iran-emrooz.net | Tue, 30.06.2009, 21:30
کروبی: این دولت را مشروع نمیدانم
سحام نیوز: مهدی كروبی با نگارش نامه ای به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اعتراض كرد و با صراحت تاكید كرد كه دولت برآمده از آن را دارای مشروعیت و مقبولیت نمیداند و در هیچ برنامهای از جمله تنفیذ و تحلیف آن شرکت نخواهد کرد . كروبی همچنین اعلام كرد كه برای تغییر وارد عرصه انتخابات شده بود و از مردم عذرخواهی كرد بابت انكه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند . او همچنین با اعتراض به بازداشتهای گسترده خواستار آزادی تمام زندانیان شده و از مسئولان خواست كه از تمامی انها اعاده حیثیت شود . كروبی اعلام كرد كه در هر شرایطی و با هر امکانی به مبارزه ادامه خواهد داد و تاكید كرد كه برای هرگونه همکاری با افراد و گروههای سیاسی تحول خواه در این مقطع حساس که به نظر میرسد «جمهوریت» در کنار «اسلامیت» و «ایرانیت» در خطر است امادگی دارد .
متن كامل نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
ملت بزرگ و فهیم ایران!
لازم میدانم ابتدا از مردم ایران عذرخواهی کنم؛ هم به خاطر چندین ماه اصرار و ابرام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و هم به خاطر همه آن عزیزانی که در این مدت زحمات زیادی را برای آنها موجب شدم و با لطف و عنایت خود مسیر انتخابات را هموار و زمینه حضور عظیم و بی سابقهای را فراهم کردند.
پیش از همه اذعان میکنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیقتر میدانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید، همان گاه که میپرسیدید «چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد»، یا زمانی که میگفتید «نتیجه انتخابات معلوم است و شما آب درهاون میکوبید.»
با این همه میخواهم بگویم از کرده خود پشیمان نیستم و شما هم از این تلاش عظیم و حضور یکپارچه ضرر نکرده اید. حرکت ما در جهت تحکیم مبانی جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت بود و ماهها با کمک دوستانمان تلاش بی وقفهای داشتیم که «مطالبه محوری» را در صحنه انتخابات به یک اصل تبدیل کنیم و با توجه به اوضاع و شرایط کشور آنچه به عنوان برنامه و راه برون رفت از شرایط فعلی میتوان انجام داد را برای حل مشکلات مردم و تحکیم پایههای استقلال و آزادی در کشور عنوان کنیم.
ما برای تغییر آمده بودیم، گرچه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند. با این همه فراتر از این تغییری در شرایط کشور و روحیات جامعه و آگاهی مردم بیش از آنچه تصور میشد، صورت گرفت و اذعان میکنم که این تغییر به مراتب فراتر از تصمیم من بود.
آمدنم در صحنه انتخابات به یاد و عشق امام راحل بود، به یاد روزهای فداکاری و از خودگذشتگی، قدم نهادن در مسیر مسوولیت پذیری و نه جاه پرستی، خودخواهی و تحقیر دیگران.
آمدن برای گفت و گوهای بالنده تر اجتماعی و نه طرد هر کسی که غیر از سخن من کلمهای به زبان میراند؛
آمدن برای گفت و گو و شکستن فضای یکسویه حاکم بر اوضاع کشور عمومی؛
آمدن برای دیدن بهتر و کامل تر جریان اداره کشور؛
آمدن برای روشن کردن چرخه ناکارآمد مدیریت اجتماعی کشور؛
آمدن برای تغییر در سیاستهای تحکم آمیز و تحجرمآبانه داخلی؛
آمدن برای گفتن از موضع استقلال، شجاعت وحریت ؛
آمدن برای غبار روبی از چهره جوان و نوجوان، دانشگاه و اصحاب فکر و اندیشه؛
آمدن برای تعامل با همسایگان و دولتهای خارجی؛
آمدن برای بازداری از شکل گیری فرهنگ و ادبیات مستبدانه در عرصه جامعه؛
آمدن برای شفاف سازی امور اجرایی و ارتباط بخشهای گوناگون اقتصادی و برنامه محوری؛
آمدن برای همه اینها و همه آنچه گفته شد و غیر از اینها همه برای تغییر بود و تغییر برای ایران. حاصل این همه آمدنها که زمان وسیعی را به همراه اراده و ارادت به ملت بود، آن شد که توانستیم فضای یخ زده کشور را شکستیم، مطالباتی که حق مردم بود بازگو و بازتعریف کردیم، افق نقد را به طلوع سپیدی نزدیک تر سازیم، جرات گفتن و شنیدن را برای مسوولان و نامزدها به اوج رساندیم، شجاعت دیدن واقعیتها را در همه زمینهها ارتقا بخشیدیم، گفت و گو با همسایگان، آمریکا، اعراب و مسلمانان را به جایگاه مطمئنی نزدیک ساختیم و با ارائه برنامهها، بیانیهها، اعلام مواضع و دیدگاهها، ناگفتههای بزرگی را با عظمت گفتیم و جامعه را از ترسهای غیر منطقی دور کردیم و همگان را این سو و آن سوی مرزها ایران به گفت و گو ترغیب کردیم و شما در همه این لحظات و برداشتن این گامها همراه و یاور من بودید و چگونه میتوان فراموش کرد شکوه شبهای پیش از ۲۲ خرداد را که همه ایران یکپارچه شور سیاسی و شوق انتخابات شده بود و دنیا با همه بزرگی خیره بر این عظمت و آزادگی حاصل از انقلاب اسلامی. چه تصاویر به یاد ماندنی از آن همه شبها و شورها و جوانها که ایران را یکپارچه غرق در مردمسالاری و حضور سیاسی ساخته بود. چقدر دنیا از آن شبها و انقلاب و عظمت ایران یاد کرد و چه باورنکردنی که یک هفته بعد تصاویر آن شکوه به فریاد اعتراض و الله و اکبر شبانه تبدیل شد و خون به سنگفرش خیابان پاشید و با ضرب باتومها و گاز اشک آور به جان زن و مرد و پیر و جوان .... و چه سقوط آزادی از اوج قله عظمت در تصویر جهانی به حاکمیت شلاق و زندان گلوله ...
با چکمه و باتوم به جان و مال مردم هجوم بردند، صدها نفر سازماندهی شده به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و قلب دختر جوان را با گلوله شکافتند و از پشت بام مسجد با یونیفرم مردم را به گلوله بستند و صدها نفر را در خانه و خیابان دستگیر کردند و تا سر حد مرگ کتک زدند و چه زشتیهایی که در کلام در حق آنها روا داشتند. دهها نفر از رجال مذهبی و سیاسی را شبانه دستبند زدند و وا اسفا که چه زود انتقام دو ماه آزادی نسبی را گرفتند و همه را روانه زندانها و سلول انفرادی کردند تا در چنین شرایطی سخت لب به سخن بگشایند و به انقلاب مخملی اعتراف کنند!
این چه انقلاب مخملی است که رهبران آن دو تن از زنده ترین و با سابقه ترین یاران امامند و مورد تایید شورای نگهبان و رهبری برای حضور در انتخابات و حداقل ۱۵ میلیون نفر(بر اساس شمارش خود طرف) به آنها رای دادهاند؟
رویای انقلاب مخملی در ذهن اینها بوده یا آنها که کابوس آن را میدیدند و نیرو به همسایه شمالی گسیل داشتند که آموزش ببینند تا چگونه مردم را با حالت ارعاب و قیافه مهیب و هجوم موتور و زدن باتوم و پرتاب گاز فلفل و زدن کابل بر سر پیر و جوان و زن و مرد و اتومبیل و مغازه بترسانند تا مبادا کسی جرات حضور آرام و در صحنه اعتراض ماندن را به خود بدهد و بعدها هم با همان روشهای تبلیغاتی و در بوق کردن حرفهای غیر واقعی، همه را محکوم به اغتشاش، انقلاب مخملی، تخریب و دهها اتهام دیگر نموده و تا جایی پیش رفتند که مردم را به قتل یکدیگر و رفتن در لباس بسیج برای زدن خودشان هم متهم کردند!
به راستی که این انتخابات در عین اینکه پرشورترین، سیاسیترین و با شکوهترین انتخابات در این سی سال بود، پر مساله ترین نیز بود که با اعتراضهای گسترده مردم، شخصیتهای سیاسی و گروهها مواجه شد و متاسفانه نهادهای مسوول به جای پاسخگویی و رفع شبهات درباره تردیدهای جدی و تخلفات اساسی خواستند با طرح ادعاهای مضحک همه چیز را تحت تاثیر قرار دهند. شما مردم حق دارید که لااقل این سوال را از نظام بپرسید که چگونه دو تن از یاران انقلاب که مورد تایید و با صلاحیت و نیز همه گروههای اطرافشان یک شبه به عاملان انقلاب مخملی و هواداران گروههای اغتشاشگر و مردم معترض ناآگاه تبدیل شدند؟
چگونه میتوان این همه را به مصاف سیاسی و انتخابات خواند و ناگهان در پایان یا میانه راه چنگ و دندان نشان داد و از همه امکانات و ابزارها و صدا و سیما و تریبونهای مذهبی و نیروهای انتظامی و امنیتی و باتوم و گاز اشک آور و زندان و شکنجه و تیر و تفنگ استفاده و بعد هم ادعا کرد که همه اینها تقصیر «خود شما» است! صدا و سیما را با بودجه ملی به خدمت گرفت، برنامه پشیمان سازی به راه انداخت و در همین حال خود را به حمایت ۴۰ میلیون رای دهنده در انتخابات مفتخر دانست؟! این همان شعار پر مغز راهپیمایی مردم از انقلاب تا آزادی است که میگفتند: «رای ما را دزدیدند، دارند باهاش پز میدهند.»
لازم میدانم در این مقطع که به ظاهر سیر اداری انتخابات را پایان یافته تلقی کردند، مواردی را به عرض شما ملت شریف برسانم:
۱. کتاب قطور خاطرات انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نه تنها ذهن جامعه را پر کرده و توجه جامعه جهانی را متوجه ایران و مسوولین اجرا و نظارت و همه تصمیم سازان نموده که برای همیشه در یادها و خاطره جامعه و تاریخ باقی خواهد ماند. در یک طرف مردمی که نظام و کشورشان را میخواستند و مجد و عظمت آن را آرزو داشتند و به کیان آن فکر میکردند و در ظلمات یاس و ناباوری روح امید را در خود احیا نموده و برای تغییر و ساختن ایرانی از نو آمدند ولی با عبور از میدانهای مین و موانع، ناباورانه با کمین به اصطلاح اجرا و نظارت دولت مواجه شدند که برای آنان و به نام آنان و بی شباهت به انتخاب و رای آنان، انتخاباتی را مهندسی نموده بود. در حقیقت هم ما و هم مردم بر اساس وعده و وعیدهها و نمایش فضای دموکراسی بر این باور بودیم که هنوز کفگیر منافع مادی به ته دیگ امانت داری و دیانت و اخلاق اجتماعی نخورده و ته ماندهای از پاکی و صداقت میتواند از رای مردم صیانت وآن را همان گونه که بود اعلام کند. در اینجا باید اذعان کنم که مردم و برخی کارشناسان و صاحب نظران بهتر از ما شرایط انتخابات را میشناختند و به کرات بی حاصلی برگزاری انتخابات و حساب کردن روی آرای مردم را یادآوری میکردند که مجدانه بابت این حسن ظن به مسوولین از مردم عذرخواهی میکنم.
۲. برای همه شهدای این ماجراهای انتخاباتی از خداوند رحمان آمرزش طلب میکنم و آرزو میکنم در سلسله شهدا محسوب شوند. به تک تک خانوادههایشان تسلیت میگویم و ضمن ابراز تاسف از اینکه حتی امکانات تجلیل و بزرگداشت مناسبی هم برای تشییع و دفن و فاتحه فرزندانشان فراهم نشده، با آنها همدردی میکنم. برای همه عزیزان، مجروحان و آسیب دیدگان بهبود و شفای عاجل طلب میکنم و مقصر همه این شهادتها، جرح و تخریبها و اغتشاشها را کسانی میدانم که حقوق مردم را زیر پا گذاشتند، حتی به آنها اجازه راهپیمایی آرام ندادند و نه تنها امنیت آنها را تامین نکردند که آنان را مورد هجوم و ضرب و شتم و توهین و تحقیر قرار دادند.
۳. فضای امنیتی که پس از انتخابات در کشور ایجاد شده مولود افکار معیوب و توهم توطئههای خود ساختهای است که متاسفانه تلاش میشود با تبلیغات و استفاده یک طرفه از صدا و سیما آن را یک طرفه به اثبات رسانند. هیچ یک از گروههای سیاسی شناخته شده و شخصیتهای سیاسی شناخته شده و شخصیتهای عزیز سیاسی و میلیونها نفر مردمی که در راهپیماییهای آرام و مدنی حضور داشتند هیچ مطالبهای نداشتند جز اینکه رایشان چه شد. آنها جز در فکر حق آزادی و انتخابشان نبودند و توهم توطئه انقلاب مخملی ابزار سرکوب و برخورد با مخالفان سیاسی جریان حاکم است. اصولا انقلابهای مخملی در کشورهای اقمار شوروی سابق رخ داده، شرایط خاص خود را دارد و در هیج جای دیگری نیز نمونه ندارد. مگر ما جز اقمار شوروی سابق بوده یا شدهایم؟ انقلاب مخملی با حضور افراد وابسته به انقلابی چون آقای موسوی و اینجانب و دهها میلیونها نفری که به آنها رای ندادهاند، معنی ندارد. دستگیری و زندانی کردن هزاران تن از اقشار مختلف و از آن جمله چهرههای سیاسی، اجتماعی، دانشگاهی و مطبوعاتی و نگران داشتن خانوادههایشان بدون هیچ اتهامی و بعضا به صورت آدم ربایی، خلاف قانون و مصالح نظام و کشور است، اینان باید هر چه سریعتر آزاد و از آنها اعاده حیثیت شود.
۴. با ساز و کاری که قبل از انتخابات و توسط دولت و شورای نگهبان و برخی نهادهای عمومی انجام شده و نیز نحوه اجرای انتخابات و دخالتهای دولت و نمایش شکایت پذیری و بازشماری آرای شورای نگهبان و وقایع بعد از آن را عاملی در جهت باطل بودن انتخابات میدانم و بر همین اساس دولت برآمده از آن را دارای مشروعیت و مقبولیت نمیدانم و در هیچ برنامهای از جمله تنفیذ و تحلیف آن شرکت نخواهم کرد.
۵. به عنوان خدمتگزار کوچک مردم، انقلاب و نظام اسلامی و شاگرد بیادعای امام راحل از همه مردمی که در انتخابات شرکت کردند و به خصوص پس انتخابات نیز نسبت به پیگیری نتایج صحیح آن حساس بوده و هزینهها پرداختند، قدردانی میکنم و به پیشگاه همه آنها سر تعظیم فرو میآورم، هر چند که با قدر ناشناسی بی سابقهای مواجه شدند و مزدشان را با اتهام اغتشاش و انقلاب مخملی، ترور، خس و خاشاک، دهها توهین دیگر و سرکوب گرفتند اما به همه توصیه میکنم که راه انقلاب و امام و مصلحت کشور را با این ناملایمات رها نکنید، روحیه انقلابی و اسلامی و شعور سیاسی خود را پاس دارید، همچنان به مانند امام که از «جمهوریت» همپای «اسلامیت» ارزش میداد، در مقابل تحجر، واپس گرایی و تغییرات بدعت گونه دفاع کنید و بدانید که خط امام تنها راه نجات مردم و کشور در مقابل دیکتاتوری، سرکوب، واپس گرایی و اسلام طالبانی است. گرچه این انتخابات و حوادث پس از آن به ارکان نظام و اعتماد شما آسیب جدی وارد کرد اما مطمئن باشید که رای و اراده مردم پیروز نهایی این تحولات خواهد بود.
۶. بیشتر از گذشته به همه آنچه به عنوان برنامه انتخاباتی برای کشور مطرح کردم، باور دارم و از همکاران میخواهم به آنچه مطرح کردهام، فکر کنند: به لزوم برنامه محوری در اداره کشور، احیای حقوق شهروندی، احیای آزادیهای سیاسی و اجتماعی، پرداختن به حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی و توجه جدی به مطالبات اقشار گوناگون، ارزشهای فرهنگی و زبانی متنوع ایران، توجه به حقوق زنان و برابریهای مورد توجه و مطالبه آنان، استفاده از ظرفیتهای به فراموشی سپرده شده قانون اساسی و چنانچه لازم باشد تغییر و بازنگری قانون اساسی به ویژه در ارتباط با قانون شوراها، اداره مناطق مختلف کشور، مسایل مربوط به انتخابات و نظارت شورای نگهبان و موارد دیگر.
۷. در جریان انتخابات و پس از اعلام نتیجه حیرت آور و اعجاب انگیز آن از هیچ اقدامی ولو مخاطره آمیز دریغ نکردهام که مواردی از آن حسب اقتضا از طریق بیانیههایی به استحضار شما ملت بزرگ رسیده و طبعا بعضی از اقدامات دیگر در وقت مناسب اعلام خواهد ولی اجمالا یادآوری میکنم از هیچ فرصت متصوری همچون تماس، رایزنی، مکاتبه محرمانه با مراجع دینی و شخص رهبری و هر شخص حقیقی و حقوقی تاثیرگذار دیگر غفلت نکردهام و صادقانه به شما میگویم که آنچه در توانم بوده است را انجام داده ام، هرچند که در مواردی قرین توفیق نبوده است.
۸. ضروری ترین مساله در شرایط کنونی حفظ روحیه انقلابی و سیاسی در برابر کسانی است که میخواهند مردم نا امید شده و از صحنه انتخابات خارج شوند. همه باید وحدت انقلابی و روحیه سیاسی را حفظ کرده و با جریان عظیمی که در این انتخابات به حرکت در آمده و خودآگاهی خود را بازیافته به تشکیل و تقویت تشکلهای مدنی و حضور در احزاب و گروههای سیاسی اصلاح طلب و تحول خواه و امیدوار به آینده بپردازند. من به سهم خود برای هرگونه همکاری با افراد و گروههای سیاسی تحول خواه در این مقطع حساس که به نظر میرسد «جمهوریت» در کنار «اسلامیت» و «ایرانیت» در خطر است، دست همکاری و تشکیل جلسه واحد تحول خواهی و حرکت و تغییر را دراز میکنم و از همه شخصیتها و گروههای مختلف که به اندیشه امام وفادارند، دعوت میکنم به این امر عظیم اقدام کنند.
مهدی کروبی تا آخر عمر پای این مردم و انقلاب اسلامی ایستاده است و تمامی مطالبات ملت را با تمام وجود و در قالب برنامههای اعلام شده به هر نحو ممکن پیگیری میکنم و در هر شرایطی با هر امکانی به مبارزه ادامه خواهم داد و با دعوت از همه این راه تاکید مینمایم که راه مصلحت کشور و انقلاب امام راحل به ایستادگی و هوشیاری و حفظ آرامش و اجتناب از هر گونه پراکنده کاری نیاز دارد. از علمای اسلام و بزرگان نیز دعوت میکنم که در صحنه سیاسی کشور و مصالح مردم مثل گذشته فعال و با نشاط باشند و به راهنمایی آنها مثل گذشته همت گمارند.
مهدی کروبی
۰۹/۰۴/۱۳۸۸