iran-emrooz.net | Sun, 25.04.2010, 11:05
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران
به نام خداوند جان وخرد
دوازده اردیبهشت را که در تقویم کشور روز معلم نامگذاری شده گرامی میداریم و بر روح معلمان شهید دکتر ابوالحسن خانعلی و استاد مطهری که در چنین روزی به شهادت رسیدند و هر دو قربانی خشونت عریانی شدند که هنوز هم جامعه ما از آن رنج میبرد درود میفرستیم.
در جهان، معمول است در روزی که به نام معلم نامگذاری شده، معلمان اقدام به راهپیمایی، گردهمایی، طرح نقد و نظر و اندیشههای خود در حوزه آموزش و پرورش و بیان مسائل و مشکلات و تنگناهای شغلی خود میکنند.
در ایران فرصت چنین اقداماتی در قانون به افراد داده شده است ولی در عمل هر معلمی که بر اساس حقوق صنفی، انسانی و شهروندی خود وبه تأسی از قانون اقدام به امور مذکور کند به مجازاتهایی فرا قانونی محکوم شده و داد او به جایی نخواهد رسید. که مصداق بارز آن در حال حاضرعدم رعایت نص صریح قانون اساسی و اصول ۲۲، ۲۳، ۲۵، ۲۶، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۳۲، ۳۳ و ۳۸ در حق بهترین معلمان این کشور میباشد که در زندانها بسر میبرند.
فرهنگیان، با وجودی که خود از مؤثرترین گروهها در پیروزی انقلاب و جنگ بودهاند معتقدند هیچ گروهی سهم ویژه از انقلاب ندارد که خود را مافوق قانون و انقلاب بداند ونظام را برابر با قوارهی خود تصور نماید و هر کس را که با سلیقهاش هم خوانی نداشت به مقابله با نظام متهم کند. یکی از اهداف انقلاب اسلامی مردم ایران برقراری فضای آزاد در کشور بود به گونهای که همهی آراء و اندیشهها ونقد ونظرها به مصداق آیهی شریفه " فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه " مجال طرح پیدا کند وهیچ مسؤولی خود را مبرا از نقد نداند ودر برابر اعمال خود و سرنوشت ملت پاسخ گو باشد. آیا به این اهداف رسیدهایم؟
چگونه است امروز فرهنگیانی که فرزندان حقیقی ملت بزرگ ایرانند ودل دادهی انقلاب، اسلام، عدالت و آزادیاند و دل در گرو کرامت انسانها و حفظ حقوق انسانی افراد دارند، صرفا ً به خاطر طرح انتقادهای خود به مجازاتهای عجیب و غریب محکوم میشوند؟ "فاین تذهبون"؟
جریان قدرت عاجز از درک این واقعیت است که جامعه فرهنگیان از در ریا و سالوس و مدح و ستایش برای هیچ صاحب قدرتی در نخواهند آمد و گوهر نقد را چون جان شیرین پاس خواهند داشت و کرامت آزادگی را که خدا به بنی آدم عطا کرده ارزان نخواهند فروخت.
از آنجا که برخی ایران را «آزاد ترین کشور جهان خواندهاند که در آن آزادی نزدیک به مطلق است» باید به این سوال پاسخ دهند که چرا دلسوزترین و صادق ترین معلمان کشور صرفا ً به خاطر انتقاد از وضع موجود، با احکامی چون اعدام، حبس، تعلیق، اخراج، تبعید، بازخرید، باز نشسته اجباری، تنزل رتبهی شغلی، محرومیت از تدریس و... مواجه میشوند. هزینههایی که فرهنگیان ایران صرفاً به لحاظ انتقاد تحمل کرده و میکنند در جوامع پیشرفته، نشانه رشد و بالندگی و شایستهی تقدیر و تحسین است.
فرهنگیان «آزادترین کشور جهان»!!! میخواهند بدانند امثال بداقیها، خواستارها، داوریها و مومنیها چه جرمی مرتکب شدهاند که باید بدون محکومیت، ماهها حبس درشرایط نامناسب را تحمل کنند، حقوقشان قطع و فرزندان خرد سالشان در سختی و مضیقهی مادی، نا امنی ونا امیدی و سراسیمگی زندگی کنند. معلمانی چون کمانگر و قنبری چه گناه نابخشودنی مرتکب شدهاند که به احکام هولناک اعدام محکوم گردیدهاند.
اثر روحی - روانی این احکام بر خانوادهها و جامعه میلیونی فرهنگیان کشور زدودنی نیست و گذر زمان ایشان را مانند شهید ابوالحسن خانعلی به اسطورههای ماندگار ملی تبدیل خواهد کرد حتی با فرض پخش اعترافات از آنها در رسانهها، افکار عمومی مردم و فرهنگیان چنین اعترافاتی را نخواهند پذیرفت.
مشفقانه مدیران و گردانندگان چنین سیاستهایی را انذار میدهیم که این اعمال به هیچ روی نه دردی از شما دوا میکند و نه در شأن نام جمهوری اسلامی است که همهی ما برای برپایی و حفظ آن خونها داده وخون دلها خورده ایم. بدیهی است لطمهای که صدورچنین احکامی به دین، میهن و انسجام ملی میزند از هیچ دشمنی ساخته نیست چرا که لطمهی بد دفاع کردن جبران ناپذیر است. چنین ساده اندیشانی به خاطر ضعف تحلیل و قوهی تمیز وبدبینی مفرط، دچار توهم توطئه شده و هر منتقدی را خصم پنداشته و خود را حق انگاشته وهر استدلالی را باطل میدانند چرا که:
ذهنهایی که خیال اندیش شد / گر دلیل آری خیالش بیش شد
ناگفته پیداست جامعهی عظیم فرهنگیان کشور به هیچ روی تحمل چنین احکامی را ندارد و شکی نیست که اجرای چنین احکامی جامعه و آموزش وپرورش را بیش از پیش ملتهب کرده و روی هرگونه آرامشی را از عرصه فرهنگ خواهد گرفت.
صدور احکام رنگارنگ و زدن اتهامات واهی به فرهنگیان و تشکلهای ایشان، روش نخ نمایی است که میخواهند با این اتهامات فرهنگیان ونمایندگان آنها را در موضع انفعال قرارداده تا به جای طرح مسائل ومشکلات حوزه آموزش وپرورش، در گیر پاسخ گویی به اموری بی ربط و بیهوده گردند تااز این طریق نیروهای آنها در دفاع از خویش صرف گردد واز مسیر اصلی وهدف اولیه تشکلهای صنفی دور شوند.
امید است عقلای قوم با تدبیر و درایت آبی بر آتش التهابات افشانند وبه خواست صدها هزار فرهنگی کشور توجه نمایند وبه عنوان حسن نیت در گام اول همهی فرهنگیان در بند را آزاد کنند.
با وجود همهی این بی رسمیها وجفاها در حق فرهنگیان کشور کماکان ناامید نشده و در عین ایستادگی بر حقوق خویش، بخشی از مسائل و مشکلات موجود در حوزهی آموزش وپرورش را با تصمیم گیران کلان کشور در میان میگذاریم، با این امید که با اصلاح رویکردها، آموزش وپرورش در مسیر صحیح خود قرارگیرد.
بدیهی است ضمن انتقاد از بزرگ نماییهای مکرر و رسانهای کردن موضوعاتی که فعلا ً در حد حرف باقی مانده و نقاط ضعف و قوت آن روشن نیست، از هر اقدام مثبت وسازنده در جهت حفظ کرامت فرهنگیان وارتقاء منزلت ومعیشت ایشان کاملا ً استقبال میکنیم و با نگاهی مثبت منتظر اجرایی شدن برخی وعدههای رسانهای شده مسؤولان ذی ربط میمانیم.
۱- خط قرمز هر صنفی نقض حرمت، شأن و منزلت افراد آن است. لذا خواسته اولیه فرهنگیان کشور آزادی سریع وبی قید وشرط همهی فرهنگیان در بند و صدور منع تعقیب قضایی ولغو کلیهی احکام اداری و قضایی صادره برای فرهنگیان منتقد است، تحقق این امر ضمن تلطیف فضا و کاستن از تنشها نشان از درایت و حسن نیت مسؤولان امر و رویکردی انسانی در حوزه آموزش وپرورش دارد.
۲- رفع فضای امنیتی از مدارس و ادارات آموزش وپرورش، تأمین امنیت شغلی فرهنگیان و پرهیز از مخبر پروری در فضای مقدس کلاس و مدرسه و اجتناب از پرونده سازی برای فرهنگیان منتقد.
۳- اصلاح نگاه مسؤولان و تصمیم گیران کلان کشور به آموزش وپرورش به عنوان یک نهاد زیر بنایی نه مصرفی.
۴- عدم تخصیص درآمدهای ملی نفت و گاز به هزینههای جاری وصرف آن در امور زیربنایی مانند آموزش وپرورش وبهداشت.
۵- پرهیز از هر گونه رفتار جناحی و خطی و سیاست بازی در تألیف کتب درسی و معیار قراردادن نظر همکاران متخصص.
۶- فراهم آوردن امکانات لازم و در حد استاندارد در مدارس دولتی به منظور جلوگیری از تنزل جایگاه وافت تحصیلی مدارس دولتی مطابق اصل ۳۰ قانون اساسی.
۷- رفع تبعیض درون و برون سازمانی در خصوص دارندگان مدارک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا در آموزش وپرورش
و اما سؤالاتی که فرهنگیان کشورتأکید بر طرح آنها داشته وضرورت پاسخ گویی متولیان امر را میطلبد:
۱- آیا قانون مدیریت خدمات کشوری (نظام هماهنگ) کارایی لازم را برای رفع تبعیض در بین کارکنان دولت داشته است؟
۲- آیا با وجود وعدههای مکرر، آموزش وپرورش از عرصه بازیهای سیاسی خارج شده است؟
۳- آیا تبدیل مدارس دولتی به مدارس تحت عنوان هیأ ت امنایی از وجاهت قانونی برخوردار است؟ اگر پاسخ منفی است چه اقدام عاجلی برای حفظ حقوق دانش آموزان و خانوادههایشان در دستور کار است؟
۴- طبق مصوبه ۶۷۳ شورای عالی آموزش و پرورش مدیران مدارس باید با رأی فرهنگیان شاغل در هر آموزشگاه انتخاب شوند.علت عدم اجرای این قانون چیست؟
واما همکاران عزیز!
امیدواریم در بیانیهی بعدی از گشایشها ورفع مشکلات با شما سخن بگوییم از شما تقاضا داریم در هفته معلم ودر فرصتهای استراحت در دفتر مدارس درخواستهای زیر را رعایت فرمائید:
۱- از ۱۲ تا ۱۸ اردیبهشت ۸۹ اعضای شورای مرکزی (هیأت مدیره) کانون معلمان و فعالان صنفی به نشانه اعتراض به احکام غیر قانونی اعدام و حبس غیر قانونی همکاران و در روز ۱۲ اردیبهشت عموم همکاران اعتصاب غذای کامل خواهند نمود.
۲- فرهنگیان تهران در روز ۱۲ اردیبهشت از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۷:۳۰ بر سر مزار دکتر ابوالحسن خانعلی و در قم بر سر مزار استاد مطهری گرد هم میآیند. ودر شهرستانهای دیگر نیز از معلمان فرهیخته تجلیل به عمل میآید.
با توجه به عضویت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در سازمان آموزش بین المللی (ei) از آن سازمان در خواست میگردد اقدام مقتضی در حمایت از معلمان ایران خاصه معلمان زندانی به عمل آورد.
دبیر خانه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران اردیبهشت ۸۹