ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 19.06.2009, 18:43
رهبر کودتا آقای خامنه‌ای است

دویچه وله: آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران دفاع قاطعی از دولت احمدی‌نژاد به عمل آورد. به نظر عیسی سحرخیز، روزنامه‌نگار، این سخن نشان می‌دهد که هدایتگر اصلی کودتای نرم شخص خامنه‌ای بوده است.

دویچه وله: آقای سحرخیز، صحبت‌های آیت‌الله خامنه‌ای را در خطبه‌های نماز جمعه در مورد انتخابات و امکان تقلب در آن شنیدید. ارزیابی شما از این سخنان چیست؟

عیسی سحرخیز: آقای خامنه‌ای با این سخنرانی و حمایتی که به صورت قاطع و صددرصد از آقای احمدی‌نژاد و برگزارکنندگان انتخابات داشت، نشان داد که در واقع این کودتای نرم با هدایت و برنامه‌ریزی ایشان انجام شده است و دیگران چیزی غیر از مهره‌ی اجرایی نبوده‌اند و ایشان دنبال این بوده که رئیس جمهور مورد علاقه‌ی خودش را به مردم تحمیل بکند و از آنسو آن رای‌هایی را که مردم الان شعار می‌دهند که به ما پس بدهید، به حساب نظام بگذارد و بگوید که مردم آمده‌اند و نظام را تایید کرده‌اند. از آنسو هم دنبال این بود که با تهدید و با زبان سخت با رقبای آقای احمدی‌نژاد که الان حس می‌کند رقبای خود او هستند، برخورد بکند و آنها را تهدید بکند که اگر این تظاهرات خیابانی ادامه داشته باشد، اگر اعتراضات شما به نتایج انتخابات ادامه داشته باشد، شما با نیروهای نظامی مواجه خواهید بود و یک کودتای تند و سخت را هم دور از نظر نگیرید. او سعی می‌کرد در این صحبت‌ها به گونه‌ای هم بیان بکند که پیامد این ماجرا و در واقع نتیجه‌ی کار ایشان که خونریزی و کشتار مردم است را به حساب آقای خاتمی، آقای موسوی، آقای کروبی و آقای هاشمی رفسنجانی و تا حدودی آقای ناطق نوری و دیگر فعالان سیاسی و مراجع مذهبی کشور بگذارد.

دویچه وله: فکر می‌کنید الان عکس‌العمل جناح مقابل باید چه باشد؟

عیسی سحرخیز: تصور من این است که جناح مقابل کوتاه نخواهد آمد، چون این مسئله را پیش‌بینی می‌کرد. همین که حضور امروز در نماز جمعه را که بنا بود انجام بشود، لغو کردند. هیچ کدام از این افراد هم شرکت نکردند، به این معناست که دیگر امیدی به آقای خامنه‌ای ندارند. آن چیزی که الان در سطح جامعه مطرح است، این است که عدالت رهبری زیر سوال است، مدیریت و مدبری آقای خامنه‌ای زیر سوال است، که با صحبت‌های ایشان این مسئله تقویت شد و نمی‌شود حکومت و کشور را در دست چنین فردی سپرد که برای حفظ خودش و قدرت خودش مردم را تهدید می‌کند و اکثریت قاطبه‌ی کسانی که رای دادند و الان حس می‌کنند رای‌شان را به گونه‌ای مصادره کردند را به کشتن و کشتار تهدید می‌کند. این فرد دیگر در جایگاه اصلی خودش قرار ندارد و الان دیگر انتخابات از متن به حاشیه‌ی سیاست ایران رفته و موضوع رهبری و ولایت فقیه و قدرت آقای خامنه‌ای زیر سوال است.

دویچه وله: اشاره کردید که عدالت رهبری زیر سوال رفته است. آیا الان جای این هست که مجلس خبرگان به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی در این خصوص در چارچوب اختیاراتی که قانون اساسی به آنها داده، تذکری به رهبری بدهد؟

عیسی سحرخیز: گمان من این است که این کارها مقدماتی لازم دارد، زمینه‌هایی را می‌خواهد و نوع برگزاری انتخابات خبرگان هم به گونه‌ای‌ست که بخشی از اعضای خبرگان در واقع منتخب مردم نیستند، بلکه منتصبان آقای خامنه‌ای هستند و به این راحتی به این سمت و سو نمی‌روند. ولی حوادث یک هفته‌ی گذشته و همین طور سخنان آقای خامنه‌ای و آن چیزی را که نشان داد در آینده می‌خواهد انجام بدهد، طبیعتا بسیاری از آنها را که نگاه مذهبی و نگاه آزادیخواهانه دارند، کسانی که با رژیم شاه به دلیل چنین رفتارهایی مبارزه کردند، به زندان رفتند و صدمه دیدند را به تفکر می‌اندازد که این وضعیت با سی سال پیش که شاه حاکم بود چه تفاوتی دارد. ژنرال‌هایی شبیه ازهاری و اویسی و آن فرماندهان، با این نظامیانی که فردا قرار است رودرروی ملت قرار بگیرند و خون آنها را به کف خیابان بریزند و با آن دوره‌ای که حکومت نظامی در ایران شد چه تفاوتی دارد. طبیعتا آنها دیر یا زود به آن نقطه خواهند رسید که آقای خامنه‌ای در این جایگاه دیگر جای بدی را غصب کرده است و منافع ملی و مصالح کشور با وجود ایشان قابل حفظ نیست.

دویچه وله: بسیاری از ناظران، نطق امروز آقای خامنه‌ای را تشبیه می‌کنند به نطق ایشان در ده سال پیش بعد از وقایع هجده تیر و کوی دانشگاه. آیا الان وقایع ایران قابل مقایسه با هجده تیر هست و آیا ممکن است جنبش کنونی مردم ایران به سرنوشت هجده تیر دچار بشود؟

عیسی سحرخیز: من فکر می‌کنم ابعاد ماجرا بسیار وسیع‌تر و عمق اعتراضات بسیار شدیدتر است. ولی ظاهرا آقای خامنه‌‌ای و نزدیکان ایشان تصورشان این است که به همین راحتی می‌توان این ماجرا را هم ختم به خیر کرد و آن وضعیت را درست کرد. اتفاقا دقیقا هم از آن شیوه‌ها و روش‌ها دارند استفاده می‌کنند تا رقبای خودشان را کنار بگذارند. ولی اگر در آن زمان بحث اصلاح‌طلب‌ها بود و تا حدودی آقای خاتمی، الان یک اکثریت قاطعی از جامعه در سطح رهبران مذهبی و سیاسی، همان طور که خود ایشان هم مطرح کردند، پای‌شان در این ماجرا درگیر است و آقای خامنه‌ای با یک اقلیت محدود می‌خواهد کودتای نرم خودش را با کودتای تند و خشن آینده تحمیل بکند و برای اینکه کار خودش را پیش ببرد، باید به نظر من خون زیادی را در این کشور بریزد و جوان‌های بسیاری را به کشتن بدهد. طبیعتا در جامعه‌ای که فرهنگ «خون بر شمشیر پیروز است» را دنبال می‌کند، مخصوصا در این یک هفته هم نشان داده که سعی می‌کند به روش‌های مسالمت‌آمیز و صلح‌طلبانه و بدون خون‌ریزی دنبال اهداف خودش باشد. در این جامعه، من تصور نمی‌کنم که این گونه رفتار خشن جواب مثبتی بدهد، بلکه تاریخ نشان داده است که معمولا نتیجه‌ی عکس هم در پی دارد.