iran-emrooz.net | Sat, 03.11.2007, 22:33
مخالفت با جنگ و تحریم
مردم عزيز ايران!
ما عدهای از خانوادهها، مادران، همسران و فرزندان جانباختگان سياسی دوران ستم شاهی و دههی ۶۰ به پيروی از آرمان عزيزانمان که رفاه، بهروزی، صلح ، آزادی و برابری برای مردم ايران و تمام بشريت بوده است؛ با توجه به شرايط بحرانی امروز ايران بر خود لازم ديديم بدين وسيله نسبت به خطرات فاجعه باری که زندگی و منافع مردم عزيزمان را تهديد میکند، هشدار دهيم. از اين رو توجه مردم آگاه و فداکار و نيروهای فعال سياسی – اجتماعی ميهنمان را به نکات زير جلب میکنيم:
۱. جنگ طلبان جهان به سردمداری نومحافظه کاران آمريکايی، برای تثبيت منافع اقتصادی و سياسی خود در منطقه، به ويژه ايران، با تاکيد بر سياستهای يکجانبه گرايی در حال رقم زدن فاجعهای مهلک میباشند.
تحريم و جنگ اسلحهی اين سياست خانمان برانداز است. همانطور که در عراق شاهد بوديم، نتايج مرگبار اين سياستها تنها گريبان مردم غيرنظامی را گرفته و باعث انهدام زيرساختهای حياتی کشور گرديده است.
بيش از يک دهه تحريم رژيم صدام به فقر گستردهی مردم و محروميت کودکان عراقی از تغذيهی سالم و داروهای حياتی و در نتيجه فاجعهی انسانی منجر شد. جنگ چهارسالهی اخير عراق نيز نتيجهای جز کشتار وسيع و هرروزهی انسانها، برجای گذاردن هزاران معلول، ميليونها آواره و نابودی زيرساختهای اقتصادی و اجتماعی کشور در بر نداشته است. فاجعهای که تا دهها سال بعد جبران ناپذير است. تمامی اين آسيبها تنها شامل مردم بیپناه عراق و سرمايههای ملی آن گشته و سردمداران مستبد آن کشور در مقايسه با مردم، خسارات چندانی متحمل نشدهاند. اکنون که تئوريسينهای سياست نظامیگری در صدد تکرار سناريوی عراق در مورد کشور عزيزمان هستند، بروز چنين فاجعهای با هيچ بها و بهانهای قابل توجيه نيست. لذا مقابله با جنگ طلبی به هر شکل در داخل و خارج از کشور وظيفهی خطير همهی آزادی خواهان، عدالت طلبان است.
۲. از طرفی موضع گيری غلط و نابخردانه و طرح شعارهای تحريک آميز عدهای از مسؤولين ، زمينهی تقويت موضع نيروهای جنگ طلب و جهت گيری افکار عمومی جهان عليه مردم صلح دوست کشورمان را فراهم آورده است. دولتی که در مقابل تهاجم نيروهای خارجی، طلب اتحاد و متابعت از خود مینمايد، بايد بداند ملتی در مقابل تهديدهای خارجی مقاومت خواهد نمود که به حقوق اساسی و خواستهای واقعی اش توجه شود. اين حقوق اساسی که خواست دو انقلاب مشروطه و بهمن ۵۷ بود، عبارتند از: تامين رفاه و معيشت، امنيت اجتماعی و آزادیهای تبيين شده در اعلاميه و ميثاقهای جهانی حقوق بشر چون آزادی عقيده، آزادی بيان، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات و مشارکت واقعی مردم در تعيين سرنوشت و سياستهای کشور.
آيا با سرکوب نهادهای مستقل مردمی، کارگران، دانشجويان، معلمان، فعالان زنان و ساير فعالان اجتماعی و به زندان افکندن آنها، اين خواستهای بحق مردم اجابت شده است؟ ما معتقديم بهترين شيوهی دستيابی به اين حقوق، تشکيل احزاب و نهادهای مستقل مردمی است که پژواک پيام عدالت طلبانه و صلح خواهانهی مردم باشد.
ما جمعی از خانوادههای قربانيان سياسی که رنجها و آلام زيادی در اين سالها متحمل شدهايم، با اعمال هرگونه سياست جنگ طلبانه و تحريم اقتصادی که قربانيان آن تنها مردم ايران خواهند بود مخالفيم .
ما به کسانی که چشم اميد به جنگ طلبان دوختهاند و در آرزوی بازگشت تحت لوای سرنيزههای آمريکايی، هستند، يادآور میشويم که حافظهی تاريخی مردم ايران زمينهی شکل گيری کودتای ۲۸ مرداد و دخالت بيگانگان در آن را فراموش نکرده و توجيه گران چنين مداخلاتی را نخواهد بخشيد.
هم ميهنان! در هر محل، شهر و روستا که هستيد، با تشکيل نهادهای خودجوشِ مستقل در برابر جنگ و جنگ طلبان ايستادگی کنيد.
جمعی از خانوادههای جان باختگان سياسی
آبان ماه ۱۳۸۶
نظر کاربران:
دوست گرامی!
در کجا آژانس انرژی اتمی فعالیتهای اتمی رژیم را تایید کرده؟ مگر سخنرانی آقای البرادعی را در سازمان ملل ندیدید که گفت "متاسفانه ایران هنوز به غنی سازی ادامه میدهد" و توصیه کرد که ایران دست از غنی سازی بردارد؟ مگر نه آن است که رگه های اورانیوم غنی شده با درجهء بالا که فقط کاربرد نظامی دارد توسط بازرسان همین آژانس اتمی کشف شد؟
مگر نه آن است که رژیم سالها با شبکهء قاچاق عبدل قدیر خان به دور از چشم آژانس در ارتباط بود و مگر نه آن است که تاسبسات لویزان را بلافاصله از بین بردند تا مورد بازرسی آژانس قرار نگیرد؟ همهء ما مخالف جنگ هستیم ولی نباید فراموش کنیم که جنگ افروز واقعی رژیم جمهوری اسلامی است.
در بیانیهء بالا دوستان امضا کننده چشمان خود را به روی جنایات رژیم بسته و غیر مستقیم از آخوندها حمایت میکنند. مبارزه با جنگ از مبارزه با رژیم جدا نیست و دوستانی که عزیزان خود را در مبارزه بر علیه رژیم از دست داده اند باید بیشتر به این نکته توجه داشته باشند.
*
من نمیدانم توسعه طلبیهای اتمی رژیم چه ربطی به کودتای ۲۸ مرداد دارد. این همان چیزیست که احمدی نژاد میگوید یعنی مقایسهء خودش با دکتر مصدق. من با آن خانم ویا آقا موافقم که میگوید عنوان "جمعی از خانوادههای جان باختگان سیاسی" بسیار مبهم و نا معلوم است و به درستی مشخص نمیکند چه کسی پشت این نامه است. به نظر من نویسندگان این نامه نظر مساعدی نسبت به رژیم دارند.
*
از کی تا بحال هر کس که مخالف جنگ بود لابی ولایت فقیه شده؟ شاید موافقان جنگ بر علیه ایران هم لابی بارگاه بوش هستند؟ اگر معیار قضاوت در باره پرونده هستهای ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی و دبیر آن آقای البرادعی است که ایشان بارها اعلام کرده و در گزارشاتش هم قید شده که مدرکی دال بر انحراف در برنامه هسته ای ایران یافت نشده است. در ثانی کشوری که عضو پیمانها و ارگانهای بین المللی است و در اینجا عضویت ایران در اژانس این حق را به ایران می دهد که به غنی سازی اورانیوم بپردازد. برازنده نیست که حرکتهای ضد جنگی که از سوی این دوستان صورت گرفته است را بی مورد و ناجوانمردانه تخطعه کنیم.
*
به عنوان یک عضو ازخانوادهی جان باختگان سیاسی با بیانیه ی بالا موافقم. جنگ باعث نابودی ایران ومردم آن می شود . مردم ایران در شرایط صلح آمیز به دمکراسی وآزادی .عدالت خواهند رسید نه درشرایط جنگ و ناامنی.
*
دوستان عزیزی که این نامه را نوشتهاند بسیار یکطرفه و غیرواقعبینانه به مسائل نگاه میکنند. عنوان "جمعی از خانوادههای جان باختگان سیاسی" بسیار مبهم و نا معلوم است و به درستی مشخص نمیکند چه کسی پشت این نامه است.
این دوستان عزیز اشارهای به برنامههای رژیم برای تولید بمب اتم نمیکنند. این همان چیزی است که عامل اصلی جنگ احتمالیست و این همان مسئلهایست که جامعهء جهانی (و نه فقط آمریکا) به خاطر آن بر علیه رژیم حاکم موضع گرفتهاند.
شاید بجا بود تا این دوستان عزیز نامهء خود را بجای "جمعی از خانواده های جان باختگان سیاسی" با عنوان جمعی از لابی گران ولایت فقیه به پایان میبردند.