ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 18.12.2007, 22:25
راحله فرصت یافت، ۶ نفر دیگر اعدام شدند

ایران امروز - بنا به گزارشهای رسیده از ایران، راحله زمانی با کمک وکلایش، زهره ارزنی و خدیجه مقدم، موفق شد که مهلت دیگری برای اخذ بخشش از خانواده ی همسر مقتولش دریافت کند و امروز اعدام نشد. اما یک زن ۲۷ ساله و ۵ مرد که قرار بود به همراه او اعدام شوند، به دار آویخته شدند.

آسیه امینی که سحرگاه روز چهارشنبه در تلاش برای نجات جان برخی از این محکومین به اوین رفته بود، در وبلاگ خویش در اینباره چنین مینویسد. "راحله اعدام نشد. فرصت داده اند برای رضایت گرفتن. از ساعت ۳ با ایمان رفتیم جلوی اوین و حدود ۶.۲۰ بود که برگشتیم. سه ساعتی آغشته به التماس و گریه و خواهش و نفرین و لعنت و ناسزا و دعا!!!!

ما پر از تناقضیم ؛ حتا در واپسین لحظه ها و حتا در حساس ترین دقیقه های زندگی.

سحرگاه امروز ظاهرا هشت نفر راباید در اوین به دار بیاویزند. نازنین و راحله دو نفر از آنها بودند. خانواده ناظمیان به هیچ وجه رضایت ندادند. هربار وقت حرف زدن رو برگرداندند و رفتند. هوای اوین سرد است خیلی سرد. و آدمها آنجا سردتر می شوند گویا!

اما برای راحله شد که فرصت بگیریم.وکیلش زهره ارزنی و خدیجه مقدم خیلی زحمت کشیدند. و تازه ول کار است.

هوا سپید شد و مجبور شدم برگردم به خانه. و چه خوب که صدای شیونها را نشنیدم...."

راحله زمانی قرار بود روز چهارشنبه اعدام شود

ایران امروز – بر اساس گزارش‌های رسیده از ایران، دو زن به نام‌های راحله زمانی و زهرا ن. قرار است که ‏روز چهارشنبه در زندان اوین اعدام شوند. ‏به گزارش سایت مظنونان، راحله زمانی متهم است‎ ‎‏۲‏‎ ‎سال پيش شوهرش را با ميله آهنی به قتل رسانده است.‏‎

اين زن به جرم قتل شوهرش در شعبه ۷۴ دادگاه كيفری استان تهران به اعدام‏‎ ‎محكوم شد.‏‎ ‎‏ وی در جلسه ‏محاكمه‎‎اش در خصوص علت قتل گفت: همسرم مدتی بود كه‎ ‎با زنان ديگر رابطه داشت من اين موضوع را فهميده ‏بودم اما همسرم علی گردن‎ ‎نمی‌گرفت تا اينكه روز حادثه از خانه خواهرم به خانه خودم برگشتم و ديدم‎ ‎همسرم از ‏سر كار برگشته او هيچ وقت وسط روز به خانه نمی امد وقتی وارد‎ ‎خانه شدم ديدم زنی رو به رويم ايستاده او ‏يكدفعه به داخل حمام رفت‎ .‎

راحله ادامه داد: فرياد زدم از شوهرم به خاطر كاری كه كرده بود توضيح‎ ‎خواستم ما او با كتك مفصلی كه به من ‏زد مرا از خانه بيرون كرد و بعد شب‎ ‎دوباره برگشتم چون بچه‌هايم در خانه بودند دوباره با شوهرم دعوا كرديم‎ ‎‎. ‎شوهرم در چشمان من نگاه كرد و با عصبانيت گفت تو دو بچه به دنيا آوردی و‎ ‎ديگر به درد من نمی‌خوری ‏ديگر از با تو بودن لذت نمی‌برم‎ .‎

اين حرفش به شدت مرا عصبانی كرد كه كنترل خودم را از دست دادم و با ميله آهنی به سرش كوبيدم. حرفهای ‎او مرا مثل مار زخمی كرده بود‎ .‎

اين زن بعد از قتل همسرش جسد او را مثله و مخفی كرده بود. راحله با‎ ‎درخواست خانواده شوهرش به قصاص ‏محكوم شد. اين در حاليست كه ۲ دختر ۵ و ۳‏‎ ‎ساله او مدتهاست كه مادرشان را نديده‌اند و نزد عمويشان زندگی ‏می‌كنند. ‏‎ ‎خانواده شوهر راحله كه از اقوام او هستند حاظر به دادن رضايت نشده و با‎ ‎پرداخت سهم ديه دو فرزند ‏راحله، او را پای چوبه دار بردند. اين زن صبح روز‎ ‎چهارشنبه در صورت عدم رضايت اوليای دم اعدام خواهد شد‏‏. اين در حاليست كه‎ ‎فعالان حقوق بشر تلاش گسترده‌ای را برای نجات اين زن اغاز كنند‎.‎

موج اعدام‌های جديد كه بعد از ۵ سال دوباره آغاز شده وحشت فراوانی را ميان‏‎ ‎زندانيان زن به راه انداخته و برای ‏مهار استرس پزشكان زندان زنان از‎ ‎داروهای بسيار قوی آرام بخش برای اين زنان تجويز می‌كنند‎ .‎



نامه راحله زمانی برای بخشش به خانواده شوهرش‎ ‎

راحله زمانی، زنی كه قرار است چهارشنبه در زندان اوين به دار آويخته شود،‎ ‎ديروز با ارسال نامه ای به خانواده ‏شوهرش از انها خواست به خاطر بچه هايش‎ ‎او را ببخشند‎ .‎

وی همچنين خواستار توقف اجرای حكم از سوی قوه قضاييه شد كه بتواند فرصت‏‎ ‎كافی برای اخذ رضايت داشته ‏با شد.

در اين نامه آمده است: من از اين كه‎ ‎ناخواسته اين كار را كرده‌ام پشيمانم. هنوز باورم نمی‌شود كه چه ‏كرده‌ام‎. ‎فكر می‌كنم خواب ديده‌ام. آنقدر اذيت شده بودم و آنقدر رنج كشيده بودم كه‎ ‎يك لحظه كنترلم را از دست دادم ‏و نفهميدم چه شد. من هم خيلی ناراحتم. باور‎ ‎كنيد من هم دلم برای شوهرم می‌سوزد. اما اين كار ناخواسته بود. من‎ ‎مي‌خواستم زندگی ‌ام را حفظ كنم. اما يك دفعه اتفاق افتاد. كاری كنيد حالا‎ ‎كه بچه‌هايم بی‌پدر شده‌اند ديگر بی‌مادری ‏نكشند. سه سال است كه بچه‌هايم‎ ‎(دختر ۵ ساله و پسر ۳ ساله‌ام) را نديده‌ام. اما می‌دانم كه الان يك چيز‎ ‎را گم ‏كرده‌اند: مادر می‌خواهند. اينها بچه‌های خانواده شوهرم هم هستند از‎ ‎آنها خواهش می‌كنم فقط به آرامش خودشان و ‏انتقام از من فكر نكنند به روح و‎ ‎روان بچه‌های من كه بچه‌های خودشان هم هستند، فكر كنند. اين بچه‌ها بدون‎ ‎پدر ‏و مادر چطور بايد بزرگ شوند. وقتی بزرگ شوند نمی‌گويند چرا مادر ما را‎ ‎نبخشيديد. نمی‌گويند چرا نگذاشتيد ما ‏بزرگ شويم و تصميم بگيريم. من سه سال‎ ‎است كه بچه‌هايم را نديده‌ام. چهار بار درخواست كرده‌ام اما آنها را‎ ‎نياورده‌اند. قبلاً برای ملاقات آنها خيلی اصرار نداشتم چون می‌ترسيدم اگر‎ ‎آنها را ببينم قلبم بلرزد. می‌ترسيدم نه ‏خودم ديگر دوری آنها را طاقت‎ ‎بياورم و نه آنها دوری من را. اما حالا می‌خواهم آنها را ببينم. دلم ديگر‎ ‎به تنگ ‏آمده، ديگر تحمل دوری بچه‌هايم را ندارم‎.‎

آن قتل فقط يك اتفاق بود. من نمی‌دانم يك لحظه چه بلايی سرم آمد كه اين‎ ‎كار را كردم. بچه‌های من تازه اول ‏زندگی‌شان است چطوری بی‌پدر و مادری ‎بكشند. آنها به هر حال بزرگ مي‌شوند اما محبت مادر و بوی تن مادر ‏يك چيز‎ ‎ديگر است. كاش پدرشان بالای سرشان بود. كاش من مي‌مردم و اين اتفاق‎ ‎نمي‌افتاد. من به خاطر خودم ‏نمی‌گويم، فقط به خاطر بچه‌هايم می‌گويم. اگر‎ ‎پسرشان را دوست دارند فكر بچه‌های او را هم بكنند. نخواهيد كه ‏درد بچه‌ها‎ ‎دو برابر شود. اگر من ظالم و گناهكار هستم، بچه‌ها كه گناهی ندارند. به‎ ‎خاطر آنها مرا ببخشيد و از ‏خون من بگذريد‎.‎

من خانواده شوهرم را مثل پدر و مادر خودم مي‌دانم. الان هم خيلی برای آنها‎ ‎ناراحتم و برای اتفاقی كه برای ‏پسرشان افتاده خيلی پشيمانم. آنها به خاطر‎ ‎يك لحظه‌يی كه نفهميدم چه شد، فكر می‌كنند با پسرشان يا خودشان كينه ‏و‎ ‎دشمنی دارم ولی اينجوری نيست و من واقعاً نفهميدم كه چه كردم و الان‏‎ ‎پشيمانم. من هر شب خواب خانواده ‏شوهرم را می‌بينم و الان كه از خانواده او‎ ‎دور شده‌ام انگار از خانواده خودم دور شدم. فكر كنند من هم بچه ‏خودشان‎ ‎هستم. من هم اميدم اين است كه آنها از خون من بگذرند. اصلاً نمی‌توانم‎ ‎تصور كنم آنها طناب دار را دور ‏گردن من بيندازند‎.‎

در مورد زهرا، زن دیگری که قرار است روز چهارشنبه اعدام شود، هنوز اطلاعات چندانی در دست نیست و ‏روشن نیست که به جرمی قرار است اعدام شود.‏