iran-emrooz.net | Tue, 31.10.2006, 14:16
دانشگاه مركز استبدادستيزی بوده و خواهد بود
خبرنامه اميركبير: نشست اعتراضی با عنوان «اعتراض به سلب حق آزادانه تحصيل برای دانشجويان منتقد سياسی و صنفی در دانشگاه ها» به همت سازمان ادوار تحكيم، در دفتر اين سازمان برگزار گرديد.
عبدالفتاح سلطانی:
حق تحصيل شهروندان به عنوان يك تكليف برای دولت است.
عبدالفتاح سلطانی در نشستی كه با عنوان «اعتراض به سلب حق آزادانه تحصيل برای دانشجويان منتقد سياسی و صنفی در دانشگاهها» در دفتر ادوار تحكيم برگزار شد با اشاره به مواردی از قانون اساسی، اعلاميه جهانی حقوق بشر و ميثاق بينالمللی حقوق بشر، اظهار داشت: اين از حقوق اوليهی هر شهروند ايرانی اعم از مخالف و موافق است كه بتواند به ادامهی تحصيل بپردازد و نقد و نظارت كند.
وی گفت: در اصل ٣٠ قانون اساسی حق تحصيل شهروندان به عنوان يك تكليف برای دولت تصريح شده است، يعنی حق هر شهروند ايرانی است كه از تحصيلات تكميلی و عالی بهرهمند شود. همچنين در مادهی ١٩ اعلاميهی جهانی حقوق بشر اشارهی كلی به كسب و اخذ اطلاعات و اخبار آمده است و مادهی ٢٦ بند ١ اين اطلاعيه بهرهمندی از آموزش و پرورش را حق هر كس میداند و میگويد كه آموزش عالی بايد با شرايط و تساوی كامل برای همه باز باشد تا هر كس بنا به استعداد خود از آن بهرهمند شود.
اين حقوقدان، تصريح كرد: طبق قوانين داخلی و بينالمللی آموزش عالی حقی است برای هر شهروند از جمله شهروند ايرانی اما بايد ديد فعاليتهای دانشجويی آيا میتواند جنبهی مجازات پيدا كند؟
وی، با اشاره به مقدمهی قانون اساسی، افزود: طبق اين مقدمه حتی مخالفان نظام هم حق دارند مشاركت فعالانه در سرنوشت كشور داشته باشند و همهی آحاد مردم از جمله دانشجويان حق دارند نظارت كرده و عملكرد مسوولان را نقد كنند. همچنين اصل ٨ قانون اساسی امر به معروف و نهی از منكر را به عنوان تكليف و حق مردم مطرح كرده است. پس بديهی است آنچه در قانون اساسی آمده راجع به مخالفان نظام است چرا كه موافقان هيچگاه مورد تعرض حكومتها قرار نگرفتهاند. حال دانشجويی اعم از موافق و مخالف نظام كه میخواهد به طرق مسالمتآميز نقد و نظارت كند آيا حركت مجرمانهای انجام داده است؟ به نظر میرسد جنبهی مجرمانهی اين كار خيلی كم میتواند باشد.
سلطانی گفت: اين از حقوق اوليهی هر دانشجويی است كه بتواند به شرط رعايت دو اصل مخل نبودن به مبانی نظام و عدم حمل سلاح، تجمع كنند و تجمع در اين صورت جنبهی مجرمانه نخواهد داشت و تنها جايی میتواند فعاليتهای دانشجويی جنبهی مجرمانه داشته باشد كه توهين به مقدسات، توهين به مقامات عالی و توهين به اشخاص عادی صورت گيرد كه آن هم بايد در حرف يا عمل صراحت داشته باشد. مورد ديگری كه میتواند در فعاليتهای دانشجويی جنبهی مجرمانه داشته باشد و عنوان آن تشويش اذهان عمومی و نشر اكاذيب است اين است كه كسی بداند مطلبی كذب است اما برای تشويش اذهان آن را بگويد.
اين وكيل دادگستری، يادآور شد: در پروندههايی كه تاكنون داشتهام تا اين لحظه موردی نبوده كه واقعا چنين وصف مجرمانهای در مورد متهمان وجود داشته باشد، بلكه اتهامات آنها تنها به دليل اظهارنظر يا شركت در تجمعاتی بوده كه از نظر من با رعايت آن دو شرط قانونی بوده است.
سلطانی، با طرح اين سوال كه آيا میتوان محروميت از تحصيل را يك مجازات تلقی كرد؟ ادامه داد: در آييننامهی اجرايی سازمان زندانها كه آخرين آن مصوب آذر ٨٤ است محروميت از تحصيل به عنوان جرم تلقی نشده و در مادهی ١٣٧ اين آييننامه اين حق برای هر زندانی حتی اگر مرتكب قتل شده باشد، آمده كه به تحصيلاتشان ادامه دهند و در مادهی ١٤٠ نيز تصريح شده كه برای كمك به بازسازگاری مجرمان و جذب كامل آنها در محيط اجتماعی حق زندانی است كه به آموزش عالی بپردازد.
وی در پايان خاطرنشان كرد: در آييننامهی زندانها آمده محروميت از تحصيل در مقاطع عالی را نبايد به عنوان مجازات برای هيچ انسانی در نظر گرفت. البته میتوان محدوديتهايی در پارهای مواقع ايجاد كرد چرا كه هدف اصلی مجازات محكومان، اصلاح زندانی است و آموزش در سطوح عالی به اصلاح فرد كمك میكند. متاسفانه با وجود اين قوانين در دانشگاهها اكنون روندی اجرا میشود كه حتی خلاف روند زندانهاست و اين تعارضی در رفتارهاست كه اميدواريم متوجه آن شوند و كمتر دست به اين كار بزنند.
رضا عليجانی: دانشگاه در ايران وجدان جامعه است
در ادامه اين نشست رضا عليجانی، گفت: مسوولی به كلی وجود دانشجويان ستارهدار را تكذيب میكند و بعد اعلام میكند كه همه را ثبتنام كردهايم در حالی كه عدهای از اين دانشجويان هنوز ثبتنام نشدهاند. در اين شرايط دروغگويی آشكاری كه صورت میگيرد، شگفتانگيز است.
عليجانی با ابراز تاسف از آنچه «برخورد غيرمسوولانهی فعالان سياسی با محدوديتهای اخير در دانشگاهها برای فعالان دانشجويی» میخواند، تصريح كرد: دانشگاه در ايران وجدان جامعه است و هيچكس جز انسانهای نادرست و تبهكار وجدان خود را كور و خاموش نمیكنند و امواج دريا را با ضربهی شلاق نمیتوان متوقف كرد.
عليجانی، گفت: برخی افراد كم طاقتتر كه دو سال گذشته قدرت گرفتهاند اعلام كرده بودند كه نيازمند انقلاب فرهنگی دوم هستيم. اكنون به نظر میرسد عدهای سعی دارند انقلاب فرهنگی نرمی را با همان اهداف در پيش بگيرند و برخورد با دانشجويان، استادان و تشكلهای دانشجويی را میتوان در اين راستا ارزيابی كرد. حال آنكه در زمان پس از انقلاب اسلامی حتی برای مخالفان و كمونيستها هم حق داشتن كرسی تدريس در دانشگاهها وجود داشت.
عليجانی همچنين از سكوت فراكسيون اقليت مجلس شورای اسلامی در قبال تصويب بودجه، استيضاح، رد و تاييد صلاحيت وزرا و اظهارات اخير رييس جمهور دربارهی توان ادارهی ١٢٠ ميليون نفر در ايران انتقاد كرد.
وی افزود: انتظار میرود در اين شرايط نهادهای مدنی به جای صادر كردن اطلاعيه، كنشهای فعالانهتری نسبت به اين قضيه نشان دهند.
عليجانی، همچنين با انتقاد از سكوت فعالان سياسی در مقابل عدم ثبتنام دانشجويان موسوم به ستارهدار، گفت: در حالی كه بسياری از اين دانشجويان چوب حمايت و اعتراض به محدوديت برای فعالان سياسی را میخورند اين فعالان گويی خود دچار كرختی شدهاند و هيچ واكنشی نسبت به اين مساله نشان نمیدهند.
وی با بيان اينكه بار اعظم انقلاب اسلامی و پس از آن اصلاحات روی دوش دانشجويان بوده است گفت: متاسفانه بسياری از نيروهای سياسی با دانشگاه ابزاری برخورد میكنند و اين بايد برای فعالان دانشجويی درسآموز باشد.
هرميداس باوند: آموزش حق اساسی انسان است
در ادامه اين نشست «هرميداس باوند» با بيان اينكه همه بايد نسبت به آنچه در دانشگاه روی میدهد حساس باشند، گفت: سكوت و بیتوجهی در اين باره، تقصيری نابخشودنی است.
باوند با اشاره به وضعيت دانشجويان موسوم به ستارهدار، خاطرنشان كرد: سياست صبر و انتظار، خلاف فلسفهی آزادی آكادميك است و در اين شرايط ، دانشجويان و استادان بايد موضعگيری مشخصی در قبال اين محدوديتها اتخاذ كنند تا برای احقاق حقوق تضييعشدهی اين دانشجويان همبستگی ايجاد شود.
وی با ادعای اينكه متاسفانه انگيزاسيون فكری بر جامعهی ما حاكم شده و به مراكز دانشگاهی نيز تسری پيدا كرده است، گفت: اين در حالی است كه طبق قوانين داخلی و بينالمللی حق تحصيل يكی از آزادیهای اساسی و حقوق اوليهی بشر است و در تمام اسناد حقوق بشری بر آموزش به عنوان حق اساسی انسان تاكيد شده است و دولتها نيز موظف به رعايت اين حقوق هستند.
اين استاد دانشگاه در بخش ديگری از سخنانش از آنچه آنرا عقيمماندن قسمتهايی كه مربوط به حقوق اساسی انسانها در قانون اساسی خواند، انتقاد كرد.
هرميداس باوند، خاطرنشان كرد: در دنيای امروز دولت كارگزار مردم است و نهادهای هر نظام بايد در قبال مردم و وجدان و باورهای خود پاسخگو باشند و هيچ كس از اين مساله مبرا نيست؛ چرا كه اين لازمهی دنيای جديد است.
وی اظهار داشت: در جامعهای مانند ايران با اين كه يكصد سال از تاريخ مشروطيت گذشته تا امروز تلاشها برای نيل به آزادی ادامه دارد و جامعه همواره در روند انتقادی و خواستار تغيير وضع موجود بوده است.
اين فعال سياسی افزود: در شرايطی كه احزاب در جامعهی ما نمیتوانند زيست پايدار داشته باشند، نقطهی عطف توجه مردم به سمت دانشگاه است و از آغاز و تاسيس دانشگاه تاكنون نقش دانشگاهيان در جنبشهای دانشجويی بسيار پررنگ است. در آغاز انقلاب نيز دانشجويان صفوف اول تظاهرات را تشكيل میدهند، حال چطور شده است كه به يكباره اين قشر از قداست خود خارج شدهاند و حتی انجمنهايی كه پسوند اسلامی دارند دچار محدوديت میشوند.
باوند با بيان اين كه نتيجهی اينگونه برخورد با دانشجويان فرار مغزها و سرگردانی نخبگان است، گفت: ما در اين شرايط بايد همبستگی صنفی و حرفهای بيش از پيش با يكديگر داشته باشيم؛ چرا كه سكوت و بیتوجهی به آن چه در دانشگاه روی میدهد تقصيری نابخشودنی است. اكنون بسياری از استادان از اين كه خود در مظان محدوديت و محروميت نيستند، راضیاند؛ در حالی كه وقتی كسی را بتوان تنها با طرح يك ادعا متهم كرد، اين مساله دير يا زود گريبانگر هر استادی خواهد بود.
وی در پايان اظهار داشت: در شرايط موجود بر دانشجويان است كه در جهت تحقق و نيل به حقوق صنفی خود تشكلهايشان را مستحكمتر كنند و استادان نيز وظيفهی اخلاقی دارند كه سكوت نكنند و در مقابل تضييع و نقض حقوق با دانشجويان همبستگی داشته باشند.
مهدی امينیزاده:
آقايان معتقدند مخالفانشان بايد پاسپورت گرفته و از ايران بروند.
مهدی امينی زاده عضو شورای مركزی سازمان ادوار و دانشجوی محروم از تحصيل در دوره كارشناسی ارشد در نشست اعتراض به سلب حق تحصيل دانشجويان گفت: دانشگاه كانون آگاهی و ازادی است و همواره در ستيز با استبداد عمل كرده است و سنگ بنايی بوده است كه هميشه تلاش برای رشد و آگاهی جامعه بر آن شكل گرفته است.
امينی زاده انقلاب اسلامی را مديون دانشگاه دانست و گفت: فعالان دانشجويی قديم نقل می كنند كه محروم كردن دانشجويان از تحصيل حتی در زمان شاه هم سابقه نداشته است و امروز می بينيم كه با وجود تجربه يك انقلاب ضد فرهنگی باز هم حاكميت در جهت آزمودن ازموده هاست.
امينی زاده سپس اسامی ١٧ دانشجوی ستاره دار را اعلام كرد و گفت از اين تعداد بعضی از دوستان از جمله پيمان عارف در استانه پايان تحصيلات تكميلی از حق تحصيل محروم شده است و برخی ديگر مانند توحيد عليزاده و حامد حسندوست بعد از يك ترم تحصيل در دوره ارشد از تحصيل محروم شده اند و بقيه نيز در كنكور سال اخير صلاحيت علمی را كسب كرده اند اما از تحصيل محروم شده اند.
امينی زاده گفت: ما بارها به نظام جمهوری اسلامی اعلام كردهايم كه قصد وزير و وكيل شدن و يا حتی خدمت در دستگاههای دولتی را نداريم ما فقط می خواهيم تحصيل كنيم. ايا دولت جمهوری اسلامی و آقای احمدی نژاد كه مرتبا از حقوق مسلم مردم سخن می گويد به ما اجازه تحصيل میدهد؟ و يا آقايان معتقدند مخالفانشان بايد پاسپورت گرفته و از ايران بروند.
امينی زاده با انتقاد از سكوت گروههای سياسی گفت: نتيجه اين سكوت و رخوت را امروز با اخراج دكتر كديور و سعيد حجاريان می بينيم.
دكتر بابك احمدی:
هدف نيروهای اصولگرا و ارتجاعی سركوب حقوق دموكراتيك و آزاديهاست
در ادامه اين نشست دكتر بابك احمدی گفت: مثل روز روشن است كه هدف نيروهای اصولگرا و ارتجاعی سركوب حقوق دموكراتيك و آزاديهاست و امروز ترس ما كه از فردای انتخابات آغاز شده بود محقق شده است و اخراج دانشجويان و اساتيد و به زندان افكندن دانشجويان از جمله برخورد با دكتر كديور و دكتر حجاريان حكايت از عزم خاكميت برای بستن محيط دارد.
احمدی با اشاره به وضعيت بازار نشر گفت: بيش از ٣ هزار عنوان كتاب در انبارهای وزارت ارشاد بدون اجازه نشر مانده ست و حاكميت از اين طريق بر ناشران مستقل و نويسندگان فشار می اورد و موجب ايجاد اختناق می شود.
احمدی با اشاره به تعطيلی روزنامه شرق گفت: حتی روزنامه ای كه ما به محافظه كاريهای آن انتقاد داشتيم و آن روش را نابخردانه می دانستيم نيز تحمل نشد و همچنين نشريه نامه كه مخاطبان خاص خود را يافته بود تعطيل شد.
احمدی گفت: در اين كشور در دوران شاه نظامی وجود داشت كه بسيار قوی و به نظر ابدی می رسيد و تمامی فعالان سياسی از پليس مخفی ان هراس داشتند نظامی كه آن خشونتها را اعمال كرد و گارد به داخل دانشگاه آورده بود بدان سرنوشت مفتضحانه از بين رفت و حال حاكميت كنونی چگونه فكر می كند كه می تواند محيط را ببندد؟
احمدی گفت: اگر حاكميت به عملكرد و كارنامه خودش نگاه كند آيا بستن دانشگاهها و آن همه سختگيری در دهه ٦٠ جوابگو بود؟
احمدی دانشگاه را سنگر مقاومت انديشه انتقادی و فكر نو دانست و گفت دانشجويان ما صبر و تحمل زيادی در برابر حاكميت به خرج داده اند تا امور اصلاح گردد همانگونه كه اساتيد روشنفكران و نويسندگان چنين كردند.
احمدی خطاب به حاكميت گفت: شما بسياری از حقوق دانشجويان را سلب كرديد آنان را به زندان انداختيد اما آنها به خاطر منافع ملت تحمل كردند اما امروز كاری می كنيد كه پينوشه هم در شيلی نكرد.
احمدی گفت: ما بايد سياستمان و همبستگی مان در برابر اين موج را حفظ كنيم و نبايد به گونه ای حركت كنيم كه خشونت را رسمی و قانونی تر كند. اصل اول ما بايد ايستادن اما به شيوه ای عقلانی باشد تا خشونت ارتجاع قابل توجيه نباشد. احمدی با اشاره به سخنان مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سال ٤٤ گفت: در ان زمان اين بزرگ سياست ايران گفت كه ما آخرين نسلی هستيم كه با حاكميت با زبان مدارا سخن می گوييم و اين سخن صحيحی بود چرا كه چند صباحی بعد گروههای چريكی مسلح تشكيل شد و ١٣ سال بعد مردم در تهران اسلحه پادگانها را در دست گرفتند. احمدی ادامه داد ما نيز می گوييم كه اخرين افرادی هستيم كه از راههای دموكراتيك دفاع می كنيم اما تا آخر بر اين روش خواهيم ايستاد.