ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 30.11.2010, 21:42
ارزیابی آمریکا از جنبش سبز مردم ایران

بی بی سی: بنا به اسناد محرمانه وزارت امور خارجه آمریکا که وب سایت ویکی لیکس منتشر کرده، واشنگتن جنبش سبز معترضان دولت ایران را توده ای از مردم با مطالبات گوناگون می داند که شاید سرکوب شود، ولی از بین نمی رود.

این اسناد همچنین اظهار می کند که آیت الله خامنه ای، رهبر ایران، برای سرکوب مخالفان از توسل به خشونت ابایی ندارد، زیرا هر گونه سازش با آنها را نشانه ضعف می داند.

همه این اسناد را کارکنان بخش "دیده بان ایران" در سفارتهای آمریکا در کشورهای منطقه با هدف تشریح تحولات سیاسی ایران برای سیاستگذاران واشنگتن جهت تنظیم سیاستشان در قبال کشوری نوشته اند که بیش از سه دهه آمریکا را "شیطان بزرگ" می داند.

این کارکنان اکثرا به زبان فارسی تسلط دارند و تحلیلهای خود را بر اساس مشاهده و مطالعه رسانه های حامیان و مخالفان دولت و نیز گفتگو با دیپلماتهای کشورهای دارای روابط سیاسی با ایران و رابطهای ایرانی می نویسند که هر چند سخنانشان، بنا به این اسناد، مستقلا قابل تایید نیست، ولی بهرحال پنجره ای به روی جامعه بسته ایران می گشاید.

عموم این اسناد علاوه بر وزارت خارجه آمریکا، به شورای امنیت ملی کاخ سفید، سیا، دفتر مدیر اطلاعات ملی و ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا ارسال شده است.



تقلب در انتخابات

در میان اسنادی که سایت ویکی لیکس این هفته افشا کرده، عمده سندهای مربوط به ایران درباره سیاست خارجی این کشور، بخصوص در زمینه برنامه اتمی، است، ولی می توان چند سند را نیز یافت که به حوادث خونین پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ می پردازد.

میز ایران کنسول آمریکا در دوبی در ژانویه امسال، یعنی یک ماه پس از سرکوب مرگبار معترضان در تظاهرات روز عاشورا، در سه گزارش محرمانه به بررسی ماهیت، رهبری، استراتژی، قدرت و چشم انداز جنبش سبز پرداخت. اما سایت ویکی لیکس فقط دو قسمت نخست آن را منتشر کرده است.

در گزارش اول، درباره ریشه اعتراضها آمده است که انتخابات در جمهوری اسلامی هرگز آزاد و منصفانه نبوده، ولی در رای گیری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ "یک تقلب نظام مند در شمارش آراء (اگر در واقع آراء حتی شمرده شده باشد) صورت گرفت تا احمدی نژاد در دور اول با رای بالا پیروز شود."

نویسنده این تحلیل سپس با طرح سوال "چرا تقلب؟" دو دلیل عمده را ذکر می کند: اول، "تمایل آیت الله خامنه ای به داشتن کنترلی واحد و یکپارچه بر هر سه قوه به منظور تقویت دست خود در مذاکرات احتمالی با غرب و آمریکا بر سر پرونده اتمی" و دوم، تمایل جناح تندرو و سودجوی سپاه پاسداران به "چهار سال دیگر".

این گزارش اظهار می کند که شنیده ها حاکی است که این جناح از سپاه آیت الله خامنه ای را قانع کرده بود که می توان نتیجه انتخابات را با حداقل واکنش منفی مردم دستکاری کرد.

سرکوب معترضان

اما بر خلاف این پیش بینی صدها هزار نفر با شعار "رای من کجاست؟" به خیابانها ریختند.

تحلیلگر وزارت امور خارجه آمریکا عقیده دارد که درخواست آیت الله خامنه ای از معترضان برای پایان دادن به "اردوکشی خیابانی" در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ اولین گام در مسیر طولانی سرکوب بود و بدین ترتیب رهبر ایران "وجهه فراجناحی خود را که با دقت پرورش داده بود، کنار انداخت."

نویسنده در بخش دوم گزارش خود استدلال می کند که رهبر جمهوری اسلامی بر اساس ایدئولوژی و تجربه شخصی، سازش تحت فشار را با ضعف برابر می داند.

این مقام وزارت امور خارجه آمریکا می نویسد: "گفته می شود آیت الله خامنه ای یقین دارد اشتباه مهلک شاه و دلیل پیروزی انقلاب این بود که شاه عقب نشست و بعلاوه او باور دارد که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز به همین دلیل بود."

این سند رسمی آمریکا پاسخ حکومت ایران به اعتراضهای پس از انتخابات را سریع ارزیابی کرده و اعلام می کند که در کنار برگزاری "دادگاه های نمایشی به سبک استالین"، آیت الله خامنه ای به سرعت چهره های کلیدی مانند علی لاریجانی، رییس مجلس، محسن رضایی، نامزد شکست خورده انتخابات و محمد باقر قالیباف، شهردار تهران را که "همگی مخالف احمدی نژاد بودند و از رفتن او خشنود می شدند"، پشت سر خود بسیج کرد.

تاثیر خشونت

نویسنده این گزارش عقیده دارد که تمایل حکومت ایران برای توسل به زور علیه ملت خودش "یقینا محدودیت دارد"، ولی هیچ نشانه ای از نزدیک بودن آن حد دیده نمی شود.

او با استناد به سخنان یک مقام پیشین سپاه پاسداران نوشته است: "سپاه می خواهد از کشتار بیش از چند ده معترض در هر مکان در یک روز خاص پرهیز کند، تا حدودی برای اجتناب از تکرار جمعه سیاه در هفدهم شهریور ۱۳۵۷. قتل خواهر زاده موسوی در روز عاشورا و بعلاوه حادثه هفتم ژانویه (هفدهم دی) که به نظر می رسید مقامهای امنیتی ترتیبی داده بودند تا به خودروی حامل کروبی (در قزوین) تیراندازی شود، حاکی از نیت حکومت برای تنظیم سطح خشونتش به منظور ارعاب مخالفان و رهبری آن است."

در نتیجه این سرکوب، از شمار معترضان در خیابانها کاسته شد، ولی بنا به این سند وزارت امور خارجه آمریکا، "آنهایی که در خیابانها ماندند، تندرو شدند و دستکم بخشی از خصومت مخالفان از احمدی نژاد متوجه آیت الله خامنه ای شد: شعار بارز جدید معترضان دیگر رای من کجاست؟ نیست، بلکه مرگ بر دیکتاتور (یعنی آیت الله خامنه ای) است."

نویسنده این گزارش ادامه می دهد که در کنار این گروه تندرو، اکثر هواداران جنبش سبز "گروهی بزرگتر و نسبتا منفعل" را تشکیل می دهند که در غیاب استراتژی روشن رهبران خود و سرکوب بیرحمانه نیروهای امنیتی سکوت را برگزیده اند. "اما شاید به این جنبش بازگردند، به شرط آن که چشم اندازهای پیروزی، هر گونه که تبیین شود، در نظرشان از چشم انداز ضربات باتوم بسیجیان واقع بینانه تر باشد."

رهبری معترضان

این سند همچنین به تجزیه و تحلیل شیوه رهبری میرحسین موسوی و مهدی کروبی پرداخته و اظهار می کند: "شنیده ها حاکی است که رهبران جنبش سبز، بخصوص موسوی، از ابتدا ساختاری افقی، پراکنده و نامتمرکز را به الگوی رهبری از بالا به پایین ترجیح داده اند. در واقع بخشی از پایداری جنبش سبز از همین ماهیت پراکنده و نامتمرکز آن نشات می گیرد و همین مایه دلسردی حکومتی شده که ابزار اصلی اش برای فرونشاندن نارضایتی، شناسایی و نابودی رهبری مخالفان بوده است."

البته این تحلیلگر وزارت امور خارجه آمریکا این ساختار رهبری را بی عیب نمی داند و وفاداری آقایان موسوی، کروبی و محمد خاتمی، به حفظ قانون اساسی جمهوری اسلامی را مایه نارضایتی عناصر تندرو جنبش سبز می داند که خواهان سرنگونی حکومت هستند.

این نویسنده نقطه ضعف دیگر جنبش اعتراضی پس از انتخابات را نداشتن اهداف روشن می داند و می نویسد: "حتی خوش بین ترین رهبران جنبش سبز اذعان می کنند این جنبش پیش از آن که بتواند دست به فعالیتهای بزرگتر ضد رژیم بزند، به سازماندهی و آموزش بسیار بیشتری نیاز دارد."

چشم انداز آینده

این گزارش که تقریبا یک ماه پیش از راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته و جلوگیری نیروهای امنیتی از حضور معترضان در خیابانها تهیه شده، پیش بینی درباره آینده جنبش سبز را دشوار می داند.

با این حال نویسنده خاطر نشان می کند: "جدال میان تندروهای حکومت ایران و جنبش سبز احتمالا در کوتاه مدت به فرجامی قاطع برای هیچکدام از دو طرف منجر نمی شود... در این مقطع جنبش سبز بیشتر معضلی سمج برای حکومت است تا تهدیدی حیاتی و غیر واقع بینانه است که فرض کنیم جنبش سبز در کوتاه مدتی توانایی تغییر حکومت را دارد....اما بعید است که حکومت بتواند جنبش سبز را از بین ببرد."

این گزارش در نهایت نتیجه می گیرد که بحران اخیر ایران یک "سیاه چاله سیاسی" است که سایر مسائل داخلی و خارجی را می بلعد و تا زمانی که ثبات درونی در طبقه حاکم ایران حاصل نشود، پیشرفت در زمینه موضوعهای مهم میان آمریکا و جمهوری اسلامی "حتی دشوارتر از معمول" خواهد شد.