iran-emrooz.net | Sun, 08.10.2006, 14:14
تاريكترين دوران فعاليت دانشگاهها
تحليل نهضت آزادی ايران پيرامون شرايط حاكم بر جامعه علمی و دانشگاهی ايران در آستانه سال تحصيلی جديد
ميزان نيوز: نهضت آزادی ايران در تحليلی كه پيرامون شرايط حاكم بر جامعه علمی و دانشگاهی ايران در آستانه سال تحصيلی جديد منتشر ساخته است با ابراز تاسف عميق خود را از شرايط حاكم بر جامعه علمی و دانشگاهی و هشدار به حاكميت در مورد تكرار تجارب تلخ برخوردهای دهه ٦٠ با دانشگاه و انقلاب فرهنگی تنهاراه برون رفت از مشكلات كنونی و برخورد با جريانهای ياد شده را تنها تحرك بيشتر و صبر و مقاومت جنبش دانشجويی اعلام نمود
شور و اشتياق هر ساله در آغاز سال تحصيلی و بازگشايی دانشگاه ها و مدارس ، پيام ها و شادباش های شخصيت ها و گروه های مختلف را به همراه داشته است. نهضت آزادی ايران آغاز سال تحصيلی ١٣٨٦-١٣٨٥ را به اهل علم و دانش صميمانه تبريك می گويد. چرا كه حضور حدود ١٨ ميليون دانشجو ودانش آموز آينده درخشان علمی را برای كشور نويد می دهد اما حال حوادث و رخدادهای سال جاری نگرانی ها و دغدغه های بسياری را برای دلسوزان ملت و روشنفكران پديد آورده است كه نمی توان به سادگی از كنار آنها گذشت.
ضايعات رخ داده برای خانواده دانشگاهيان به حدی است كه نااميدی را بر دلها چيره نموده، شادی جشن آغاز سال تحصيلی را توام با نگرانیهايی كرده است.
مهمترين فشارها و آسيبها به جامعه دانشگاهی كه در قالب پروژه ای ضد فرهنگی در دولت نهم به شدت پيگيری شده به شرح زير بوده است:
١- محدود سازی فعاليت های دانشجويی، شامل بازداشتهای سريالی فعالان دانشجويی، منحل كردن تعدادی از انجمنهای اسلامی و تشكلهای اصلاح طلب در دانشگاهها همراه با توقيف اموال و مهر و موم كردن دفاتر آنها، جلوگيری از برگزاری انتخابات انجمن های اسلامی و خودداری از صدور مجوز برگزاری مراسم و سخنرانی بوسيله آنها، توقيف و جمع آوری ده ها نشريه دانشجويی و زير فشار قرار دادن نويسندگان و مسئولان مربوط، از طريق احضار آنان به دادگاهها و كميتههای انضباطی.
٢- تضييع حقوق مدنی و شهروندی فعالان سياسی دانشگاهی با گسترش عملكرد نهادهای نظارتی و گزينشی در ادارات و سازمانهای دولتی با هدف اخراج اصلاح طلبان و دگرانديشان؛ در اين رابطه می توان به ده ها مورد محروميت پذيرفته شدنگان آزمونها از ادامه تحصيل بخصوص در مقاطع كارشناسی ارشد و دكترا اشاره كرد كه همه برخلاف اصول يكم، دوم، سوم و چهارم قانون اساسی و مغاير با مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر و ميثاقهای بين المللی است كه دولت ايران نيز آنها را امضا نموده است. همچنين اقدام به تصفيه استادان آزادانديش دانشگاهها زير عنوان بازنشستگی و محروم ساختن آنان از امكانات علمی و دانشگاهی.
٣- طرح انتصاب رؤسای غيرمستقل در دانشكدهها و دانشگاهها، اعمال سليقه و نفوذ وزارتخانهها و نهادهای دولتی غير مرتبط در مديريت و اداره دانشگاهها و افزايش حوزه اختيارات واحدهای حراست در دانشگاه ها و اقدامات خودسرانه آنها بدون هماهنگی با مديريت دانشگاه ها.
٤- تلاش در راستای تغيير ماهيت دانشگاه ها از آكادمیهای علمی آزاد به مراكز تاييد و آموزش ايدئولوژی حكومتی از طريق تعطيل نهادهای مستقل توليد انديشه و گسترش فرهنگ گفتگو در دانشگاها و اقدام به تاسيس تشكلهای كاذب و بدون پايگاه دانشجويی در درون دانشگاه ها كه بصورت بازوی اعمال فشار نيروهای بيرون از دانشگاه عمل می كنند. در همين راستا، كرسی های به اصطلاح آزاد انديشی نه در راستای بسط آزادی انديشه، كه با هدف هدايت و مهندسی افكار دانشجويان در چارچوب ايدئولوژی حاكم، ايجاد می شود كه وظيفه سانسور انديشه ها و افكار منتقد و مستقل را در دانشگاه ها برعهده خواهند داشت.
٥- اقداماتی مانند حذف يا كاهش يارانه كاغذ، سانسور و مميزی سليقهای كتابها، با هدف محدود كردن دسترسی دانشجويان، روشنفكران و دانشگاهيان به مراجع علمی معتبر و محدود ساختن نشر كتب و مطبوعات. بطوريكه بسياری از ناشرين در حال ورشكستكی هستند.
موارد ذكر شده نشان دهنده آن است كه پس از روی كار آمدن دولت نهم ارادهای قوی برای تسلط بر دانشگاه های مستقل شكل گرفته است. فشارها و محدوديت های اعمال شده بر جامعه دانشگاهی به حدی است كه حتی از سوی برخی از ناظران ، دوران كنونی تاريك ترين دوران فعاليت دانشگاه ها در قرن اخير نام گرفته است.
از نظر نهضت آزادی ايران تنها فعاليت آكادميك آزاد و مستقل می تواند به پيشرفت علمی و تكنولوژيك كشور كمك نمايد و سلب آزادی و ايجاد محدوديت در دانشگاه تنها وسيلهای برای دستيابی به اهداف و تحقق آمال حاكميت خواهد بود. اگر علم در خدمت قدرت قرار گيرد، سرمايه گذاری علمی به صورت بهينه و متناسب با نيازهای واقعی كشور و منافع ملی صورت نخواهد گرفت. دانش رسمی در اسارت قدرت تنها به بندگی انسانها و خسران منجر خواهد شد.
از سر گيری اين گونه فشارها و محدوديتها نمايانگر آن است كه نيروهای دولتی قصد تكرار تجارب دهه ٦٠ يا تجربه انقلاب فرهنگی در كشورهايی مانند چين را دارند، مگر نتيجه انقلاب فرهنگی چين جز فاجعه برای آن كشور چه بود؟. مگر نتيجه ١٦ سال انقلاب فرهنگی ، محدود كردن دانشگاه ها و تصفيه استادان و دانشجويان، پديد آمدن جنبش دانشجويی و روشنفكری در سال ٧٦ نبود؟ مگر نه اين است كه آزموده را آزمودن خطاست؟ پس حاكميت ايران با چه محاسباتی در اين انديشه است كه در زمانهای كه عصر جهانی شدن و انفجار اطلاعات خوانده میشود همان شيوههای تجربه شده را از نو تكرار كند؟
نهضت آزادی ايران راه برون رفت از مشكلات كنونی و برخورد با جريانهای ياد شده را تنها تحرك بيشتر و صبر و مقاومت جنبش دانشجويی میداند. تنها با يك همبستگی درونی بر گرد محور دفاع از آكادمی آزاد، به عنوان يك اصل كلی، می توان به پايداری در برابر فشارها پرداخت. از اين رو به گروه ها و طيفهای گوناگون دانشجويی و دانشگاهی توصيه می شود كه در شرايط دشوار پيش رو و در برابر دشمنان آزاد انديشی ، سياست همگرايی درپيش گيرند و شگردهايی كه از سوی نيروهای تماميت خواه در جهت حذف گروه های دانشجويی به كار می رود، كم اهميت، بدون پشتوانه داخلی و غيرقابل اعتماد ارزيابی می شود و هدف اين شگردها ايجاد تفرقه در ميان دانشجويان و حذف تدريجی و نوبتی تمام گروههای اصلاح طلب است. لذا هرگونه حركت انفرادی بدون مشاركت همه گروههای دانشجويی، موجب تضعيف و نابودی كل جنبش دانشجويی خواهد شد.
نهضت آزادی ايران بار ديگر تاسف عميق خود را از شرايط حاكم بر جامعه علمی و دانشگاهی ايران اعلام داشته و همانند گذشته و در راستای ادای فريضه امر به معروف و نهی از منكر، حاكميت را از پيمودن راهی كه آغاز كرده است و نتيجه ای جز از دست رفتن سرمايه های عظيم انسانی و علمی و فرار آنها به خارج از مرزهای كشورمان در پی نخواهد داشت، بر حذر میدارد.