ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 07.10.2006, 14:26
ايران كشورى چند فرهنگى است نه كثيرالمله

دويچه وله / مهيندخت مصباح: دانشگاه ايالتی كاليفرنيا نورث ريج روز شنبه سى‌ام سپتامبر محل برگزارى سمينارى با عنوان «مسائل قومى و وحدت ملى ايران» بود. برگزار كنندگان سمينار، يعنى سازمانهاى جبهه ملى ايران در آمريكا، بر آن بوده‌اند تا در رويارويى با خطرات احتمالی در برابر تماميت ايران كه به گفته‌‌ی آنها «سياست‌هاى بيخردانه حكومتيان و نگاه شرربار و آزمند پاره‌اى دولت‌ها»، در حال دادن صورت واقعى به آن است، مسائل قومى و ملى از ديدگاهى نو و در پرتو تجربه‌هاى تاريخى و برخوردهاى علمى معاصر بازنگرى شوند.

در بيانيه سمينار تاكيد شده كه اقوام گوناگون و شهروندان ايرانى در گوشه كنار اين سرزمين، درد مشتركى را فرياد مى‌كنند. درد سركوب دمكراسى و پايمال شدن حقوق انسانى مردم در داشتن نهادهاى نمايندگى و دمكراتيك، مشاركت مردمى، سنديكاهاى كارگرى و اتحاديه‌هاى صنفى، آزادى بيان و انديشه. درد آورتر، تنگ گرفتن بر زنان و پايمال كردن حقوق مدنى آنها، الزام بر پوشش در لباسهاى اجبارى است! بيانيه درد ديگر را هويت‌هاى جعلى در صحنه جهانى بر مى‌شمارد كه ملت ايران را واپسگرا و دور از قافله تمدن به جهانيان معرفی می‌كند.

از جمله سخنرانان اين سمينار، شيرين‌دخت دقيقيان، نويسنده و صاحب نظر در زمينه مديريت سازمانهاى مشاركت مردمى بود كه تحقيقى با عنوان ”گوناگونى متحد و دمكراتيك، گزينه‌ای براى جامعه چند فرهنگى ايران“ در سمينار ارائه كرد. شيرين‌دخت دقيقان در مورد زمينه‌هاى ايجاد تهديد در جوامع چند فرهنگى و چند قومى مى‌گويد:

” اصولا محققان و جامعه شناسان و فرهنگ شناسان معتقدند كه با ورود به دوران بعد از جنگ سرد و از بين رفتن قطب‌هاى شرق و غرب، ديگر كانون‌هاى بحران زا، ايدئولوژى‌ها نيستند، كانون‌هايى كه می‌توانند بحران زا باشند و درگيرى‌های قومى و ملى و مذهبى حول آنها شكل بگيرد، سوابق تاريخى تنيده شده بين اقوام و بافت‌هاى فرهنگی گوناگون هستند اين نظر محققان از گرايش‌هاى مختلف است از جمله ساموئل‌ هانتينگتون يا برنارد لوييس. اينك هزاران صفحه كتاب، صفحه اينترنتى، فيلم‌هاى مستند وجود دارد كه محققان هر يك گوشه‌ای از درگيرى‌هاى قومی و ملى را كه دريك قرن گذشته اتفاق افتاده، بررسی كرده‌اند. وظيفه اين سمينار اين بود كه از جنبه پژوهشى و تحقيقاتى نگاه كند چون هر وجدان بيدار ايرانى حكم می‌كند كه قبل از هر نتيجه گيرى كلى ببينيم كه نتيجه تحقيق‌ها چيستند.“

” به نظر من گفتن اين كه اصولا ايران كشورى است كثيرالمله، غلط است، بلكه ايران كشورىاست چند فرهنگى. باز بخلاف باور رايج و به باور پژوهشگران، هر چه جوامع چند فرهنگی‌تر باشند، صلح‌آميزترند و پيشرفت بالاترى دارند. ما سعى كرديم در اين سمينار برخورد ديگرى با تعاريف قومى، اقوام و گروههاى فرهنگى و مشكل ملى و مذهبى داشته باشيم. در سمينار هيچكس بدون پشتوانه پژوهشى نظرى نداد و اين يك قدم بسيار بزرگ بود“.

تحقيق و سخنرانى شيرين‌دخت دقيقان در سمينار مسائل قومى و وحدت ملى ايران، پيرامون گوناگونى متحد و دمكراتيك بود. او می‌گويد كه منظور از اين تركيب اين است كه بدون وجود يك ساختار دمكراتيك، بدون وجود نهادهاى مدنى و نمايندگى‌هاى گروه‌ها و صنف‌هاى مختلف، بدون سازمانهاى مشاركت مردمى، هيچ سيستم دمكراتيكى بوجود نخواهد آمد و هيچ سيستم دمكراتيك موجودى نيز بدون نقص نخواهد بود.

” مسئله نمايندگى شدن مردم خيلى مهم است. در حكومت‌هاى توتاليتر يكى از اولين چيزهايى كه زير ضربه می‌رود، نمايندگى شدن گروه‌هاى معين است چون حكومت توتاليتر ادعايش اين است كه همه يك منفعت دارند، همه يك جورند و همه بايد زير يك روش زندگى كنند. اقوام و شيوه‌هاى فرهنگى گوناگون، آنها كه می‌خواهند به زبان مادرى خود حرف بزنند، ادبيات داشته باشند يا فيلم بسازند، اينها ابتدا نياز به نمايندگى شدن دارند و تا زمانيكه اين سيستم نمايندگى شدن وجود نداشته باشد، ما نمى‌توانيم برخورد عوام‌گرايانه كنيم و بگوييم اختيار امور بايد در دست توده‌هاى مردم باشد و توده‌ها بيايند و رفراندوم كنند و غيره. اينها برخوردهاى غيرمسئولانه و غير علمى است. اشاره‌ای كه من داشتم به تجربه و جمعبندى نسل كشى بالكان در سال ۹۳ بود و اين كه طبق تحقيقات چند كارشناس، هر چه جنگ‌هاى قومى دامن زده شوند و جدا شدن‌هاى قومى دامن زده شوند، روند دمكراتيزه شدن در آن منطقه كند مى‌شود و هر چه بمباران، تحريم و فشار اقتصادى زياد شود، اينها فقط رهبران بنيادگرايى را تقويت می‌كند“.

تاكيد ويژه خانم شيرين‌دخت‌ دقيقان اين است كه نمی‌توان بدون تلاش در راه تقويت رفتارها و نهادهای مدنی و دموكراتيك، انتظار پيشرفت دموكراسى در ايران يا حل مسائل ملى را داشت.

” سقراط می‌گويد هميشه نظر متخصص را بپرس نه نظر عوام را. دو عامل پرسشگرى و مسئوليت اين ميان مهم است. آدم محقق مسئوليت دارد و با شرافت علمى و اخلاقى جلو مى‌آيد. آدم‌هايى كه پشت راديوها داد و فرياد كرده و حكم صادر مى‌كنند، اينها مسئوليتى نسبت به جان آدمها و نسبت به عقب رفتن چند ساله مناطقى از ايران ندارند.“

از ديگر سخنرانان اين سمينار، دكتر محسن قائم مقام بود كه مطلبى تحت عنوان نقش استبداد حكومتى در روابط قومى ايران ارائه كرد. دكتر قائم مقام در گفتگو با دويچه وله نيز تاكيد كرد كه بی‌عدالتى‌هايى كه دولت ايران در مورد سلب آزادى از شهروندان ايرانى كرده، بى‌توجهى‌هايى كه به مسائل فرهنگى و بهبود زندگى اجتماعى و اقتصادى مردم داشته و ادامه فشار و تجاوز به حقوق بشر، آنها را رنجانده و رمانده و اين موقعيتى مناسب براى گروههاى تجزيه‌طلب در خوزستان، كردستان يا آذربايجان فراهم كرده تا از آب گل الود ماهى بگيرند.

دكتر محسن قائم مقام: ”اگر تجزيه‌ای بخواهد انجام شود، مسئول اصلى‌اش حكومت ايران است. در طول تاريخ ايران اقوام ايرانى برادرانه با هم زندگى كرده‌اند و هر وقت هم خطرى استقلال ايران را تهديد كرده با هم دفاع كرده‌اند. آنچه باعث اشكال بوده، استبداد است كه در دوره‌هاى مختلف و در حكومت‌هاى مختلف به عده‌ای بيشتر رسيده‌اند و به عده‌ای كمتر“.

قرار است بحث مسائل قومى و وحدت ملى ايران در سمينارهاى ديگرى در شهرهاى واشنگتن و نيويورك ادامه يابد. شيرين‌دخت دقيقيان سمينار شهر لوس‌آنجلس را موفقيت آميز ارزيابى می‌كند و می‌گويد:

” قدم مهمى بود به دور از عصبيت و جوزدگى و بخصوص فارغ از عوام‌زدگى كه در برخی رسانه‌ها حاكم است كه سعى مى‌كنند در پنج دقيقه اول با قطعنامه و حكم مسئله را فيصله دهند. اين وظيفه ماست كه در خارج از كشور حرف بزنيم وگرنه اساتيد داخلى نمى‌توانند صحبت كنند. از پيشنهادهاى دوستان، دكتر علمدارى اين بود كه بايد در ايران دپارتمان‌هاى بررسى مسائل قومى تاسيس شود تا مطالعات انجام گيرند و نتيجه‌گيرى‌ها شوند و برنامه‌ريزى شود تا نيروهاى مترقى و هر نيروى صادق از هرگرايشى در اين بحث شركت جويند.“