ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 20.12.2007, 11:49
يلدا شب تولد مهر است


ايرانيان باستان می‌پنداشتند كه "بغ مهر" در كوه البرز در يك غار از فروغ زاده شده است، چون از برخورد دو سنگ آذری سخت به همديگر آذرخش می‌جهد، از اين رو پيدايش مهر را هم چنين می‌پنداشتند كه مهر هم مانند آذرخش از دل سنگ برون جسته است پس نبايد پنداشت كه مهر از سنگ زائيده شده ،بلكه زاده فروغ است و به جهان آمدنش چنين است.
ايرانيان باستان شب يلدا را زاد شب مهر می‌پنداشتند‏، يلدا ، واژه سريانی و به معنی تولد است با آنكه از تاريكی شب يلدا سخن زياد گفته شده است، اما هر شب يلدايی تاريك نيست.
تاريكی و روشنايی شب يلدا بستگی به گردش ماه‌های قمری در ماه‌های خورشيدی دارد. شب نشانه تاريكی اهريمنی و روز نشانه روشنی ايزدی است. چون شب يلدا بلند‌ترين شب سال است كه پس از آن روزها بلند می‌شود و روشنی بر تاريكی چيره می‌گردد. از اين رو شب آغاز زمستان را زادشب ايزد فروغ پنداشته‌اند كه پس از چند هزار سال هنوز آريايی‌ها آنرا جشن می‌گيرند. در ايران به نام شب يلدا و در نزد عيسويان اين شب به زاد شب حضرت مسيح (ع) نام گرفته است.
ايرانيان دوران كهن، برای اين كه اين شب‌ها را كه تا اندازه‌ای بی‌آزارسازند ، آتش افروختند تا هم روشنايی در خانه باشد و هم به خاطر نيرويی اورمزدی ديوان و پريان و جادوگران از خانه دور شوند. زيرا عقيده داشتند در خانه‌ای كه آتش در آن هست ديوان و جاودان راه نمی‌توانند يافت.
ايرانيان در اين شب‌ها‏، به ويژه در شب‌های دراز زمستان به دور آتش گرد می‌آمدند و پاسی از شب را در آنجا می‌گذرانند. اين شب‌ها كه به دور آتش می‌گذشت آتشان نام داشت و امروز نيز در روستاهای خراسان به شب نشينی آتشان می‌گويند.
خاموش شدن آتش گناهی بزرگ بود‏، چون معتقد بودند كه پس از خاموش شدن آتش ارواح زيانگر به خانه می‌تازند.رسم بر اين شد كه هر شب تا پگاه كسی نگاهبان آتش باشد تا خاموش نشود.
طولانی‌ترين شبهای سال شب انقلاب شتوی است كه پس از آن آفتاب از برج قوس نيماسپ به برج جدی تحويل می‌شود و روزها اندك اندك بلندتر می‌شود. طولانی‌ترين شب سال نظر ايرانيان نحس بود و در فرهنگ‌ها نيز از نحوست آن سخن رفته است. چرا كه مردم می‌پنداشتند كه در اين سرمای سخت زمستانی كه از ديدار خورشيد محروم بودند و بنا بر عقيده مذهبی مهم اعتقاد داشتند كه اين شب طولانی‌ترين حمله اهريمن را در پی دارد و چون فردای آن شب روشنايی ، روشنايی غالب می‌شد و روز طولانی‌تر می‌شد‏. مردم برای دفع نحوست آن شب و باز آمدن خورشيد در فردای آن شب به تساوی می‌نشستند و گرد هم به دور آتش جمع می‌شدند و در انتظار بر آمدن خورشيد و در واقع زايش دوباره خورشيد بودند كه نحوست شب دراز را با تولد خود از بين می‌برند. ايرانيان ، برای اينكه در شب يلدا كه شب كشتن اهريمن است ،خوش بگذرد بازمانده‌های ميوه‌های پاييزی را جمع كرده و بر خوان می‌نهادند و گاهی تا بامداد شادی و شب زنده‌داری می‌كردند اين ميوه‌های خشك و تر "ميزد" نام داشت و ميهمانی مذهبی بود و فديه‌ای بود كه نثار اورمزد می‌كرد و چون پس از زمستان فرا می‌رسيد و ديگر ميوه‌ای پروده نمی‌شد اين خوان ميوه و خوراكی‌ها شگون داشت و زمستان را كه پيش بود پر بركت می‌كرد. امروز نيز همين رسم به جای مانده است و در اين شب معمولا انار و سيب و به و خربزه و هندوانه و دانه‌های انگور آويخته كه به ويژه در آذربايجان برای همين شب ذخيره شده‌اند و ميوه‌های خشك زينت مجلس شب چله در خانه‌ها است تا بيدار ماندن را در اين شب مطبوع و دلنشين كنند.
ايرانيان به اين ترتيب به پيشباز شب چله می‌رفتند كه از روز يكم دی ماه آغاز می‌شد و تا دهم بهمن ادامه داشت و اين چهل روزی است كه شدت سرما در آن زياد است پس چله كوچك آغاز می‌شود و بدين مناسبت كوچك خوانده می‌شد كه شدت سرما در آن كمتر بود و اين چله هم تا ٢٠ اسفند ماه ادامه می‌يافت و از آن پس آغاز بهار بود و شكفتن شكوفه‌ها و برطرف شدن سرما.
ايرانيان را رسم چنان بود كه هرگاه نام روز و ماه برابر می‌شد آن روز را جشن می‌گرفتند.
ماه دی متعلق به اورمزد بود و دی كه از تحول واژه پهلوی "ددو " DAVV پديد آمده است از ريشه "دا" DA ، به معنی آفريدن و دادن است و "ددو " يا "دی" به معنی آفريدگار است. روز اول هر ماه نيز "هرمزد" نام دارد و بدين ترتيب در اول دی ماه نام روز با نام ماه برابر می‌شود و بدين ترتيب در اين روز جشن بزرگی برپا می‌شد.
شب چله يادگاری دور از دوران اوستايی است ايرانيان قديمی سال دوازده ماهه را تمثيلی از جهان دوازده هزار ساله می‌پنداشتند كه دارای دوره‌ای ٣٦٥ روزه است و به چهار فصل به سه ماهه آن را تقسيم می‌كردند.
آغاز سال عبارت بود از دوباره زاده شدن يا دوباره پيدايی خورشيد و آن اول دی ماه بود كه خورشيد از چنگال شبهای اهريمنی نجات می‌يافت و كم كم فرمانروايی خود را در جهان می‌گسترد. خورشيد مظهری از ايزد بزرگ "ميترا" نجات دهنده مسيح جهان بود كه می‌بايستی در شب يلدا نيروهای اهريمنی را شكست دهد و همين ميترا خورشيد است و ايرانيان روز اول دی ماه را روز تسلط خورشيد بر جهان ميدانستند و روز تولد ميترا را كه در روز بيست و يكم دسامبر بود جشن می‌گرفتند و زمانی كه ميترا ، ميترا پرستی به صورت دينی بزرگ در آمد و به روم رفت و از آنجا به جای جای جهان راه يافت. اين آئين در دينهای ديگر هم ريشه دوانيد.
ايرانيان باستان می‌پنداشتند كه ايزد مهر ناجی بشر و سوشيانت است و در آخر زمان بر روی زمان خواهد آمد و رستاخير خواهد كرد و به نياكان خود شربت بی مرگی خواهد داد و اهريمن و يارانش را با آتشی كه به جهان خواهد افتاد نابود خواهد كرد. پس از آنكه دين مسيحی در روم و مسيح رواج يافت و اندك اندك جای آيين مهر را گرفت بيشتر آيين مهری كه از ايران مزدايی گرفته شده بود در دين مسيح به يادگار ماند و ميلاد مهر به ميلاد مسيح تغيير شكل داد و در مشرق زمين رواج يافت.

مراسم شب يلدا
آنچه از مراسم شب چله و شب يلدا در ميان همه مردم مانده است شب نشينی شب چله است در اين شب ميوه‌های تابستانی كه نگاهداری شده سفره شب چله را می‌آرايند و مردم در كنار اين سفره به شادی می‌نشينند. اما در شهرستان‌ها شب چله با مراسم بيشتری همراه است. در روستاهای خراسان معمولا خانواده پسری كه با دختری نامزد شده است برای دختر هديه می‌فرستد و رسم هديه فرستادن برای دختر در آذربايجان نيز مرسوم است. در آذربايجان به همراه هديه‌ای كه برای دختر می‌فرستند آذوقه يكسال دختر را نيز به خانه اش می‌فرستند و اين هدايا را در طبق‌های بزرگ كه با تور و نقل و هندوانه شب چله را كه به بهترين شكل ممكن تزئين كرده‌اند بر دوش جوانان فاميل می‌گذارند و جوانان فاميل تا زمانی كه شاباشی از سوی مادر دختر دريافت نكند اين هدايا را تحويل مادر عروس نمی‌دهد، اما پس از اينكه در آذربايجان به خانه شوی خود آمد ، اين مراسم توسط خانواده دختر انجام می‌شود و خانواده دختر برای او هديه می‌فرستد. در شهر خوی در اين شب خوردن پشمك كه شباهت زيادی به برف دارد رواج دارد. اما رسمی جالب در كرمان رواج دارد، در اين شب مردم تا صبح بيدار می‌مانند و می‌پندارند كه در آن شب باران به شكل هيزم شكنی كه پشته هيزم را بر دوش دارد به خانه نياكان مستمند می‌رود و به آنها هيزم می‌دهد و اين هيزم‌ها تبديل به شمش‌های طلا می‌شود ،اين رسم ياد‏آور بابا نوئل در مراسم كريسمس است و نشان می‌دهد كه يلدای ايران و كريسمس مسيحی از يك مايه سرچشمه گرفته است، از آنچه كه گذشت بر می‌آيد كه برپايی شب يلدا از آئين‌های ايران باستان ريشه گرفته‌اند و درگذر زمان به جای جای جهان ريشه دوانيده‌اند پس بر ماست كه به هر چه با شكوه‌تر برگزار كردن اين شب ياد و خاطره اقوام كهن خويش را زنده و جاويدان نگه داريم.

-------------------
منابع:
- جهان فروری(خشی از فرهنگ ايران كهن) نوشته دكتر بهرام فروشی ، انتشارات دانشگاه تهران
- بغ مهر، بررسی و تاليف احمد حمامی ، انتشارات داور پناه
- لغت نامه دهخدا.