ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 08.11.2008, 9:46
باراك اوباما چگونه رییس‌جمهور شد؟

اوباما تازه‌ترين سرمقاله اكونوميست را هم به خود اختصاص داد

انتظارات بزرگ
باراك اوباما به يك پيروزي پرآوازه دست يافت. اكنون بايد از آن عاقلانه استفاده كند

دنیای اقتصاد- استراتژی اوباما كمك كرد كه ۹ ایالت سابقا جمهوری‌خواه به حمایت از دموكرات‌ها تغییر جهت دهند؛ پیروزی اوباما تا حدود زیادی نتیجه برد او در جلب آرای دو سوم جوانان و كسانی است كه برای بار اول رای دادند. به علاوه او آرای ۹۵ درصد رای دهندگان سیاهپوست را نیز در اختیار داشت. حدود ۶۶ درصد لاتین تبارها هم به نفع او رای دادند. علاوه بر این او توانست عملكردی بهتر از عملكرد جان كری در سال ۲۰۰۴ از خود نشان دهد و آرای بیشتری از فارغ التحصیلان دانشگاهی سفید پوست و رای‌دهندگان مستقل را كسب كند. این گروه از رای دهندگان نقشی كلیدی را در ایالت‌هایی چون پنسیلوانیا و اوهایو ایفا كردند. این تصویر گویای همه موفقیت‌های او است.

دنیای اقتصاد: هیچ‌كس نباید به بزرگی دستاورد هفته گذشته باراك اوباما شك كند. وقتی رییس‌جمهوری انتخاب شده در سال ۱۹۶۱ میلادی چشم به جهان گشود، بسیاری از ایالت‌های آمریكا، كه همه آنها هم فقط در جنوب واقع نبودند، قوانین مكتوبی داشتند كه اجرای جداسازی نژادی را الزامی می‌كرد و از تشكیل اتحادیه‌هایی متشكل از نژادهای مختلف، یعنی اختلاطی از نوع آنچه در مورد پدر و مادرش روی داد، ممانعت می‌ورزید و حق رای را از سپاهپوستان می‌گرفت. اكنون آمریكا با قاطعیت بیشتری نسبت به هر كشور غربی دیگر می‌تواند ادعا كند كه در حوزه سیاست به رنگ پوست كور رنگی گرفته است.

سایر موانع موجود در مسیر دستیابی به حقوق شهروندی با تلخی و خونریزی از میان برداشته شد، اما این مانع با لذت و خوشحالی سفیدپوستان در كنار سپاهپوستان برطرف شد. درست است كه اوباما رای سفیدپوستان را به میزان ۴۳ تا ۵۵ درصد از دست داد، اما توانست درست همان اندازه‌ای از رای سفیدپوستان را كه سه رییس‌جمهوری دموكرات و سفیدپوست پیشین به دست آوردند به خود اختصاص دهد. او توانست هم‌اندازه بیل كلینتون، ال گور و جان كری رای سفیدپوستان را به دست آورد. اوباما پیروزی بزرگی در آرای رای‌دهندگان جوان سفیدپوست به دست آورد. آمریكا اكنون رییس‌جمهوری دارد كه برادرانش در كنیا هستند و همكلاسی‌های سابقش در اندونزی. او نگاهی به جهان دارد كه به نظر می‌رسد بیشتر براساس احترام است تا مقابله. و این مهم است. در دوران جورج بوش، جایگاه بین‌المللی آمریكا به حد وحشتناكی تنزل یافت. در هفته گذشته آمریكایی‌ها به دلایل بسیاری مشاركتی تاریخی را در رای‌دهی خود به نمایش گذاشتند. یكی از این دلایل انزجار آنها از چگونگی فروپاشی شهرت وطن‌شان بود. اكنون برای دوستان كشورشان دوستی با آن آسان‌تر و برای دشمنان كشورشان دشمنی با آن دشوارتر است. اوباما نشان داده است كه یك نامزد انتخابات، با پیامی درست، بدون هیچ پول یا حمایت دستگاهی می‌تواند روی پای خود بایستد و پیروزی‌اش را شكل دهد.

دوران سخت و كاخی سرد

با چنین پیروزی بزرگی، به طرزی غیرمنطقی انتظاراتی بزرگ شكل می‌گیرد. بسیاری از حامیان پرشور اوباما ناامید خواهند شد و در برخی موارد حق‌شان است كه ناامید شوند. در مورد افرادی كه با چشمانی باز و با آگاهی از محدودیت‌های وی به او رای دادند، همه چیز اكنون بستگی به آن دارد كه او چگونه عمل كند.

در خارج از مرزهای آمریكا، این رییس‌جمهوری قرن بیست‌و‌یكمی، باید با نوعی از رقبای ابرقدرت بزرگ خود كه آخرین بار در قرن نوزدهم میلادی مشاهده شدند، مواجه شود. در داخل، او باید سعی كند كه كشور را متحد سازد، با بیماری اقتصادی‌اش دست وپنجه نرم كند و همزمان از اشتباه حاكمیت تك‌حزبی اجتناب ورزد. درست است كه كلی‌گویی و نمادگرایی در این راستا موفق خواهد بود، اما واقعیت این است كه نوبت پرداختن به جزئیات و موارد خاص است. البته اوباما با چندین مزیت كار خود را آغاز می‌كند. در سن ۴۷ سالگی او جوان‌تر از آن است كه درگیر جنگ فرهنگی درباره ویتنام شود.

او با جلب حمایت اكثریت رای‌دهندگان مستقل و حتی برخی از جمهوری‌خواهان، این امكان را فراهم می‌كند كه تصویر دورانی انعطاف‌پذیرتر دوباره ترسیم شود. دورانی كه در آن مخالفان سیاسی به عنوان دشمنان تلقی نشوند و همكاری‌های دوجانبه امری قابل احترام محسوب شود. نكته عجیب اینكه او از این واقعیت نیز بهره می‌برد كه پیروزی او تا حدودی مایوس‌كننده بود. او حدود ۵۲ درصد آرای مردمی را تصاحب كرد. این میزان بیشتر از آرای مردمی بوش در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ است، اما به حد پیروزی روزولت یا ریگان نمی‌رسد. با در نظر گرفتن این نكته كه اوباما چه مقدار پول بیشتری در اختیار داشت، در كنار كاهش محبوبیت جمهوری‌خواهان طی دوران حكومت جورج بوش و تاثیرات بدترین بحران مالی ۷۰ سال گذشته، رای ۴۶ درصدی مردم علیه دموكرات‌ها نكته‌ای قابل تامل است و این موضوع را یادآور می‌شود كه آمریكا هنوز در چه جایگاه محافظه‌كاری قرار دارد. اوباما اولین لیبرال شمالی است كه از زمان جان كندی انتخاب شده‌است. او نباید فراموش كند كه این موضوع چقدر او را از مركز قدرت سیاسی كشور دور می‌كند.

در واقع پیروزی اوباما در اندازه‌های پیروزی بیل كلینتون در سال ۱۹۹۲ است و در آن زمان تنها ۲ سال طول كشید كه جمهوری‌خواهان در سال ۱۹۹۴ طی تحولی موسوم به انقلاب گینگریچ دوباره به قدرت بازگردند. اگر اوباما در برابر برخی از تندروهای كنگره تسلیم شود، به آسانی می‌توان حدس زد گذشته از انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۱۰ دموكرات‌ها، چه دوران زشتی پیش روی آمریكا خواهد بود. این احتمال وجود دارد كه آمریكا در گرداب حمایت از صنایع داخلی فرو رود و قوانین كسب و كار به مسیری هدایت شود كه ابداعات با سرخوردگی مواجه شود یا موضوع «تقسیم ثروت» چنان مطرح شود كه موجب فرار سرمایه‌ها به خارج از كشور شود. بی‌شك اوباما نیز مانند اغلب سیاستمداران، بیش از آنكه موفق شود، با شكست مواجه خواهد شد. اما او مردی است با شانی عظیم، هوشی سرشار و ایده‌هایی فوق‌العاده‌. در انتخاب او، آمریكا بار دیگر ظرفیت خود را در احیای مجدد و برانگیختن تعجب همگان به نمایش گذارده است.