iran-emrooz.net | Sun, 16.03.2008, 10:51
پایان سال و دیدار از خاوران قربانیان استبداد
خاوران را به مکانی برای تبلیغ فعالیتهای گروهی خود تبدیل نکنیم!
نمیدانم چگونه قلم را روی کاغذ بیاورم! برایم خیلی سخت و دردناک است که در این شرایط خفقان و فشارهایی که هر روز جمهوری اسلامی به ما و مردم تحمیل میکند، اینبار از خودمان بگویم.
هم خیلی خوشحالم و هم خیلی ناراحت، خوشحالم از اینکه امسال مراسم با آرامش و بدون حضور پلیس و با استقبال تعداد زیادی از همراهان، حتی بیشتر از سالهای قبل برگزار شد و نارارحتم از اینکه مراسم آن طوری که میتوانست برگزار شود به دلیل برخی مشکلات به خوبی برگزار نشد.
مسالۀای که خیلی مهم است و حتماً بایستی به آن توجه شود اینکه خاوران به هیچ گروه و دسته و سازمان و حزبی تعلق ندارد و نیاز به لیدر هم ندارد.
ما خانوادههای اعدام شدگان سالهاست که خون دل خوردهایم تا خاوران راحفظ کنیم. مراسم جمعی خاوران، متعلق به همه ماست و معمولاً بر روی کانالهایی برگزار میشود که عزیزان مان را به صورت دسته جمعی دفن کرده اند.
طبق معمول با مادر پناهی و مادرهاشم زاده راهی خاوران شدیم. همیشه در راه راجع به مسایلی که طی این سالها اتفاق افتاده صحبت میکنیم. من نیز همیشه تشویق شان میکنم که از خاطرات شان بنویسند. مادر پناهی میگوید دیگر خسته شده ام بالاخره بایستی کاری کرد. وقتی به گل فروشی رسیدیم و گل خریدیم، احساس خوبی به من دست داد چون هر که را میدیدیم آشنا بودند و این یک شادی و شعفی در من ایجاد کرده بود. گویی به دنبایی وارد شده ایم که همه درد مشترک دارند و زبان هم را میفهمند و آنقدر با هم صمیمی هستند که میتوانند کوه را از جا بکنند. وقتی سوار ماشین شدم به مادران گفتم: در این روزها احساس خوبی دارم چون میبینم که تنها نیستیم. مادرهاشم زاده گفت من هم به همین عشق زنده هستم و وقتی به خاوران میآیم جان تازهای میگیرم و تا چند روز انرژی دارم. به خاوران رسیدیم و طبق معمول هر یک به سراغ مکانهایی که برای عزیز خود نشان کرده ایم میرویم و گلی روی آن و روی عزیزان دور و بر میگذاریم، به گلها آب میدهیم و آب و جارو میکنیم. سپس به سمت جایی که هر سال جمع میشویم میرویم، یعنی روی کانالی که در قطعه بالایی قرار گرفته است. تعداد زیادی از صبح زود آمده اند و هنوز هم دارند میآیند. امسال باز از سال قبل جمعیت بیشتری آمده اند و چهرهایی جدید که شاید تا به حال نیامده بودند و این امیدی را در دل ما زنده میکند.
سمت چپ خاوران نیز تعدادی نوازننده جوان نشسته بودند که گویا از صبح مشغول نواختن بودند. به سمت کانال قطعۀ بالایی رفتیم. خیلی از عزیزان قبل از ما آمده بودند و آنجا را گل باران کرده بودند. عکسها را به ردیف کنار یکدیگر گذاشتیم، فارغ از گروه و تشکیلات و بدون در نظر گرفتن پستهای سازمانی هر یک. هر کسی عکس عزیز خود را هر جا که دوست داشته باشد میگذارد و هیچ محدودیتی و یا الویتی برای کسی وجود ندارد.
زهره تنکابنی سکوت داد و مادر لطفی طبق سنت همیشگی مراسم را شروع کرد ولی صدایش گرفته بود و بلندگو نیز همراهش نبود. گفت هر که میخواهد بیاید صحبت کند و یا شعری بخواند. آقای رییس دانا آمد و گفت گروهی نوازنده آن طرف نشسته اند و میتوانیم مراسم را آنجا برگزار کنیم، من جلو رفتم و گفتم آقای رییس دانا دو دستگی ایجاد نکینم و داشتم حرفم را ادامه میدادم که ما یک ساعت برنامه را اینجا برگزار کنیم و سپس همگی به آنجا خواهیم آمد زیرا این مکان ویژگی خاصی برای ما دارد که ایشان تاب مخالفت با پیشنهادشان را نیاوردند و به شکلی نادرست جمع را ترک کردند. بالاخره مراسم شروع شد و چند نفر آمدند و شعر خواند، آقای جباری مطلبی و سپس شعری خواند، در حین برگزاری برنامه، نوازندگان در آن طرف شروع به نواختن کردند و در این قسمت صدای کسی که داشت مطلب خودش را میخواند شنیده نمیشد. من رفتم و از نوازندگان خواهش کردم که حالا ننوازید و بگذارید برنامه آن طرف تمام شود چون صدا شنیده نمیشود و برنامه نیز به هم میریزد که خواننده قبول کرد و گفت داشتیم تمرین میکردیم. برگشتم به قسمت برنامه. من نیز یک نوشته کوتاه که در پاسی از شب قبل نوشته بودم را با این عنوان که « نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم و نه میگذاریم تکرار شود » را خواندم. ژاله معینی نیز مطلبی در رابطه با فراموشی مطلبی خواند، برنامه در حال اجرا بود که باز نوازدگان شروع به نواختن کردند و دیدیم که صدایی میآید و گویا درگیری ایجاد شده است. همه بسیار ناراحت بودیم که هدف از این کار چه بوده است؟ ظاهراً یک اختلاف شخصی بین افراد پیش آمده بود که نبایستی در این مکان پیش میآمد. ولی دوستان در آن طرف برنامه را ادامه داده بودند و سپس سرود خوان شروع به راه پیمایی کردند، برخی از ما نیز به جمع خانوادهها ملحق شدیم و خاوران را دور زدیم و در نهایت نزد نوازندگان آمدیم و ایستادیم و آنها نیز قطعاتی را نواختند و مراسم پایان گرفت. قطعاتی بسیار زیبایی مینواختند و برای جمع خوشایند بود ولی مساله این بود که چرا با جمع هماهنگ نبودند و یا چرا محل استقرار خود را در محل دیگری انتخاب کرده بودند که باعث گسستگی جمعیت شود. البته میگفتند که گویا مشکل از نرسیدن سیم برق بوده است که تلاش شد این کار انجام شود ولی اگر با درایت بیشتری از ابتدا این کار انجام میشد میتوانست نتایج بسیار خوبی داشته باشد.
خوشبختانه امسال پلیس حضور نداشت و این برای ما جای بسیار خوشحالی بود ولی برخورهای شخصی که پیش آمده بود و بی تجربگی و یا برخوردهای از موضع بالای برخی افراد که بسیار هم ادعا دارند، باعث شد که مراسم نه آنطور که شایسته و بایسته است برگزار شود. حال میخواهم کمی با دوستان صحبت کنم.
همراهان
اینبار روی سخنم با عزیزانی است که به خاوران میآیند و یا کسانی که علاقمندند به خاوران بیایند و بنا به دلالیل مختلف نمیتوانند. دیروز جمعیت زیادی در خاوران گرد آمده بودند و این حضور گسترده برای ما قوت قلبی بود که با کمک هم بتوانیم این جا را حفظ کنیم. جمعیت بیشتر از سالهای قبل بود. ولی امسال مراسم به خوبی برگزار نشد. دو دستگی ایجاد شده باعث شد که برنامه آن صفا و آرامش لازم را نداشته باشد. و خانوادهها با دلی چرکین به خانه بازگردند. برخی اعتراض میکردند که چرا میگذارید فلانی بخواند، او تودهای است، آن یکی اکثریتی است، آن یکی راه کارگری است، دیگری اتحادیه است و آن یکی فلان و بهمان است. ولی متأسفانه این را در نظر نمیگیریم که آدمها را نبایستی بر اساس سازمان شان بررسی کنیم، اگر فردی که مطلب میخواند بخواهد در مورد سازمانش تبلیغ کند، من هم معتقدم که حتماً بایستی جلوی او را گرفت ولی وقتی یک مطلب کلی خوانده میشود دیگر فرقی نمیکند چه کسی دارد آن را میخواند.
گزارشی در اینترنت دیدم که بسیار برآشفتم، چون اطلاعاتی بسیار نادرست در آن درج شده بود که حتماً بایستی با این شیوۀ نگارش برخورد شود.
یک گزارش زمانی اثر خود را خواهد گذاشت که با واقعیت نزدیک باشد و همچنین نویسنده نسبت به نوشتۀ خود مسئولیت داشته باشد. تیتر این گزارش این بود " مادران صلح آن جا را گل افشان کردند"، من تا جایی که میدانم مادران صلح تعدادی از زنان هستند که از شهریور امسال فعالیت شان را به صورت یک فروم در رابطه با دفاع از صلح و مخالفت با جنگ در راستای برنامههای حقوق بشر شروع کرده اند و فعالیتهای آنها هیچ ربطی به خانوادههای اعدام شدگان ندارد، البته تعدادی از خانوادهها عضو مادران صلح هستند ولی برگزاری مراسم خاوران اهداف خودش را دنبال میکند و وقتی میگوییم مادران صلح آن جا را گل افشان کردند یعنی موجودیت یک گروه را بر موجودیت آن جمع برتری داده ایم و با این کار موجودیت اصلی آن جمع را زیر سؤال برده ایم.
این گزارش به نام دادخواهان روی اینترنت رفته است که مشخص نیست چه کسی آن را نوشته است و اخباری که در این گزارش آمده است بسیار دور از واقعیت است، اول اینکه اساساً آقای زرافشان در این روز در خاوران حضور نداشتند، دوم اینکه مادران صلح چه ربطی به مادران خانوادههای اعدام شدگان دارند و سوم اینکه ذکر شده بود که مراسم بدون مشکل انجام شده است. هیچ اشکالی ندارد بگوییم که برنامه مان مشکل داشته است و اینبار این مشکل به خودمان مربوط بود به منیتهای خودمان، به روحیۀ گروه گرایی خودمان، به اینکه میخواهیم از خاوران سوء استفادههای گروهی بکنیم، به اینکه خاوران به هیچ گروه و دستهای مربوط نیست.
ما خانوادهها به هیچ وجه نمیگذاریم که خاوران تبدیل به یک عرصه تبلیغاتی گروهی بشود. این عزیزان همه به دست رژیم جمهوری اسلامی کشته شده اند، حال فرقی نمیکند که از چه گروه و دستهای بوده اند. من با اطمینان میگویم که اگر ما بخواهیم نام سازمانی و یا گروهی و یا پرچمی را در این جا بیافرازیم، به هویت اصلی خاوران صدمه میزنیم و آب به آسیاب جمهوری اسلامی خواهیم ریخت.
منصوره بهکیش
26/12/1386