مدرسه فمینیستی: روز جمعه ۳۰ مهرماه ۱۳۸۹، جمعی از فعالان جنبش زنان و موکلان نسرین ستوده، در خانه وی گردهم آمدند تا در حضور خانواده نسرین، از وی درخواست کنند اعتصاب غذایش را بشکند.
در این نشست مینو مرتاضی، فرزانه طاهری، فیروزه صابر، پروین بختیارنژاد،هاله سحابی، طلعت تقی نیا، ناهید کشاورز، فخری شادفر، فرخنده احتسابیان، شیرین بهرامی راد، باربد گلشیری، اکرم مصباح، پرستو الهیاری، فرشته جمشیدی، نسرین طائبیان، صادقه شیردل، اعظم اکبرزاده، سونیا ترکمان ،سوسن شعبانی، نوشین احمدی خراسانی و... حضور داشتند که هر یک سخنان کوتاهی را در وضعیت نسرین ستوده مطرح کردند و سرانجام نامه سرگشاده این جمع خطاب به نسرین ستوده قرائت شد.
متن این نامه به شرح زیر است:
نامه جمعی از فعالان جنبش زنان و موکلان نسرین ستوده به او برای پایان دادن به اعتصاب غذایش
نسرین جان،
ما امروز اینجا، در آشیانه پُر مهرت که دو جوجه خردسال را در آن به ناز پروراندهای، گرد هم آمدهایم، تا بگوییم نه به خاطر خودت که به خاطر رنج ما، لبهایت را بگشا و اعتصاب غذایت را بشکن.
آری ما اینجا گرد هم آمدهایم که در عین ابراز احترام به تصمیمی که از قرار تنها راه گشاده پیش روی تو بوده است، بگوییم میدانیم ایمانات به اجرای قانون انسانی و برابر، چون کوه، استوار است اما، ما یاران ات در جنبش زنان تحمل قطره قطره تحلیل رفتن تن رنجورت را نداریم.
آری ما امروز غمگنانه آشیانهات را محمل کردهایم تا بگوییم :
نه به خاطر خودت / که به خاطر ما، به خاطر درد مشترکمان، لبهایت را بر غذا بگشای
آری، ما امروز آمده ایم به خانه ی تو که بگوییم:
نه به خاطر آفتاب / که به خاطر سایه پُرمهر تو بر سر موکلان ات که به وسعت جهان است،
نه به خاطر حماسههای تابناک / که به خاطر «مقاومتهای روزمره مان» در کوران زندگی نابرابر
نه به خاطر ترس از جان / که به خاطر «ترس ما» از تنهایی خودمان،
به خاطر آرزوی یک لحظه همسر و فرزندانت که پیش تو باشند،
نه به خاطر شاهراههای دوردست
به خاطر دستهای کوچک مهراوه و نیما در دستهای مهربان مادرشان
نه به خاطر پس زدن دیوارهای عبوس اوین
به خاطر ایمان مشترک مان به «دفاع از زندگی» و حضور تو ، که پیش ما باشی
نه به خاطر انسانهای بزرگ
به خاطر کودکانی که بی هیچ پناه و سایه امیدی پای چوبههای دار میروند
به خاطر زنان هم وطن ات که هر روز از قوانین نابرابر رنج میبرند
به خاطر کودکان کار و رنجهایشان که تو تسکین میدادی،
و نه حتا به خاطر نیما و مهراوه ات
که به خاطر دخترکان زندانبانانت که در اسارت قوانین نابرابر نیازمند دفاع تو هستند
آری نسرین جان به خاطر هر چیز کوچک و هر چیز پاک، لبهایت را بگشای تا چهره و لبان یارانت در جنبش زنان به لبخندی گشوده شود.
جمعه – ۳۰ مهرماه ۱۳۸۹
خلاصهای از سخنان برخی از حاضران در نشست امروز
نوشین احمدی خراسانی در ابتدای این دیدار گفت: « ما اینجا گردهم آمده ایم چون به شدت نگران جان و سلامت نسرین ستوده هستیم و آمده ایم تا از نسرین ستوده بخواهیم پس از نزدیک به یک ماه اعتصاب غذایش را بشکند. همه ما که طی سالها شاهد فعالیتهای نسرین ستوده بودیم میدانیم که فعالیتهای او همواره در چارچوب قانون بوده و کارهایش را تماما در چارچوب حرفه ی وکالت اش انجام میداده است.
اما امروز که اینجا گرد هم آمده ایم باید بگوییم که نسرین ستوده به خاطر نقض همین قوانین موجود توسط مسئولان زندان، ناچار به اعتصاب غذا شده است. متاسفانه میبینیم در جامعه ما به جای آن که حاکمان و قوه قضائیه به اجرای صحیح قانون، متعهد باشند، مرتبا خودشان قانون را نقض میکنند. معلوم نیست آینده جامعهای که قوانین توسط خود قانونگذاران نقض میشود به کجا خواهد کشید؟ بدون شک اگر این روند نامبارک نادیده گرفتن قانون توسط مسئولان قضایی ما به همین شکل تداوم یابد، جامعه ما با بحرانهای متعدد و لاینحلی مواجه خواهد شد از جمله: بحرانهای اخلاقی و هرج و مرج. وقتی به جای آن که قوه قضائیه و مسئولان حکومتی که باید سنگ قانون را به سینه بزنند و تمام و کمال آن را اجرا کنند، آنوقت ما فعالان جنبش زنان و فعالان مدنی در نبود این تعهد از سوی مسئولان، مرتبا باید نگران اجرای همین قوانین باشیم، مسلما جامعه ما آینده ی بدی پیش رو خواهد داشت.»
سپس مینو مرتاضی سخنان خود را بدن گونه آغاز کرد: «سوال ما از مسئولین قوه قضائیه و کارگزاران حکومت این است که برخورد با خانم ستوده و دیگر فعالان حوزههای مدنیت در ایران بر اساس کدام نگرش صورت میپذیرد؟اگر از زاویه نگرش دینی و سنتی است که در نگرش اسلامی سیاست هر مسلمان عین دیانت اوست.و در واقع زن مسلمانی چون خانم نسرین ستوده بر اساس اخلاق مذهبی و دینی اش از موکلان اش دفاع میکند و غمخوار انان میشود. امااگر از زاویه نگاه نو و مدرن به فعالیتهای عدالتخواهانه و قانون مندانه خانم ستوده نگاه کنیم باز هم به آسانی در مییابیم که نسرین ستوده یک فعال مدنی است. فعال مدنی یعنی فردی با اخلاق یک شهروند مدرن.،او چون هر انسان مدرنی دفاع از حقوق انسانها و حقوق بشر را وظیفه خود میداند .در جوامع توسعه یافته ودر حال توسعه باید توجه داشت که هر یک از افرادجامعه خود را مسئول وموظف به حمایت از حقوقی میداند که زندگی را برایش آسانتر و دوست داشتنی تر میکند. بسیاری از فعالان جوامع مدنی خود را نه تنها مقید به دفاع از حقوق انسانها و سایر شهروندان میدانند بلکه برای حیوانات و گیاهان و کلا محیط زیست هم حقوقی قائلند و از ان حقوق دفاع میکنند. زیرا فعالان مدنی نیک میدانند در طبیعت همه چیز به هم پیوسته است . وچنین حمایتهایی درجوامع توسعه یافته در قالب اخلاقیات شهروندی خود را نشان میدهد.. حال باید پرسید که چرابا یک فعال مدنی مانند نسرین ستوده که در واقع وظیفه شهروندی و مسئولیت اخلاقی خودش را در دفاع از حق و حقوق کودکان و موکلین اش انجام میدهد، برخورد سیاسی میشود؟چرا نسرین باید در زندان نگه داشته شود و ناچار شود که به دلیل فشارهای وارده و نادیده گرفتن حقوق ابتدایی اش به عنودان یک شهروند مسئول ،دست به عملی بزند که خشونت علیه خودش محسوب میشود، یعنی اعتصاب غذا. میدانیم که اعتصاب غذا در حقوق بشر هم امری پذیرفته شده نیست، اما این که چرا نسرین ناچار میشود دست به اعتصاب غذا بزند ..شاید دلیل اش این باشد که برای او راهی جز این برای نشان دادن حقوق پامال شده اش باقی نگذاشته اند!! متاسفانه فعالیت مدنی در جامعه ما از سوی حاکمان به رسمیت شناخته نمیشود وبا فعالان اخلاق مدار جامعه مدنی ایران و کسانی چون خانم ستوده برخوردهای پلیسی وامنیتی میشود .وهر گونه فعالیت مدنی ،دچار عقوبتها و مجازاتهای سیاسی میگردد.ما این جا گرد امد ه ایم تا از خانم ستوده بخواهیم به اعتصاب غذایش پایان دهد .وتن شربف اش را بیش از این رنجور نسازد .واز مسئولین قوه قضائیه میخواهیم با خانم ستوده که وکیل دانا و اشنا به قوانین و حقوق خویش است بر اساس احترام به حقوق انسانی و قانونی یک زن مسلمان و یک شهر وند مسئول برخورد کند.»
فیروزه صابر هم در این جمع صمیمانه، بحث خود را با طرح یک پرسش بیان کرد: «نسرین ستوده یک وکیل بود و فعالیتهایی که کرده صرفا در چارچوب کار حرفهای اش انجام گرفته است، حال این پرسش مطرح است که اگر حرفه وکالت در این مملکت به رسمیت شناخته شده، پس وکلا باید برای انجام وظایف شان چه بکنند؟».
پس از او پروین بختیارنژاد هم گفت: «نسرین ستوده وکیلی است که در حوزه شغلی خود فعالیت و اطلاع رسانی میکرده است. من در اینجا میخواهم از آقای جعفر دولت آبادی، دادستان تهران این سئوال را مطرح کنم که به راستی یک وکیل چگونه باید از موکلان اش دفاع کند؟ پاسخ به این سئوال، به یک معضل اساسی تبدیل شده است و به نظر میرسد که همه موکلان سرگردانند که چگونه باید حق موکلان شان را بستانند و چگونه باید کارشان را ادامه بدهند؟»
فرزانه طاهری نیز در این دیدار، نگرانی خود را از وضعیت بغرنج نسرین ستوده این طور بیان کرد: «وضعیت نگران کننده نسرین ستوده، بدون شک برای همه ما دردناک است. هر چند میدانم که تنها راه و واقعا تنها راه یک زندانی برای آن که به وضعیت غیرقانونی خود اعتراض کند، همین اعتصاب غذاست، ولی فکر میکنم وجود نسرین و سلامتی او نیز برای همه ما مهم است. در هر صورت نمیدانم چطور قرار است این پیامهای ما به گوش نسرین برسد، اما امیدوارم که این پیامها به او برسد و او اعتصاب غذایش را بشکند، چرا که جامعه ما به وجود نسرین ستوده نیازمند است.»
فخری شادفر یکی دیگر از فعالان جنبش زنان که در نشست امروز شرکت کرده بود گفت: «در تمام مراحل بازداشت و دستگیری نسرین ستوده، کارهای غیرقانونی بسیاری انجام گرفته و حتا در زندان او را به طور غیرقانونی از تلفن زدن به فرزاندانش محروم و خانواده و وکلایش را از ملاقات با او ممنوع کردهاند. او را در بازداشت نگه داشتهاند درحالی که اگر هم کسی جرمی مرتکب شده است باید در چارچوب قانون با آن برخورد نشود. از سوی دیگر میبینیم که تحمل حاکمیت هر روز به مراتب بیش از گذشته کم میشود.»
فرشته جمشیدی نیز سخنان اش را این گونه آغاز کرد: «متاسفانه حاکمیت هر نوع انتقادی را به حوزه سیاست میکشاند. ما واقعا نمیدانیم مرز بین یک انتقاد معمولی از وضعیت و مشکلات روزمره مان با انتقاد سیاسی چیست؟ و حد و مرزش کجاست؟ الان ما حتا در محل کارمان وقتی یک انتقاد از وضعیت و مشکلات شغلی مان میکنیم، فورا آن را انتقادی سیاسی تلقی میکنند و با انگهای مختلف به اخراج و محرومیتهای مختلف تهدید میشویم. حال پرسش این است که فعالیت وکلایی مثل نسرین ستوده، آیا مدنی است یا سیاسی؟ »
سونیا ترکمان نیز یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود که نگرانی خود را بیان کرد: «من یک مادرم و میخواهم نگاه مادرانه به این قضیه بکنم. نسرین ستوده مادر دو کودک است. حالا در حاکمیتی که میگوید بهشت زیر پای مادران است، چطور مادر دو بچه خردسال را در زندان نگه میدارند و حتا نمیگذارند به بچههایش تلفن بزند».
نسرین طائبیان، همکار نسرین ستوده در انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز گفت: «نسرین ستوده همواره کارش در چارچوب قوانین موجود بود. من به یاد دارم که او مرتبا از ورود به مسائل سیاسی انجمن را منع میکرد و صرفا اصلاح قوانین را درخواست میکرد. وقتی ما کار برای بچههای کودکان کار در دروازه غار را آغاز کردیم، نسرین ستوده از همان ابتدا مجانی و بدون هیچ چشمداشتی به بچههای دروازه غار که مشکلات حقوقی بسیار داشتند، مشاورههای حقوقی میداد. برای همین است که امروز این کودکان کار دروازه غار در انتظار و چشم به راهش هستند. نسرین ستوده آنقدر پروندههای مختلف در رابطه با همین کودکان کار داشت که من گاهی به او میگفتم چرا دفتر وکالت گرفته چون او عمدتا پروندههای حقوقی داشت که رایگان انجام میداد، از پروندهها و مشاورههای حقوقی به کودکان کار، تا بچههای اعدامی زیر 18 سال تا بقیه پروندههای فعالان مدنی و جنبش زنان و...»
ناهید کشاورز هم در این دیدار نگرانی شدید خود را نسبت به جان نسرین چنین بیان داشت: «جان نسرین ستوده در خطر است و این واقعه کوچکی نیست، چرا که ما نه تنها از جان یک انسان بلکه از جان یک وکیل، و نه تنها از جان یک وکیل بلکه از جان یک وکیل متبحر و با سواد و تجربه حقوقی بسیار بالا صحبت میکنیم که جامعه ما خیلی زحمت کشیده تا چنین وکیلی را در خود پرورش داده است. برای همین نسرین ستوده در واقع یک سرمایه اجتماعی در جنبش زنان که امروز جان اش در خطر است و جای او را به این راحتی جامعه نمیتواند پر کند. نسرین ستوده نه تنها وکالت ما را برعهده میگرفت و در پروندههای ما با تبحر بسیار عمل میکرد بلکه به ما همواره شجاعت و جسارت میداد و به ما منش و روشهای اخترام به قانون را میآموخت.»
اکرم مصباح یکی دیگر از شرکت کنندگان در بحث خود به طرح چند سوآل پرداخت: «من میخواستم این نکته را یادآور شوم که اگر فشار و دستگیری نسرین ستوده به خاطر موکلانش بوده است، پس چگونه است که در سیستم قضایی اساسا «وکیل» به رسمیت شناخته شده است؟ اگر وجود وکلا در سیستم قضایی ضروری شناخته شده است، پس چرا باید وکیلی را به جرم آن که وکالت افراد را برعهده گرفته است بازداشت کنند؟ حال حتا اگر موکلی بدترین جرمها را مرتکب شده باشد باز هم در سیستم قضایی برعهده گرفتن وکالت آن فرد، امری ضروری اعلام شده است حال باید پرسید واقعا جرم نسرین ستوده که کل فعالیتهایش در چارچوب پروندههایی است که وکالت شان را پذیرفته است چیست؟»
در انتها پرستو اله یاری ضمن ابراز نگرانی از سلامت نسرین گفت: «در تمام این سالها ما هر چه از نسرین ستوده یاد گرفته ایم صبر، مقاومت و قانون مداری بوده است. حالا هم با اطمینان به صبر او مطمئن ایم که به خاطر عملکرد غیر قانونی روند بازداشت خود، اعتصاب غذا را طی این مدت ادامه داده، بنابراین به خاطر سلامت او درخواست میکنیم روند قانونی پی گرفته شود تا خانم ستوده به اعتصاب خود پایان دهد.»
لازم به ذکر است که پیش از نشست امروز فعالان جنبش زنان، نیز : زهرا رهنورد، شیرین عبادی، 5 تن از شخصیتهای ملی مذهبی (حبیبالله پیمان، عزتالله سحابی، حسین شاهحسینی، اعظم طالقانی، نظامالدین قهاری) و چهار تن از زندانیان رجایی شهر (منصور اسانلو ، رسول بداغی ، عیسی سحرخیز، حشمت الله طبرزدی) و جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی، طی بیانیههایی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت سلامت نسرین ستوده از وی درخواست کرده بودند که اعتصاب غذای خود را بشکند.