ايران امروز

بیانیه جمعی از اساتید دانشگاه بوعلی سینا

شهادت نامه

شهادت سرور و سالار آزادیخواهان تاریخ حسین بن علی (ع) را به برادران و خواهران ایرانی و ایمانی تسلیت می گوییم و از بارگاه حضرت احدیت، حسینی زیستن را برای پیروان عدالتخواه و استبدادستیز آن امام همام مسألت مینماییم.

هم میهنان گرامی این دردنامه، شهادتنامه­ای است از طرف گروهی از برادران شما که طبق وظیفه انسانی و شرعی حمایت از میرحسین موسوی، این فرزند رشید ملت را در انتخابات اخیر بر خویش فرض دانسته و به یاری او شتافتند و پس از شعبده بازی حیرت انگیز دست اندرکاران انتخابات در اعلام نتایج به اصطلاح شمارش آراء، همچون او تسلیم صحنه آرایی خطرناک ارباب دروغ و تقلب نشدند.

اینجانبان از بیم تحمیل روش جدیدی از زندگی سیاسی که امروز و فردای آن چیزی جز استیلای استبداد و اختناق نیست به صورت مسالمت آمیز و با رعایت اصل عدم برخورد، مخالفت‌های مدنی و قانونی خود را دوشادوش صدها هزار نفر از هموطنان غیور مان در سراسر کشور ادامه داده‌ایم!

از آنجا که امپراتوری دروغ و تقلب بارها و بارها از صدور مجوز راهپیمایی، نمایش مخالفت ملی با شیوه های برگزاری انتخابات، دستگیری‌های خودسرانه، برگزاری دادگاه‌های نمایشی، اقدامات وحشیانه و کشتارهای مردمی و صدها اقدام غیر انسانی و غیر اصولی دیگر امتناع کرده است ما در همه یا تعدادی از راهپیمایی ها که از جنبش سبز امکان فریاد کردن مظلومانه صدای مظلومیت خویش را داشت شرکت کردیم.

اینک درپیشگاه حضرت احدیت و در برابر ملت رشید ایران ؛

شهادت می دهیم:

۱- این اصحاب تقلب و دروغ هستند که برای تکمیل طرح­های شوم خود به بانک­ها و ادارات و اموال مردم حمله و آنها را تخریب می‌کنند، خوابگاه دانشجویان را ویران و دانشجویان پسر و دختر را کتک می‌زنند. برای نمونه؛ نویسندگان این مقاله خود به عینه شاهد بودند چگونه در خیابان باهنر تهران مأ موران نیروی انتظامی که باید حافظ نظم و امنیت شهروندان باشند وحشیانه شیشه‌های خودرو و اموال مردم را در شب عاشورای امسال تخریب کرده و می‌شکستند تا فضای جامعه را متشنج کرده و آن را به سوی هرج و مرج ببرند و نیز شاهد بودیم این ملت صبور و مظلوم ایرانند که راه پیروزی و احقاق حقوق نقض شده اش را تنها در استفاده از روش‌های صلح آمیز و دوری از خشونت برگزیده است.

خشم برشاهان شه و ما را غلام / خشم را هم بسته‌ام زیر لگام

تیغ حلمم گردن خشمم زده ست / خشم حق بر من چو رحمت آمده ست

۲- شهادت می‌دهیم موج سبز اعتراض‌های ما تنها منعکس کننده یک خواست مستقل و به حق داخلی و استمرار حرکت دویست ساله ملت ایران در تحقق عدالت و آزادی در جامعه‌ای است که همواره زندگی آدمی کمترین قدر و ارزش را داشته است. دیری در این سرا، انسان تماما موجودی مکلف، تو سری خور و محکوم به ذلت و خواری بوده است و از انقلاب مشروطه تا امروز فریاد این ملت؛ حق در برابر تکلیف، قانون در برابر خودکامگی، آزادی در برابر استبداد، تحقیق در برابر تقلید، رفاه در برابر فقر و نکبت، عدالت در برابر خاصه خرجی و مفت خوری و از همه مهمتر اخلاق در برابر بت پرستی و رذالت بوده است اما افسوس که بر پدران ما قرائتی از جمهوری اسلامی تلقین شد که باز تولید همان نظام سلطنتی سابق است با همان مناسبات و هنجارها. نظام سلطنتی اسلامی؛ نظامی که حاکم، اختیارات مطلقه داشته باشد و مردم اطاعت مطلقه، بی‌قید و شرط و خارج از ضوابط ، که به تعبیر بلیغ منتظری عزیز همان شرک مطلق است.

آری جنبش سبز ایران تداوم یک جهاد بزرگ ملی و تاریخی است، کوششی برای رسیدن به آرمان بلند دموکراسی و حقوق بشر تا در سایه آن به توزیع عادلانه ثروت، قدرت، و منزلت نائل شویم. سیاست، خلوت معنوی و عرفانی مومنان را تباه نسازد و ایمان سکه بازار مکاره دارالغرور نگردد و اینهمه آموزه‌های اسلام محمد و حسین و علی در تلفیق با تجربه های جدید بشری است و ربطی به آمریکا و انگلیس ندارد.

۳- شهادت می‌دهیم جنبش سبز عکس خمینی را پاره نمی‌کند. خمینی قدیس نبود اما ابلیس هم نبود مردی بود که جوانی و میانسالی خود را در ستیز با ستم و استبداد سپری کرد و در کهنسالی بنیان گذار نظام سیاسی شد که از یک سو آراء آن از شوره زار فقه فرسوده صفوی روییده و برگهای آن در برهوت روشنفکری ایدئولوژیک و چپ زده آن روز بالیده بود. مع الوصف به حکومتی بهتر از این هم ختم نمی شد. خمینی دموکراتیک نبود. چنین داعیه ای هم نداشت با این حال توده های میلیونی او را ستودند و عامه روشنفکران بجز تک ستاره هایی برای او کف زدند. امروز خمینی و انقلاب او تنها جزئی از تاریخ است ما نه تنها عکس خمینی را پاره نمی کنیم بلکه به وصیت جاودان او سخت پایبندیم که گفت :

«در حقوق بشر، این است که هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند، یعنی الآن خودمان باید سرنوشت خودمان را تعیین کنیم . ما حق نداریم سرنوشت اعقابمان را تعیین کنیم، اعقاب ما بعدا می‌آیند، خودشان سرنوشتی دارند، به دست خودشان باید باشد، نه به دست من و شما». صحیفه امام ج ۶ ؛ ص ۳۲

پاره کردن عکس خمینی پروژه وزارت اطلاعات برای حفظ وضع موجود است. حربه‌ای برای صیانت از تاج و تخت سلطانی از طریق بحران آفرینی و غوغا سالاری است. مسأله ما عکس خمینی نیست مسأله ما استبداد است.

۴- شهادت می‌دهیم ما به حسین و عزاداری او توهین نمی‌کنیم. حسین سرور و سفینه نجات ماست اما میراث حسین برای ما فراتر از علم و کتل و روضه مداحان سلطان و چلو خورشت قیمه است! چنانکه مرتضی مطهری در حماسه حسینی به ما آموخته است:

«از قبل از مردن معاویه و همچنین بعد از مردن او در دوره یزید چه در وقتی امام در مدینه بود و چه در مکه و چه در بین راه و چه در کربلا آنها از امام فقط یک امتیاز می‌خواستند و اگر آن یک امتیاز را امام به آنها می‌داد نه تنها کاری به کارش نداشتند، انعام‌ها هم می‌کردند و امام همه آن تحمل رنجها را کرد و تن به شهادت خود و کسانش داد که همان یک امتیاز را ندهد. آن یک امتیاز فروختن رأی و عقیده بود. در آن زمان صندوق انتخاباتی نبود، بیعت بود. بیعت آن روز رأی دادن امروز بود. پس امام اگر یک رأی غیر وجدانی و غیر مشروع می داد شهید نمی شد. شهید شد که رأی و عقیده خودش را نفروخته باشد».

از حسین آموختیم رأی خود را به خامنه‌ای نفروشیم و از میر حسین آموختیم وقتی خامنه‌ای در روز روشن رأی ما را می دزدد خاموش ننشینیم و انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نکنیم. حال شما ملت بزرگ ایران قضاوت کنید چه کسی به حسین و عزاداری او اهانت می‌کند؟ آن کسانی به عزاداری حسین بن علی توهین کردند که برای بدنام کردن خاتمی پروژه کارناوال عصر عاشورا را تدارک دیدند. دهه محرم را آتش تهیه استیضاح وزیر ارشاد او قرار دادند. در شب عاشورا مغول‌وار به بیت و حسینه جماران حمله کردند و عزادارن را با باتوم و تسمه نواختند و امروز که به سختی قافیه را به راهیان سبز باخته‌اند و نمی‌توانند جلوی ریزش روزافزون نیروهای خود و رویش زایدالوصف سبزها را در خیابان های ایران بگیرند از آن راد مرد تاریخ بهره برداری سوء می‌کنند.

۵- شهادت می‌دهیم ما بی‌شماریم. می‌گویند عده‌ای قلیل در چند خیابان تهران! چگونه عده‌ای قلیل توانستند در چند خیابان تهران ده‌ها هزار نیروی نظامی را زمین گیر کرده یا به قول شما! اموال عمومی را تخریب کنند؟ چگونه می‌توانید حرکت خونریزی در ماه حرام را با این یاوه گویی‌های ابلهانه توجیه کنید؟ چگونه امپراتوری دروغ و خدعه قادر خواهد بود براین همه راستی و درستی غلبه کند.

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد / بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

ای کبک خوش خرام کجا می روی بایست / غره مشو که گربه عابد نماز کرد

۶- شهادت می‌دهیم آنچه در پی آن هستیم را در فصل سوم همین قانون اساسی فعلی یافته‌ایم. مطالباتی چون؛ مطبوعات آزاد به عنوان مجاری تنفسی یک جامعه سالم، قانون گرایی، منع تجسس در احوال شخصی مردم، برابری زن ومرد، منع تفتیش عقاید، منع تفتیش در مکالمات تلفنی، آزادی احزاب، آزادی راهپیمایی، اجرای منصفانه آیین دادرسی، اصل برائت، منع هتک حیثیت افراد و ... لیکن غرور و سبک سری حکومت، فرصت عمل به این اصول قانون اساسی را که می‌تواند عامل آشتی ملی و التیام زخمها باشد نابود و نگاه ها را متوجه رأس هرم فساد قدرت سیاسی کرده است.

جمعی از اساتید دانشگاه بوعلی سینا همدان