشور و در پی آن بازداشت گسترده فعالین سیاسی و دانشجویی انتقاد کرده است.

دفتر تحکیم وحدت به هزینه‌های فراوان وارد شده بر جامعه دانشگاهی اشاره و از رسانه ها به دلیل کم توجهی به هزینه های بسیار بر دانشجویان و جنبش دانشجویی، انتقاد کرده است. در این بیانیه همچنین به برگزاری نشست اخیر دفتر تحکیم وحدت و تحرک انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های سراسر کشور در آستانه ۱۶ آذر امسال و تداوم حیات این تشکل دانشجویی پرداخته شده است.

این اتحادیه دانشجویی همچنین خفقان موجود در کشور، سرکوب اعتراضات مردمی، شکنجه فعالین سیاسی و دانشجویی، ادامه بازداشت دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی و همچنین ممانعت از برگزاری مراسم سالگرد آیت الله منتظری را محکوم کرده است. دفتر تحکیم وحدت در ادامه از اوج گیری ناامنی در کشور و وقوع حوادثی همچون گسترده‌تر شدن جرائم و جنایات اجتماعی، بمب گذاری و ترور ابراز نگرانی کرده و از نهادهای مسئول برگزاری نظم و امنیت در کشور به شدت انتقاد کرده است.

در قسمت دیگری از این بیانیه، دفتر تحکیم وحدت در آستانه ۱۶ آذر حمایت قاطع خود از آقایان کروبی و موسوی را در مقابل کارزارهای بدون پشتوانه اقتدارگرایان بر علیه ایشان که به نام دانشجویان انجام میگیرد، اعلام کرده است.

به گزارش دانشجونیوز، متن کامل بیانیه دفتر تحکیم وحدت به شرح زیر است:

آذری دیگر از راه رسید و پنجه سیاه استبداد چنان بر پیکر وطن چنگ برده است که گویی هرگز جامه آزادی بر تن نداشته است. چه آن روز که حکومت کودتا پس از سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق، دانشگاه تهران را در ۱۶ آذر به خاک و خون کشید و سه آذر اهورایی را به شهادت رساند، و چه امروز که کودتاگران، دیگر بار ایران را به سوگ اهورائیانی دیگر نشانده اند. ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ یادآور خاطرات تلخی است. گارد ویژه شاهنشاهی با هجمه به حریم دانشگاه سه تن از دانشجویان- بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی- را به شهادت رساند. متاسفانه امروز هم نیروهای رسمی سازماندهی شده، به نام خودسر، جهت سرکوب دانشجویان به دانشگاه ها یورش برده و دانشجویان را به خاک و خون می کشند. هنوز خاطره حمله وحشیانه به کوی دانشگاه تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و سایر دانشگاه ها در یک سال گذشته از یاد نرفته است.

دفتر تاریخ مبارزات ملت ایران علیه حکومت‌های خودکامه سرشار از تلاش ها، بیم ها و امیدهاست. و جنبش دانشجویی ایران به عنوان برگ زرینی در این مبارزات هرگز در راه تحقق آزادی و عدالت از تلاش و مبارزه باز نایستاده است. ۱۶ آذر ماه، به عنوان روز دانشجو، تنها نماد و بزرگداشتی از روزهای سختی که بر ما گذشته نیست، بلکه آکنده از بیان تمام دردها و رنج هایی است که ملت بزرگ ایران در طول سالیان دراز به جان کشیده اند. چه دیروز و چه امروز که اراده ملت بر تغییر است و دانشجویان نیز در ادامه مسیر خود در راه آزادی و آزادگی تمام سختی ها را به جان خریده اند و بر مشکلات آن وقعی نمی نهند. امروز دانشجویان، اساتید، دانش و دانشگاه همچون خاری در چشم کور استبداد هستند که در تاریکی جهالتی که بر گرداگرد خویش تنیده، اسیر است. استبداد و خودکامگی را بیش از آگاهی هراسی نیست و به همین علت است که دانشگاه ها را محدوده خطر می شمارند و هر انتقاد و آگاهی بخشی به جامعه را گذر از خطوط قرمز قلمداد می کنند.

این روزها در حالی به ۱۶ آذر نزدیک می شویم که تازیانه و ترکه پیر و فرتوت استبداد بر پیکر جوان و دشنه آجین دانشگاه همچنان می تازد. روند اخراج دانشجویان کم بود، اخراج اساتید منتقد نیز بدان افزوده شده است. ممانعت از ادامه تحصیل دانشجویان و ستاره دار کردن آنان به همراه صدور احکام تعلیق از تحصیل به روالی عادی در دستگاه حاکمیت برای حذف مخالفین و منتقدین بدل شده است. هم اکنون ده ها دانشجو از جمله محسن برزگر و سیاوش حاتم، اعضای دفتر تحکیم وحدت، اسیر محبس و زندان هستند و سنگین ترین احکام زندان برای فعالان سرشناس دانشجویی چون بهاره هدایت، میلاد اسدی، ضیا نبوی، مجید توکلی، مجید دری، حسن اسدی، علی ملیحی، مهدی خدایی و … صادر شده است. در کنار یاران دبستانی مان، اساتید منتقدی چون دکتر محسن میردامادی و دکتر داوود سلیمانی و دیگران در حال تحمل حبس ظالمانه خود هستند.

با وجود تمام فشارهایی که بر پیکره دانشگاه ها وارد و تمام هزینه هایی که بر جنبش دانشجویی ایران تحمیل می شود، متاسفانه آن چنان که باید این مسئله مورد توجه قرار نگرفته است. در حالی که بیش از هر یک از جنبش ها و جریانات مدنی فعال در ایران، این فعالان دانشجویی و اساتید هستند که روزانه به زندان می افتند و با سنگین ترین احکام حبس، تبعید، محرومیت و اخراج مواجه می شوند و با این وجود هنوز آرمان و رسالت خویش را رها نکرده اند، اما رسانه های جمعی و افکار عمومی آن چنان که باید و شاید به این مقوله توجه نشان نمی دهند. گویی رویارویی همیشگی دانشگاهیان با اقتدارگرایان و مشمول قهر و غضب واقع شدن به امری طبیعی و عادی بدل گشته است. در فضایی که دانشجویان در مقابل دشنه برهنه استبداد سینه سپر کرده اند، انتظار توجه بیشتری از سوی فعالان سیاسی، فعالان اجتماعی، رسانه ها و افکار عمومی معطوف به رنج ها و زخم های وارده بر پیکره دانشگاه، می رود.

نیروهای امنیتی در طول سالیان اخیر بارها تلاش نموده اند تا با افزایش فشار بر بدنه جنبش دانشجویی، بازداشت گسترده، اخراج و گاه با ایجاد تشکل های جعلی و خودساخته، اتحادیه پر افتخار انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) را از حیز انتفاع ساقط نمایند و خیال خام خویش را از جانب دانشگاه راحت نمایند. چه این که دانشجویان همواره به عنوان محرک اصلی بدنه جامعه در اعتراض به فضای سرکوب و خفقان عمل نموده و با سرکوب این اتحادیه، بخش بزرگی از توان جنبش دانشجویی فروکش می نماید. با این وجود و پس از سرکوب گسترده یک سال و نیم اخیر، برگزاری نشست اخیر این اتحادیه و شرکت شمار زیادی از انجمن های اسلامی در این نشست و حمایت آن ها، نشان از شکست پروژه امنیتی در سرکوب این تشکل دارد. علاوه بر این تحرک گسترده انجمن های اسلامی دانشجویان عضو این اتحادیه در آستانه روز دانشجو نمایانگر این است که “دانشگاه زنده است”. انجمن های اسلامی دانشجویان بر تاریخ بلند و پیشینه پر افتخار خود، از آن زمان که توسط مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی و یارانشان پایه گذاری شدند، تکیه دارند. انجمن های اسلامی همچنان که در زیر فشار رژیم شاه، مواضع آزادیخواهانه خود را حفظ کردند، امروز هم بر این موضع پافشاری خواهند کرد.

در حالی که تعداد زیادی از جوانان دانشجوی عضو انجمن های اسلامی هم اکنون در زندان به سر می برند، متاسفانه شاهد هستیم که دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران و کهنسال ترین زندانی سیاسی و از یاران مهندس بازرگان، نیز در عین ابتلا به بیماری های مختلف در بازداشت به سر می برد و گویا مقرر است در ۱۶ آذرماه در دادگاه انقلاب مورد محاکمه قرار گیرد. همچنین در روزهای گذشته برای عماد بهاور، عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه یزد و مازندران و عضو فعلی نهصت آزادی، حکم سنگین ۱۰ سال حبس صادر شده است. همچنین طی یک ماه گذشته و در آستانه آذرماه محسن برزگر، سیاوش حاتم، محمداسماعیل سلمانپور، فرزاد اسلامی و… برای چندمین بار بازداشت شدند. این در حالی است که متاسفانه حتی شرایط برای برگزاری مراسم ترحیم یکی از مبارزان اصلی انقلاب، یکی از بنیان گزاران جمهوری اسلامی و مرجع بزرگ تقلید، آیت الله حسینعلی منتظری، نیز فراهم نیست. در بند کشیدن اعضای انجمن های اسلامی و محاکمه دبیرکل نهضت آزادی ایران و دیگر فعالین سیاسی و اجتماعی آزادیخواه، روزنامه نگاران و جوانان اصلاح طلب و همچنین صدور چنین احکامی نمایانگر آن است که مدعیان انقلاب ایران هرگز به آرمان های بزرگ ملت ایران پای بند نبوده اند و اکنون در مسیری افتاده اند که انتهایی جز تباهی و نابودی برای آنان و از دست دادن فرصت های پیشروی کشور برای رشد و تعالی نخواهد داشت.

در حالی احکام سنگین حبس برای فعالان سیاسی و دانشجویان صادر می شود که دادگاه پرونده کوی دانشگاه به جای محاکمه عاملین و مسببین این فاجعه هولناک به محاکمه دانشجویان مشغول است و پرونده شکنجه گاه کهریزک نیز چندی است به فراموشی سپرده شده است. گویی که جنایت هایی چون مرگ اکبر محمدی و قتل زهرا بنی یعقوب، کیانوش آسا، ندا آقا سلطان، محسن روح الامینی، اشکان سهرابی، امیر جوادی فر، یعقوب بروایه، محمد پرنداخ و … هرگز روی نداده است. شرح شکنجه های دانشجویان و زندانیانی چون احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی، حمزه کرمی، محسن امین زاده، عبدالرضا تاجیک و دیگران، که قلب هر انسانی را به درد می آورد، در حالی از سوی مسئولان قضا تکذیب می شود که سابق بر این شرح شکنجه دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در پروژه جعل نشریات دانشجویی نیز در ابتدا توسط همین مقامات تکذیب گردید. ولی بعدها همگی آنان توسط دادگاهی بی طرف از اتهامات خود تبرئه شدند. متاسفانه شنیده ها حاکی از آن است که در طول سالیان اخیر ضرب و شتم فعالین سیاسی و دانشجویی برای اخذ اعترافات دروغین و پرونده سازی برای ایشان به دست افراد ثابتی انجام شده است. در حالی که اگر واقعا اراده ای جهت جلوگیری از این گونه حرکات خلاف قانون در مسئولین دیده می شد همان روز نخست، گزارش های مختلف را در این مورد رسیدگی جدی قرار می دادند و مامورین متخلف را به سزای تخلفات خود می رساندند.

موارد فوق در کنار قتل های گاه و بیگاه و فجیعی که این روزها به امری عادی در کوچه و خیابان های شهرها تبدیل شده است، که حتی نیروی انتظامی حاضر در صحنه نیز با بی تفاوتی با آن برخورد می کند، موج بمب گذاری ها در گوشه و کنار ایران و دست آخر ترورهای پیاپی اساتید دانشگاه و پیگیری های نافرجام در این مدت پازل نگران کننده ناامنی گسترده در کشور را تکمیل می کند و نمایانگر کارنامه نهادهای مسئول برقراری نظم و امنیت، که روز به روز نیز فربه تر و گسترده تر می شوند، است. مشخصا از دادستان تهران که تمام هم و غمش این است که در پوستین خلق بیفتد و فعالین سیاسی و اجتماعی را در بند کشد و در کوتاه ترین زمان اقدام به تشکیل دادگاه و صدور احکام سنگین برای آن ها بنماید و همه روزه در هزار توی زندان اوین به دنبال میزان تنبه زندانیان سیاسی برای اعطای چند روز مرخصی به آن ها باشد، باید پرسید که تاکنون و پس از چند ماه تحقیقات ترور دکتر علیمحمدی به کجا رسیده است؟ قتل دکتر سرابی و دکتر سودبخش توسط چه کسانی و به چه انگیزه ای انجام شد؟

نیروهای امنیتی باید پاسخگوی حجم وسیعی از بمب گذاری در گوشه و کنار کشور طی چند ماه گذشته باشند که آخرین آن متاسفانه جان یکی دیگر از اساتید گرانقدر دانشگاه، دکتر شهریاری، را گرفت. جالب آن که درست در جایی بمب گذاری و ترور اخیر اساتید دانشگاه به وقوع پیوست که نیروهای امنیتی چندین روز در همان مکان برای بازداشت یک فعال دانشجویی، سیاوش حاتم، حاضر بودند و در نهایت این دانشجوی بیگناه را با وقاحت از سر جلسه امتحان در دانشگاه شهید بهشتی بازداشت کردند و این رسوایی تا همیشه بر پیشانی آن ها باقی خواهد ماند. باید از نیروهای امنیتی پرسید چگونه است در زمانی که ادعا می شود کشور از رتبه بالایی به لحاظ امنیت برخوردار است، بنا به ادعای مسئولان، مامورین سرویس های اطلاعاتی کشورهای خارجی به راحتی در کوچه و خیابان اقدام به ترور اساتیدی که ذخایر ایران زمین هستند، می کنند؟ باید پرسیده شود چگونه نیروهای سرویس های اطلاعاتی به راحتی دست به انجام عملیات در تهران می زنند ولی نیروهای امنیتی تمام تلاش شان مصروف این می شود که با شکنجه و فشار، فعالین سیاسی و دانشجویی، که فعالیت های شفاف، قانونی و مسالمت آمیز داشته اند، را به هزار ترفند و حیله به اتهامات واهی متهم کنند.

همچنین باید از نیروی انتظامی پرسیده شود که نتیجه آن همه بگیر و ببندهای مشمئزکننده و ضرب و شتم افراد موسوم به «اراذل و اوباش» در ملاء عام و بازداشتگاه کهریزک و کباده ایجاد امنیت از پس این برخوردها سر دادن چه شد؟ وقتی تمام انرژی و نیروی پلیس، نیروهای امنیتی و قوه قضاییه صرف برخورد و ضرب و شتم آحاد مردم معترض به نتیجه انتخابات و پس از آن بر پا کردن مضحکه ای برای به سخره گرفتن مطالبات و اعتراضات جمع گسترده ای از مردم و همچنین واکاوی نوع پوشش و آرایش جوانان و کارهای نمایشی چون برخورد با اراذل و اوباش شود، نتیجه همین قتل های هر روزه در کوچه و خیابان، بمب گذاری گاه و بیگاه، ترور، سرقت های مسلحانه، و صدها جرم و جنایت دیگر می شود. اقتدارگرایان در حالی تمام تلاش خویش را معطوف به سرکوب منتقدان وضع موجود کرده اند که از کنترل ابتدایی ترین موارد امنیتی بازمانده اند.

فشارهای گسترده و جنایات بی پرده ای که در پی اعتراضات گسترده خیابانی در سال گذشته اعمال شد اگر چه به کاهش اعتراضات خیابانی انجامیده اما بی تردید مطالبات به حق عمومی تداوم بخش جنبش دموکراسی خواهی و آزادیخواهی مردم ایران است که تا حصول نتیجه نهایی ادامه خواهد داشت. در این میان جفاست اگر به نقش بی بدیل و ایستادگی کم نظیر آقایان مهدی کروبی و مهندس میرحسن موسوی، دو همراه صدیق و موثر جنبش سبز، در پیگیری مطالبات و حقوق تضییع شده مردم اشاره نکرد و دست آن ها را به گرمی نفشرد و پایمردی شان را نستود. رسانه های حامی کودتاگران این روزها و در آستانه روز دانشجو کارزارهای بدون پشتوانه ای به نام دانشجویان بر علیه این عزیزان به راه انداخته اند که از هم اکنون مشخص است که به مانند تمام تلاش های نافرجام شان در طول یک سال و نیم گذشته این پرده از نمایش خیمه شب بازی شان نیز نقش بر آب خواهد شد. در مقابل دفتر تحکیم وحدت ضمن حمایت قاطع از آقایان موسوی و کروبی از مسئولین می خواهد که برای اثبات صدق مدعای خود زمینه حضور این بزرگان را روز دانشجو در دانشگاه ها و در میان دانشجویان فراهم آورند تا میزان حمایت قاطبه دانشجویان را از ایشان به عینه مشاهده کنند.

دفتر تحکیم وحدت هر ساله مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر را با حضور پرشکوه دانشجویان برگزار می نمود، اما دو سال است که به علت شرایط خاص حاکم بر کشور و دانشگاه ها این امکان از این تشکل سلب شده است. در عین حال از کلیه اعضا و دانشجویان سراسر کشور دعوت به عمل می آید که با استفاده از راهکارهای جدید به بزرگداشت هر چه باشکوه تر این روز بپردازند. امید است بزرگداشت این روز با تمام سختی ها و هزینه های متعاقب آن به طور چشمگیری در دانشگاه ها برگزار گردد. همچنین از فعالان دانشجویی انتظار می رود در فضای تازه ای که بر فعالیت ها و فضای سیاسی کشور حاکم شده است توجه درخوری به راهبردهای جدید فعالیت در این فضا، که بخشی از آن توسط شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت پیشنهاد شد، داشته باشند تا شور و نشاط و تحرک و بالندگی مثل همیشه در فضای دانشگاه ها حاکم باشد. دفتر تحکیم وحدت ضمن تبریک روز دانشجو به کلیه دانشگاهیان عزیز، همبستگی دوباره خود را با کلیه دانشجویان دربند اعلام می دارد و خواستار آزادی تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی می باشد و اعلام می کند که هرگز از آرمان های بلند ملت ایران، برای دستیابی به دموکراسی و نابودی تمام آثار دیکتاتوری و استبداد در کشور، دست نخواهد کشید.

شورای تهران
دفتر تحکیم وحدت
۱۴ آذرماه ۱۳۸۹