iran-emrooz.net | Fri, 01.05.2009, 10:20
رضا سیدحسینی از دنیا رفت
رضا سیدحسینی در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مترجم پیشكسوت پیش از ظهر امروز (جمعه، ۱۱ اردیبهشتماه) در بیمارستان ایرانمهر از دنیا رفت.
سیدحسینی از ۱۵ فروردینماه به دلیل تب شدید و عفونت ریه به بیمارستان منتقل و در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) بستری شده بود.
به گفتهی دلشاد سیدحسینی - خواهر رضا سیدحسینی -، او پس از اینكه سال گذشته از بیمارستان مرخص شده بود، همواره حال مساعدی نداشت و طبق گفتهی پزشكان، یك بخش ریهاش كاملا دچار عفونت شده بود.
به گزارش ایسنا، رضا سیدحسینی اواخر خردادماه سال گذشته به دلیل ضعف عمومی بدن و همچنین درد شدید پا مدتی در بیمارستان بستری شده بود.
رضا سیدحسینی ۲۲ مهرماه سال ۱۳۰۵ در اردبیل بهدنیا آمد. دیپلم ارتباطات گرفت و سپس در فرانسه، در مدرسهی عالی ارتباطات به تحصیل مشغول شد. او كار ترجمه را از سن ۱۶، ۱۶سالگی با ترجمه از تركی قفقازی و تركی استانبولی شروع كرد و پس از آن، به ترجمه از زبان فرانسه پرداخت.
«مكتبهای ادبی»، «رؤیای عشق» از ماكسیم گوركی، «لایم لایت» اثر چارلی چاپلین، «طاعون» آلبر كامو، «آخرین اشعار ناظم حكمت»، «ضدخاطرات» و «امید» آندره مالرو، «در دفاع از روشنفكران» ژان پل سارتر و «آبروباخته»ی جك لندن، از جمله آثار این مترجم پیشكسوتاند.
اهل قلم از پیشكسوت ترجمهی ایران گفتند
در پی درگذشت رضا سیدحسینی، دیدگاههای تعدادی از اهل قلم دربارهی این مترجم و منتقد پیشكسوت ارائه میشود.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدعلی سپانلو، جواد مجابی، لیلی گلستان، محمدرضا پارسایار، مهدی غبرایی، احمد پوری، احمد سمیعی گیلانی، عبدالله كوثری، بهاءالدین خرمشاهی، عبدالعلی دستغیب و علی دهباشی افرادی هستند كه دیدگاه آنها دربارهی سیدحسینی در پی میآید:
كشف استعدادهای جوان
محمدعلی سپانلو دربارهی رضا سیدحسینی گفت: با مرگ رضا سیدحسینی، نقش مهمی در ادبیات ما جایش خالی میماند.
این شاعر و مترجم متذكر شد: سیدحسینی علاوه بر اینكه مترجم برجستهای بود و كتابهای مهمی چون «طاعون» آلبر كامو و «امید» و «ضدخاطرات» آندره مالرو را ترجمه كرده بود، نقش بزرگی در تدوین «فرهنگ آثار» دارد، كه سرپرستی آن را برعهده داشت.
او یكی دیگر از نقشهای مهم سیدحسینی را انتخابهای مهم وی دانست و گفت: از تألیفات مهم او میتوان به «مكتبهای ادبی» اشاره كرد كه چندین نسل با آن زندگی كرده و چیزهای فراوانی از آن یاد گرفتهاند.
سپانلو همچنین با اشاره به نقش سوم سیدحسینی كه كمتر كسی از آن اطلاع دارد، یادآور شد: نقش سوم سیدحسینی، كشف استعدادهای تازه بود. اواخر دههی 30 و اوایل دههی 40، چه زمانی كه در مجلهی «سخن» و چه زمانی كه در مجلهی «اطلاعات» كار میكرد، داستانهای داستاننویسان جوان را چاپ میكرد.
او افزود: دبیرستان كه بودم، انشایی به شكل داستان نوشته بودم. یكی از همكلاسیهایم آن را برای مجلهی «سخن» فرستاد. سال ۳۷ بود كه این داستان چاپ شد و بعدها كه سیدحسینی را دیدم، به من گفت، او آن داستان را چاپ كرده است.
سپانلو در پایان گفت: به نظر من، سیدحسینی در سه زمینه نقش داشت؛ اول حسن ترجمه، دوم حسن تألیف و نظارت مهمی كه بر «فرهنگ آثار» داشت و سومین نقش او، كشف استعدادهای جوان بود.
علاقهمندی دلسوز به فرهنگ ایران
جواد مجابی گفت: رضا سیدحسینی دلسوزانه به فرهنگ ایران علاقهمند بود.
این شاعر و نویسنده در پی درگذشت سیدحسینی عنوان كرد: شروع و پایان كار رضا سیدحسینی، دریچههای بزرگی را رو به فرهنگ غرب باز كرد. او با انتشار كتاب «مكتبهای ادبی» كاری كرد كه ما از بومیگرایی خود فراتر رویم.
وی در ادامه افزود: سیدحسینی آغاز كارش با «مكتبهای ادبی» بود كه فرهنگ ایران و بسیاری از هنرمندان و ادبای نسل ما با «مكتبهای ادبی» او توانستند ادبیات جهان را بشناسند؛ چون پیش از این، كتاب معتبری در دست نبود و این اثر شوق آموختن را در همه برانگیخت.
مجابی متذكر شد: سیدحسینی ترجمههای درخشانی نیز در زندگیاش داشت و در پایان عمر، شش جلد «فرهنگ آثار» كه زیر نظر او منتشر شد، گنجینهی بزرگی بود كه ما از ادبیات جهان دست یافتیم.
این پژوهشگر عنوان كرد: هر كسی از عهدهی كاری كه سیدحسینی در «فرهنگ آثار» انجام داد، برنمیآمد؛ پایمردی، انضباط و مدیریت او باعث شد در مدت كوتاهی این فرهنگ چاپ شود.
مجابی دربارهی ویژگیهای شخصی سیدحسینی گفت: او آدم بسیار مهربانی بود و با علاقهی تمام به جزییات ادبی كشورش فكر و كمك میكرد.
او در پایان، یكی از ویژگیهای برجستهی سیدحسینی را كارهای روزنامهنگاریاش دانست كه در جوار كارهای ادبیاش توانسته بود روزنامهنگار موفقی باشد.
رفتن سومین تفنگدار ترجمه
لیلی گلستان دربارهی درگذشت رضا سیدحسینی گفت: سومین تفنگدار از تفنگداران هستهی ترجمه در ایران رفت.
این مترجم با بیان این مطلب یادآور شد: محمد قاضی، عبدالله توكل و رضا سیدحسینی سه تفنگدار ترجمه در ایران بودند كه سیدحسینی بیشتر از آن دو نفر دیگر كار كرد و اشراف بیشتری به ادبیات غرب داشت.
او با بیان اینكه ما شناخت ادبیات غرب را مدیون این سه نفر و بخصوص سیدحسینی هستیم، عنوان كرد: این مترجم پیشكسوت به مترجمان جوان بسیار بها میداد؛ بخصوص به من بهای زیادی داد. همیشه مرا تشویق میكرد و مهربانانه اشكالاتم را میگرفت.
گلستان افزود: وقتی كتاب «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» ایتالو كالوینو منتشر شد، سیدحسینی زنگ زد و با صدای بلند و شادمانه به من تبریك گفت و انتخاب خوب مرا تحسین كرد؛ گفت كه ترجمهام بسیار خوب بوده است. افتخاری را كه در آن لحظه احساس كردم، هرگز از یاد نمیبرم. از او خواستم حالا كه از این كتاب خوشش آمده است، دربارهی آن مطلبی بنویسد و این كار را برایم كرد.
این مترجم در پایان گفت: مرگ سیدحسینی ضایعهی بسیار بزرگی است و امیدوارم كه قدر او بیشتر شناخته شود.
یكی از معدود مترجمان خوب كشور
محمدرضا پارسایار از رضا سیدحسینی به عنوان یكی از معدود مترجمان پیشكسوت و خوب كشور یاد كرد.
این مترجم در پی درگذشت سیدحسینی در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان كرد: اولینبار دربارهی «فرهنگ آثار» بود كه در مؤسسهی سروش خدمت ایشان رسیدم و با مترجمان جوانتر و كسانی كه تازه در این حوزه گام برمیداشتند، با راهنمایی و شفقت برخورد میكرد.
او در ادامه متذكر شد: سیدحسینی همواره سعی میكرد كه تجربیاتش را به مترجمان جوانتر منتقل كند و به اعتقاد من، از معدود مترجمان خوب در حوزهی ادبیات فرانسه است كه آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته است.
نكتههای فراوانی را از سیدحسینی یاد گرفتیم
مهدی غبرایی گفت: رضا سیدحسینی جزو نسل مترجمان برجستهی ماست كه نكتههای فراوانی را از او یاد گرفتیم.
این مترجم همچنین عنوان كرد: در حیات این مترجم، چند مطلب نوشته بودم؛ از جمله مطلبی دربارهی یكی از ترجمههای زیبایش «مدراتو كانتابیله» نوشتم و هر وقت نام رضا سیدحسینی به میان میآید، به یاد این رمان میافتم.
او در ادامه افزود: این اثر رمانی است كه در عین كوتاهی از عالیترین و كمنقصترین رمانهایی است كه بیتردید چندبار خوانده و لذت بردهام. مطلبی را كه دربارهی این رمان نوشتم، خود سیدحسینی هم دیده و از آن خوشش آمده بود.
غبرایی همچنین عنوان كرد: سیدحسینی یكی از مترجمان پیشكسوت ما بود و مرگش واقعا تأسفبار است. كارهای شایستهی زیادی در ترجمه انجام داده است كه از بهترین كارهای او میتوان به «طاعون» آلبر كامو و «امید» آندره مالرو اشاره كرد و من از میان مترجمان نسل اول، ارادت خاصی به سیدحسینی داشتم.
او با اشاره به تلاش سیدحسینی در تدوین «فرهنگ آثار» گفت: این فرهنگ یكی از كارهای بزرگی است كه همیشه خواهد ماند و به سرپرستی این مترجم پیشكسوت به انجام رسید.
معلم فروتن و مهربان
احمد پوری از رضا سیدحسینی به عنوان معلم فروتن و مهربان یاد كرد.
این مترجم در پی درگذشت سیدحسینی در یادداشتی كه در اختیار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، قرار داده، نوشته است: «شاید ماهها میگذشت و من سراغی از رضا سیدحسینی نمیگرفتم. دورادور میدانستم سوار بر موج بیماری گاه بالا میرود و گاه پایین. هر وقت كه فرصتی و مناسبتی مرا در كنار او قرار میداد، اولین سؤال من دربارهی وضعیت سلامت او بود و او به تركی و با لبخندی، شكایت خود را نه با جملات تلخ و نالهوار؛ بلكه در قالب طنز بیان میكرد و بعد به تبادل اخبار هنری و ادبی میپرداختیم.
ماهها نمیدیدمش؛ اما دلم قرص بود كه معلم فروتن و مهربان ما گوشهای در این تهران هست كه اگر نیاز به آموختن داشته باشی، میتوانی پیشش بروی و زانو تاكرده در برابرش بنشینی و گوش كنی.
اما همین لحظه كه خبر سفر ابدیاش را شنیدم، احساس بیپناهی كردم. دیگر نخواهم دیدش. صدای مهربانش و تركی حرف زدن شیرینش را نخواهم شنید. چه بد. چه تلخ.»
سیدحسینی پیش و بیش از هر چیز، انسان بود
اما احمد سمیعی گیلانی دربارهی سیدحسینی اعتقاد دارد: همهی ترجمههای او خلاق و بسیاری از آنها از مهمترین آثار ادبی جهان هستند. او در ترجمهها، نوشتههای مطبوعاتی و مصاحبهها، زبانی روشن، ساده، بیتكلف و دلنشین دارد و در ترجمههایش، سرزندگی، شادابی، فصاحت و بلاغت را جمع كرده است.
سمیعی همچنین معتقد است: سیدحسینی هرچند كه به هوای دل كار میكرد و شاید به ظاهر سهلانگار بود؛ اما دقیقا نكتهسنج بود. او لعبتی بود و در هر مقام و با هر آدمی انس و الفتی خوب برقرار میكرد و پیش و بیش از هر چیز، انسان بود.
سیدحسینی استاد نسل من است
بهاءالدین خرمشاهی نیز به شاگردی سیدحسینی افتخار میكند و كتاب «مكتبهای ادبی» او را یكی از مهمترین آثار ترجمهشده میداند كه بیش از ۵۰ سال از ترجمهی آن میگذرد و تاكنون به ۴۰ زبان دیگر ترجمه شده است.
او میگوید: سیدحسینی استاد نسل من است. ما یك نسل ادبی از رضا سیدحسینی كوچكتریم. وی حق فراموشنشدنی به گردن فرهنگ ما دارد. فرانسه را به خوبی میدانست و ناظم حكمت و یاشار كمال را از زبان تركی به فارسیزبانها معرفی كرده است.
سیدحسینی آموزگاری بزرگ بود
عبدالله كوثری هم عقیده دارد: ادبیات امروز ما وامدار ترجمه است. در این یكصد سال اخیر، مترجمان، نه تنها خوانندگان را با ادبیات جهان آشنا كردهاند و ژانرهای زیادی را شناساندهاند؛ بلكه از آن مهمتر، زبان نو آفریدند كه این موضوع قبلا وجود نداشت و این زبان بود كه به دست نویسندگان ما رسید. موج ترجمه كه از سال 1320 آغاز شد و در دههی 40 به اوج خود رسید، بیهیچ تردید در پیدایش رمان و داستان تأثیری فرخنده و ماندگار داشت. سیدحسینی یكی از پیشگامان و تاثیرگذارترین مترجمان دهههای اخیر است كه با متنهای ادبی، ما را به شناخت ادبیات رساند.
همچنین به گفتهی كوثری، سیدحسینی جدا از ترجمههایش، حضوری پربركت در ادبیات ما داشت و آموزگاری بزرگ بود.
پرورش نویسندگان جدید و چاپ آثار آنان
اما عبدالعلی دستغیب دربارهی فعالیتهای ادبی رضا سیدحسینی میگوید: او كارهای تألیف و ترجمهی مفیدی دارد و همواره پیگیر مسائل ادبی بود.
این منتقد و مترجم میافزاید: كارهای ترجمهای كه سیدحسینی به تنهایی یا به همراه ابوالحسن نجفی و دیگران انجام داده است، همواره خوب بوده و او با ترجمههایش ما را در جریان ادبیات جدید اروپا، بویژه ادبیات جدید فرانسه قرار داده است.
دستغیب با اشاره به كارهای تألیفی و نظریههای رضا سیدحسینی دربارهی ادبیات و هنر، اظهار میكند: او به همراه همكارانش در مركز علمی انتشارات سروش، دایرةالمعارفی تألیف كرده كه برای آشنایی ما با فرهنگ جدید دنیا بسیار مؤثر است.
او میگوید: البته كارهای نقد زیادی از سیدحسینی ندیدهام؛ اما گاهی دربارهی نقد بلاغی صحبت میكرد و مطلبهایی مینوشت. رضا سیدحسینی بیشتر نظریههای ادبی و هنری را در آثار مقالهیی خودش بازبینی میكرد و مهمترین كارش، كتاب «مكتبهای ادبی» است كه در ابتدا خیلی مختصر بود. این كتاب حدود سال 1337 به بازار آمد و برای كسانی كه به نظریههای ادبی و مطالعهی جنشهای ادبیات جدید علاقهمند بودند، راهنمای مفیدی بود. البته او این كتاب را بازبینی كرده و در چند مجلد بزرگ به چاپ رسانده كه در این چاپ، به ادبیات آلمان و سایر كشورها هم پرداخته است.
دستغیب تأكید میكند: رضا سیدحسینی یكی از افرادی است كه در 40، 50 سال گذشته در صحنهی ادبی و ادبیات جدید ما فعال بود و به پرورش نویسندگان جدید و چاپ آثار آنان كمك كرد.
نخستین ارائهگر «مكتبهای ادبی» به شكل مدون
علی دهباشی نیز دربارهی سیدحسینی معتقد است: رضا سیدحسینی متنهایی را ترجمه میكرد كه با آنها زندگی كرده و آنها را بارها و بارها خوانده بود. او تا بهصورت عمقی به كتابی وابسته نمیشد، به ترجمهی آن اقدام نمیكرد. ضمن آنكه سیدحسینی بهمعنای رایج كلمه، در زمینهی ترجمه، سفارشپذیر نبود. او سفارش را میپذیرفت، میخواند و اگر با متن ارتباطی برقرار نمیكرد، آن را ترجمه نمیكرد.
او از دیگر كارهای مهم سیدحسینی را نگارش كتاب «مكتبهای ادبی» میداند: بحث مكتبهای ادبی در ایران از صدر مشروطیت مطرح بوده است؛ ولی برای نخستینبار شاید بهصورت مدون و یكپارچه بهصورت كتاب، توسط رضا سیدحسینی ارائه شد.