ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 09.03.2010, 8:39
حسان الگزار ترانه‌سرای فولکلور جنوب درگذشت

مصاحبه منتشر نشده با موسیقی دان عرب
عبدالهادی طرفی - روزنامه نگار


حسان الگزار موسیقی دان وترانه سرای معروف عرب ایرانی که برای شرکت در یک جشنواره موسیقی از شوش به تهران سفرکرده بود بر اثرعارضه قلبی درسن ۷۵ سالگی درگذشت.

او شاعر ، نوازنده رباب وخواننده ای کم نظیر بود، هنگامیکه رباب خود را در دست می گرفت ومی نواخت آوای حزینش ذهن را به یاد گذشته های دور، به یاد اسب سواران وسیاه چادرهای عربی می انداخت.



از شوش که به طرف اهواز می روی در اطراف شهر شاوور روستایی هست به نام " الخویس " و حسان این هنرمند پیر از سال ۱۳۱۶ - سال تولدش - تا هنگام مرگ در یک خانه گلین زندگی می کرد.

یک بار که برای شرکت در یک برنامه موسیقی به تهران آمده بود او را در تالار وحدت ملاقات کردم . او به من گفته بود :" هنگامیکه باران ببارد حتی داخل اتاقهای خانه محقرم نیز گل آلود می شود."

ساز او رباب که از اصیل ترین سازهای عربی است را خودش می ساخت ، حسان هنر خود را از پدر و پدربزرگش به ارث برده بود. پدر بزرگش را به دلیل قریحه شاعریش جبار ادیب می خواندند وپدرش سلمان نیز شاعر وخواننده ای توانا بود و هنر درست کردن رباب و آوازخوانی را از او آموخته بود.

او به من گفته بود :" از سن ۱۲ سالگی آوازخوانی را شروع کردم وکم کم آوازه وشهرتم به سراسر اهواز و حتی عراق سرایت كرد.. یک زمان که برای دیدن برادرانم به بغداد سفرکرده بودم مصادف با سالگرد تاجگذاری ملک فیصل در عراق بود وبرای هنرنمایی در آن مراسم که معروفترین خوانندگان عرب نیز حضور داشتند شرکت کردم."

در این برنامه برگزارکنندگان به حسان یک " خودرو" به عنوان هدیه داده بودند اما او آنرا به برادرانش در عراق هدیه داده بود وسوار براسبش به شوش بازگشت.

او گفت :" تعلق خاصی به این خاک دارم .. نمی توانم از آن دورباشم."

حسان الگزار درآواز خوانی به سبک علوانیه استاد بود او در واقع یکی ازکسانی بود که این سبک را زنده نگه داشته بود.
او اعتقاد داشت "علوانیه " در اصل توسط عموری ها از قبایل جنوب ایران ابداع شد وعلوان بن شایع از ترانه سرایان اهوازی به واسطه ذوق وصدای دلنشینی که داشت آنرا مزین ساخت و به مرور زمان آن سبک به علوانیه شهرت یافت."

او علاوه بر این سبک در سبکهای مختلفی چون هلیلاوی ، شطراوی ، محمداوی ، مگصوصی وچوبی ... استاد بود. هنگامیکه از او خواستم نمونه ای از این سبک ها را برای من بخواند با اشتیاق چند بیت از اشعار حماسی وعاشقانه را با آوای گرمش خواند وتفاوت هرکدام را برای من توضیح داد.

او یک شب نیز به دعوت جمعی ازعربهای خوزستانی مقیم تهران در یک محفل عربی شرکت کرد و تا پاسی از شب آوازخواند.
نه او خسته می شد و نه ربابش هنگامیکه به او گفتند صبرکند و نفسش را تازه نگه دارد تا دوربین فیلم برداری بیاورند گفت که دلش برای چنیین مجلسی لک زده و منتظرنماند وتا توانست به تلافی سالهای گذشته هنرنمایی کرد.

بسیاری از کلماتی که در ترانه هایش به کار می برد آنقدر ناب ودست نخورده بود که نسل جدید هرگز آنرا نشنیده حتی قدیمی ها نیز به سختی آن کلمات را درک می کنند ، در واقع سبک او ریشه در ادبیات کلاسیک عربی دارد.

حسان علاوه بر آواز و نوازندگی در افسانه خوانی و داستانسرایی نیز ید طولایی داشت.

او داستان " شیخه بنت ناصر" از داستان های محلی مردم عرب جنوب که حوادث آن در منطقه هورالحویزه به وقوع پیوسته بود را در زمان شاه که به فلکلور قومیتها اعتنایی نمی شد احیا کرده بود.

هنوز فایل های صوتی این داستان وداستانهای دیگر همراه با اشعار حماسی با نوای گرم حسان و ربابش بین مردم جنوب دست به دست می گردد.

حسان دو روز پس از اجرا در جشنواره موسیقی فجر درگذشت ، دست اندرکاران موسیقی کشور خیلی دیرحسان را کشف کرده بودند . و اگرسفارش روشنفکرن عرب اهوازی نبود شاید هنر او هیچوقت شناخته نمی شد.

هنگامیکه از چگونگی حضور او در مراسم رسمی موسیقی درتهران سوال کردم به من گفت:" روزی مردی غریب در منزل گلین ما را کوبید وسراغ مرا گرفت... ابتدا ترسیدم ، فکر کردم یک مامورحکومتی است اما هنگامیکه مرا دید با من روبوسی کرد وگفت تعریف مرا از آقای عزیزی بنی طرف پژوهشگر خوزستانی شنیده است."

آن مرد غریب هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی ایران بود وحسان الگزار تاکید کرد " هنگامیکه برای اولین بار صدای رباب وآوای مرا شنید بسیارمتاثر شد."
چند ماه بعد حسان الگزار به تهران دعوت شد و درتالارهای بزرگ شهر به هنرنمایی پرداخت و درمدت کوتاهی که دست اندرکاران موسیقی کشور او را شناختند در چندین مسابقه موسیقی جوایز مختلفی کسب کرد.

محدودیت هایی که درعرصه موسیقی طی سالهای گذشته چون خوره به پیکرهنر افتاده اما حسان الگزار را بی نصیب نگذاشته بود.

هرچند که ترانه های او به زبان عربی بود واغلب شنوندگان هنرش این زبان را نمی دانستند اما من خود هنگامیکه قبل از شروع اجرای یک برنامه موسیقی با او گپ می زدم دیدم که مسئولان برگزاری مراسم به او سفارش می کردند فقط مولود خوانی کند و مدح امامان شیعه.

با وجود اینکه ترانه های او طرفداران زیادی درجنوب دارد اما یک بارهم اتفاق نیفتاد برای او کنسرتی برگزارکنند ، ترانه هایش را از تلوزیون پخش کنند و یا اینکه امکانات آموزش هنر دیرین او را برای دیگر ترانه سرایان جوان فراهم کنند.

واین محدودیت ها البته فقط شامل حسان وبخش هنر نیست، مسئولان همیشه به مسائل مردم عرب ایران با نگاه امنیتی می نگرند. چه این مسائل فرهنگی باشد ، چه اقتصادی و سیاسی.

قسمت حسان الگزار این بود که ناشناخته بمیرد و در کنارخانه گلین خود به خاک سپرده شود تا با مرگش یکی از ستون های فرهنگ مردمان عرب جنوب فرو بریزد.