ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 14.09.2007, 20:57
گزارش به کنگره درباره وضعيت در عراق

ژنرال ديويد اچ. پترائوس، فرمانده، نيروی چندمليتی عراق
واشنگتن دی سی / ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۷
گزارش به کنگره در مورد وضعيت در عراق: سفير کراکر



آقای رييس، اعضای نظامی کميسيون، اعضای کميسيون، به خاطر فرصتی که برای ارائه ارزيابی من در مورد وضعيت امنيتی در عراق و صحبت درباره پيشنهاداتی که اخيرا به افراد تحت فرماندهی ام جهت اقدامات بعدی ارائه کردم، متشکرم.

در ابتدا، مايلم به اين نکته اشاره کنم که اين اظهارات من است. با اينکه فرمانده های خود را در جريان اين ارزيابی و پيشنهادات قرار داده ام، ولی اين اظهارات به دست خودم نوشته شده است. اين اظهارات توسط هيچ فرد ديگری در پنتاگون، کاخ سفيد، يا کنگره تائيد يا در مورد آن صحبت نشده است.

خلاصه کلام پيش از همه، اهداف نظامی افزايش نيروها، تا حد زيادی، در حال برآورده شدن است. در ماههای اخير، نيروی ائتلاف و امنيتی عراق در مقابل دشمنان سرسخت و گرمای کشنده تابستان عراق، در عرصه امنيتی پيشرفت حاصل کرده‌اند. با اينکه پيشرفت های حاصل شده در سرتاسر عراق يکسان نبوده‌اند، تعداد کل درگيريهای امنيتی در عراق در طول ۸ هفته از ۱۲ هفته گذشته کاهش يافت، و تعداد اين درگيريها در دو هفته گذشته به پايين ترين سطح خود از ژوئن ۲۰۰۶ تا کنون رسيد.

يکی از دلائل کاهش اين درگيريها اين است که نيروی های ائتلاف و عراقی ضربه های بسيار سختی به القاعده وارد کرده اند. با اينکه القاعده و گروههای وابسته به آن در عراق کماکان خطرناک هستند، تعدادی از پناهگاههای امن آنها را از بين برده ايم و ابتکارعمل را در بسياری از نواحی در دست گرفته ايم.

همچنين، با دستگيری رييس و تعدادی از رهبران گروه ويژه تحت حمايت ايران، به همراه يکی از عوامل ارشد حزب الله لبنان که از عمليات ايران در عراق حمايت ميکند، در اقدامات شبه نظاميان افراطی شيعه اختلال ايجاد کرده ايم.

عمليات نيروی‌های ائتلاف و عراقی در کاهش خشونت قومی-فرقه ای، و همچنين کاهش تعداد تلفات قومی-فرقه‌ای به شکل چشمگيری در بغداد و در سرتاسر عراق از زمان اوج خشونتهای قومی در دسامبر گذشته نقش داشت.

تعداد نيروی امنيتی عراق نيز همچنان افزايش يافت و اين نيروها مسئوليتهای بيشتری را به عهده گرفته اند، اگرچه اين کار به آهستگی و در ميان نگرانيهای مستمر درباره گرايشهای قومی برخی از عناصر در اين دسته های نظامی انجام گرفته است. اما، در کل، نيروهای عراقی مقاومت از خود نشان داده اند و مبارزه کرده اند و تلفات سختی را متحمل شده اند، و سرپرستی عمليات را در بسياری از نواحی در دست گرفته اند.

علاوه بر اين، تحولی که ممکن است يکی از مهمترين تحولات ۸ ماه گذشته باشد، طرد القاعده توسط قبيله ها است که در استان انبار آغاز شد و به ايجاد تغييرات بسيار چشمگيری در آنجا کمک کرد. اين مسئله اکنون به چند مکان ديگر نيز گسترش يافته است.

بر اساس اين تحولات و پيشرفت بيشتری که معتقديم ميتوانيم در طول چند ماه آينده به دست آوريم، اعتقاد دارم که خواهيم توانست نيروهايمان را به سطح پيش از افزايش تيپ های رزمی تا تابستان آينده کاهش دهيم بدون اينکه پيشرفتهای امنيتی را که برای به دست آوردن آن سخت مبارزه کرده ايم، به خطر اندازيم.

به غير از اين مسائل، با اشاره به اينکه وضعيت در عراق کماکان بغرنج، مشکل و در برخی مواقع واقعا نااميد کننده است، در ضمن معتقدم هنوز هم امکان دارد که در طول زمان به اهداف خود دست يابيم، ولی انجام اين کار نه سريع و نه آسان خواهد بود.

پس از ارائه اين خلاصه، ميخواهم ماهيت کشمکش در عراق را مرور کنم، وضعيت پيش از افزايش نيروها را يادآوری کنم، وضعيت کنونی را توضيح دهم، و درباره پيشنهاداتی که به فرمانده های خود برای اقدامات بعدی ارائه کردم، توضيحاتی بدهم.

ماهيت کشمکش
سرچشمه اصلی کشمکش در عراق رقابت بين جمعيت‌های قومی بر سر قدرت و منابع کشور است. اين رقابت به وقوع خواهد پيوست، و راه حل آن، کليد برقراری ثبات بلندمدت در عراق جديد است. سوال اين است که آيا اين رقابت با خشونت بيشتر يا کمتری به وقوع خواهد پيوست. اين جدول چالشهای امنيتی در عراق را نشان ميدهد. تروريستهای خارجی و داخلی، شورشيها، شبه نظاميهای افراطی، و جنايتکاران همگی اين رقابت قومی-فرقه ای را به سمت خشونت سوق ميدهند. اقدامات بدخواهانه توسط سوريه، و به ويژه، توسط ايران به اين خشونتها دامن ميزند. فقدان ظرفيت و توان دولتی، سوءظن مستمر قومی، و شکلهای مختلف فساد به چالشهای عراق اضافه ميکند.

وضعيت در دسامبر ۲۰۰۶ و افزايش نيروها
در اقدامات اخيری که جهت نگاه به آينده انجام داديم، متوجه شديم که مرور کردن گذشته مفيد است. در دسامبر ۲۰۰۶، در اوج خشونتهای قومی-فرقه ای که پس از بمبگذاری در مسجد گنبد طلايی در سامره تشديد شد، رهبران ماموريت آمريکا در عراق در آن زمان – ژنرال جورج کيسی و سفير زلمای خليل زاد – به اين جمع بندی رسيدند که نيروی ائتلاف در دستيابی به اهدافش شکست خورده است. بررسی آنها بر لزوم دفاع از جمعيت و کاهش خشونتهای فرقه ای، به ويژه در بغداد، تاکيد داشت. در نتيجه، ژنرال کيسی خواستار افزايش نيروها برای قادر ساختن نيروی ائتلاف جهت دستيابی به اين اهداف شد، و اين نيروها در ماه ژانويه به سمت بغداد حرکت کردند.

در ماههای بعد، نيروهای ما و همتايان عراقی بر بهبود امنيت، به ويژه در بغداد و نواحی اطراف آن، و راندن القاعده از اين نواحی و از بين بردن پناهگاههای آن، و ايجاد اختلال در عمليات شبه نظاميان افراطی تحت حمايت ايران تمرکز کردند. روشهای ضدشورشی به اجرا گذاشته شد که بر اهميت زندگی واحدهای نظامی در ميان مردمی که از آنها دفاع می کنند، تاکيد می ورزد. در نتيجه، نيروهای ما دهها ايستگاه مشترک امنيتی و پايگاههای گشت راه اندازی کردند که توسط نيروی ائتلاف و عراقی در بغداد و ديگر نواحی در سرتاسر عراق اداره می شود.

در اواسط ژوئن، با استقرار تمام دسته های نظامی اعزام شده پس از افزايش نيروها، چندين عمليات تهاجمی را آغاز کرديم که بر اين اهداف متمرکز بودند: گسترش پيشرفتهای حاصل شده در ماههای قبل در استان انبار؛ پاکسازی بغوبه، چندين محله کليدی در بغداد، پايگاههای باقيمانده در استان انبار، و نواحی مهم در به اصطلاح "کمربند" دور بغداد؛ و تعقيب القاعده در دشت رودخانه دياله و چند ناحيه ديگر.

همچنين، در طول اين مدت، فعاليت خود را با گروهها شورشی و قبيله ها آغاز کرديم، و اين امر موجب شد تا تعداد بيشتری از اين افراد با القاعده و ديگر گروههای افراطی مخالفت کنند. همچنين به پافشاری بر توسعه نيروی امنيتی عراق ادامه داديم و از روشهای "غيرفعال" جهت استفاده هر چه بيشتر از فرصتهای فراهم شده توسط اجرای عمليات فعال استفاده کرديم – که به اين اقدامات با ورود تيمهای جديد بازسازی استانی کمک شد.

وضعيت و روند کنونی
پيشرفتی که نيروهای ما با همکاری همتايان عراقی به دست آورده اند، همانطور که در آغاز سخنانم اشاره کردم، چشمگير بوده است. با اينکه پسگردها و در ضمن موفقيتهايی وجود داشت و تلفات زيادی را در اين مسير تحمل کرديم، رويهم رفته، فرماندهان تاکتيکی مان و من شاهد بهبود فضای امنيتی بوده ايم. اما، ما فقط بر احساس درونی خود يا مشاهده شخصی تکيه نمی کنيم؛ ما اطلاعات بسيار گسترده ای را جهت سنجش پيشرفت و تعيين روندها جمع آوری و تجزيه و تحليل می کنيم. با بکارگيری متدولوژی که بيش از يکسال است مورد استفاده قرار می گيرد و در طول هفت ماه گذشته به خاطر حضور بيشتر نيروهای ما و زندگی در ميان مردم عراق بهتر شده است، اين کار را به وسيله جمع آوری و تصحيح اطلاعات دريافت شده از مراکز عملياتی نيروی ائتلاف و عراقی انجام می دهيم. بسيار تلاش می کنيم تا تضمين کنيم که تجزيه و تحليلهای ما از آن اطلاعات با دقت زياد و مداوم انجام می گيرد، و توانايی ما برای به دست آوردن درک درست و نکات ظريف فضای امنيتی، به جمع آوری و تجزيه و تحليل اطلاعات به شکل مداوم در مدت زمان طولانی بستگی دارد. دو سازمان اطلاعاتی آمريکا اخيرا متدولوژی ما را بررسی کردند، و به اين جمع بندی رسيدند که اطلاعات توليد شده توسط ما دقيق ترين و معتبرترين در عراق است.

همانطور که در ابتدا اشاره کردم، و همانطور که جدول مقابلتان نشان می دهد، سطح درگيريهای امنيتی به شکل چشمگيری از آغاز افزايش عمليات تهاجمی در اواسط ژوئن کاهش يافت، با کاهش در طول ۸ هفته از ۱۲ هفته گذشته، و سطح درگيريها در طول دو هفته گذشته به پايين ترين سطح آن از ژوئن ۲۰۰۶ رسيد – تعداد اين حملات در طول هفته گذشته کمترين ميزان از آوريل ۲۰۰۶ تا کنون بوده است.

تلفات غيرنظاميان از هر طبقه، منهای فوت به دلائل طبيعی، نيز به شکل چشمگيری کاهش يافت، با بيش از ۴۵ درصد در سرتاسر عراق از زمان اوج خشونتهای قومی در دسامبر. اين عدد در خط بالايی جدول نشان داده شده، و کاهش ۷۰ درصدی در بغداد توسط خط پايينی نشان داده شده است. حملات سهمگين القاعده، که در هر حمله موجب مرگ تعداد کثيری از غيرنظاميان می شود، به مقدار بسيار زيادی به شمار اين افراد در خارج از بغداد اضافه کرده است. ولی، حتی بدون اين حملات وحشتناک، ميزان تلفات غيرنظاميان به وضوح هنوز هم خيلی زياد و همچنان يکی از نگرانيهای جدی است.

همانطور که جدول بعدی نشان می دهد، تعداد تلفات قومی-فرقه ای، که يکی از زيرمجموعه های مهم آمار کلی تلفات غيرنظاميان است، نيز به شکل چشمگيری از زمان اوج خشونتهای قومی در دسامبر کاهش يافته است. در سرتاسر عراق، که توسط خط بالايی در اين جدول نشان داده شده است، تعداد تلفات قومی به ميزان بيش از ۵۵ درصد کاهش يافته است، و اگر به خاطر تلفات تحميل شده توسط بمبگذاريهای وحشيانه القاعده با تلاش برای دامن زدن مجدد به خشونتهای قومی نبود، خيلی بيشتر از اين نيز کاهش می يافت. در بغداد، همانطور که خط پايينی نشان ميدهد، تعداد تلفات قومی-فرقه ای به ميزان ۸۰ درصد از دسامبر گذشته کاهش يافته است. اين جدول همچنين تراکم درگيريهای قومی در محله های مختلف بغداد، و هم پيشرفت حاصل شده به خاطر کاهش خشونت قومی-فرقه ای در پايتخت را و هم ناحيه هايی را که همچنان چالش برانگيزترين هستند، نمايش می دهد.

با آغاز عمليات تهاجمی ما و حمله به پناهگاههای سابق القاعده و شورشيان، و با حمايت روزافزون افراد محلی از اين اقدامات، تعداد سلاح، مهمات و خرج منفجره کشف شده به شکل چشمگيری افزايش يافته است. همانطور که اين جدول نشان ميدهد، تا کنون در طول سال جاری، بيش از ۴.۴۰۰ خرج منفجره، نزديک به ۱.۷۰۰ عدد بيشتر از آنچه که در سال گذشته کشف کرديم، کشف و پاکسازی شده است. اين امر ممکن است دليل کاهش شديد تعداد کل حملات ماههای اخير باشد که در آن از تجهيزات منفجره دست ساز استفاده ميشود، که همانطور که جدول نشان ميدهد به ميزان يک سوم از ماه ژوئن کاهش يافته است.

البته، تغيير در وضعيت امنيتی در استان انبار بخصوص بسيار چشمگير بوده است. همانطور که اين جدول نمايش می دهد، سطح حملات ماهانه در انبار از ۱.۳۵۰ حمله در اکتبر ۲۰۰۶ تا کمی بيش از ۲۰۰ حمله در اوت امسال کاهش يافته است. اين کاهش فوق العاده نمايانگر اهميت طرد القاعده توسط افراد محلی و ميل تازه پيدا شده در اهالی انبار برای داوطلب شدن برای خدمت در ارتش عراق و پليس عراق است. همانطور که پيشتر اشاره کردم، شاهد روند مشابه در مکان های ديگر هم هستيم.

مسلما، اين روند به شکل يکسان در سرتاسر عراق مثبت نبوده است، همانطور که در اين جدول نشان داده شده است که نمايانگر سطح خشونت در چندين استان کليدی عراق است. به عنوان مثال، اين روند در استان نينوا بسيار بيشتر از بقيه نواحی نوسان داشته است – البته پيش از کاهشی که اخيرا مشاهده می شود. و همين مسئله در مورد استان صلاح الدين نيز صدق می کند، با اينکه روند اخير در آنجا و بغداد در مسير درست بوده است. در هر صورت، منحنی کل در عراق – کاهش پيوسته حملات در سه ماه گذشته – هنوز هم نسبتا چشمگير است.

تعداد خودروهای بمبگذاری شده و حملات انتحاری نيز در هر يک از پنج ماه گذشته کاهش يافته است – از اوج آن که ۱۷۵ مورد در ماه مارس تا تقريبا ۹۰ مورد در ماه گذشته، که در اين جدول نمايش داده شده است. در حاليکه اين روند در ماههای اخير باعث دلگرمی بوده است، تعداد حملات سهمگين هنوز هم بيش از اندازه زياد است، و کماکان سخت تلاش می کنيم تا شبکه هايی را که اين حملات وحشيانه را انجام می دهند، از بين ببريم.

در واقع، عمليات ما پيشرفت قابل توجهی عليه القاعده و وابسته های آن در عراق به دست آورده است. همانطور که اين جدول نشان می دهد، طی هشت ماه گذشته، نواحی را که القاعده از آنها به عنوان پناهگاه استفاده می کرد به ميزان چشمگيری کاهش داده ايم. همچنين پنج سلول رسانه ای را خنثی و رهبر ارشد القاعده در عراق را دستگير کرده ايم، و نزديک به ۱۰۰ تن از ديگر رهبران کليدی و نزديک به ۲.۵۰۰ تن از مبارزين درجه دار و عادی را به قتل رسانده يا دستگير کرده ايم. مسلما القاعده شکست نخورده است؛ اما، وضعيتش به هم خورده است و به شدت در تعقيب رهبران و عوامل آن هستيم. لازم به اشاره است که، طبق برآورد سازمان ملی اطلاعات درباره عراق که اخيرا انجام گرفت، اين پيشرفتها عليه القاعده در نتيجه اين اقدامات مشترک است: نيروهای رزمی برای از بين بردن پناهگاههای تروريستها؛ منابع اطلاعاتی، تجسسی و شناسايی برای يافتن دشمن؛ و عوامل عمليات ويژه برای اجرای حملات ناگهانی هدفمند. ترکيبی از اين منابع ضروری است تا از ايجاد مکانهای امن برای تروريستها در عراق جلوگيری شود.

در طول شش ماه گذشته، شبه نظاميان افراطی شيعه را نيز مورد هدف قرار داديم، و تعدادی از رهبران و مبارزين ارشد و همچنين معاون فرمانده دايره ۲۸۰۰ حزب الله لبنان را دستگير کرديم – اين سازمان جهت حمايت از آموزش، تجهيز، و تامين سرمايه، و در برخی موارد، هدايت شبه نظاميان افراطی توسط نيروی قدس سپاه پاسداران انقلاب ايران تشکيل شده است. اين عوامل سران دولتی عراق را ترور کرده و ربوده اند، سربازان ما را با ارائه تجهيزات منفجره پيشرفته توسط ايران به قتل رسانده و مجروح کرده اند، و با پرتاب غيرهدفمند راکت و موشک به غيرنظاميان در منطقه بين المللی و ديگر مناطق حمله کرده اند. به شکل روزافزونی برای رهبران ائتلاف و عراق آشکار است که ايران، از طريق استفاده از نيروی قدس، به دنبال تبديل گروه های ويژه عراقی به نيرويی شبيه حزب الله است تا منافع خود را پيش ببرد و در يک "جنگ نمايندگی" با کشور عراق و نيروی ائتلاف در عراق مبارزه کند.

يکی از مهمترين تحولات در طول شش ماه گذشته به احتمال زياد طرد روزافزون القاعده و افراطی های ديگر توسط قبيله ها و شهروندان محلی، و ظهور اين پديده است. البته، اين مسئله در بيش از هر جای ديگر در استان انبار مشهود بوده است. يک سال پيش، اين استان به عنوان يک استان "از دست رفته" سياسی ارزيابی شده بود. امروز، اين استان الگوی حوادثی است که با تصميم رهبران و شهروندان محلی برای مخالفت با القاعده و طرد ايدئولوژيهای طالبانی رخ ميدهد. با اينکه استان انبار منحصر بفرد است و الگويی که ارائه می دهد را نميتوان در همه جای عراق تکرار کرد، ولی نشان دهنده تغيير فوق العاده ای است که در امنيت با حمايت و مشارکت شهروندان محلی امکان پذير است. همانطور که اين جدول نشان می دهد، قبيله های ديگر نيز از اقدامات اين افراد الگوبرداری کرده اند و آنها نيز داوطلب شده اند تا با افراطی ها مبارزه کنند. ما، در هماهنگی با کميسيون سازش ملی دولت عراق، در حال بکارگيری اين قبيله ها و گروههای مختلف شهروندان محلی هستيم که می خواهند با افراطی گری مبارزه و به امنيت محلی کمک کنند. در حال حاضر، نزديک به ۲۰.۰۰۰ نفر از چنين افرادی در استخدام نيروی پليس، هزاران تن ديگر در حال جذب در ارتش عراق، و هزاران تن ديگر در حال رقابت برای استخدام در نيروی امنيتی عراق هستند.

نيروی امنيتی عراق
همانطور که پيشتر اشاره کردم، نيروی امنيتی عراق همچنان در حال رشد است، توانايی و امکانات بيشتری به دست آورده، و ميزان بيشتری از مسئوليتهای مربوط به برقراری امنيت در کشور را به عهده گرفته است. عليرغم نگرانيهايی که در مورد نفوذ قومی، کمبود نهادهای تدارکاتی و پشتيبانی، و تعداد کم افسران استخدامی و غيراستخدامی وجود دارد، واحدهای عراقی در سرتاسر کشور مشغول انجام عمليات هستند.

همانطور که اين جدول نشان می دهد، در حال حاضر نزديک به ۱۴۰ تيپ ارتش عراق، پليس ملی، و نيروهای عمليات ويژه در مبارزات شرکت دارند، که ۹۵ درصد آنها توانايی به عهده گرفتن رهبری عمليات را دارند، اگرچه به کمی حمايت از جانب نيروی ائتلاف نياز دارند. به غير از اين، تمام تيپها در عمليات رزمی به شدت فعاليت داشته اند، که اغلب اوقات منجر به از دست رفتن فرماندهان، سربازان و تجهيزاتشان شده است. اين تلفات از جمله ضعفهايی است که توسط "ارزيابی آمادگی در عمليات" شناسايی شده است، ولی نبايد اين برداشت را از اين ارزيابی کرد که نيروهای عراقی در مبارزه ها شرکت و در آنها نقش نداشته اند. به راستی، بسياری از واحدهای عراقی در سرتاسر عراق، عليرغم کمبودهای زياد، اکنون با حداقل کمک از طرف نيروی ائتلاف عمل ميکنند.

به خاطر اينکه عمليات ضدشورشی نيازمند تعداد قابل توجهی نيرو در محل است، در حال کمک به عراقيها جهت گسترش نيروی امنيتی شان هستيم. در حال حاضر، نزديک به ۴۴۵.۰۰۰ نفر در ليست حقوق وزارت کشور عراق قرار دارند. بر اساس تصميمی که اخيرا توسط نخست وزير مالکی اتخاذ شد، نيروی امنيتی عراق در سال جاری باز هم رشد خواهد کرد، احتمالا به ميزان تقريبا ۴۰.۰۰۰ نفر. با در نظر گرفتن چالشهای امنيتی که عراق با آن روبرو است، از اين تصميم حمايت ميکنيم، و با دو وزارتخانه امنيتی کشور در ادامه اقداماتشان جهت افزايش توان آموزشهای اوليه، برنامه های پرورش فرمانده، ساختارها و عوامل لجستيک، و تواناييهای مختلف نهادی ديگر جهت حمايت از رشد چشمگير نيروهای عراقی همکاری خواهيم کرد.

مهم اينکه، در سال ۲۰۰۷، عراق، درست مانند سال ۲۰۰۶، بودجه ای بيشتر از کمکهای امنيتی دريافت شده از جانب آمريکا را صرف نيروهای امنيتی خود خواهد کرد. در واقع، عراق در حال تبديل شدن به يکی از مشتريهای بزرگ فروش خارجی اسلحه آمريکا است، با تعهدی بالغ بر ۶/۱ ميليارد دلار به FMS تا اين تاريخ، و امکان تقبل تعهد پرداخت تا سقف ۸/۱ ميليارد دلار تا پيش از پايان سال. و از توجهی که برخی از رهبران کنگره اخيرا به تسريع روند FMS برای عراق کرده اند، تشکر می کنم.

برای خلاصه، وضعيت امنيتی در عراق رو به بهبود است، و عوامل عراقی به تدريج در حال به عهده گرفتن مسئوليت بيشتر برای دفاع از شهروندانشان هستند. چالشهای بيشماری در پيش رو وجود دارد؛ اما، نيروهای ائتلاف و امنيتی عراق در زمينه به دست آوردن امنيت پايدار پيشرفت کرده اند. در نتيجه، آمريکا در موقعيتی قرار خواهد گرفت تا بتواند در ماههای آتی نيروهايش را در عراق کاهش دهد.

پيشنهادات
دو هفته پيش پيشنهاداتی را برای اقدامات بعدی در عراق به فرمانده هايم و رييس ستاد مشترک ارائه کردم. جوهره رويکردی که پيشنهاد کردم در اين عنوان خلاصه می شود: "امنيت هم زمان با انتقال مسئوليت: از رهبری به مشارکت به نظارت". اين رويکرد به دنبال تکيه بر پيشرفتهای امنيتی است که سربازان ما و همتايان عراقی ايشان طی ماههای اخير سخت مبارزه کرده اند تا به دست آورند. اين رويکرد نمايانگر تشخيص اهميت برقراری امنيت در جمعيت و الزام انتقال هر چه سريعتر مسئوليتها به نهادهای عراقی و نيروهای عراقی است، ولی بدون عجله کردن برای شکست. اين رويکرد شامل حمايت فوق العاده از ادامه توسعه نيروی امنيتی عراق است. اين رويکرد همچنين بر لزوم ادامه راهبرد ضدشورشی تاکيد می ورزد که در حال حاضر نيز در دست اجرا بوده است، ولی با اين تفاوت که عراقيها به تدريج مسئوليت بيشتری را متقبل خواهند شد. و نيز بر اهميت رويکردهای منطقه ای و جهانی تاکيد دارد. در پايان، در تشخيص اين واقعيت که اين جنگ نه فقط در عراق در جريان است بلکه در دنيای مجازی نيز جريان دارد، اين رويکرد همچنين مبارزه با استفاده رو به رشد دشمن از رسانه های مهم جهت گسترش افراطی گری را متذکر ميشود.

پيشنهاداتی که ارائه کردم بر اساس ملاحظات عملياتی و راهبردی بود. ملاحضات عملياتی شامل تشخيص موارد زير است:

جنبه های نظامی افزايش نيروها باعث پيشرفت شد و شتاب توليد کرد؛
نيروی امنيتی عراق همچنان رو به افزايش است و به تدريج مسئوليت امنيتی بيشتری را به عهده گرفته است؛
ماموريتی که فقط روی امنيت جمعيت يا فقط انتقال مسئوليت تمرکز کند برای تحقق اهدافمان کافی نخواهد بود؛
موفقيت در مقابل القاعده و شبه نظاميان افراطی تحت حمايت ايران مستلزم استفاده از نيروی نظامی و همچنين نيروی عمليات ويژه است؛ و
وضعيت امنيتی و وضعيت سياسی ما را قادر خواهد ساخت تا تعداد نيروهای افزايش يافته را کاهش دهيم.

پيشنهادات من تعدادی ملاحظات راهبردی را نيز در نظر گرفته است:

پيشرفت سياسی تنها زمانی تحقق می پذيرد که امنيت کافی وجود داشته باشد؛
تداوم بلندمدت نيروی زمينی ما از کاهش نيروها، پس از تحقق اهداف افزايش نيروها، بهره خواهد برد؛
وجود طرحهای مجازی منطقه ای، جهانی و ارتباطاتی برای موفقيت ما حياتی است و رهبران عراق می خواهند حق حاکميت بيشتری در کشورشان داشته باشند، اگرچه، همانطور که اخيرا اعلام کرده اند، ايشان خواستار ادامه حضور نيروی ائتلاف در سال ۲۰۰۸ در عراق تحت يک قطعنامه جديد شورای امنيت سازمان ملل بوده و متعاقب آن، خواهان مذاکره بر سر موافقت نامه بلندمدت امنيتی با ايالات متحده آمريکا و کشورهای ديگر هستند.

بر پايه اين ملاحظات، و بررسی نظامی که به همراه ژنرال ری اوديرنو انجام داده ايم، برای اطمينان از حفظ و ادامه موفقيتهايی که سربازان ما به خاطر آن جنگيده اند، من کاهش نيروها درعراق را پيشنهاد کردم. در واقع، در ماه جاری، واحد تفنگداران دريايی اعزام شده به عراق در زمان افزايش نيروها، اين کشور را ترک خواهد کرد. به غير از اين، چنانچه پيشنهادات من مورتائيد قرار گيرد، به دنبال خروج نيروها از عراق، يک تيپ رزمی در اواسط دسامبر بدون جايگزين شدن از عراق خارج خواهد شد، و همچنين انتقال چهار تيپ رزمی ديگر و دو گردان نيروی دريايی در ۷ ماه اول سال ۲۰۰۸ بدون جايگزين شدن آنها صورت خواهد گرفت، تا زمانی که تا اواسط ژوئيه سال ۲۰۰۸، به تعداد ۱۵ تيپ رزمی قبل از افزايش نيروها برسيم.

همچنين مايل هستم در مورد اقداماتی که پس از تابستان آينده بايد انجام گيرد، صحبت کنم. کاهش نيروها تا اواسط ژوئيه سال ۲۰۰۸، و تا زمان رسيدن دسته های رزمی به تعداد پيش از افزايش نيروها، ادامه خواهد داشت؛ اگرچه، از لحاظ حرفه ای، فکر ميکنم ارائه پيشنهاد در مورد سرعت چنين کاهشی در اين زمان هنوز بسيار زود باشد. در واقع، تجربه ما در عراق بارها نشان داده است که پيش بينی در مورد آينده دور نه تنها سخت و دشوار است، بلکه می تواند گمراه کننده و حتی خطرناک باشد. حوادث شش ماهه اخير تاکيدی بر اين مطلب است. برای مثال، وقتی در ماه ژانويه گزارش خود را به کنگره ارائه کردم، هيچکس به خود جرات نمی داد، تحولاتی را که در شش ماهه گذشته در استان انبار به وقوع پيوسته است، پيش بينی کند. هيچکس فکر نميکرد که داوطلبينی از مواضع پيشين القاعده، مانند غزليه در غرب بغداد و يا آدميه در شرق بغداد، بخواهند عليه القاعده دست به اسلحه ببرند. همچنين پيش بينی نميکرديم که دولت شيعه تعداد قابل توجهی از داوطلبين سنی را در نيروی پليس محلی در ابوغريب به خدمت گمارد. علاوه بر آن، متاسفانه هيچ يک از ما در آغاز سال جاری، ميزان دخالت ايرانيان در عراق را درست ارزيابی نکرده بوديم، امری که اکنون ما و رهبران عراق بسيار در مورد آن نگران هستيم.

با توجه به اين امر، فکر نمی کنم که عاقلانه باشد، بتوانيم ارزيابی درستی از روند کاهش نيروها و تغيير ماموريتها برای بعد از تابستان ۲۰۰۸ و تا حدود اواسط مارس سال آينده داشته باشيم. ما، تا آن زمان، عوامل مشابه به عواملی که پيشنهادات کنونی ام بر پايه آنها بنا شده است را در نظر خواهيم گرفت، و البته تا آن زمان درک بهتری از وضعيت امنيتی، افزايش توان همتايان عراقی و موقعيت دشمن خواهيم داشت. در آن زمان، خواسته های نيروی زمينی کشور را در نظر خواهم گرفت، همانطور که در زمان آماده سازی پيشنهاداتی که امروز برای شما شرح دادم، آنها را در نظر گرفته ام،‌ اگرچه معتقدم که اين ملاحظات بايد جهت ارائه اطلاعات بيشتر درباره اين پيشنهادات و نه عامل پيشبرد آنها در نظر گرفته شود.

اين جدول پيشنهاداتی را که توضيح داده ام، نمايش ميدهد – با نشان دادن کاهش پيشنهاد شده دسته های رزمی بعد از خاتمه ماموريت نيروهای اضافی و راهکار تنظيم ماموريتهای واحدهای ما و انتقال مسئوليتها، البته تا آنجاييکه توان عراقيها و وضعيت موجود اجازه می دهد. اين جدول همچنين منعکس کننده تاريخ مشخص شده برای پيشنهادات در مورد تنظيم نيروها پس از تابستان آينده و رويکرد احتمالی در نظر گرفته شده ما برای ساختار آتی نيروها و استقرار ماموريتهای رزمی در عراق است.

شايد برخی بگويند که بهترين راه برای تسريع اين روند در عراق، تغيير ماموريت MNF-I، از ماموريتی که بر امنيت جمعيت، مقابله با تروريسم و انتقال مسئوليت تاکيد دارد، به ماموريتی است که منحصرا بر انتقال مسئوليت و مبارزه با تروريسم متمرکز است. از نظر ما، اعمال اين تغييرات،‌ اکنون عملی شتاب زده است. ما قبلا هم تجربه کرده ايم که انتقال مسئوليت به نيروی امنيتی عراق، قبل از اينکه توانايی و شرايط محلی ايشان اجازه بدهد، اقدامی خطرناک است. در واقع، تهيه کننده های گزارش "برآورد سازمان ملی اطلاعات کشور درباره عراق"، که اخيرا منتشر شد، به اين خطر پی برده و اينگونه نوشته اند که، "ما اينچنين ارزيابی می کنيم که تغيير ماموريت نيروی ائتلاف از نقش ضدشورشی و تثبيت کننده به نقش حمايت کننده نيروهای عراقی و عمليات ضدتروريستی برای جلوگيری از به دست آوردن مکانهای امن توسط القاعده، موجب از بين بردن پيشرفتهای امنيتی می شود که تاکنون به دست آورده ايم."

در توضيح پيشنهاداتی که ارائه کرده ام، بايد بار ديگر اشاره کنم که مانند سفير کِراکِر معتقدم، مشکلات عراق مستلزم اقدامات بلندمدت خواهد بود. هيچ راه حل سريع و آسانی وجود ندارد. با اينکه هر دوی ما معتقديم که اين اقدامات با موفقيت روبرو خواهد شد، ولی می دانيم که مستلزم زمان است. در واقع در ارزيابيهای ما بر لزوم تشخيص اين مسئله تاکيد شده است که کاهش عجولانه و شتاب زده نيروها ميتواند نتايج ويرانگری به بار آورد.

يافته های گزارش سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع در ۱۶ اوت در مورد نتايج خروج سريع نيروهای ايالات متحده آمريکا از عراق، از ارزيابيهای ما حمايت ميکند. در اين گزارش، بدون اينکه بخواهم مطلب محرمانه ای را مطرح کنم، جمع بندی شده است که خروج سريع منجر به رها شدن نيروهای غيرقابل کنترل در عراق ميشود، و همچنين نتايج خطرناکی در بر خواهد داشت، مانند خطر تجزيه نيروی امنيتی عراق؛ اضمحلال سريع طرحهای امنيتی محلی؛ به دست آوردن دوباره نواحی از دست رفته توسط القاعده و آزادی عمل مجدد اين گروه در عراق؛ افزايش قابل توجه خشونت و آوارگان قومی-فرقه ای و سرازير شدن موج عظيم پناهندگان، اتحاد مصلحتی گروههای عراقی با نيروهای داخلی و خارجی برای برتری بر رقيبان، بدتر شدن مجموعه نيروهای منطقه ای که هم اکنون نيز چالش برانگيز هستند، به ويژه ايران.

من و ژنرال اوديرنو هر دو اين چنين ارزيابی ميکنيم و معتقديم که بهترين راه برای حفظ منافع ملی ما و اجتناب از نتايج نامطلوب در عراق اين است که همچنان به تمرکز عمليات خود بر برقراری امنيت برای مردم عراق ادامه دهيم، در حاليکه گروههای تروريستی و شبه نظاميان افراطی را هدف قرار می دهيم، و به محض برآورده شدن شرايط لازم، وظيفه حفظ امنيت را به نيروهای عراقی منتقل کنيم.

سخن آخر
قبل از خاتمه سخنانم، می خواهم از شما و همکاران شما برای حمايت از مردان و زنان ارتش در عراق تشکر کنم. سربازان، ملوانان، هوانوردان، تفنگداران دريايی و نگهبانان ساحلی که من افتخار همکاری با ايشان را دارم، مجهزترين و به احتمال زياد حرفه ای ترين نيروها در تاريخ کشور ما هستند. عليرغم تمام کارهای سختی که از ايشان در طول سالهای اخير خواسته شده است، هنوز هم دست بلند می کنند و داوطلب می شوند که در لباس وظيفه باقی بمانند. برای مثال، سه هفته مانده به پايان سال مالی، عوامل نظامی ما در عراق، بيش از ۱۳۰ درصد از اهداف سربازگيری مجدد خود در دسته سربازان ساده و حرفه ای و نزديک به ۱۱۵ درصد از اهداف سربازگيری مجدد در دسته سربازان نيمه حرفه ای را برآورده ساختند. همه ما از تمام کارهايی که شما انجام داده ايد تا از اين امر اطمينان حاصل کنيد که تمام نيازهای اين سربازان شجاع برای موفقيت در ماموريتهايشان تامين شود، قدردانی ميکنيم، درست همانطور که از کارهايی که برای مراقبت از خانواده های ايشان کرده ايد، قدردانی ميکنيم، زيرا آنها نيز فداکاری و ازخود گذشتگی زيادی در طول سالهای اخير از خود نشان داده اند.

پيشرفتهايی که به خاطر بودجه اختصاص داده شده توسط شما به آن دست يافته ايم، مانند سيستمهای جنگ افزاری و تجهيزات فردی؛ در مهمات؛ در فرماندهی، کنترل، و سيستمهای ارتباطات؛ در توان جمع آوری اطلاعات، تجسس و شناسايی؛ در خودروها و سيستمها و برنامه های ضد IED؛ و در هواپيماهای جنگی و هواپيماهای هدايت شونده، در جنگ ما در عراق بسيار ارزشمند بوده اند. امکانات و توانايی هايی که شما همين اخيرا بودجه آن را تهيه کرده ايد – به ويژه خودروهايی که محافظت بيشتر در مقابل مواد منفجره دست ساز ايجاد کرده اند – نيز از اهميت بسيار برخوردارند. علاوه بر اين، تهيه بودجه برنامه واکنش اضطراری فرمانده ابزار حياتی ای را در اختيار فرماندهان قرار داده است که با آن می توانند مبارزات ضدشورشی را پيگيری کنند. در پايان، همچنين از بودجه ای که برای برنامه های جديد بازداشت ما و طرحهای حکومت قانون در عراق تهيه کرديد، تشکر ميکنيم.

در پايان سخنانم، خدمت مجدد در لباس وظيفه در عراق در کنار "باشکوه ترين نسل" جديد آمريکا يک افتخار بسيار بزرگ برای من محسوب ميشود. زنان و مردان ارتش کشور، در پيچيده ترين و چالش برانگيزترين محيطی که ميتوان تصورش را کرد، فوق العاده عمل کرده اند. تمام مردم آمريکا بايد به پسران و دخترانی که امروز در عراق خدمت ميکنند، افتخار کنند.

از شما متشکرم.