حسن‌ هاشميان
سازمان تروريستی «القاعده» در عراق با معرفی فردی بنام «ابو حمزه مهاجر» به جای زرقاوی گمان می‌كرد اين بار كسی را برای رهبری خود انتخاب كرده است كه سازمان‌های اطلاعاتی غرب با دشواری می‌توانند هويت واقعی او را كشف كنند و اميد آن را داشتند كه يك شخصيت ناشناخته و همانند «شبح» را در برابر سرويس‌های اطلاعاتی امريكا و اروپا قرار داده‌اند و با چنين كاری برخلاف زرقاوی كه عكس‌های وی در دسترس همه بود، نيروی «القاعده» در عراق اين بار می‌خواست در ورای كسی بيايستد كه هيچگونه ردپائی از خود به جا نگذاشته است.
اما اين آرزو به سرعت به تباهی گرائيد زيرا در خانه‌ای كه زرقاوی در آن مورد هدف قرار گرفت ، مداركی به دست آمد كه برای كشف هويت رهبر جديد القاعده در عراق كفايت می‌كرد. طبق اسناد به دست آمده نام حقيقی ابوحمزه مهاجر «ابوايوب مصری» است و تبعه كشور مصر می‌باشد. اين فرد سابقا تحت تعقيب نيروهای امريكائی بود و به اين دليل تلاش كرده است هويت واقعی خود را پنهان نموده تا دستگير نشود. ابوايوب مصری به همراه زرقاوی در فاصله سال‌های ٢٠٠١ و ٢٠٠٢ مسؤول آموزش نيروهای القاعده در اردوگاه «فاروق» در افغانستان بوده است. او بعد از حمله امريكا به افغانستان در سال ٢٠٠٣ راهی بغداد شد و پيش از اينكه زرقاوی بتواند نخستين تيم عملياتی خود را در عراق شكل دهد، در اين كشور مستقر شد.
در اين ميان سايت‌های اينترنتی القاعده از هواداران خود در اقصی نقاط جهان خواسته‌اند كه از تكذيب يا تأييد اطلاعات امريكائی‌ها درباره ابوايوب مصری پرهيز كنند ، زيرا معتقد هستند دشمنان آنان از طريق اين نوع اطلاع‌رسانی ، تلاش می‌كنند به معلومات جديدی درباره افراد القاعده دست يابند.
همچنين اطلاعات امريكائی‌ها نشان می‌دهد كه ابوايوب مصری سال ٢٠٠٠ وارد افغانستان شد و با اسامه بن لادن و ايمن ظواهری رهبران القاعده از نزديك تماس داشته است. اما يك شخص كه جماعت‌های اسلامی را از نزديك می‌شناسد بدون ذكر نام خود به روزنامه الشرق الاوسط گفته است كه در ميان نيروهای جهادی مصر فردی بنام ابوايوب مصری ناشناخته است و مصری بودن وی را رد می‌كند. اما «منتصر زيات» وكيل جماعت‌های اسلامی در مصر به تلويزيون العربيه گفته كه نام واقعی ابوايوب مصری «يوسف دريری» است و اهل جنوب مصر می‌باشد.
از سوی ديگر اسناد به دست آمده درباره استراتژی القاعده در عراق نشان می‌دهد كه اين سازمان تلاش می‌كرده ميان شيعيان و سنی‌ها و شيعيان با شيعيان جنگ فرقه‌ای ايجاد كند و به حصول يك روياروئی نظامی ميان ايران و امريكا اميد بسته بود. اين سند كه برای نخستين بار توسط روزنامه الشرق الاوسط منتشر شده است تأكيد می‌كند كه استراتژی مبارزاتی القاعده در عراق بر نكات زير استوار است:

١- شعله‌ور ساختن جنگ ميان شيعيان عراق و امريكا
٢- ايجاد درگيری و ستيز ميان اصولگرايان شيعه و سكولارها (مانند اياد علاوی و چلبی)
٣- ايجاد جنگ ميان كردها و شيعيان
٤- ايجاد جنگ ميان نيروهای مجلس اعلا به رهبری حكيم و نيروهای مقتدی صدر
٥- ايجاد جنگ ميان شيعيان عراق و تمامی سنی‌ها در جهان عرب و منطقه خليج فارس
٦- شعله‌ور ساختن جنگ ميان ايران و امريكا

به اعتقاد رهبران سازمان القاعده در عراق، با ايجاد جنگ ميان ايران و امريكا منافع زيادی نصيب آنها خواهد شد كه از جمله آن می‌توان به نكات زير اشاره كرد:

١- آزاد ساختن سنی‌های ايران كه به زعم رهبران القاعده ٣٠ درصد جمعيت ايران را تشكيل می‌دهند.
٢- غرق شدن امريكا در جنگ جديدی كه می‌تواند جبهه بزرگتری در برابر اين كشور بگشايد
٣- تضعيف كردن حركت رو به تزايد شيعيان در منطقه
٤- دستيبابی به سلاح جديد در اثنای فروپاشی نظم در ايران

برای اين منظور و رسيدن به چنين اهدافی رهبران القاعده پيشنهاد می‌كنند كه راه كارهای زير در نظر گرفته شود:

١- پخش پيام‌هائی با مسؤوليت ايرانی‌ها يا شيعيانی كه به ايران گرايش دارند. مضمون اين پيام‌ها بر تهديد مستقيم منافع امريكا در منطقه و جهان استوار است.
٢- انجام عمليات گروگان‌گيری و قتل آنها و متهم كردن ايرانی‌ها و شيعيان به اين كار
٣- تأكيد بر وجود سلاح‌های اتمی و ميكروبی در ايران و تهديد منافع غرب با اين نوع اسلحه
٤- ايجاد شبهه مبنی بر وجود يك رابطه مستقيم ميان ايران و گروه‌های تروريستی
٥- توزيع اسناد غير واقعی دال بر اينكه ايران تلاش می‌كند اسلحه كشتار همگانی تصاحب كند يا در تلاش است تا در كشورهای غربی عمليات تروريستی انجام دهد.

نكته آخر اينكه تمام اين مدارك مستند از رايانه شخصی زرقاوی به دست آمده كه در محل به هلاكت رسيدن رهبر سابق القاعده در عراق يافت شده است.