ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 06.09.2006, 8:42
آقای احمدی‌نژاد، بيا از خير مناظره با بوش بگذر!

دكتر محمد ملكی

شهريور ١٣٨٥

بسم‌الحق
با نامِ آزادی، آگاهی و عدالت

اين روزها مرتب می‌خوانيم و می‌شنويم كه آقای احمدی‌نژاد از بوش تقاضای مناظره كرده و او حاضر به اينكار نشده است. آقای احمدی‌نژاد عدم پذيرش بوش را ترس ايشان دانسته و اينكه روش استكبار جهانی و بوش و امثال او در اداره جهان غلط است و روش ما درست است و روزی خواهد رسيد ما سراسرِ گيتی را تبديل به بهشت روی زمين خواهيم كرد. من بدون آنكه بخواهم نظرات جناب احمدی‌نژاد را رد يا تأييد كنم بعنوان يك فرزند روستا، يك ايرانی، يك همكار دانشگاهی و يك كارگرزاده كه مانند ايشان از ميان توده‌های مردم برخاسته‌ام، پيشنهاد می‌كنم حال كه بوشِ مستكبر و امپرياليست و جهان‌خوار و جنگ‌افروز و همدست صهيونيسم جهانی حاضر به مناظره با ايشان نشده، بيايند از خير مناظره با بوش بگذرند و با يك ايرانی كه شاهد بسياری از اعمال و رفتار نظام ولائی بوده بی‌سانسور بمناظره بنشيند. مگر شما در فرمايشاتتان در ورزشگاه شهر اروميه نفرموديد.
تمامِ مشكلاتِ ناشی از اين است كه عده‌ای زورگو و غاصب امور را در دست گرفته‌اند اين افراد شعارهای متعددی مانند آزادیِ گردش اطلاعات و آزادی بيان می‌دهند و دائماً از دموكراسی و حقوق بشر شعار سر می‌دهند ولی در عمل اينگونه نيستند. كسانی كه از مناظره در خصوص مسائل جهان فرار می‌كنند منطق و استدلال ندارند اينها در مقابل پيشنهاد اين مناظره از افكار عمومیِ جهان می‌ترسند و با رد اين مناظره برای شعور ملت‌ها ارزش قائل نيستند. ما ميدانيم آنها از روشن شدن حقايق و نقش آنها در جنايات مختلف در جهان در هراس هستند اين كشورها ادعای طرفداری از حقوقِ كشور را دارند ولی مخوفترين زندانها را برپا می‌كنند آنها بعضی از افراد را می دزدند و در زندانهايشان بدترين شكنجه‌ها را دارند آنها به سانسور متوسل شده و برای مردم كشور خود محدوديت‌هايی را بوجود می‌آورند، تلفن‌های آنها را شنود می‌كنند و اجازه نمی‌دهند كه اخبار به طور شفاف برای مردمشان منعكس گردد آنها می‌گويند ما طرفدار دموكراسی هستيم ولی با برگزاری رفراندوم در فلسطين مخالفت می‌كنند. مگر شما نمی‌گوييد كه برای ارزشهای ملت‌های دنيا ارزش قائل هستيد. ما گفتيم دو طرف بيايند و برای مشكلات جهان و راههای برون رفت از آن با هم مناظره كنيم، مناظره‌ای بدون سانسور و محدوديت تا همه ملت‌ها حرف‌ها را بشنود.
روزنامه اعتماد ملی، شنبه ١١ شهريورماه ١٣٨٥

جناب آقای احمدی‌نژاد حال كه (بوش) حاضر نشد با شما مناظره كند برای اينكه نشان دهيد اهل مناظره شفاف و بدون سانسور هستيد و از شنيدن حقايق باكی نداريد بياييد با يك هموطن خودتان بمناظره بنشيند تا در مورد آنچه در اين ٢٧ سال در ايران بر سر دانشگاهها و دانشجويان، زنان و جوانان و ديگر هموطنانمان آمده با هم بمناظره بنشينيم تا از طريق رسانه‌های ايران و جهان حقايق بر مردم روشن گردد. و آقای بوش هم بهتر و بيشتر متوجه گردند كه آقای احمدی‌نژاد و همكارانشان پس از تبديل ايران به بهشت روی زمين، چگونه می‌توانند دنيا را پر از نيكی و آرامش و پيشرفت، آزادی و آبادی و قسط و عدل كنند.

آقای احمدی‌نژاد
بايد به اطلاعتان برسانم من در زمينه مناظره با بزرگان بی‌تجربه هم نيستم.
سالِ ١٣٥٩ وقتی تصميم گرفتند با بهانة انقلاب فرهنگی و اسلامی كردن، دانشگاهها را به روی دانشجويان ببندند شورای مديريت دانشگاه تهران – كه اينجانب رياست آنرا بعهده داشتم - با انتشار نامه‌ای اينكار را به زيان ملت و خدمت به استكبار جهانی دانست و اعلام كرد با اين عمل تكليف ١٨٠ هزار دانشجوی دانشگاه‌ها چه می‌شود و هشدار داد كه اين جوانان خوراك خوبی برای گروههای سياسی خواهند شد كه ديديم وقايع بعدی صحت پيش‌بينی ما را تأييد كرد. پس از انتشار اين نامه جناب خامنه‌ای كه آنموقع نماينده مجلس و امام جمعه موقت تهران بودند طی خطبه‌های نماز جمعه شديداً به امضاءكنندگان نامه حمله كردند و آنها را خائن خطاب نمودند. بلافاصله مديريت دانشگاه تهران از آقای خامنه‌ای خواستند در يك مناظره زنده و بی‌سانسور شركت كرده تا روشن گردد خائن كيست و آيا بستن دانشگاهها خدمت است يا خيانت؟ اين تقاضا بارها تكرار شد ولی جوابی از سوی تهمت‌زنندگان داده نشد تا پس از يك سال در خرداد سال ١٣٦٠ كه مصادف با يكمين سال بستن در دانشگاهها بود تقاضای مناظره مجدداً تكرار شد و حتی روزنامه جمهوری اسلامی با مقداری فحش و بدگويی به تقاضاكنندگان مناظره مانند ساير روزنامه‌ها آنرا چاپ كردند. نتيجه اين درخواست آن شد كه ساعت ٢ بعد از نيمه‌شب سال ١٣٦٠ به خانه استيجاری اينجانب ريختند و مرا به اسارت بردند و مدت بيش از ٥ سال زير وحشيانه‌ترين شكنجه‌ها قرار دادند و در حاليكه جای جای تنم زخمدار «تعزير» بود رها كردند. تا عبرتی گردد برای ديگران كه ديگر از اين فضولی‌ها نكنند و بزرگان را بمناظرة شفاف و رو در رو دعوت ننمايند.

جناب آقای احمدی‌نژاد
اميدوارم برای اثبات اينكه شما چقدر راستگو و معتقد به «شعور ملت‌ها» هستيد به جای مناظره با بوش متكبر و مستبد و دروغگو با يك هموطن خودتان كه هيچ ادعايی ندارد و تنها هدفش آگاه شدن مردم از آنچه در ايران می‌گذرد، می‌باشد تن به اين مناظره داده و ساعاتی از وقت خود را صرف روشن شدن حقايق فرماييد و فراموش نكنيد آن ضرب‌المثل را كه «چراغی كه به خانه رواست به مسجد حرام است» با اين اميد كه درخواست مناظره با شما به سرنوشت مناظره با آقای خامنه‌ای دچار نشود.

دكترمحمد ملكی
استاد بازنشسته دانشگاه تهران