ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 06.09.2007, 18:53
انتخابات مغرب، پيش به سوی ترکيه عربی

حسن ‌هاشميان

امروز - جمعه 15 شهریور 1386 - ملت مغرب به پای صندوق‌های رأی می‌روند تا ۳۲۵ نماينده پارلمان را در شرايط جديد و استثنائی از ميان ۵۸۸۷ نامزد مرد و ۷۵۰ نامزد زن گزينش نمايند. در اين انتخابات ۴۵ درصد نامزدها دارای تحصيلات دانشگاهی ، ۳۵ درصد آنها در طبقه سنی ۴۵ تا ۵۴ سال، ۱۶ درصد معلم ، ۱۴ درصد با پايگاه اجتماعی کاگری و ۱۰ درصد کسبه می‌باشند. همچنين برای زنان ۳۰ کرسی ويژه در نظر گرفته شده است که سهميه آنها را از تعداد کرسی‌های پارلمان نشان می‌دهد.

اين انتخابات در حالی برگزار می‌شود که برای نخستين بار سايه سنگين «ادريس بصری» وزير کشور اسبق مغرب و مرد مورد وثوق شاه فقيد و طراح بيشتر برنامه‌های انتخاباتی گذشته که معمولا با جانبداری از افراد خودی و به نفع احزاب حاکم صورت می‌گرفت، وجود ندارد. او مدتی است فوت کرده و «فؤاد عالی همه» جانشين وی در وزارت کشور استعفا داده است. کنار رفتن اين افراد و واگذاری انتخابات به شورای مشورتی حقوق بشر از سوی پادشاه جوان و اجازه دادن به بيش از ۳۰۰۰ ناظر و مؤسسه بين المللی برای نظارت بر سلامت انتخابات و در رأس آنها «مرکز ملی دموکراسی امريکا» اين پنداشت را بوجود آورده است که انتخابات پارلمانی ۲۰۰۷ کشور مغرب برای نخستين بار آزادانه ، بی طرفانه و بدون فشار از بالا برگزار می‌شود.در اين انتخابات ۳۳ حزب سياسی با ليست‌های متفاوت شرکت دارند. با اين وجود انتخابات روز جمعه مغرب از سوی جماعت تندروی اسلامی موسوم به عدالت و نيکوکاری، گروه قومی آمازيغی و تندرويان چپ گرا تحريم شده است.

يک نکته قابل توجه در اين انتخابات وجود يک حزب اسلام‌گرای معتدل است که همان نام و نشان حزب « عدالت و توسعه » ترکيه را با اندکی تفاوت بر دوش خود حمل می‌کند و تلاش دارد وجهه جديدی از اسلام سياسی را نشان دهد که با اسلام ابزارساز اصول دينی و سرکوب کننده روح و جسم انسانی متفاوت باشد. اگر چه اين حزب از بطن همان گروه‌های اسلامی تندروی معروف به «شبيبه» دهه ۱۹۷۰، توحيد و اصلاح دهه۱۹۸۰ و عدالت و نيکوکاری دهه۱۹۹۰ بيرون آمده است ، اما تجارب و نقصان‌های اين گروه‌ها به آن ياد داده است که مراحل تحول انقلابی را کنار گذاشته و به اصلاحات گام به گام متمسک شود. حزب عدالت و توسعه مغرب به هيچ وجه در پی اسلامی کردن کشور مغرب نيست و تلاش ندارد ايدئولوژی مذهبی را برای حل مشکلات امروز کشور بعنوان راهکار خود ، به کار بندد. علاوه بر آن ، حزب عدالت و توسعه مغرب اعتقادی به دشمنی با غرب ندارد و در پی بنای يک همکاری گسترده براساس برابری و احترام متقابل با جهان غرب است. اين حزب مهمترين وظيفه خود را مبارزه با فساد اداری و مالی داخلی تعيين کرده و موفقيت در اين راه را مؤثرترين شيوه برای رشد و توسعه اقتصادی کشور می‌داند. اين حزب در دو انتخابات گذشته حضور داشته اما به صورت حاشيه‌ای و غير منسجم و با اوضاع داخلی و جهانی متفاوت از امروز، شانس خود را در مناطق دور دست به آزمايش گذاشت. در انتخابات سال ۱۹۹۷ که در زمان حسن دوم شاه فقيد مغرب برگزار شد ، ۱۰ کرسی و در انتخابات سال ۲۰۰۲، ۴۲ کرسی به دست آورد.

اما اين بار حزب عدالت و توسعه برای بيشتر حوزه‌های انتخاباتی نامزد معرفی کرده و در ۹۴ مرکز انتخاباتی از مجموع ۹۵ مرکز برحسب تقسيمات کشور مغرب ، به طور مستقيم کانديدا معرفی کرده و در يک مرکز ديگر به طور غيرمستقيم از تعدادی از نامزدها حمايت می‌کند. اين بدان معنا است که اين حزب تعداد نامزدهای خود را نسبت به انتخابات دوره گذشته نزديک به ۵۰ درصد افزايش داده است و انتظار رهبران اين حزب اين است که ۸۰ کرسی پارلمان را تصاحب کنند.

يک نکته مثبت ديگر برای حزب عدالت و توسعه مغرب اين است که «محمد ششم» شاه جوان مغرب برای رهائی از گارد قديم پدر خود ، نيم نگاهی به نامزدهای جوان و هم نسل‌های خود در حزب عدالت و توسعه دارد. گارد قديم که بيشتر در دو حزب « اتحاد سوسياليسم» و « استقلال » وارد پارلمان می‌شدند ، در اين دوره از انتخابات نيز حضور دارند اما با اين تفاوت که « ادريس بصری» حامی دولتی آنها اکنون مرده است و شاه جوان مايل است افراد پير و شايد فاسد آنها را با شخصيت‌هائی از حزب عدالت و توسعه عوض کند. در هر حال اين نيروهای قديمی که درزمان حسن دوم از رانت‌های انتخاباتی ويژه‌ای برخوردار بودند ، اکنون اين امتيازات را از دست دادند. بنابراين دورنمای حاکم جديد مغرب در اين دوره از انتخابات اين است که نيروهای جوان و کارآ دو حزب اتحاد سوسياليسم و استقلال ( احزاب حاکم ) همراه با حزب عدالت و توسعه پيروز شوند و يک دولت ائتلافی بوجود بياورند.

صف آرائی گروه‌های تندروی اسلامی در برابر حزب عدالت و توسعه مغرب

شايد يکی از تفاوت‌های بارز حزب عدالت و توسعه مغرب با همنام خود در ترکيه اين باشد که دومی جبهه گسترده‌ای از اسلام گرايان تندرو را در داخل ترکيه در برابر خود نديد. اما حزب اسلام گرای معتدل مغرب سرسخت ترين اسلام گراها را در دو نوع خود در برابر خود شاهد است. نوع اول به تشکل موسوم به «عدالت و نيکوکاری» تعلق دارد که انتخابات را تحريم کرده و از پيروان خود علنا خواسته است به حزب عدالت و توسعه رأی ندهند. اين مجموعه بطورکلی نظام سياسی موجود در مغرب را قبول نداشته و خواهان برپائی يک نظام جديد با قانون اساسی مورد نظر خودشان می‌باشند. نوع دوم دو دسته منشعب از گروه‌های اسلامی را در برمی گيرد که با نام‌های حزب نهضت و حزب فضيلت در انتخابات حضور دارند و با حزب عدالت و توسعه بر سر کرسی‌های اسلام گرايان رقابت می‌کنند. اين گروه‌ها ۷ فقيه برجسته اسلام گرا را در رأس ليست‌های انتخاباتی خود قرار داده و تلاش دارند از اين طريق آرای حزب عدالت و توسعه را خراب کنند. در رأس اين فقهاء «عبدالباری زمزمی» قرار دارد که در حوزه انتخاباتی «دارالبيضاء» فردی با نفوذ به حساب می‌آيد. اما با وجود تمام اين مشکلات و موانع پيش بينی می‌شود حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی کشور مغرب پيروزی قابل توجهی به دست آورد.

احزاب اسلامی معتدل مدلی برای حکومت کردن در جهان اسلام

بيشتر ملت‌های اسلامی معتقد هستند که بعد از رويداد ۱۱ سپتامبر در نيويورک، دين اسلام به شدت از سوی دنيای غرب مورد تهاجم قرار گرفت و برای دفاع از آن بايد به سوی حکومت‌های اسلامی روی آورد. اما اکنون در ميان غالب روشنفکران اسلامی اين پرسش مطرح است که چه نوع نظام اسلامی ايده آل آنها می‌باشد؟ در اين ميان برخی گروه‌ها و تشکل‌های اسلامی تلاش کردند با اتخاذ رويه مقابله با غرب ، خود را مدافع حقيقی دين اسلام نشان دهند که می‌توان از سازمان القاعده، طالبان ، حزب الله لبنان، حماس در فلسطين ، اخوان المسلمين مصر، اخوان المسلمين اردن و گروه‌های مقاومت اسلامی در عراق ياد کرد. اما هيچ کدام از اين گروه‌ها نتوانستند فراتر از فرقه و دايره بسته اعتقادات خود بيرون بروند و ملتی را در پشت سر خود به حرکت دربياورند.
اما با پيروزی حزب عدالت و توسعه در ترکيه و موفقيت‌های چشم گير آن در امور اقتصادی ، سياسی و احترام به آزادی‌های فردی و اجتماعی ، مدل جديدی از حکومت اسلام گرايان معتدل در برابر مسلمانان ارائه شد که اکنون تلاش می‌شود در کشورهای ديگر اسلامی به منصه ظهور گذاشته شود که کشور مغرب از جمله آنها خواهد بود و نخستين کشور عربی است که چنين تجربه‌ای را برای خود برمی گزيند. اگر اين رويکرد در مغرب با موفقيت مواجه شود ، بدون شک مدل يک حکومت موفق اسلامی کشف شده است و انگيزه‌های بسيار قوی برای حرکت به سوی آن ايجاد خواهد کرد و خلاء موجود شکل گرفته در نبرد ميان اسلام گرايان تندرو از يک سو و سلطه دولت‌های غربی از سوی ديگر را پر خواهد کرد.