مژگان جمشیدی
این گزارش در تاریخ یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۷ در روزنامه کارگزاران منتشر شده است.
پارك ملی دریاچه ارومیه رو به نابودی است و شاید حتی زودتر از آنچه كه كارشناسان برآورد كردهاند این دریاچه نابود شود. تداوم بیش از هفت سال خشكسالی، احداث بیش از ۲۰ سد مخرنی و انحرافی در حوزه آبریز دریاچه و احداث غیر اصولی جاده شهید كلانتری با تخلیه میلیونها تن خاك در قلب دریاچه چنان فاجعهای را در شمال غرب ایران رقم زده كه اگر بیش از این غفلت كنیم شاید به گفته رئیس پژوهشكده آرتمیا و آبزیان دانشگاه ارومیه، تا هفت سال آینده دیگر هیچ اثری از دریاچه ارومیه باقی نماند.
به گفته مدیركل محیط زیست استان آذربایجان غربی، در حال حاضر بیش از یكچهارم وسعت دریاچه به مساحت ۱۲۰ هزار هكتار در نتیجه پسروی آب دریاچه كاسته شده به طوری كه برخی از قسمتهای جنوبی دریاچه كاملا غیر قابل دسترس و به نمكزار تبدیل شده است. تدوام شرایط بحرانی دریاچه ارومیه در حالی است كه وزیر نیرو سهماه قبل، از یك اقدام ملی برای نجات دریاچههای ارومیه و بختگان خبر داده بود. پرویز فتاح، در روزی كه قرار بود لوح وزیر سبز كابینه از سوی سازمان محیط زیست به وی اعطا شود با بیان این خبر افزود: «مظاهر بزرگ طبیعی چون دریاچه ارومیه به سبب احداث غیرعلمی راه میانگذر در آن، انباشتن سنگ در دریاچه و نیز سدهای بزرگ بر زرینهرود و سمینهرود، در آستانه خشك شدن است كه فجایع زیستمحیطی در پی خواهد داشت.» با این حال تشكیل جلسات ستاد بحران دریاچه ارومیه تا امروز نتایج عملی به دنبال نداشته و دریاچه هر روز بیش از گذشته با بحران بیآبی مواجه میشود به طوریكه سطح آب دریاچه در فروردینماه سال جاری حدود ۲۰ سانتیمتر و در اردیبهشتماه حدود ۴۳ سانتیمتر در مقایسه با مدتزمان مشابه در سال قبل دچار افت سطح شده است.
نگین سرخ آذربایجان خاطره میشود
در حالی كه تنها دوماه از سال جدید میگذرد و هنوز گرمای تابستان از راه نرسیده، ناقوس مرگ در سراسر دریاچه ارومیه طنینانداز شده است. امروز دیگر خبری از نگین سرخ آذریابجان نیست. دریاچهای مرده به رنگ سفید كه نشان از افزایش بیش از حد غلظت نمك در آب است، همه آن چیزی است كه امروز از پارك ملی دریاچه ارومیه باقی مانده است. در بخشهایی از دریاچه تا چشم كار میكند تنها نمك دیده میشود و لایه قطوری از نمك به عمق ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر در بستر دریاچه تشكیل شده است. لاشههای بیجان و قندیل بسته و بعضا شكارشده پرندگان بخش دیگری از سناریوی تلخی است كه مجریان عملگرای توسعه بر سر دریاچه ارومیه آوردهاند. در اطراف جاده شهید كلانتری، مشاهده مقادیر زیادی كف روی سطح آب نشان از تخلیه فاضلاب به دریاچه دارد تا حلقه مرگ را برای دریاچه ارومیه تنگتر كند.
بدین ترتیب دریاچهای كه نزدیك به ۴۰ سال از اعلام حفاظت از آن میگذرد و عنوان یكی از ۹ ذخیرهگاه بیوسفری ایران را در یونسكو با خود یدك میكشد و از سال ۱۳۵۴ نیز در زمره یكی از مهمترین تالابهای بینالمللی جهان در سایت رامسر به ثبت رسیده است امروز در سایه روزمرگی متولیان توسعه در حال نابودی تدریجی است.
دریاچه ارومیه به طور قطع به تاریخ میپیوندد همانگونه كه آرال در شوروی سابق برای همیشه از روی نقشه جغرافیایی جهان پاك شد. ۵۰ سال قبل هم وقتی مسوولان دولتی در شوروی، طرحها و نقشههای بزرگ انتقال آب از حوزه آبریز دریاچه آرال را در ذهن میپروراندند هیچ كس تصور چنین روزی را نمیكرد كه دریاچه آرال برای همیشه محو شود. قطع یقین آن روز هم متخصصان هشدار میدادند كه یك فاجعه انسانی و زیستمحیطی در حاشیه دریاچه آرال در حال وقوع است. با این وجود آب دو رودخانه «آمودریا» و «سیر دریا» كه در طول تاریخ همواره به دریاچه آرال میریخت به دستور خروشچف رئیسجمهوری شوروی در دهه ۱۹۵۰ مسیر خود را تغییر داد.
خروشچف با این شعار كه پنبه طلای سفید و كالای مهم استراتژیك كشور است اراضی زیر كشت پنبه را از ۵/۳ میلیون به ۵/۷ میلیون هكتار افزایش داد اما نتیجه بلندپروازی و جاهطلبیهای او و همفكرانش سرانجام در دهه ۱۹۸۰ میلادی آشكار شد. آب ورودی به دریاچه آرال در مقایسه با دهه ۵۰ به یكدهم كاهش و وسعت دریاچه نیز تا ۷۰ درصد تقلیل یافت و ۱۰۰ كیلومتر از هر طرف پسروی كرد. دو بندر موینیاق در ازبكستان و آرالسك در قزاقستان خشك و متروك شد. صنعت شیلات در این دو بندر به همراه ۶۰ هزار شغل از بین رفت و همه آرزوهای دولتمردان سابق شوروی با نابودی مزارع پنبه همانجا دفن شد. هزینههای جبرانناپذیر اقتصادی تنها پیامد تصمیمات غلط حاكمان دهه ۵۰ شوروی نبود بلكه فجیعتر از آن افزایش شوری آب و محروم كردن پنج میلیون انسان از آب شیرین بود. با خشك شدن دریاچه آرال بستری از نمك به وسعت ۳۶ هزار كیلومتر مربع بر جای ماند. توفانهای شن و نمك كه حامل غبارهای سمی آفتكشها و سموم كشاورزی بودند انواع بیماریهای تنفسی و سرطانهای پوستی و ریوی را برای مردم به ارمغان آورد. بر اساس گزارش یونسكو در این منطقه، سلامت زنان باردار به علت كیفیت بد آشامیدنی همچنان رو به وخامت است و نوزادان مرده و ناقصالخلقه به دنیا میآیند به طوری كه این منطقه هم اكنون یكی از بالاترین میزان مرگ و میرهای نوزادان در جهان را داراست.
اما امروز بعد از تجربه تلخ نابودی آرال، گویا هنوز ما درس عبرت نگرفتهایم. نابودی دریاچه ارومیه، تنها نابودی دومیلیون پرنده بومی مهاجر آبزی و كنار آبزی و از بین رفتن تنها جاندار دریاچه یعنی آرتمیا نیست. هر چند به واسطه نابودی آرتمیاها ارومیه دیگر سرخ نیست و شهرت جهانی خود را از دست داده است.
۴۰ روستای خالی از سكنه در شرق دریاچه تنها بخش كوچكی از پیامدهای نابودی این دریاچه است. وزش بادهای نمكی به تدریج در حال از بین بردن باغهای سیب و انگور دریاچه ارومیه است. نابودی ارومیه یعنی همان بلایی كه افغانها با بستن آب هیرمند و خشك شدن هامون بر سر ۷۰۰ هزار نفر از اقوام سیستانی آوردند. البته با این تفاوت كه در آنجا افغانها آب را به روی هامون بستند اما در اینجا این خودمان هستیم كه با دست خودمان كمر همت به نابودی اندوختههای طبیعیمان بستهایم. خشك شدن دریاچه ارومیه مساوی است با نابودی قطب كشاورزی ایران در سراسر آذربایجان و به دنبال آن بزرگترین پدیده پناهندگی زیستمحیطی و مهاجرت به شهرها آغاز میشود.
توسعه ناپایدار كشاورزی
به طور كلی در حوزه آبریز دریاچه ارومیه تاكنون ۲۷۵ پروژه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته كه از میان آنها ۲۳۱ پروژه قابل توجیه تشخیص داده شدند. این پروژهها شامل ۷۱ سد مخزنی، ۱۲۴ مورد تاسیسات انحراف و انتقال آب، ۱۷ پروژه پمپاژ و ۱۹ پروژه مهار سیلاب و تغذیه مصنوعی است. بدین ترتیب تنها تا سال ۱۳۹۳ تعداد سدهای موجود در حوزه دریاچه ارومیه به ۴۰ سد مخزنی و انحرافی افزایش مییابد. بر طبق مطالعات صورت گرفته در طرح مدیریت دریاچه ارومیه، عمده مصرف آب در این حوزه شامل مصارف كشاورزی و آبزیپروری، صنعت و معدن و مصارف آب شرب شهری و روستایی است. از سوی دیگر در سال ۱۴۰۰ در محدوه دریاچه سالانه حدود ششمیلیارد متر مكعب آب مصرف خواهد شد كه ۵/۸۹ درصد آن یعنی پنج میلیارد و ۴۰۰ میلیون متر مكعب به بخش كشاورزی و تنها ۱/۹ درصد به مصرف شرب اختصاص خواهد داشت. این در حالی است كه هم اكنون حداكثر راندمان آبیاری در ۸۱۲ هزار هكتار از اراضی این حوزه حدود ۳۴ درصد است و اگر قرار باشد به جای اصلاح شیوههای آبیاری و یا تغییر الگوی كشت تنها تعداد سدها را در حوزه دریاچه ارومیه افزایش دهیم تا سال ۱۴۰۰ هر ساله حدود چهار میلیارد و ۵۰ میلیون متر مكعب آب پشت سدها كه به مصرف كشاورزی میرسند هرز میرود و تنها یك میلیارد و ۳۵۰ میلیون متر مكعب آب درست مصرف میشود.
اینجاست كه ساخت این همه سد برای خدمت به بخش كشاورزی زیر سوال میرود؛ كشاورزی كه ۹۰ درصد آب حوزه را میبلعد و تنها ۳۴ درصد آن را درست مصرف میكند و مابقی را هدر میدهد. توجه به این نكته نیز ضروری است كه در اثر آب بازگشتی از فعالیتهای كشاورزی از سال ۸۰ تاكنون هر ساله به طور متوسط ۵۵۲۹ هزار تن نمك وارد دریاچه شده است كه وضعیت دریاچه را بدتر كرده است. خشك شدن دریاچه ارومیه بستری از نمك را با حجم تخریبی پنج میلیارد تن نمك و سایر املاح بر جا میگذارد كه میتواند همه اراضی كشاورزی دو استان آذری زبان را نابود كند. این وضعیت هنگامی بحرانیتر میشود كه به خاطر بیاوریم در اراضی كشاورزی محدوده دریاچه در حال حاضر سالیانه حدود یكمیلیونلیتر انواع آفتكش و نیز حدود ۹۲ هزار تن انواع كود شیمیایی مصرف میشود و مخلوطشدن آنها با این حجم نمك میتواند سلامت مردم را نیز تهدید كند.
افت شدید جمعیت آرتمیا
دكتر ناصر آق، رئیس پژوهشكده آرتمیا و آبزیان دانشگاه آرتمیا درباره وضعیت آرتمیا تنها جانور آبزی دریاچه ارومیه به كارگزاران میگوید: ما هر ساله شاهد افت جمعیت آرتمیا در دریاچه هستیم و الان به علت شوری بیش از حد آب بهویژه در بخش شمالی دریاچه كه توسط جاده به دونیم شده و ورودی آب هم به آن كم است تقریبا آرتمیایی وجود ندارد. وی میافزاید: در فاصله سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ گروهی از متخصصان بلژیكی در لایه نیممتری سطح آب دریاچه اقدام به برآورد جمعیت آرتمیا كردند در آن زمان حدود ۳۲ هزار تن سیست یا تخم آرتمیا و حدود ۱۰ برابر هم خود آرتمیا برآورد شد اما امروز دیگر آرتمیایی باقی نمانده است. در سال ۱۳۷۴ حدود ۴۰۰ سیست یا تخم آرتمیا در هر لیتر آب وجود داشت ولی برآوردهای ما در سال ۸۲ نشان داد كه این میزان به ۲۹ سیست در هر لیتر كاهش یافته و از سال ۱۳۸۲ تا كنون نیز این تعداد باز هم كمتر شده است. دكتر آقخاطر در گفتوگو با كارگزاران خاطرنشان میسازد: سال ۴۲ هم یكبار دیگر خشكسالی بسیار شدیدی اتفاق افتاد اما دریاچه دوباره به حال طبیعی بازگشت ولی الان اصلا دیگر نمیتوان با صراحت گفت كه آیا دریاچه بار دیگر احیا خواهد شد یا خیر. چون الان دنیا شاهد تغییر اقلیم و خشكسالی است و مدیریت آب در منطقه نیز رویكرد زیستمحیطی ندارد.
وی مهمترین عوامل نابودی دریاچه ارومیه را خشكسالی و احداث سدهای بیرویه عنوان كرد و افزود: در وهله نخست خشكسالی است، چون میزان برف و باران از سال ۷۷ تا ۸۵ خیلی كم بود، در بهار ۸۶ هم كه بارندگی نسبتا خوب بود باز هم نتوانست جبران كند. احداث سدها روی رودخانهها هم مزید بر علت شده به طوری كه قرار است ۱۸ سد روی رودخانهها احداث شود. توسعه بیرویه اراضی كشاورزی و استفاده نادرست از منابع آبی و حفر چاههای غیرمجاز هم یكی دیگر از عوامل خشك شدن دریاچه ارومیه است به طوریكه امروز هزاران حلقه چاه غیرمجاز در اطراف دریاچه وجود دارد كه باعث افت سفرههای آب زیرزمینی شده بنابراین حتی اگر باران به مقدار كافی هم ببارد این آب نخست جذب زمین میشود تا سفرههای آب زیرزمینی را پر كند و بعد در رودخانهها روان میشود البته میزان آب رودخانهها هم كه به خاطر پمپاژ آب و احداث سدها كم شده است. به گفته او سطح آب نسبت به سال قبل درهمین زمان ۴۳ سانتیتر كم شده و در مقایسه با ۱۰ سال قبل نیز حدود ۶ متر افت سطح داشته است. این در حالی است كه در سال پرآبی حداكثر عمق آب دریاچه ۱۶ و حداقل شش متر بود.
وی افزود: اگر روند به همین شكل ادامه یابد هفت سال دیگر بخش جنوبی دریاچه به دلیل عمق كم كاملا خشك میشود. دكتر آق هشدار داد: دریاچه ارومیه یك ثروت طبیعی بسیار بزرگ است اگر این دریاچه خشك شود كشاورزی رو به نابودی میرود چون یك كویر نمك به وسعت بیش از ۴۴۰۰ كیلومتر مربع تشكیل میشود. ابعاد این كویر نمك باعث میشود كه آب و هوای منطقه هم تغییر كند و نمك به سمت مزارع حركت میكند. پس باید یك آموزش همگانی صورت گیرد و فرهنگ مصرف درست آب بین مردم ترویج شود تا راندمان آبیاری در مزارع هم افزایش یابد. از سوی دیگر میزان تبخیر آب از دریاچه حدود 5/5 میلیارد متر مكعب در سال است در حالی كه هماكنون ورودی حدود ۵/۱ میلیارد متر مكعب است و این دریاچه را در سراشیبی سقوط قرار داده است.
وی تاكید میكند: در سال ۱۳۷۶ با یك برآورد علمی تخمین زدم كه ارزش دریاچه ارومیه فقط از نظر ذخایر آرتمیا دریاچه ارومیه معادل ۱۰ میلیارد دلار است اگر این بلا بر سر دریاچه نیامده بود این رقم امروز بسیار بیشتر بود چرا كه هر كیلو سیست آرتمیا حدود ۶۵ دلار است. بنابراین این دریاچه یك ثروت خدادادی بسیار بزرگ است. وی با انتقاد از روند كند تصمیمگیری و اجرای برنامههای نجاتبخشی دریاچه ارومیه توسط مسوولان گفت: امروز یك ستاد بحران برای رسیدگی به وضعیت دریاچه تشكیل شده اما هنوز در عمل كاری صورت نگرفته است.
ایجاد دیواره برای دریاچه ارومیه
دلاور نجفی، معاون محیط طبیعی و تنوعزیستی سازمان محیط زیست در گفتوگو با كارگزاران و در پاسخ به این پرسش كه تاكنون چه اقدامی برای برونرفت دریاچه از وضعیت بحران انجام دادهاید، میگوید: قرار شد دو كار انجام بدهیم یكی اینكه گزارشی كه سال گذشته به رئیسجمهور دادیم ایشان به شورای عالی آب فرستادند. این شورا به ریاست آقای زرگر تشكیل جلسه داد و عوامل تخریب و نابودی دریاچه مشخص شد. بعضی از اینها طبیعی و بعضی غیرطبیعی بود مثل سازههای هیدرولیكی و نیز برداشت آب كشاورزی از منابع آب زیرزمینی در حاشیه دریاچه، در نتیجه مشخص شد كه ۷۵ درصد علت نابودی دریاچه همین عوامل طبیعی مثل خشكسالی است و ۲۵ درصد در نتیجه عوامل انسانی است. برای كاهش اثرات عوامل انسانی در طرح تالابهای كشور، یك طرح مدیریت برای دریاچه ارومیه تعریف كردیم كه وظایف دستگاههای مرتبط با دریاچه را هم در آن لحاظ كردیم و قرار شد در سفر استانی دولت به استان آذربایجان شرقی این موضوع به امضا وزرا و استانداران برسد. سفر دولت به استان آذربایجان شرقی هم شاید یكی دوماه آینده باشد ولی اگر دیدیم با تاخیر مواجه است خود وزرا را دعوت میكنیم و سند را امضا میكنیم.
وی افزود: ما الان در دریاچه ۱۶ میلیارد متر مكعب كمبود آب داریم و این در دو سه سال جبران نمیشود. من نمیخواهم از وزرات نیرو دفاع كنم اما سالانه فقط ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیون متر مكعب آب در پشت سدها ذخیره میشود و اگر وزارت نیرو همه این دریچهها را هم باز كند بازهم جبران نمیشود و سطح دریاچه یك میلیمتر هم بالا نمیآید!
اما موضوع احداث دایك در اطراف دریاچه به منظور محدود كردن سطح آب دریاچه ارومیه پیشنهاد این مقام مسوول و متولی محیطزیست است! بدون شك این اقدام آن هم در محدوه پارك ملی، آثار و تبعات زیانباری خواهد داشت كه قابل جبران نخواهد بود اما نجفی نظر دیگری دارد. او میگوید: تبخیر بیش از حد از سطح دریاچه هم یكی از مشكلات این دریاچه است كه با كار مطالعاتی كه سازمان محیط زیست در دست دارد داریم مطالعه میكنیم كه یك دایكهایی را به صورت موقت احداث كنیم تا سطح تبخیر را كم كنیم و آب را دریك سطح محدودتری نگه داریم. این پروژه هنوز در فاز مطالعات است و هر چقدر هم كه تاثیر سوء داشته باشد باز هم میارزد به اینكه دریاچه را از دست بدهیم. نجفی افزود: ما با وزرات نیرو و جهاد كشاورزی اینقدرها در بحث دریاچه ارومیه مشكلی نداریم منتها در بحث جاده شهید كلانتری حریف وزارت راه نشدیم و نتوانستیم آنها را برای ایجاد دو پل در دو سمت جاده شهید كلانتری مجاب كنیم و وزرات راه هنوز نپذیرفته است. از طرف دیگر این وزراتخانه هنوز برنامه مدیریت زیستمحیطی آنجا را ارائه نداده است و این مشكل متاسفانه با وزرات راهلاینحل باقی مانده است.
پایان
***
پارهای اطلاعات دیگر درباره دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه درونْ سرزمینی ایران و دومین دریاچه آب شور دنیا است . آب این دریاچه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۵۱۸۷۶ کیلومتر مربع است. که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور ایران را دربر میگیرد.این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت پیرانشهر سلماس، ارومیه، تبریز، آذرشهر، مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده و اشنویه یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بشمار میرود.
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی است که در غرب پشته (فلات) ایران قرار گرفته. پارک ملی دریاچه ارومیه پس از مرداب انزلی از جالبترین و نغزترین زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران بشمار میرود. این دریاچه در حال حاضر ۲۷ گونه پستاندار ،۲۱۲ گونه پرنده ،۴۱ گونه خزنده ،۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی حیات وحش این دریچه را تشکیل داده است.
دریاچه ارومیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره اِشک زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن زرد ایرانی است. گِل کرانه دریاچه خاصیت درمان برای دردهای بندگاهی (مَفصلی) و بیماریهای زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه و جزیرههای آن میتوان از دو کشتی سهند و نوح یا قایقهای گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.