iran-emrooz.net | Wed, 26.09.2007, 17:41
متن کامل سخنان رئیس دانشگاه کلمبیا
مقدمه
در روزهای اخیر سخنان رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل و نیز دانشگاه کلمبیا واکنشهای بسیاری را در بر داشته است. در نفی و اثبات این سخنان مطالب چندی منتشر شده است. اما به نظر میرسد که سخنان لی سی بولینگرLee C. Bollinger) (رئیس دانشگاه کلمبیا نیز به همان میزان واکنشهایی را برانگیخته باشد. هر چند نقل قولهایی بسیاری از این سخنان صورت گرفته، اما شاید ضرورت داشته باشد تا در چنین مواقعی تمامی سخنان گفته شده منتشر شوند تا از این طریق خواننده خود نیز برداشت مستقیمی از آنها داشته باشد. ترجمه سخنان دکتر بولینگر نیز بر اساس همین ضرورت بوده است.
دکتر مهدی طلعتی
سوئیسٰ، چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶ - 26 September 2007
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
سخنان دکتر لی سی بولینگر ، رئیس دانشگاه کلمبیا
بیست و چهارم سپتامبر 2007
علاقمندم تا با تشکر از جان کوتسورز (John Coatsworth) و پروفسور ریچارد بولیت (Richard Bulliet)، بدلیل فعالیت آنها در برپایی این مراسم و نیز تعهد آنها به نقش مدرسه روابط عمومی و بین الملل و جایگاه آن در تربیت رهبران آینده در مسائل جهانی آغاز کنم. امروز اگر چیزی به اثبات برسد تنها اثبات این نکته خواهد بود که حجم عظیمی از کار در برابر تمامی ما وجود خواهد داشت. این تنها یکی از نشستهایی است که در سال جاری تحصیلی در مورد ایران خواهیم داشت و تمامی اینها به ما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از این ملت بحرانی و پیچیده، در جغرافیای سیاسی امروز داشته باشیم.
قبل از گفتگوی مستقیم با رئیس جمهوری فعلی ایران ، من چند نکته مهم ضروری برای تاکید خواهم داشت.
اول، از سال 2003 (برنامه) فروم رهبران جهانی موجب پیشرفت سنت دیرینهای در دانشگاه کلمبیا شده که هدفش خدمت به عنوان نشستی عمده برای مباحث بزرگ و مفصل خصوصا در مسائل جهانی است. اما هرگز نباید تصور کرد که تنها گوش فرا دادن به ایدههایی که به هرگونهای موجب دلسوزی ما است به صورت غیر مستقیم به معنای تائید ما از آنها ،یا ضعف تصمیم گیری ما در مقاومت در برابر این اندیشهها و یا سادگی ما در مورد خطرات واقعی و ذاتی چنین ایدههایی است. این یک پیش فرض اساسی در مورد آزادی بیان است که ما با گشودن میدانی عمومی برای صدای آنها، بی عزتی را با عزت و شرافت ارج نمینهیم. در غیر اینصورت برگزاری مباحثی غنی ممکن نخواهد بود.
دوم، میخواهم به تمام کسانی که باور دارند این تجمع هرگز نمیبایست رخ دهد چرا که برگزاری چنین مراسمی در شان دانشگاه نیست، بگویم که روشن بینی شما را درک کرده و به علت مستدل بودنشان، بدان احترام میگذارم. نقطه توجه و منظور آزادی بیان میباید همواره به عنوان موضوعی برای مباحث آینده باشد. یکی از مشهورترین عبارات در مورد آزادی بیان این است که این هم یک تجربه است همانگونه که تمام زندگی تجربهای بیش نیست. به هر حال میخواهم موکدا بگویم که این درست ترین کار برای انجام است و براستی انجام آن نیز براساس درخواست تمامی معیارهای موجود برای آزادی بیان، دانشگاه آمریکا و نیز دانشگاه کلمبیا است .
سوم، به تمام کسانی که رنج و صدمه را به عنوان نتیجه برنامه امروز تجربه کردهاند، از طرف تمامی همکارانم میگویم که متاسفیم و آرزومندیم هر کاری که برای تخفیف آن میتوانیم انجام دهیم.
چهارم، روشن کردن این مطلب است که این مراسم ابدا ارتباطی با حقوق سخنران نداشته و تنها این حق ما برای شنیدن و سخن گفتن است. ما این را برای خودمان انجام میدهیم.
ما این کار را با توجه به سنت بزرگ صراحت و آزادی که این ملت دههها است آنرا تعریف کرده، انجام میدهیم. ما نیازمند دانستن جهانی هستیم که در آن زندگی میکنیم و نه نادیده گرفتن شکوه آن و یا شانه خالی کردن از تهدیدات و خطرات آن. این منطبق بر این نظریه است که باید دشمنانت را بشناسی، جسارت روحی و فکری برای مقابله با اهریمن را داشته باشی و خود را آماده کنی که با سرشتی درست عمل کنی. در این لحظه استدلالها برای آزادی بیان به نظر نمیرسد که با قدرت استدلالهای مخالف همپایی داشته باشد اما چیزی را که باید به خاطر داشته باشیم این است که دقیقا این آزادی بیان است که از ما درخواست میکند تا علیه انگیزههای طبیعی اما اغلب ویران کننده که ما را به عقب نشینی در مواجهه با ایدههایی سوق میدهد که از آنها وحشت داشته یا مورد علاقه ما نیستند، فوق العاده خویشتن دار باشیم. این اساس ایده آمریکایی برای آزادی بیان است.
نهایتا ما در دانشگاهها یک تفکر عمیق و تقریبا مصمم و بی تزویر در تعهد به پیگیری حقیقت را داریم. ما به اهرمهای قدرت دسترسی نداریم. جنگ و صلح به دست ما نیست. ما تنها اذهان را شکل میدهیم و برای این میباید آزادی کامل برای پرسش و کاووش را داشته باشیم.
اجازه دهید تا اکنون روی سخنم با آقای احمدی نژاد باشد:
سرکوب خشونت بار اساتید، روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر
در طی دو هفته گذشته، دولت شما دکتر هاله اسفندیاری و پرناز عظیما و نیز تنها دو روز قبل کیان تاجبخش فارغ التحصیل دکتری از دانشگاه کلمبیا در برنامه ریزی شهری را آزاد کرده است. در حالیکه اطلاع از آزادی آنها بر مبنای وثیقه موجب تسلی جامعه دانشگاهی شده اما دکتر تاجبخش هنوز درتهران و تحت نظر بوده و هنوز نمیداند که آیا به جرم دیگری متهم خواهد شد و یا اجازه دارد که از کشور خارج شود. این را برای ثبت در تاریخ میگویم که من امروز از رئیس جمهور درخواست میکنم که تضمین کند، کیان تاجبخش بتواند به دلخواه خود به خارج از ایران سفر کند. همچنین اجازه دهید تا این نکته را نیز گزارش کنم که ما پیشنهادی را به دکتر تاجبخش تقدیم میکنیم تا به عنوان استاد میهمان در برنامه ریزی شهری به دانشکده ما بپیوندند و امیدواریم که در ترم آینده قادر خواهند بود به ما ملحق شوند.
دستگیری و زندانی کردن این آمریکاییهای ایرانی تبار بدون هیچ دلیلی نه تنها وجاهتی نداشته بلکه کاملا مغایر با ارزشهایی است که امروز به سخنران اجازه حضور در این جمع را میدهد.
اما حداقل آنها زنده هستند.
به گزارش عفو بینالملل در سال جاری تاکنون 210 نفر در ایران اعدام شدهاند که تنها 21 مورد از آنها در صبح پنجم سپتامبر بوده است. در کل بصورت سالیانه این لیست دو کودک را شامل میشود. دلیل دیگر، گزارش دیده بان حقوق بشر است که ذکر میکند ایران در صدر اعدام خردسالان در جهان قرار دارد.
بیشتر از این هم وجود دارد.
ایران در طی جولای و آگوست گذشته در حدود سی نفر را در ادامه سرکوبهای گسترده گزارش شده به جرم تلاش برای ایجاد یک جامعه دمکراتیک تر و بازتر به طناب دار آویخته است. بسیاری از این اعدامها در ملا عام انجام گرفته که نقض پیمان بین المللی حقوق سیاسی و مدنی است که ایران هم یکی از طرفهای امضا کننده آن است.
چنین اعدامهایی همزمان با سرکوب وسیع فعالان دانشجویی و دانشگاهی به اتهام تحریک برای یک انقلاب به اصطلاح مخملی بوده است.این شامل زندانی کردن و بازنشستگی اجباری اساتید نیز بوده است. همچنانکه دکتر اسفندیاری در یک مصاحبه سراسری پس از رهایی اظهار کرده، وی در یک سلول انفرادی به مدت 105 روز زندانی بود چرا که دولت ایران اعتقاد داشته ایالات متحده در حال برنامه ریزی برای یک انقلاب مخملی در ایران میباشد.
سال گذشته در همین مکان ما چیزهایی در مورد انقلاب مخملی از واسلاوهاول آموختیم. احتمالا چنین چیزی را از سخنران امشب نشست رهبران، رئیس جمهور شیلی، میخائیل باچلت جریا (Michelle Bachelet Jeria) نیز خواهیم شنید. داستانهای فوق العاده این دو به ما یادآوری میکنند که هنوز زندانهای کافی برای جلوگیری از کل جامعهای که خواهان رسیدن به آزادی هستند وجود ندارد.
ما در این دانشگاه کمترین خجالتی در اعتراض و به چالش کشیدن کوتاهیهای دولت خودمان برای زندگی بر اساس این ارزشها را نداشته ایم و قطعا شرمی در انتقاد از کوتاهیهای شما نیز نخواهیم داشت.
پس اجازه دهید تا در همین ابتدا روشن کنیم که آقای رئیس جمهور، شما نمایش تمامی نشانههای یک دیکتاتور کوچک و ستمکار هستید.
پس من از شما میپرسم:
چرا زنان، اعضای فرقه بهائیت، همجنسگرایان و بسیاری از دانشگاهیان در کشور شما هدف آزار و اذیت قرار گرفته اند؟
چرا در نامه هفته گذشته به دبیرکل سازمان ملل، اکبر گنجی یکی از مخالفان سیاسی برجسته دولت ایران و بیش از 300 تن از روشنفکران، نویسندگان و دریافت کنندگان نوبل نگرانی عمیق خود را اعلام کردهاند که مناقشه شما با غرب توجه جهان به شرایط غیر قابل تحملی که رژیم شما در داخل ایران خلق کرده را منحرف کرده است. خصوصا، استفاده از قانون مطبوعات برای ممنوع کردن نویسندگان در انتقاد از سیستم حاکم.
چرا شما از ابراز عقیده شهروندان ایرانی در باب تغییر هراس دارید؟
در کشور ما، مطبوعات ما با شما مصاحبه میکنند و از شما در خواست میشود تا در اینجا سخن بگوئید. و اندکی قبل همکار من در مدرسه حقوق، مایکل دورف در مصاحبه با رادیو اروپای آزاد در سخن با مخاطبان ایرانی از اصول مسلم آزادی بیان در این کشور سخن میگوید، من پیشنهاد میکنم که از این هم فراتر برویم. اجازه دهید تا به همان میزان آزادی که آمروز ما به شما دادهایم، من در راس هیئتی از دانشجویان و اعضای دانشگاه کلمبیا در دانشگاه شما در مورد آزادی بیان سخن بگوئیم. آیا این کار را خواهید کرد؟
انکار و نفی هولوکوست
در دسامبر سال 2005 در یک پخش تلویزیون دولتی، شما هولوکوست را به عنوان یک افسانه ساختگی توصیف کردید. یک سال بعد کنفرانسی را از نافیان هولوکاست برگزار کردید.
برای بیسوادان و جاهلان این یک تبلیغات خطرناک است و زمانیکه شما به مکانی مانند اینجا بیائید، بصورت ساده از شما فردی مسخره خواهد ساخت. شما یا بصورت بی پروا و گستاخ تحریک کننده هستید و یا بصورت محیرانهای بیسواد.
باید بدانید که کلمبیا یک مرکز جهانی برای مطالعات در مورد یهودیان بوده و اکنون نیز در مشارکت با انستیتو YIVO در مورد مطالعات هولوکوست. از دهه 1930 ما مکانی روشنفکرانه برای خیل بیشماری از آوارگان و بازماندگان هولوکوست، فرزندان و نوادگان آنها ایجاد کرده ایم. واقعیت این است که هولوکوست مستندترین واقعه در تاریخ بشری است. به همین دلیل و نیز بسیاری دلایل دیگر اظهارات نامعقولانه شما برای مناظره در مورد هولوکوست، هم به چالش طلبیدن حقیقتی تاریخی است و هم تداوم ترس تمامی ما از ظرفیت بشریت برای اعمال شریرانه را به همراه دارد.
آیا این خشم و هتک حرمت را متوقف خواهید کرد؟
نابودی اسرائیل
دوازده روز قبل، شما گفتید که دولت اسرائیل نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. این انعکاسی از شماری اظهارات آتش افروزانه شما است که در طی دو سال قبل بیان کرده اید، شامل اکتبر 2005 ، که گفتید دولت اسرائیل میباید از صفحه جغرافیا حذف شود.
دانشگاه کلمبیا بیش از 800 فارغ التحصیل دارد که اکنون در اسرائیل زندگی میکنند. به عنوان یک انستیتو ما علائق عمیقی با همکاران خود در آنجا داریم. من شخصا به صراحت و با واژگانی موکد، مخالفت خود را با پیشنهادات در مورد تحریم دانشگاهها و اساتید اسرائیل اعلام کرده ام و گفته ام که چنین تحریمهایی ممکن است شامل کلمبیا نیز بشود. بیش از 400 همکار و روسای دانشگاه در این کشور به این بیانیه پیوستهاند. سوال من این است: آیا شما طرحی برای محو اسرائیل از صفحه جغرافیا دارید؟
تامین مالی تروریسم
براساس گزارش شورای روابط خارجی، بصورت کاملا مستند اعلام شده که ایران، دولتی حامی تروریسم بوده و حامی مالی گروههای خشونت طلبی مانند حزب الله لبنان (که ایران در سازمان دهی آن در دهه 1980 کمک کرده)، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین است.
در حالیکه دولت قبل از شما در تامین اطلاعات برای ایالات متحده سودمند و قابل استفاده بود و بهترین حامی در سال 2001 برای مبارزه با طالبان در افغانستان، اکنون دولت شما در حال تخریب سپاهیان آمریکا در عراق از طریق تامین ترانزیت امن برای رهبران شورشی مانند مقتدا صدر و نیروهایش است.
گزارشات متعددی وجود دارد که دولت شما را با تلاشهای سوریه برای بی ثباتی دولت تازه پای لبنان از طریق خشونت و ترور سیاسی مرتبط میکند.
سوال من این است: چرا شما از سازمانهای تروریستی که بهترین مستندات در مورد آنها وجود دارد حمایت میکنید تا به ضربه زدن به صلح و دمکراسی در خاورمیانه و نیز ویران کردن زندگی جوامع مدنی در منطقه ادامه دهند؟
جنگ وکالتی علیه نیروهای ایالات متحده در عراق
در یکی از جلسات توجیهی در برابر کلوب ملی مطبوعات در اوایل ماه جاری، ژنرال دیوید پتریوس گزارش کرد که تسلیحات تدارک شده از ایران شامل راکتهای 240 میلیمتری و ادوات انفجاری پرتابی در حملات پیجیدهای یافت شدهاند که با هیچ وسیلهای بدون کمک ایران ممکن نبوده است.
تعدادی از فارغ التحصیلان کلمبیا و نیز دانشجویان فعلی در میان اعضای شجاع ارتش ما حضور دارند و یا در افغانستان و عراق خدمت کردهاند. آنها همانند دیگر آمریکائیان با پسران، دختران، پدران و همسرانشان در حال خدمت به نبرد هستند و بدرستی دولت شما را به چشم دشمن نگاه میکنند.
میتوانید به ما بگوئید که چرا ایران در حال یک جنگ وکالتی در عراق از طریق تسلیح شبه نظامیان شیعه و کشتن سربازان ایالات متحده است؟
نهایتا، برنامه هستهای ایران و تحریمهای بین المللی
این هفته شورای امنیت سازمان ملل به علت استنکاف و سرپیچی دولت شما برای تعلیق غنی سازی اورانیوم، برای سومین بار در حال بررسی گسترش تحریمها است. شما با اظهار حق توسعه صلح آمیز قدرت هستهای به ستیزه خود با این ارگان جهانی ادامه میدهید اما چنین چیزی آنهم در حالیکه شما به صدور تهدیدات نظامی علیه همسایگان خود ادامه میدهید، مورد توجه نخواهدبود. هفته گذشته رئیس جمهور فرانسه، سرکوزی خاطرنشان کرد که از سیاست طفره روی شما بی صبر شده و حتی روسیه و چین هم ابراز نگرانی کردهاند.
چرا کشور شما به رد توافق با استانداردهای بین المللی برای بررسی تسلیحات هستهای ادامه میدهد، آنهم با بی اعتنایی به توافقاتی که شما با آژانس انرژی هستهای سازمان ملل کرده اید؟ و چرا این انتخاب را برای مردم کشور خود کرده اید که در برابر تاثیرات تحریمهای اقتصادی و غرق کردن جهان با یک ویرانی هستهای آسیب پذیر باشند؟
اجازه دهید تا با این توضیح به سخنانم پایان دهم. خیلی صریح و دوستانه، آقای رئیس جمهور من تردید دارم که شما جرات عقلانی برای پاسخ به این سوالات را داشته باشید. اما اجتناب و طفره شما فی النفسه برای ما با معنا خواهد بود. من انتظار دارم که شما گرایشات متعصبانه از خود نشان دهید که خود به اندازه کافی، توصیفی است از آنچه شما میگوئید و عمل میکنید. خوشبختانه توسط کارشناسان امور کشور شما به من گفته شده که (چنین رفتاری) تنها موجب تحلیل رفتن موقعیت شما در ایران و در میان تمام شهروندان آگاه و خوش قلب آنجا خواهد شد. سال گذشته بصورت متقن به من گفته شد که اظهارات نامعقول و خصمانه شما در این کشور (در نشست با اعضای شورای روابط خارجی) بقدری موجب شرمساری شهروندان ایرانی شد که نتیجه آن شکست حزب شما در انتخابات دسامبر شهرداریها بود. باشد که این نشست نیز همان تاثیر و یا بیشتر را داشته باشد.
من تنها یک استاد دانشگاه هستم کسی که رئیس دانشگاه نیز هست و امروز من سنگینی اشتیاق جهان متمدن مدرن را برای ابراز تنفر شان از آنچه که شما مظهر آن هستید را احساس میکنم . تنها آرزو میکنم که میتوانستم بهتر از این عمل کنم.