iran-emrooz.net | Thu, 27.11.2008, 9:40
اداره كشور با نفت ۵ دلاری
اعتماد ملی / صادق زیباكلام
آقای احمدینژاد در جدیدترین سخنان اقتصادیشان گفتهاند كه اگر قیمت نفت حتی به بشكهای ۵ دلار هم سقوط نماید، ایشان قادرند كه كشور را اداره نمایند. شخصا امیدوارم كه بهای نفت به بشكهای ۵ دلار سقوط نكند تا معلوم شود كه رئیسجمهور محترم چگونه كشور را تحت آن شرایط اداره خواهند كرد.
البته استناد ایشان به مقطعی از دهه ۱۳۶۰ است كه بهای نفت در بازارهای جهانی به زیر ۱۰ دلار رسیده بود و مسوولان آن روز كشور توانستند علیرغم جنگ كشور را اداره نمایند. بماند اینكه برخی از همان مسوولان امروز مورد شدیدترین بیمهریها قرار گرفتهاند. اما در ضرب و تقسیمهایشان، آقای احمدینژاد چند نكته اساسی را ظاهرا در نظر نگرفتهاند.
اولا در زمانی كه مسوولان توانستند كشور را با نفت بشكهای ۵ تا ۸ دلار اداره نمایند جمعیت كشور حول و حوش ۳۵ میلیون نفر بود در حالی كه امروز این رقم دو برابر شده و به ۷۰ میلیون نفر رسیده.
ثانیا، نمیخواهیم كه روحیه آن روز مردم ایران را با امروز مقایسه نماییم. در دهه ۱۳۶۰ روحیهای سرشار از فداكاری، ایثارگری، از خودگذشتگی و سادهزیستی در میان مردممان حاكم بود كه معلوم نیست چنین گرایشهایی امروزه به چه میزان در جامعه وجود دارد.
ثالثا، این درست است كه كشور با نفت زیر ۱۰ دلار اداره میشد اما مسوولان قادر بودند با آن بودجه صرفا مخارج جنگ را تامین كنند و یك حداقلی از مایحتاج مردم را فراهم نمایند. طی آن سالها پروژههای سنگین زیربنایی كشور یا راكد مانده بود یا با سرعتی بسیار محدود و در ابعادی بسیار محدودتر اجرا میشد.
رابعا در آن مقاطع هزینههای دولت كه عمدتا هزینههای جاری بود به زحمت به ۵ هزار میلیارد تومان در سال میرسید. حتما آقای احمدینژاد میدانند كه بودجه جاری دولت فخیمه ایشان در سال جاری به ۷۰ هزار میلیارد تومان رسیده است و حتما میدانید كه بخش عمدهای از این ۷۰ هزار میلیارد تومان از محل فروش نفت تامین میشود و نه برخلاف آنچه كه آقای احمدینژاد فرمودهاند «مولود درآمد اقتصاد درونزای كشور» است. اقتصاد ایران نهتنها درونزا نیست بلكه برخلاف تصور ایشان تا مغز استخوان به صادرات نفت وابسته است.
چقدر خوب میشود كه ایشان یا مسوولان اقتصادیشان میتوانستند به مردم نشان دهند كه ۷۰ هزار میلیارد تومان هزینههای جاری دولتشان را از كجا دارند تامین میكنند؟ خوب بود ایشان به مردم نشان میدادند كه چه میزان از ۷۰ هزار میلیارد تومان هزینههای جاریشان، ۱۶ هزار میلیارد تومان هزینههای عمرانیشان و نزدیك به ۸ هزار میلیارد تومان هزینه واردات بنزین مصرفی امسال را (بماند هزینههای سنگین دیگر را) دارند از محل آنچه كه ایشان آن را به اصطلاح «اقتصاد درونزای ایران» توصیف میكنند تامین مینمایند و چه میزان از این مخارج را دارند از محل فروش درآمد نفت تامین میكنند؟
احتیاجی نیست كه قیمت نفت به بشكهای ۵ دلار برسد تا آقای احمدینژاد به مردم ایران و به مستكبران جهان نشان دهند كه چگونه خواهند توانست اقتصاد كشور را اداره نمایند. سالی كه نكوست از بهارش پیداست. درآمدهای نفتی كشور در سال ۸۶ بالغ بر ۸۱ میلیارد دلار بود و حسب قانون بودجه همان سال دولت مجاز بود تا ۳۷ میلیارد آن را برای هزینههایش برداشت نماید. الباقی یعنی ۴۴ میلیارد دلار دیگر باید در صندوق ذخیره ارزی قرار میگرفت. اما در عمل و اجرا، بخش ناچیزی از این ۴۴ میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی باقی میماند و باقی آن از سوی دولت هزینه میشود.
این روند همانطور كه میدانیم شیوه جاری دولت آقای احمدینژاد از ابتدای تصدی آن بوده. حسب آمار بانك مركزی درآمدهای نفتی ایران ظرف سه سال گذشته نزدیك به ۲۰۰ میلیارد دلار بوده و با وجود كاهش شدید قیمت ظرف هفتههای گذشته، درآمدهای نفتی امسال دولت نیز باید به حدود ۷۰ میلیارد دلار برسد. یعنی دولت ظرف قریب به چهار سال عمر آن در حدود ۲۷۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته در حالی كه مجوز برداشت آن در حدود ۱۳۰ میلیارد بوده. یعنی در پایان عمر آن باید در حدود ۱۴۰ میلیارد دلار از محل مازاد درآمدهای ارزی فروش نفت در صندوق ذخیره ارزیاش موجود باشد. آیا در عالم واقعیت نیز چنین است؟
بودجه كشور در سال جاری براساس نفت بشكهای ۵۵ دلار بسته شده در حالی كه تا قبل از كاهشهای اخیر، ما نفتمان را حتی تا بیش از دو برابر این قیمت نیز فروختیم. در شش ماهه نخست امسال، متوسط فروش نفت بشكهای ۸۰ دلار بوده در حالی كه در بودجه ۵۵ دلار در نظر گرفته شده. مابقی ۲۵ دلار باید به صندوق ذخیره ارزی ریخته میشد. به عبارت دیگر، طی شش ماهه نخست امسال به تنهایی ما باید قریب به 20 میلیارد دلار به حساب ذخیره ارزیمان وارد میكردیم. در حالی كه به گفته مسوولان بانك مركزی، كل موجودی در حساب ذخیره ارزی از ابتدای كار آقای احمدینژاد در تیرماه سال ۱۳۸۴ تا به امروز هم به این میزان نمیرسد.
دولت نهم كه با فروش نفت بشكهای ۵۰ تا ۱۰۰ دلار و بهطور متوسط ۸۰ دلار ظرف ۴۱ ماه گذشته نتوانستهاست ۱۰ درصد این درآمد را پسانداز نماید و همه آن را كم و بیش مصرف كردهاید، چگونه میتوانید ادعا كنید كه با نفت بشكهای پنج دلار قادر خواهید بود كه كشور را اداره نمایید؟
اگر شما دستكم موفق شده بودید ظرف ۴۰ ماه گذشته كشور را حتی با نفت بشكهای ۵۰ دلار هم اداره كنید و مابقی درآمدهای نفتی را همچون عربستان، امارات یا نروژ پسانداز كنید، میشد تصور كرد كه شاید ممكن بود با نفت زیر ۱۰ دلار هم بتوانید كشور را اداره نمایید. اما جنابعالی با نفت بشكهای ۸۰ دلار هم نتوانستهاید پسانداز نمایید و همه آن را خرج كردهاید، آن وقت چگونه انتظار دارید ادعای اداره كشور با نفت پنج دلار از سوی شما جدی گرفته شود؟
با نفت بشكهای ۸۰ دلار شما قریب به هشت هزار میلیارد تومان به وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان بدهكارید؟ با نفت بشكهای ۸۰ دلار ظرف سه سال گذشته شما ۱۵ هزار میلیارد تومان به بانكهای كشور بدهكارید، آن وقت چگونه انتظار دارید با نفت بشكهای پنج دلار كشور را اداره نمایید؟
با نفت بشكهای ۸۰ دلار، سرانه بهداشت در ایران با میزان پنج هزار تومان یكی از پایینترینها و كمترینها در دنیا است. كشورهای توسعهیافته كه بعضا سرانه بهداشتشان ۱۰ برابر ایران است به كنار، سرانه بهداشت در ایران حتی از برخی از كشورهای آفریقایی هم كمتر است. آن وقت اگر نفت بشكهای پنج دلار شود، سرانه بهداشت چقدر از این هم كه هست كمتر خواهد شد؟