ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 25.09.2009, 9:53
تشییع پیکر مشکاتیان

پیكر «پرویز مشكاتیان»؛ نوازنده و آهنگساز برجسته‌ی موسیقی، صبح امروز- دوم مهرماه - بر روی دست‌های مشتاقان خود از مقابل تالار وحدت تشییع شد. پیکر مشكاتیان به درخواست مردم نیشابور و همت شهردار این شهر، روز شنبه - چهارم مهر ماه در جوار آرامگاه عطار نیشابوری به خاك سپرده می‌شود.

در این مراسم هنرمندان بسیاری در حوزه‌های مختلف از جمله خانواده‌ی كامكارها، عباس كیارستمی، صدیق تعریف، كیوان ساكت و غیره حضور داشتند.

به گزارش ایسنا، خیابان شهریار، از ابتدای حافظ تا خیابان خارك از صبح زود و ساعاتی قبل از شروع مراسم ،در میان انبوه مشتاقان و عزادارانی كه برای بدرقه «پرویز مشكاتیان» آمده بودند، مشكی پوش شده بود، به طوری كه پیكر زنده یاد مشكاتیان به سختی و با باز شدن مسیر كوچكی به درون تالار راه یافت.

در این مراسم پیام «حسن كسایی»؛ پیشكسوت و نوازنده‌ی نی كه این روزها در بستر بیماری است خوانده شد.
كسایی در این پیام كه شب گذشته تلفنی خوانده بود، می‌گوید: دیروز شهریار فریوسفی و امروز پرویز مشكاتیان!هر لحظه خبری می‌رسد از رفتن یاری و من در این میان مانده‌ام به چه كاری؟ خبر كوتاه است اما، جانكاه. فیروزه‌ای كه از دیار نیشابوری به انگشتری ما رسید و امروز كه اشكی به یاد یار از دست رفته و و آهی برای آنها كه امروز مانده‌اند، می‌ریزیم.

در ادامه‌ی این مراسم «حسین علیزاده» كه سال‌ها در كنار مشكاتیان كار كرده است، گفت: شاید پرویز این دلگرمی را سالیان سال از وجود تك تك شما حس كرده بود. برای من راحت نیست درباره‌ی كسی حرف بزنم كه امروز در میان ما نیست. هر چند كه همه‌ی ما معتقدیم پرویز نمرده است.

علیزاده تاكید كرد: «موسیقی باید حرف خودش را باز كند و در این مملكت زنده بماند و اگر شما نبودید شاید این موسیقی تا امروز خاموش شده بود.

داریوش پیرنیاكان؛ سخنگوی خانه‌ی موسیقی نیز با خواندن شعری در سوگ این هنرمند ،گفت: رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل/ از كاروان چه ماند جز آتشی به منزل.

او اضافه كرد: «مشكاتیان همیشه جاودانه است و با زیبایی‌هایی كه در موسیقی آفریده هیچ گاه از یاد ما نخواهد رفت. پس نیازی به معرفی او نیست چون در این جمع كسی نیست كه او را نشناسد. اما، امروز فرصت آن است تا دردهای یك جامعه‌ی هنری بازگو شود.»

پیرنیاكان با طرح یك پرسش ادامه داد: امروز این سوال مطرح است كه چرا مشكاتیان در اوج پختگی و سازندگی و توانایی كه برای ساخت قطعات جدید داشت، باید خانه‌نشین شود و چرا باید هنرمندان در گوشه‌ی منزل خود دق كنند؟ چرا متولیان به وضع اسف بار موسیقی چاره نمی‌كنند و دامن این وضعیت مثل خوره به جان موسیقی دانان و هنرمندان می‌افتد تا آنها را گوشه‌نشین می‌كند؟

او با تاكید بر اینكه مشكاتیان در سكوت خود دق كرد، افزود: چرا او در اوج پختگی نباید كارهایش را ادامه دهد؟ در واقع او وضعیت موسیقی و جایگاه آن را مناسب نمی‌دید و به همین دلیل مشتاقانش سال‌ها از او كار جدیدی نشنیدند و این بی‌شك به مسایل پیچیده‌ی فرهنگ امروز موسیقی ما بازمی‌گردد.

پیرنیاكان در پایان با درود بر غیرت نیشابوریان و همت شهردار این شهر گفت: شهردار نیشابور و مردمان آنجا با جرات از خانواده‌ی مشكاتیان درخواست كردند تا او را در جوار عطار بزرگ به خاك بسپارند زیرا او هم یك عطار بزرگ است.

به گزارش ایسنا؛ در بخش دیگری از این مراسم «محمدرضا درویشی» گفت: خیلی از موسیقی‌دانان نسل ما امروز خانه‌نشین هستند و خیلی‌ها فرصت هنرنمایی ندارند. زیرا وقتی صحنه را از هنرمند بگیرند، دق مرگ خواهد شد. مشكاتیان نمرد، بلكه به قتل رسید و نه توسط یك فرد بلكه توسط شرایط ناجوانمردانه‌ی فرهنگی كه چند نسل در كشور ما حاكم بوده است و اگر ما بخواهیم دنبال مسوولان این قتل بگردیم، جای كندوكاو بسیاری است.

او عنوان كرد: آیا مدیران فرهنگی در این دهه یك قدم برای موسیقی برداشته‌اند؟ این اتفاق مگر در دوره‌های بسیار كوتاهی رخ داده باشد. مثلا اولین اركستر سمفونیك خاورمیانه در دوره‌ی پرویز محمود در تالار وحدت تشكیل می‌شود اما، این اركستر امروز به چه روزی افتاده است؟ از آن زمان كدام هنرستان موسیقی تشكیل شده است؟ پس این سوال مطرح است كه جای حمایت مسوولان از موسیقی و موسیقی دانان چه می‌شود؟

این آهنگساز ادامه داد: این صندلی‌هایی كه مخصوص موسیقی‌ كشور در نهادهای مختلف است، هیچ خدمتی به موسیقی نكرده است و در این میان بزرگ مردی چون پرویز مشكاتیان می‌میرد و این سوال مطرح می‌شود كه چه بر او گذشته كه باید در اوج جوانی دق مرگ شود؟

درویشی تاكید كرد: چه اتفاقی در موسیقی ما در حال افتادن است؟ آیا فرهنگ موسیقی ایران زمین برای مدیران اهمیت دارد؟ آیا هر روز كه یكی از بزرگان موسیقی مقامی در گوشه‌ی خانه‌اش دق می‌كند، كسی درباره‌ی آنها حرفی می‌زند؟ آیا ما امروز بر سر خاك حاج قربان‌ها می‌رویم و حواس‌مان به غلامحسین سمندری كه در حال مرگ است، هست؟ این مرگ‌ها برای چه كسی مهم است؟ اینكه امروز بیاییم در اینجا جمع شویم و بگوییم او استاد بزرگی بود، كافی نیست. زیرا این جریان همچنان ادامه دارد.
در ادامه‌ی این مراسم «همایون شجریان» كه به نمایندگی از خانواده‌ی شجریان در جمع حاضر بود، گفت: از خودم چیزی ندارم كه قابل تقدیم كردن به پرویز مشكاتیان باشد. اما، یكی از قطعات خودش به نام «قاصدك» را به او تقدیم می‌كنم.
قاصدك ! هان چه خبر آوردی /از كجا وز كه خبر آوردی /خوش خبر باشی اما، /گرد بام و در من بی‌ثمر می‌گردی /انتظار خبری نیست مرا /نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری...

محمدحسین ایمانی خوشخو؛ معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در پایان این مراسم گفت: دیدن شما عزیزان با این چهره‌های غمگین در چنین مراسمی سخت است و برای من كه سال‌ها در این حوزه كار كرده‌ام، حضور در چنین مراسم‌هایی بسیار سخت‌ است. زیرا كه ما بارها در این صحنه داغ عزیزان‌مان را دیده‌ایم.

او ادامه داد: یك سال و نیم قبل توفیق این را داشتم تا زنده یاد مشكاتیان را در منزلش ببینم و در طول یك ساعت و نیم حرف‌های زیادی ردوبدل كردیم و درد و دل‌های زیادی از سوی ایشان مطرح شد كه اگر فرصت كنم، یك روز تمام آنها را می‌نویسم و در اختیار شما قرار می‌دهم.

او در پایان گفت: مسوولیت همه‌ی ما سنگین است و امیدواریم كه با همت یكدیگر راه او را دهیم.
در پایان این مراسم «آیین مشكاتیان» فرزند زنده یاد پرویز مشكاتیان از حاضران خواهش كرد تا پیكر پدرش را در سكوت تشییع كنند. او گفت: پرویز مشكاتیان رفت و شما آمده‌اید تا در غم ما سهیم باشید. اما، خواهش دارم تا در سكوت حركت كنیم.