ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 23.11.2009, 12:57
جنبش سبز را نمی‌توان ریشه‌کن کرد


ایلنا:۱۵۰سال است که ملت ایران در جهت رسیدن به اهداف بزرگ خود در حال مبارزه و تلاش است و انقلاب مشروطیت، ملی شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی و دوران اصلاحات از فرازهای مهم آن هستند. ماههای اخیر و حرکت ملت ایران که به نام «جنبش سبز» شهرت یافته، مرحله‌‌ای دیگر از این مبارزات است. به همین مناسبت به سراغ عزت‌الله سحابی از چهره‌های سیاسی پرسابقه و فعال در نهضت ملی و عضو دولت موقت در ابتدای انقلاب اسلامی رفته‌ایم تا از منظر تجربیات خود تصویری از جنبش سبز ارائه دهد.

* جنبش را نمی‌توان ریشه‌کن کرد

رئیس شورای فعالان ملی مذهبی در پاسخ به سوالی در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌های جنبش سبز با سایر حرکت‌های یک قرن اخیر، اظهار داشت: جنبش سبز مانند حزب یا جبهه که رهبری متمرکز داشته باشد نیست و عده زیادی در سراسر کشور یا در وبلاگ‌ها هستند که تعداد دقیق آنها را نمی‌دانیم. این افراد با هماهنگی با یکدیگر دست به کارهایی می‌زنند که تاکنون مورد خطرناکی از این نظر ندیده‌ایم.

وی با بیان اینکه جنبشی که خودبه‌خودی باشد و رهبری متمرکزی نداشته باشد محاسن و معایبی دارد، گفت: یکی از محاسن این است که نمی‌توان جنبش را برانداخت و ریشه‌کن کرد، زیرا رهبران معینی ندارد و به همین خاطر سراسری و مردمی می‌شود؛ لکن اشکال این امر آن است که به این خاطر که این واحدها متفرق و مستقل عمل می‌کنند احتمال انحراف از اهداف کلی و خط اساسی جنبش که از طرف رهبران آن یعنی موسوی خاتمی و کروبی اعلام شده وجود دارد و این امر از خطرات نداشتن رهبر واحد است.

سحابی اظهار داشت: از محاسن دیگر عدم رهبری متمرکز ابتکارات واحدهایی است که در آن شرکت دارند و این امر کمک می‌کند تا جنبش مردمی و سراسری شود و به پیشرفت آن هم کمک می‌کند.

* آنچه در جنبش سبز اتفاق می‌افتد همان الگوی مشروطیت است

وی با اشاره به اینکه نداشتن رهبر واحد شباهتی با جنبش مشروطه دارد، خاطرنشان کرد: در آن زمان هم حزب یا جبهه‌ای وجود نداشت که آن حرکت را رهبری کند و دو سه شخصیت مانند طباطبایی و بهبهانی بودند که رهبری عمومی را برعهده داشتند، اما چیزی که رهبری را در جامعه شکل می‌داد انجمن‌هایی بودند که اکثرا مخفی بودند و ارتباط چندانی با هم نداشتند و با رهبری هم ارتباط ساختاری نداشتند و البته از آنها تبعیت می‌کردند.

سحابی ادامه داد: در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان ناظم الاسلام کرمانی هم موارد زیادی وجود دارد که برخی کارها در جنبش بدون اطلاع انجام می‌شد و خود آیت‌الله بهبهانی هم به کلی از برخی رفتارها ابراز بی‌اطلاعی می‌کرد و این امر از خطرات جنبش‌هایی است که رهبری متمرکز ندارند.

رئیس شورای فعالان ملی- مذهبی تصریح کرد:آنچه امروزه در جنبش سبز اتفاق می‌افتد همان الگوی مشروطیت است، با این تفاوت که با انقلاب IT سرعت روابط و انتقال مفاهیم و تاکتیک‌ها بسیار بیشتر از آن زمان شده است، در حالی که در زمان مشروطه حتی تلفن هم وجود نداشت و به همین خاطر اگر انحرافی پیدا می‌شد اثرات کمتری داشت، اما اکنون با توجه به اینکه جنبش سبز در وبلاگ‌ها و… که در سراسر کشور پراکنده‌اند متکی است، خطر انحراف بیشتر است.

وی یادآور شد: برخی اتفاقات که در روز ۱۳ آبان افتاد به معنای ساختارشکنی بود، در حالی که در بیانیه‌های خاتمی، موسوی و کروبی سخنی از براندازی و ساختارشکنی نیامده است و اگر قرار باشد ساختارشکنی جزو برنامه‌های جنبش سبز نباشد که نیست باید مقامات قانونی کشور به رسمیت شناخته شوند.

* چاره عدم وجود رهبری واحد اعلامیه‌ها و بیانیه‌های موسوی و کروبی است

مدیرمسئول هفته نامه توقیف شده ایران فردا در پاسخ به این سوال که «در حالی که شرایط برعهده گرفتن رهبری متمرکز وجود ندارد، زیرا که این امر ملزوماتی دارد، پس چاره چیست که هم بر هواداران کنترل داشته باشند و هم تقابل با نظام ایجاد نشود؟» گفت:چاره همین اعلامیه‌ها و بیانیه‌های موسوی و کروبی است و در این بیانیه‌ها باید متذکر شد که تمام شرکت‌کنندگان جنبش سبز متوجه باشند که اهداف مبتنی بر ساختارشکنی نیست و از هر عملی که اندکی ساختارشکنی از آن استنباط شود بپرهیزید، در عین حال رهبران جنبش وسیله کنترل هم ندارند و در روز قدس هم شاهد بودیم که تا حدی اتفاقات خارج از خواست آنها رخ داد.

سحابی در پاسخ به سوالی در خصوص سیر حرکت جنبش سبز گفت:سیر را بسیار مثبت می‌بینم به این مفهوم که جنبش برخلاف پیش‌بینی‌ها نه تنها کم نشده بلکه گسترده‌تر شده است.

وی افزود: حاکمیت جنبش را جدی گرفته است اما تصور می‌کند با برخوردهایی که اکنون از خود نشان می دهد، خاموش می‌شود ولی تاکنون اینگونه نشده است.

*ممکن است حاکمیت وقتی به منطق هاشمی رو بیاورد که دیر شده باشد

سحابی بابیا ن اینکه ممکن است جریان حاکم مجبور شود به منطق چهره‌هایی مانند هاشمی‌رفسنجانی روی بیاورد تصریح کرد:فکر می‌کنم آن روز فرا می‌رسد، اما ممکن است آنگاه دیر شده باشد .

* زمانی می‌رسد که مخالفین ملت نمی‌توانند دیگر منسجم شوند

وی ادامه داد: وقتی جنبش سریع و شتابان بخواهد به جلو برود جریان موسوم به اصولگرا در هم فشرده می‌شود و به طور مثال حبیب‌الله عسگراولادی که دو هفته پیش می‌گفت موسوی، خاتمی و کروبی را مفت به دست نیاورده‌ایم الان این سخنش را پس گرفته و یا اگر تا مدتی پیش سخن از بحران به میان می‌آورد اکنون دیگر آن را نمی‌گوید، لذا رهبری جنبش باید محاسباتی داشته باشد که اکنون گستردگی جنبش چقدر است و در اثر یک قدم جدید آیا مخالفین نظر مردم منسجم‌تر می‌شوند یا خیر؟

سحابی تاکید کرد: زمانی می‌رسد که مخالفین ملت نمی‌توانند دیگر منسجم شوند و به نظرم هم‌اکنون در میان اصولگرایان اختلافات زیادی وجود دارد که به طور نمونه این مساله را در قضیه قیامدشت و پاکدشت در مجلس می‌بینیم. لذا جناح موسوم به اصولگرا اکنون درگیر است و رهبری جنبش باید ببیند که چقدر امکان دارد آن جریان اختلافات را حل کرده و منسجم شود.

وی تصریح کرد: تا زمانی که امکان منسجم شدن اصولگرایان وجود دارد باید از حرکات تند و نسنجیده خودداری کنیم.

*نسبت جنبش سبز با دین و روحانیت

رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی در پاسخ به سوال دیگری در مورد ارتباط جنبش سبز و روحانیت یادآور شد: روحانیت و دین در این جنبش جایگاه داشته است و یکی از علائم آن وجود مراجعی چون آیت‌الله صانعی و… است.

مدیرمسئول هفته نامه توقیف شده ایران فردا در خصوص جایگاه دین در بدنه جنبش سبز، گفت:این تحول در جامعه ایران پیدا شده که مردم و به خصوص جوانان که طی سال‌های اخیر به دلیل وضع موجود تصور می‌شد نسبت به دین بدبینی‌هایی پیدا کرده‌اند نسبت به این مساله احترام دارند و در جریان الله‌اکبر گفتن‌ها بسیاری از جوانان که شاید مذهبی هم نبودند شرکت می‌کردند، یعنی اینها با مذهب ضدیت ندارند در حالی که در سال‌های قبل تصور می‌شد جوانان ضد مذهب شده‌اند اما در جریان جنبش سبز مدارا و رعایت موضوع مذهب به چشم می‌خورد.

* رهبران فعلی جنبش از علاقه‌مندان به امام هستند

سحابی در پاسخ به سوال دیگری در مورد بازگشت به شعارها، ارزش‌ها و ادبیات ابتدای انقلاب در جنبش سبز، با بیان اینکه رهبران فعلی جنبش از علاقه‌مندان به امام(ره) هستند و به خصوص موسوی بر این امر تاکید زیادی دارد و خود را به ایشان وابسته می‌دانند، تصریح کرد: بنده هم در این سخن با آنها شریک هستم، زیرا هم‌اکنون از مواضع امام انحراف به وجود آمده است و به عنوان نمونه برخی افرادی که در زمان ایشان جایگاهی نداشتند و به آنان اعتمادی وجود نداشت هم‌اکنون میدان پیدا کردند و آنها افرادی هستند که معتقد به حکومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی هستند در حالی که حکومت اسلامی ضوابطی دارد و از جمله آن مخالفت با دموکراسی است.

این فعال سیاسی یادآور شد: این افراد تفکرشان را را از سیداحمد فردید فرا گرفته‌اند که خود این فرد هم از مارتین هایدگر آلمانی که نقد دموکراسی می‌کرد تبعیت داشت و تاکید بر خشونت مقدس هم از ارکان فکری این تفکر است و گرداننده‌های فعلی برخی مطبوعات هم پیرو این مکتب هستند.

سحابی تصریح کرد: این در حالی است که در سال ۵۷ اطرافیان امام در پاریس نقل می‌کردند که پس از ۱۷ شهریور که انقلاب قوت گرفت وقتی شعار استقلال، آزادی، حکومت اسلامی می‌دادیم امام می‌گفت که این شعار را ندهید و لفظ حکومت اسلامی را به کار نبرید زیرا حکومت اسلامی ضوابطی دارد که به مصلحت نیست امروز بیان شود، زیرا معتقد به جمهوری اسلامی بود و این اعتقاد هم از زمان مشروطه نشات می‌گرفت که مرحوم آخوند خراسانی منکر حکومت دینی می‌شود و می‌گوید ما حکومت جمهور مسلمانان داریم که آنان هم براساس درک دینی‌شان عمل می‌کنند ولی در هر صورت حکومت متعلق به آنان است.

وی در مورد اینکه امام در عین حال به شیخ‌فضل‌الله نوری هم ارادت دارد، گفت:شیخ‌فضل‌الله در آن زمان تنها بود و سه مرجع نجف طرفدار حکومت جمهور مسلمان مردم بودند و فقط یک نفر به نام آیت‌الله یزدی با این مساله مخالف بود که شیخ‌فضل‌الله از او حمایت می‌کرد؛ آن مرجع می‌گفت که حکومت مشروطه می‌خواهد همه افراد را یکسان تلقی کند و علامه نائینی پاسخ تک‌تک این مسائل را می‌دهد.

سحابی یادآور شد: به این خاطر که برخی انجمن‌های ان زمان تحت تربیت حزب سوسیال‌دموکرات روسیه بودند، شیخ‌فضل‌الله علیه آنان قیام کرد و امام خمینی هم به این جهت به او ارادت داشت که در مقابل بعد ضددینی مشروطه ایستاد در حالی که جنبش مشروطه الزاما ضددینی نبود.