ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 03.11.2010, 22:04
سفر خامنه‌ای به قم؛ ديداری موفق يا تلاشی ناکام


۱۳۸۹/۰۸/۱۲

رادیو فردا: مجله «فارين پاليسی» در بررسی چگونگی و دستاوردهای سفر اخير آيت الله خامنه ای رهبر ايران به قم می نويسد با وجود تلاش خبرگزاريها و رسانه های دولتی در وانمود کردن تصويری موفق از ديدار رهبر ايران با مردم و مراجع مذهبی حقيقت اين است که سفر به قم که با هدف تقويت اعتبار دينی وی صورت گرفت يک تلاشی ناکام بود.

به نوشته اين مجله آمريکايی جمعيتی که به استقبال رهبر ايران رفتند اکثرا افراد بسيج و خانواده های آنان هستند که توسط نهادهای نظامی و دولتی برای يک چنين مناسبت هايی بسيج می شوند.

اما از نقطه نظر جلب حمايت مراجع مذهبی، که هدف اصلی اين سفر بود رهبر ايران توانست فقط با تعدادی از اين مراجع ديدار کند ، از جمله آيت الله گلپايگانی، آيت الله نوری همدانی، آيت الله شاهرودی، آيت الله مکارم شيرازی و آيت الله شبيری زنجانی.

در مقابل تعداد چشمگيری از مراجع مهم و با نفوذ از ملاقات با رهبر ايران پرهيز کردند مثل آيت الله موسوی اردبيلی، آيت الله بيات زنجانی، آيت الله وحيد خراسانی، آيت الله گرامی قمی، آيت الله صادق روحانی، آيت الله يوسف صانعی و آيت الله سيد حسين شيرازی. وب سايت تابناک که به محسن رضايی نزديک است در يک گزارش خود نوشت که آيت الله خامنه ای با فرزاندان آيت الله عظما حسين وحيد خراسانی ديدار کرده ولی با خود اين مرجع که از منتقدان حکومت است ملاقات نداشته است.

مجله «فارين پاليسی» يادآوری می کند که آيت الله خامنه ای نه از طريق طی مجاری فقهی و دينی بلکه با تکيه بر قدرت و جانبداريهای سياسی به مقام رهبری ايران رسيده است. او قصد داشت در اين سفر به قم موقعيت دينی خود را که به شدت لرزان است مستحکم کند. ولی در عمل ثابت شد که از اين نظر موقعيت وی بسيار ضعيف و در انزوا است.

سابقه بی توجهی گروه بزرگی از مراجع مهم قم به رهبر ايران که خود از پيچيدگی های طعنه آميز سلسله مراتب و ساختار مذهبی حاکم بر ايران است به چند دهه قبل بازمی گردد و در کلاف پيچيده و غير شفاف سيستم شيعه حاکم بر ايران ريشه دارد.

مجله «فارين پاليسی» می نويسد که طبق قانون اساسی ايران مقام رهبری بايد به يک روحانی ارشد و مرجع شناخته شده که سابقه اجتهاد داشته باشد داده شود. چنين فردی معمولا آيت الله العظمی قلمداد شده و به خاطر سابقه اجتهاد پيروان وسيعی دارد که برای امور دينوی و اخروی به وی اقتداء می کنند. برای رسيدن به چنين مقامی يک حجت الاسلام بايد با طی کردن سالها مطالعه و تحقيقات دينی ابتدا به مقام آيت اللهی برسد و سپس با ارائه نظرات و قضاوت های خود و جلب و کسب اعتبار فقهی از روحانيون ارشد خود را به عنوان يک مجتهد به اثبات برساند.

اما چطور شد که حجت الاسلام علی خامنه ای به رهبری جمهوری اسلامی رسيد و اين موضوع با سفر چند هفته پيش وی به قم چه ارتباطی دارد؟

مجله «فارين پاليسی» با تشريح تاريخچه گزينش جانشين برای اولين رهبر جمهوری اسلامی می نويسد که در ابتدا آيت الله حسينعلی منتظری جانشين آيت الله خمينی منصوب شد اما به دنبال انتقادهای آقای منتظری از عملکرد حکومت و رهبر انقلاب وی در سالهای پايان عمر خمينی از مقام جانشينی عزل و سپس در منزل خود در قم در حبس خانگی قرار گرفت تا اينکه سال گذشته فوت کرد.

به دنبال اين تغيير در مقام جانشينی، آيت الله خمينی قانون اساسی را تغيير داده و شرايط را برای احراز مقام رهبری نظام توسط فردی با مقام روحانی نازلتر فراهم کرد. پس از فوت آيت الله خمينی ، نزديکان وی به خصوص با حمايت و توصيه اکبر هاشمی رفسنجانی ، سيد علی خامنه ای را به مقام رهبری منصوب کردند که از نظر فقهی در مقام حجت الاسلام بود و تا آن زمان هيچگونه رساله ای به زبان فارسی نداشت .

از همان زمان مراجع ارشد در قم نسبت به اين تصميم دلخوشی نداشته و تاکنون حاضر نشده اند که با تاييد خود راه را برای مرجعيت علی خامنه ای باز کنند. اين اولين باری نبود که گروه کثيری از مراجع مذهبی بی اعتنايی خود را به رهبر جمهوری اسلامی نشان می دهند.

به نوشته مجله «فارين پاليسی» علی خامنه ای ده سال پيش به قم رفت و با تواضع بيشتری به ديدار مراجع مذهبی رفت با اين اميد که حمايت آنها را جلب کند. آنها حمايت خود را از وی اعلام کردند ولی با اين وجود راه را برای پيشرفت فقهی و مقام مذهبی وی هموار نکردند. اينبار علی خامنه ای آن حد از تواضع را نشان نداد و فکر می کرد که روحانيون ارشد به ديدار وی خواهند آمد که چنين نشد.

برخی محافل نقل می کنند که حتی آيت الله خامنه ای در اين سفر قصد داشته حمايت برخی روحانيون ارشد را برای کسب مقام « مرجع المومنين » جلب کند. اين مقام ويژه از حدود ۵۰ سال در اختيار هيچکس نبوده و حتی آيت الله خمينی نيز مدعی آن مقام نشد.

مجله «فارين پاليسی» به ملاقات آيت الله خامنه ای با جامعه مدرسين حوزه علميه قم اشاره کرده که در روز دوم سفر رهبر ايران به آن شهر انجام شد. اين نهاد در تمام دوران رهبری آيت الله خامنه ای از وی حمايت کرده و در سالهای اخير نيز از حاميان دولت محمود احمدی نژاد بوده است. جامعه مدرسين حوزه علميه قم در سال ۱۹۹۵ آيت الله خامنه ای را دارای شروط مرجعيت اعلام کرد. هر چند در همان زمان هم ترديدهايی در مورد اصوليت اين تصميم مطرح شد. از آن زمان آيت الله خامنه ای از زبان طرفداران وی آيت الله العظمی تلقی می شود ولی مراجع بزرگ مذهبی هيچيک چنين مقامی را برای رهبر ايران به رسميت نشناخته اند.

وب سايت اصلاح طلب « روز آنلاين» می نويسد که دليل تمديد مدت سفر آيت الله خامنه ای و ملاقات دوباره وی با جامعه مدرسين حوزه علميه قم اين بود که برای پسر وی « مجتبی خامنه ای» نيز مقام مرجعيت کسب کنند تا به اين وسيله راه برای انتقال موروثی مقام رهبری هموار شود.

مجله «فارين پاليسی» به نقل از خاطرات آيت الله منتظری می نويسد که کسب مقام آيت اللهی برای سيد علی خامنه ای از طريق مجاری سنتی فقيه شيعه انجام نشده است. سالها پيش وزارت خارجه ايران در تبليغات خود به زبان اردو وی را آيت الله معرفی کرده که اين تصميم حتی از سوی شيعيان پاکستان نيز مورد سئوال قرار می گيرد. پس از اعتراض آيت الله منتظری به اين موضوع بود که فشار حکومت و حملات به منزل و دفاتر وی شدت گرفت.

به نظر می رسد که آينده جلب حمايت مراجع از مشروعيت دينی آيت الله خامنه ای بدتر از گذشته خواهد بود. يک عامل ديگر نگاه شرعی و فلسفی برخی مراجع به نقش کلی روحانيت در فعاليت ها و امور سياسی است. گذشته از مرحوم آيت الله منتظری که خود نظريه پرداز تئوری « ولايت فقيه » بود و در سالهای پس از برکناری اش به جمع طرفداران عدم دخالت روحانيون در قدرت سياسی پيوست، مراجع مهم ديگری مثل آيت الله العظمی دستغيب و آيت الله العظمی سيد علی سيستانی معتقدند که روحانيون در امور قدرت سياسی بايد نقش مشورتی داشته باشند و از به دست گرفتن قدرت بپرهيزند.

در پايان اين تحليل «فارين پاليسی» با اشاره به دشواری های اقتصاد ايران و تداوم زمينه های بروز ناآرامی و مخالفت های سياسی در کشور می نويسد اگر آيت الله خامنه ای می خواست از سفر به قم برای تحکيم مشروعيت دينی خود بهره بگيرد بايد گفت که اين اقدام با شکست فضاحت باری روبرو شد. در حقيقت عدم موفقيت ها نکته اصلی اين سفر بود. نه آيت الله خامنه ای و نه پسر او هيچکدام نتوانستند حمايت روحانيون ارشد برای ارتقاء مقام دينی خود را جلب کنند و بسياری از روحانيون ارشد و مراجع با نفوذ از وی استقبال نکردند. آيت الله خامنه ای با دست خالی از قم بازگشت و بعيد است که در روزهای آينده خواب آرامی داشته باشد.