iran-emrooz.net | Sat, 19.09.2009, 10:45
همه اكنون شاد هستیم
تظاهرات دیروز ابراز وجود خوبی بود. به دلایل مختلف. جنبش سبز نیاز داشت یك حركتی به خودش بدهد تا احساس بودن كند. نیاز به طراوتی دوباره به خواست مبرم همه تبدیل شده بود. سه ماه سركوب مداوم و كشتار و شكنجه نیاز به حركتی متقابل داشت داشت. دوم اینكه توازن قوایی كه در چند هفته پیش به نفع آنها بود كمی متعادلتر شد و سوم اینكه فرد فرد ما احساس آرامش روحی كردیم. همه اكنون شاد هستیم.
مانند همیشه هنگامی كه از خانهها بیرون زدیم كسی را نمیدیدیم. صبح جمعه ساعت ۹ صبح همه خوابند. تك و توكی در خیابانها راه میرفتند. ترس ما را گرفت. یعنی هیچ؟ بعد جوانهایی مانند خود ما از این خانه یا آن خانه بیرون آمدند نشانه پیروزی به هم نشان دادیم. به خیابان آزادی رسیدیم و بعد جمعیت سبز ناگهان تمام صحنهی بیروح قبلی را اشغال كرد. كنتراست بینظیری بود. چند دقیقه پیش خاكستری و بعد همه جا سبز....
انبوه آدمها هزاران هزار نفر سبزپوش شاد و جوان و مصمم با شعارهای خاص خود با بادكنكها نوارها و شالهای سبز همراه با هزان زن چادری پیر و جوان به هم میپیوستند و رودخانه درست كردند. ابتدا میترسیدیم. از گوشه راه میرفتیم. مثلا میخواستیم ارزیابی كنیم چه خبر است اما چند دقیقه نشد بیمحابا دل به دریا زدیم و به رودخانه سبز پیوستیم. هسته اولی كه شكل گرفت از كوچههای فرعی افراد دوان دوان به این هسته میپیوستند.
در كنار آنان حزباللهی در تعدادی اندكی با بلندگوهایی غولپیكر میخواستند صدای بچهها را خفه كنند و بعد همیطور آدم بود كه به ما میپیوست. هم می ترسیدیم و هم سعی میكردیم شجاعت داشته باشیم. رنگ بر چهره نداشتیم اما مصمم شعار میدادیم. آماده درگیری بودیم. این را از چهره جوان دوستانم میدیدم. احساس دوگانه جالبی بود اما هنگامی كه خیل جمعیت از مرز دهها هزار گذشت دیگر فقط تركیدن احساسات بود.
نكته بارز رودرویی مستقیم با حزب الله یعنی همان تماشاگران و شركت كنندگان سنتی مراسم همیشگی حكومت و جوانان جنبش سبز بود. هنگامی كه به ما میرسیدند از دیدن اینكه ما هم مردم هستیم شوكه میشدند. از دیدن چهرههای ما كه علیه مقدساتشان شعار میدادیم یكه میخوردند. سرها را برمیگرداندند. رنگ به چهره نداشتند. گه گاه سر به زیر میانداختند. هول شده بودند. میخواستند فرار كنند. سی سال تنها به روز قدس بروی و بیصدا و یكنواخت هی بگویی مرگ بر اسراییل مرگ بر آمریكا بعد یكدفعه جوانانی را ببینی كه فریاد میدند مرگ بر دیكتاتور! ترسناك نیست؟
باورنكردنی بود. تعداد آنها چنان اندك و كمشمار بود كه میماندی اینها كجا هستند؟ كجاست امت همیشه در صحنه؟ پس تلویزیون چه كسانی را نشان میدهد؟ و اینجا بود كه همه داد زدند اون ۶۳ درصد كه میگن كو؟ دروغگو؟ و مردان و زنان حزباللهی باز هم رنگ میباختند چون به واقع حتی به چند هزار نمیرسیدند. تصور كنید از پپسی تا انقلاب سبز باشد و آنان با بدبختی در حالی كه همه جا هو میشدند خود را به نماز میرساندند. چه لذتی داشت دیدن این صحنه!!!!!!!!
سعی میكردند متین باشند اما كاركشتههایشان میخواستند با پررویی جنجال بسازند. در جایی دو زن یكی از آن مادران همیشه در صحنه با چادر سیاه مقنعهای سفید هیكل بزرگ و چشمانی بیحیا و دهانی كفكرده مرگ بر اسراییل میگفت و دیگری زنی زیبا باریك و خوشچهره با صدایی ظریف اما پرقدرت فریاد میكشید نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. و آن كه كم آورد زن چادرپوش زشت بود و نه دخترك جوان! یك پیروزی دیگر.
در صحنهای دیگر فیلمبرداری جاسوس از جمعیت فیلم میگرفت. تمامی مردان و زنان رو به او برگشتند و هو كردند. او مضطرب دو انگشت خود را به شكل وی انگلیسی درآورد كه یعنی با شما هستم اما همه او را هو میكردند و بعد پسر جوانی با دوربینش به سمت او رفت. آهسته آهسته به او نزدیك شد. مرد جاسوس هم رو به او برگشت هر دو از هم عكس میگرفتند. شاید این یكی از تاریخیترین عكسها باشد. عكاس جاسوس از او عكس میگرفت و جوان از عكاس جاسوس. این عكس اگر روزی دیده شود یكی از بهترین عكسها خواهد بود.
به هر حال همه مست و شاد و سبز به میدان انقلاب نزدیك شدند و راه را بسته یافتند خودیها ساعتها قبل میدان را به تسخیر درآورده بودند و اجازه به ما نمیدادند انبوه جمعیت از هر طرف دانشگاه تهران را محاصره كرده بود و احمدی نژاد میگفت ملت ما ذرهای اهمیت به داد و بیداد تعداد قلیلی نمیدهد و حسابشان نمیكند..............ما كار خود را كرده بودیم ثابت كردیم هستیم و بودیم.
نظر کاربران:
با خسته نباشید
گزارش خوبی ولی دو من با دو قسمت مسئله دارم یکی موردی در که کاربر قبلی مطرح کرده (مقایسه دو زن یا بهتره بگم دو نماد) و دیگری " فیلمبرداری جاسوس" که از سبزها عکس میگرفته . اینکه چگونه بتوان براحتی کسی را جاسوس عنوان کرد و اونو هو کرد و اونم انگشتانشو به علامت اشنائی و پیروزی نشان بده وبازم هوش کنند جای سوال میزاره که چطور مطمئن بودین که جاسوسه ؟ باید کمی با شک به مسائل و مخصوصا باین گونه مسائل برخورد کرد. بهرحال گزارشی زیبائست لذت بردم . مهدی
*
مقایسه زن «همیشه در صحنه» با دختر سبز، با نكوهش صفتهایی جون «چادر سیاه/ مقنعهای سفید/ هیكل بزرگ/ چشمانی بیحیا» و ستایش صفاتی چون «زیبا/ باریك/ خوشچهره/ صدایی ظریف» عملی غیر اخلاقی است و در اخلاق مبارزات سیاسی جایی ندارد. خواهش میكنم به این نكات بپردازید و همین یادداشت را لوود كنید. نگذارید خطاهای كوچك به رویه تبدیل شوند.
*
در زندگی هر ملتی گاهی بعضی از روزها نقشی تاریخی پیدا می کند ، هرکس که کمی تاریخ
خوانده باشد با کمی تفکر فهرست باند بالائی را ردیف می کند ... روز۲۷ شهریور۸۸ را همه ما بعنوان روزی تاریخی باید به خاطربسپاریم .....