ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 12.06.2007, 10:10
از هدیه نفت به سفره‌های مردم تا سقوط صنایع نفتی

نوروز: شاید این از بد شانسی مسئولین اقتصادی ایران است که درست در دورانی که صنعت نفت یکی از بدترین روزهای خود را می گذراند مدلی از اقتصاد را طراحی کرده اند که بیش از هر زمان دیگری طی 27 سال گذشته وابسته به دلارهای نفتی است.

این واقعیت که طی چند سال گذشته میزان تولید نفت ایران به دلیل فرسوده شدن صنایع نفتی سیر نزولی داشته است امروز بر کسی پوشیده نیست. البته مسئولین دولتی یا اعضای کابینه نهم چنین چیزی را نمی پذیرند یا بهتر است بگوییم ار پذیرفتن چنین مسئله ای سر باز می زنند اما واقعیت این است که صنایع نفتی ایران دچار سرما خوردگی حاد شده اند. این در حالی است که به تازگی رویترز نیز به نقل از مدیر برنامه ریزی شرکت ملی نفت ایران نوشت که ایران برای افزایش تولید نفت خود حداقل به یکصد میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد.

البته پیش از این برخی از مدیران نفتی ارقام بیشتری را به عنوان نیاز ایران برای ارتقا صنایع نفتی و افزایش تولید نفت اعلام کرده بودند اما واقعیت اینجاست که اگر همین یکصد میلیارد دلار را مبنای بهینه شدن صنایع نفتی قرار دهیم باید گفت که مسئولان اقتصادی در آستانه بحرانی نه چندان تازه قرار گرفته اند؛ چون در حال حاضر ایران درست همزمان با افزایش وابستگی به درآمدهای نفتی به دلیل نوع کارکرد دولت نهم سرمایه گذاران خارجی را نیز فراری شده اند. این ترازوی نامتناسب معنایی ندارد جز این که رویاهای نفتی بزودی در میان دولتمداران، بن بست بزرگی را تجربه خواهند کرد.

یک تحلیل گر اقتصادی می گوید:« در شرایط فعلی مسئولین اقتصادی باید بحران نفت را باور کنند چون در آینده ای نه چندان دور میزان تولید نفت دیگر جایی برای شعار پردازی های تخیلی باقی نمی گذارد. نفت ایران از فرسودگی صنایع نفتی رنج می برد و سرمایه لازم برای بازسازی بهینه آن وجود ندارد. برای همین امروز ضرورت دارد تا مدیران اجرایی از خود بپرسند که تا چه زمانی می توانند از دلارهای نفتی برای گشایش آرزوهای سیاسی استفاده کنند».

به نظر می رسد اعضای کابینه نهم باید جدی تر از سایر دست اندرکاران ریز و درشت اقتصادی اوضاع تولید نفت را در راهبردهای اجرایی خود مورد توجه قرار دهند. اطلاعات موجود نشان می دهد که بر خلاف اهداف برنامه های بلند مدت کشور، دولت نهم در سال 85 میزان استفاده از درآمدهای نفتی را تا بیش از 50 درصد افزایش داده است و در سال 86 نیز به همان سبک تمام برنامه های اقتصادی را روی چاه های نفت طراحی کرده است.

لازم به گفتن نیست که چنین اتکایی به نفت میزان نقدینگی و تورم را تا مرز جنون اقتصادی افزایش می دهد. یعنی همان اتفاقی که در دو سال گذشته برای اقتصاد ایران رخ داده است و در نهایت گرانی غیر قابل کنترل روی دست مردم بر جای مانده است. مردمی که تحت شعارهای پوپولیستی دولت قرار بود در جعبه عدالت بنشینند و کم التهاب ترین اقتصاد را در سبد خود قرار دهند. اما حالا گرانی برای آنها به کابوسی تبدیل شده است که نمی توانند حتی در رویای خود جایی برای خروج از دایره آن باز کنند. به نظر می رسد اکنون دیگر به اثبات رسیده است که تئوری نفت یا تکیه بر دلارهای نفتی برای باز کردن گره های اقتصادی دارای کارکردی غیر قابل اطمینان است. یا اگر این گونه نیست به قول یک صاحب نظر اقتصادی باید دعا کرد تا دولت هر چه سریعتر به این درک اثبات شده برسند که تزریق نقدینگی به جامعه تضمینی برای رفع مشکلات اقتصادی نیست در غیر این صورت سقوط صنایع نفتی و کاهش تولید نفت(یا به عبارت بهتر کاهش درآمدهای نفتی) آنها را به این نتیجه می رساند. منتهی این خطر وجود دارد که درآن زمان دیگر فرصتی برای جمع کردن گل و لای از تن اقتصاد وجو نداشته باشد.

شاید اگر سرمایه گذاران ایران را مکان امنی برای سرمایه گذاری می دانستند این خطر تا بدین حد جدی شکل نمی گرفت اما آیا واقعا می توان امیدوار بود که سرمایه های خارجی به سمت ایران حرکت کنند؟

یک کارشناس اقتصادی معتقد است:« خیلی نباید در انتظار سرمایه گذاران خارجی بود و به سبد کوچک سرمایه های فعلی نباید امید داشت. چون سرمایه گذاران خارجی معمولا به جایی نمی روند که سرمایه گذاران ملی ، از نبود امنیت رنج می برند».

با این حساب باید این واقعیت را پذیرفت که دوران ابر اقتداری تکیه برنفت برای توزیع رانت نفتی در جامعه به پایان خود نزدیک می شود. آیا دولت نهم در چنین شرایطی باز هم می تواند بی مهبا دلارهای نفتی را در صدر برنامه های خود بنشاند و در کوچه سیاست مانور دهد؟