ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 27.06.2009, 14:00
مستی قدرت هوش از سر اقتدارگرایان برده است

بیانیه جبهه مشارکت در باره پروژه‌های نخ نمای اعتراف گیری:
مستی قدرت هوش از سر اقتدارگرایان برده است

تحولات اخیر در كشور و نوع رفتار جریان اقتدارگرای حاكم، از نحوه تهیه مقدمات انتخابات تا برگزاری و سپس اعلام نتایج غیرقابل باور آن، محدودیت بی نظیر در جریان ارتباطات اجتماعی از جمله قطع پیامك‌ها و اختلال در تماس‌های تلفنی و محدودیت‌های اینترنتی، دروغ پراكنی آشكار و تحریف‌های بهت‌آور رسانه به اصطلاح ملی و دیگر رسانه‌های وابسته به جریان دولتی از وقایع روز كشور، خشونت بی‌سابقه در مواجهه با اعتراض‌های آرام و مدنی، تهدید و ارعاب مخالفان سیاسی، محدودیت شدید در فعالیت خبررسانی رسانه‌های داخلی و خارجی در كشور و بالاخره موج گسترده بازداشت حامیان مهندس میرحسین موسوی و فعالان سیاسی اصلاح طلب و برخی روزنامه‌نگاران، نزد بسیاری از ناظران، كودتا یا شبه كودتای انتخاباتی نام گرفت.

اما شنیده‌ها و شواهد دیگری حاكی است كه جریان حاكم به در دست گرفتن قدرت به هر نحو ممكن رضایت نداده و هدف شوم دیگری را در راستای تسویه‌حساب گسترده داخلی با مخالفان سیاسی قانونی در سر دارد.

پس از دستگیری‌های عجیب عده‌ای از فعالان سیاسی در منزل، خیابان و محل كار كه گاه باتندی و خشونت همراه بوده، یك تحلیل مبتنی بر شایعاتی بود که بر اساس آن بازداشت شدگان قرار است به شیوه‌ای شناخته شده، تحت فشار برای اقرار به مسایلی قرار بگیرند كه همچون بسیاری از اقاریر مشابه، كذب آنها برای تمامی ناظران و مردم آگاه كشورمان بدیهی است اما هنوز برای برخی از چهره‌ها و جریان‌های شناخته شده جریان اقتدارگرا، این روش از اعتبار برخوردار است.

تحلیل خوش‌بینانه دومی نیزمطرح بود مبنی بر اینكه این رفتار جریان حاكم، رفتاری هیستریك، عصبی و موقتی است كه در برابر موج گسترده مردمی، خط ارعاب را دنبال می‌كند و پس از مدتی، حداكثر پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات، آزاد می‌شوند. اما آنچه در چند روز اخیر در رسانه‌های وابسته به جریان دولتی و اقتدارگرا منعكس شده، متاسفانه نظریه بدبینانه اول را تایید می‌كند.

ارائه تحلیل‌های هذیان‌گونه و رسوا مبنی بر اعترافات بازداشت شدگانی كه معلوم نیست از چه كانالی، چگونه و بر اساس چه قانونی به رسانه‌های اقتدارگرا رسانده می‌شود، گذشته از اینكه در صحت وقوع چنین اعتراف‌هایی تردید جدی وجود دارد و احتمالا هدف انفعال و انشقاق در بین نیروهای فعال در جامعه را دنبال می‌كند، تایید كننده این مطلب است كه اراده جریان حاكم بر گرفتن ماهی‌های درشتی از آب گل آلود موجود قرار گرفته و به انحصار قدرت در دستان خود رضایت ندارد.

آنها در پی این هستند كه حالا كه اتهام كودتای انتخاباتی را به جان خریده‌اند، به سان بی‌آبرویی كه دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، یكباره خود را از شر هر گونه رقیب و مخالف قانونی و دیده بان مدنی و هر شخص حقیقی و حقوقی دست و پاگیر دیگری راحت كند.

به میان كشیدن موضوع انقلاب یا كودتای مخملی از سوی اصلاح طلبان در خدمت همین هدف است. این ماجرای تازه در تحولات اخیر همان حكایت تكراری دكمه‌ای است كه برای آن به دنبال كت می‌گردند. اتهامی را بدون سند به میان كشیده اند و حالا وظیفه یافته اند تا به هر نحوی آن را اثبات كنند و برای این قبای دوخته، پیكری برای پوشیدن و آنگاه نواختن بتراشند. در مكتب ماكیاولیستی آنها كه هدف وسیله را توجیه می‌كند، اینك فشار به برخی از پاك ترین فرزندان این ملت و انقلاب در جریان است تا یكباره آنها را در زندان متوجه كند كه در تمام این سال‌ها در حال خیانت به انقلاب و میهن و مردم خود بوده اند و ناگهان بازجویی از راه رسیده و آنها را متوجه خیانت خود كرده است. ادعای محمل انقلاب مخملین كه سال‌هاست اقتدارگرایان مایلند به اصلاح طلبان نسبت دهند و البته ناكام مانده اند. بگذریم از اینكه امكان انقلاب مخملی در ایران اساسا ممكن نیست و شبیه خواندن رژیم‌هایی كه در آنها انقلاب مخملین حادث شد با هر نظامی به واقع توهین به آن نظام و متقلب و غیرقابل اصلاح خواندن آن است كه اصلاح طلبان قطعا چنین نگاهی را به نظام ندارند.

در چنین شرایطی كه مستی قدرت هوش از سر اقتدارگرایان برده و گنجینه پرافتخار نظام از اعتماد عمومی را به حراج در بازار هوا و هوس چند روزه قدرت گذاشته، اعتماد عمومی از نهادهایی كه باید بی طرف باشند ولی نیستند را سلب كرده، انتخابات را از معنا تهی كرده، اطلاعات و آمار رسمی را به دستمایه‌ای برای طنز و شوخی‌های مردمی بدل كرده، لنگرگاه‌های معنوی جامعه در بحران‌ها را ملعبه منویات خود كرده و سرمایه اجتماعی را فرو ریخته، اینك به سراغ سرمایه‌هایی دیگر از نظام و انقلاب رفته اند كه همانا فرزندان صادق و پاك آن هستند و بنای آن دارند كه اتهامات سنگینی را با استفاده از اهرم فشارهای غیرقانونی به آنها نسبت دهند.

بدیهی و بر ما مسجل است كه اقتدارگرایان در صورت تكرار این روش بارها آزموده شده، طرفی نبسته و تنها بر بی‌آبرویی خود افزوده و جامعه ما بر اساس خاطرات اعتراف گیری‌های ساختگی بسیاری كه در ذهن خود دارد، فریب چنین بازی‌هایی را نمی‌خورد، اما هزینه‌هایی كه بر نظام تحمیل می‌شود و ظلمی كه بر عزیزانمان در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها می‌رود و وظیفه مان در برابر خانواده‌های مورد جفای این بازداشت شدگان، ما را از سكوت در برابر این ستم باز می‌دارد.

در این وضعیت دشوار و تلخ كه دل همه متعلقان به انقلاب و شعارهای متعالی آن به درد آمده و بزرگان آن یكی پس از دیگری مورد اتهام و بی‌احترامی نامحرمان با انقلاب قرار می‌گیرند، از همه بزرگان، مراجع عظام كه این روزها مرتبا به تظلم به آنها مراجعه می‌شود و هنوز منتظر پاسخ بایسته برخی از این بزرگواران هستیم كه تاكنون پاسخی نداده اند، مقامات مستقل قضایی به خصوص رییس محترم قوه قضاییه جناب آیت الله‌هاشمی شاهرودی، احزاب و گروه‌ها درخواست داریم تا در برابر این خطای بزرگ كه شواهد آن در سایت‌ها و روزنامه‌های جریان اقتدارگرا قابل مشاهده است، ایستاده و موضع گیری كنند.

همچنین بار دیگر اعلام می‌كنیم كه هرگونه اعترافی كه در زندان، تحت فشار از بازداشت شدگان گرفته شود قانونی و قابل استناد نبوده و این شیوه نخ نما تنها در این وضعیت گره‌ای به گره‌های كور خودساخته اقتدارگرایان برای نظام خواهد افزود.

تنها راه حل برای خروج از بحران فعلی، بازگشت به صداقت و عدالت، پرهیز از دروغ، آزادی فوری بازداشت شدگان اخیر و احقاق حقوق قانونی ملت است و جز این راه به گواه تاریخ و وعده‌های حق الهی، به مقصود نرسیده و پایان خوشی را برای رهپویان آن به همراه ندارد.