ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 09.04.2008, 14:11
احمدرضا دریایی، روزنامه‌نگار پیشکسوت درگذشت

احمدرضا دریایی، روزنامه‌نگار پیشکسوت، از قدیمی‌های روزنامه‌‌ی اطلاعات و عضو اولین شورای سردبیری این روزنامه بعد از انقلاب، و نیز از کسانی که در روزهای آغازین روزنامهء همشهری در کنار تیم کرباسچی بود، در سن ۶۷ سالگی درگذشت.

سال گذشته احمدرضا دریایی جزو پنج روزنامه‌نگاری بود که از سوی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران به عنوان روزنامه‌نگار برگزیده معرفی شد. فيروز گوران، عبدالعلي رضايي، عباس عبدي و شهلا شركت چهار نفر دیگر این برگزیده‌ها بودند. احمدرضا دریایی به‌خاطر بیماری نتوانست در مراسم دریافت جایزه حاضر شود.

عکس‌ از وبلاگ: حسین نوروزی
مطلبی درباره احمدرضا دریایی از وبلاگ آقای افشین امیرشاهی

چشم‌های احمدرضا دریایی نفوذ خاصی داشت. برای خیلی از روزنامه‌نگارانی كه با او كار كرده‌اند این‌طور بود. كافی بود تنها یك نگاه از پشت عینكش بیندازد تا حساب كار دست‌مان بیاید. آدم شوخ‌طبع، بذله‌گو و سرزنده‌ای كه هیچ‌وقت با كارش شوخی نداشت. اما جنس مدیریت او در كنار سخت‌گیری‌هایی كه در ذات دریایی بود، یك نشاط، آرامش و آسودگی خیال نیز برای همكارانش همراه داشت.

احمدرضا دریایی اما این روزها نگاه نافذ خود را از دست داده است و رنجور و نحیف در كنج اتاقی در طبقه هفتم ساختمان مسكونی روزنامه همشهری با بیماری صعب‌العلاج آلزایمر دست و پنجه نرم می‌كند. بیماری كه باعث شده است حتی همسرش را هم به یاد نیاورد.

رابطه دریایی با بسیاری از اعضای جوان روزنامه همشهری و آن طور كه شنیده ام بسیاری از كسانی كه طی سال های گذشته همكار او بودند، رابطه‌ای استاد – شاگردی بود. به همین خاطر هر وقت فراغتی حاصل می‌شد و فرصتی می‌یافتیم در اتاقش با او به گپ و گفت می‌پرداختیم و او در كنار آموزه‌هایش گاهی نیز خاطراتی از سال‌های دور روزنامه‌نگاری خودش تعریف می‌كرد.

دریایی آن‌طور كه خودش گفته است روزنامه‌نگاری را حدود ۴۹ سال پیش با نشریه فردوسی آغاز كرده است. دریایی آن موقع تنها 18 سال سن داشت و اگرچه عضو رسمی این نشریه نبود اما به‌طور دائم در محل نشریه حضور داشت و در حوزه ادبیات به‌ویژه شعر نو فعالیت می‌كرد. دریایی از سخت‌گیری‌های «عباس پهلوان» سردبیر «فردوسی» تعریف می‌كرد و گاهی نیز به شوخی می‌گفت روزنامه‌نگاران امروزی نازك‌نارنجی شده‌اند. به شماها نمی‌شود گفت بالای چشم‌تان ابرو است.

دریایی در سال 1350 كار خودش را با سرویس شهرستان‌های روزنامه اطلاعات آغاز كرد. او در آن سالها دوران سربازی خود را در بندر انزلی می‌گذراند و البته در كنار سربازی با روزنامه اطلاعات نیز همكاری می‌كرد. دریایی می‌گفت همیشه مراقب بودم كه وقتی مطلبی را برای آقای نوری دبیرسرویس شهرستان‌ها می‌فرستم اشتباه نكنم چون تا یك مدت سخت‌گیری‌هایش دوبرابر می‌شد و بدتر از همه جریمه هم می‌شدم.

دوران نوجوانی احمدرضا دریایی در بندر گز گذشت. پدر او كارمند راه‌آهن بود. به همین‌خاطر همواره مجبور بود همراه با خانواده‌اش به شهر دیگری نقل‌مكان كنند.

دریایی پس از طی دوره سربازی به تهران آمد و این‌بار برخلاف دوران كودكی و نوجوانی كه مجبور بود به خاطر كار پدر از شهری به شهر دیگر نقل مكان كند در پایتخت ماندگار شد.

او در تهران كار خودش را با روزنامه اطلاعات ادامه داد و به سرعت به عنوان یك روزنامه‌نگار جوان نظر سردبیران روزنامه اطلاعات را به خودش جلب كرد. منصور تاراجی، غلامحسین صالحیار و بنی‌احمد سردبیران اطلاعات پیش از انقلاب بودند. یكی از كارهای ماندگار دریایی در آن زمان در روزنامه اطلاعات ضمیمه‌ای با عنوان «28 هزار روز» بود كه همراه با منصور تاراجی منتشر می‌كرد. این ضمیمه به مسائل تاریخی دوره قاجار می‌پرداخت.

انقلاب كه شد برادران مسعودی برای مدت كوتاهی مدیریت روزنامه اطلاعات را به دست گرفتند و سپس احمدرضا دریایی، بیژن نفیسی، رحیمیان و حیدری به‌عنوان اعضای شورای سردبیری روزنامه انتخاب شدند. اما حضور دریایی در اطلاعات دیری نپایید و او این روزنامه را ترك كرد. رفتن از اطلاعات جزو خاطرات تلخ دریایی است.

یكی از روزهایی كه طبق معمول در اتاق دریایی گپی چند دقیقه‌ای می‌زدیم علت رفتن او از اطلاعات را جویا شدم؛ تعابیر او از رفتن حاكی از مشقت‌ها و نامهربانی‌هایی بود كه در آخرین ماه‌های حضور در اطلاعات بر او روا شده بود. پس مجبور شد مدت كوتاهی را در یكی از دفاتر نیازمندی‌های اطلاعات در میدان تجریش مشغول به كار شود. اما كار جدید هیچ ارتباطی با علایق دریایی نداشت. بنابراین دفتر نیازمندی‌ها را هم خیلی زود ترك می‌كند.

یكی از شناسنامه‌های كاری دریایی نشریه «هدف» است. نشریه فرهنگی، اجتماعی، هنری و ورزشی كه به صورت هفته‌نامه هر چهارشنبه منتشر می‌شد. دریایی در مدت 5 سالی كه سردبیری هدف را به عهده داشت این هفته‌نامه گمنام را به یك نشریه خوب و پرتیراژ تبدیل می‌كند. نشریه‌ای كه اصغر ملاسعیدی مدیرمسوول آن و مرحوم اكبر ملاسعیدی مسوول امور اجرایی آن بود.

دریایی از روزهای آخر «هدف» نیز خاطرات خوبی ندارد. اما هدف كه گل كرد سر و كله رقبا هم پیدا شد. دریایی پس از بیرون آمدن از هدف به پیشنهاد محسن سازگارا به هفته نامه آیینه رفت و دو سال سردبیر این نشریه بود. آیینه هم یك هفته‌نامه با موضوع‌های اجتماعی و ورزشی بود كه در دوران سردبیری دریایی گل كرد، اگرچه نتوانست به پای موفقیت‌های هدف برسد.

فعالیت دریایی در آیینه مصادف بود با راه‌اندازی روزنامه همشهری.

دریایی درباره آغاز به كار همشهری نقلی دارد كه به مناسبت یكی از سالگردهای همشهری چاپ شده است.

دریایی می‌گوید: یك روز در آیینه بودم كه احمد ستاری به دیدنم آمد، گفت می‌خواهیم یك روزنامه چهاررنگ منتشر كنیم كه نخستین روزنامه رنگی كشور می‌شود. پرسید هستی؟ گفتم هستم و آمدم همشهری.

دریایی همیشه از كار كردن در همشهری به نیكی یاد كرده است. می‌گوید: كار در همشهری دوران خوبی بود. خیلی كار می‌كردیم. احمد ستاری همه كاره بود و من هم یكی از معاونان او بودم. بهروز گرانپایه و علی اصغر رمضانپور هم بودند. تیم خوبی بودیم. دائم درباره محتوای همشهری همفكری می‌كردیم. مهدی كرباسچی هم مدیرعامل همشهری بود كه خیلی وقت می‌گذاشت.

شرح وظایف دریایی در همشهری گسترده بود و از نوشتن مطلب و ویرایش مطالب تا تایید صفحات، سوژه‌دادن به خبرنگاران و عكاسان و بستن صفحه اول را شامل می‌شد.

اما پس از مدت كوتاهی مشكلاتی پیش آمد كه تیم نخست مجبور به ترك روزنامه همشهری شد و از میان‌ آنها تنها دریایی باقی ماند. بدین ترتیب بود كه پست سردبیر در همشهری جای خودش را به شورای سردبیری داد و محمد عطریانفر، مهدی جمالی بحری، معزالدین و احمدرضا دریایی اعضای شورای سردبیری همشهری را تشكیل دادند.

حدود سه سال پس از آمدن تیم جدید همه وظایف و مسوولیت‌های شورای سردبیری را احمدرضا دریایی انجام می‌داد تا اینكه محمد عطریانفر مسوول شورای سردبیری شد. دریایی در سال‌هایی كه در همشهری بود همواره اولین نفری بود كه به روزنامه می‌آمد و آخرین نفری بود كه روزنامه را ترك می‌كرد.

تلاش دریایی در همه سال‌هایی كه در همشهری حضور داشت معطوف بر این بود كه همشهری به ویژه صفحه نخست آن شاد، خواندنی و غیرسیاسی باشد. به همین خاطر پیگیری مباحث شهری، فرهنگی و محیط‌زیست برای دریایی اهمیت ویژه‌ای داشت.

یك‌بار از دریایی پرسیدیم شما كه ۱۱ سال در روزنامه‌ای حضور داشتید كه مسائل شهری جزو اولویت‌های نخست آن بوده است اگر یكی از مسوولان شهر تهران بودید كدام مسئله این كلان شهر را در اولویت رسیدگی قرار می‌دارید؟ پاسخ دریایی ترافیك و آلودگی هوا بود.

اما دریایی در كنار كار مطبوعات، سردبیر موفقی نیز در رادیو بود.

شاید خیلی‌ها هنوز برنامه راه شب رادیو تهران و اجرای جالب دریایی در سلام صبح‌به خیر را به یاد داشته باشند. متن دریایی در این برنامه‌ها به غایت لطیف و روح‌افزا بود. چنان زیبا می‌نوشت كه در مدت كوتاهی مخاطبان بسیاری را به خود جذب كرد و برنامه‌های او در رادیو در صدر فهرست شنیدنی‌های رادیو قرار گرفت.

اما دریایی طی ۱۰ سال گذشته از جسم و روح خود به شدت كار كشید و همین امر باعث شد كه جسم او خسته و روحش آزرده شود.

اكنون دریایی آرام و بی‌صدا در كنج خانه‌ای نشسته است و همسرش به یاد روزهای خوش گذشته او را تیمار می‌كند و حتی دلش نمی‌آید او را به هیچ آسایشگاهی بسپارد. چند وقت پیش تعدادی از بچه‌های همشهری می‌خواستند به عیادت دریایی بروند همسرش تقاضا كرد زمانی دیگر، وقتی كه دریایی بهبود پیدا كرده باشد. گفت می‌خواهم تصویری كه از دریایی در ذهن همكارانش است همان تصویر سال‌های گذشته باشد.

گفت‌وگویی با احمدرضا دریایی در روزنامه همشهری

http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1382/820909/Irshahr/yeksh.htm