جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 01.06.2006, 19:33


دويچه وله / مریم انصاری: تصميم آمريكا براى قرار گرفتن در كنار اروپا به منظور شركت در مذاكره با ايران از سوى رسانه خبرى جهان و سران كشورهاى اروپايى با استقبال بسيار مواجه شد و بسيارى آنرا روزنه اميدى براى رسيدن به يك راه حل ديپلماتيك ارزيابى كردند. اما دولت ايران واكنش چندان مثبتى به اين تغيير در سياست ايالات متحده نشان نداد و پاره‌اى شخصيت‌هاى سياسى نيز با خوشبينى نسبت بدان نگاه نكردند. از جمله اين شخصيت‌ها دكتر منصور فرهنگ استاد حقوق بين‌الملل در آمريكا و سفير ايران در سازمان ملل در دوره رژيم گذشته است.

دويچه وله: آقای فرهنگ سخنان خانم رایس، وزیر خارجه ایالات متحده، در مورد شرکت آمریکا در مذاکره هسته‌ای با ایران بعنوان تحولی در سیاست خارجی آمریکا قلمداد شد و مورد حمایت کشورهای اروپایی و برخی کشورهای منطقه هم قرار گرفت. با توجه به اینکه شما از جمله اولین کسانی بودید که به امکان و همچنین لزوم مذاکره مستقیم آمریکا با ایران اشاره کرده بود، فکر می‌کنید حالا شرایط برای نشستن دو کشور بر سر میز مذاکره فراهم شده است؟

منصور فرهنگ: شرایط کاملا فراهم است، ولی مسئله این است که آیا آمریکا در کیفیت موضع خودش یک تغییر اساسی داده است یا نه. در حال حاضر تنها نکته‌ی جدیدی که در گفته‌های خانم رایس وجود دارد این است که حاضر است به سه کشور اروپایی برای مذاکره با ایران بپیوندد و حتا این مذاکرات را از جهت شرکت‌کنندگان گسترش بدهد که بقیه اعضای شورای امنیت مثل چین و روسیه هم در آن شرکت بکنند. ولی در کنار بیان این نکته، دیروز خانم رایس در چند مصاحبه‌ی ديگر اتهامات گذشته را نسبت به ایران تکرار کرد و حتا در پاسخ به این سوال که آیا هدف سیاست خارجی آمریکا تغییر رژیم در ایران است،‌ بهیچوجه پاسخ صریح نداد. بنابراین بسیار بسیار روشن بود که ایران هرگز چنین پیشنهادی را نمی‌پذیرد، برای اینکه این پیشنهاد در واقع تکرار پیشنهاد فرانسه، انگلستان و آلمان بود که برای ادامه مذاکره، تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در ایران باید پیش‌شرط قرار بگیرد و ایران این پیش‌شرط را نمی‌پذیرد. اما موضوع این است که آیا آمریکایی‌ها این قدم اولی بود که برداشته‌اند در چارچوب فشارهای بسیار وسیع داخلی و بین‌المللی که بر آنها وراد می‌شد كه با ایران وارد گفت‌وگوی دوجانبه بشوند، و یا اینکه این یک تاکتیکی برای ایجاد تبلیغات علیه ایران و یا اینکه به کسانیکه به دولت آمریکا فشار می‌آورند،‌ چه شخصیت‌های داخلی و چه کشورهای بین‌المللی. و بگویند که این ایران است که از خودش انعطاف نشان نمی‌دهد و ما یک قدم اساسی مثبت برداشته‌ایم. من تاکنون فکر می‌کنم که در این مرحله این اقدام بیشتر یک تاکتیک تبلیغاتی بوده تا نشان‌دادن انعطاف در موضع آمریکا.

دويچه وله: با این حال خانم رایس گفته‌اند که نشست امروز وین پیشنهادهای اساسی‌ای را برای ایران دارد که منافع آن بمراتب بیشتر از برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی‌ برای مردم این کشور خواهد بود و اضافه كرده‌اند که ایالات متحده بطور فعالی از چنین منافعی برای مردم ایران، چه بصورت آشکار و چه بطور خصوصی، حمایت خواهد کرد. آیا سخنان خانم رایس محصول توافق‌هایی میان این دو هست؟

منصور فرهنگ: به نظر من توافقهایی وجود نداشته. این صحبت‌های خانم رایس هم از نظر سیاسی و بین‌المللی هیچ نوع اهمیت و ارزشی ندارد. واقعیت امر این است که ما هر انتقادی که نسبت به رژیم ایران داریم و من شخصا رژیم ایران را یک رژیم بسیار عقب‌گرا می‌دانم، اما موضع این رژیم در رابطه با حق کشور در غنی سازی اورانیوم از نظر حقوقی صحیح است. بنابراین اگر اروپا و آمریکا از ايران می‌خواهند که از حق خودش بگذرد ، به دلیل رفتار ایران است، به اين دليل است كه نگرانی‌هایی در دنیا وجود دارد که اگر ایران غنی‌سازی اورانیوم را به آن مرحله‌ای برساند که بتواند بمب اتمی بسازد،‌ این می‌تواند زمینه ساز درگیری‌ها و جنگ بسیار وسیع و فاجعه‌باری در منطقه باشد. این نگرانی‌هایی‌ست که مردم ایران هم دارند. ولی اگر از ایران خواسته بشود که از این حق خودش صرفنظر بکند، باید به‌ازای صرفنظر از این حق مشوق‌هایی به ایران داد که ایران بتواند در چارچوب مسایل سیاست داخلی و منطقه‌ای و جهانی این تغییر موضع خودش را توجیه بکند.

دويچه وله: شما بر دادن مشوق‌هایی به ایران تاكيد می‌كنيد که می‌تواند زمینه‌ساز حل مناقشات اتمی باشد. آیا طرح پیشنهادی که امروز در وین آخرین جزییاتش بررسی می‌شود حاوی این مشوق‌هایی که شما می‌گویید‌ نیست؟ و اساسا غنی‌سازی اورانیوم چه سودی به نفع مردم ایران دارد که لازم باشد به لحاظ حقوقی اینقدر روی آن پافشاری بشود؟

منصور فرهنگ: ببینید، ما وقتی راجع به برنامه هسته‌ای ایران صحبت می‌کنیم، یکی رابطه این برنامه هسته‌ای با منافع رفاهی و امنیتی جامعه ایران است. و یکی هم مربوط به حقوق ایران در چارچوب قوانین بین‌المللی‌ست. یعنی یک کار می‌تواند صددرصد قانونی باشد، ولی برای جامعه بهیچ وجه ارزش و اهمیتی نداشته باشد. من شخصا فکر می‌کنم که بطورکلی این برنامه هسته‌ای ایران، چه از نظر محیط زیست و چه از نظر اقتصادی، بهیچوجه برای جامعه ایران مفید نیست و اگر این غنی‌سازی اورانیوم برای دهسال بحالت تعلیق دربیاید، کوچکترین ضرری به منافع رفاهی و امنیتی جامعه ایران نخواهد زد. اما اين مسئله در داخل خود ایران بهیچوجه مورد بحث و بررسی قرار نمی‌گیرد، برای اینکه جمهوری اسلامی از این تقابل خودش با آمریکا و یا دنیای غرب استفاده می‌کند و یک سانسور بسیار شدید درمطبوعات و حتا در محیط‌های دانشگاهی و آکادمیک ایجاد کرده که راجع به این موضوع صحبت نشود. من سال گذشته در کنفرانسی که در آکسفورد انگلستان بود شرکت کردم. در آنجا یک خانم استاد ایرانی یک تحقیق بسیار جالب و ارزنده‌ای راجع به مشکلات محیط زیستی که این برنامه می‌تواند در ایران درست بکند ارائه داد و وقتی من از ایشان سوال کردم که آیا این بحث در داخل کشور مطرح می‌شود، گفت بهیچ وجه اجازه نمی‌دهند. فرد دیگری که از ایران در آنجا باز شرکت کرده بود، از نظر اقتصادی این موضوع را مورد بررسی قرار داد و او هم بخوبی نشان داد که از نظر اقتصادی هم این برنامه هسته‌ای برای ایران هیچ نوع نفعی ندارد. ولی از جهت حقوقی وقتی ایران با کشورهای جهان خارج طرف است،‌ در آنجا بکلی این موضوع فرق می‌کند. کشورهایی مثل آلمان، برزیل، آرژانتین، و حتا بطور بالقوه کشوری مثل کره جنوبی، اینها همه طرح‌ها و تاسيسات غنی‌سازی اورانیوم دارند و در ضمن امضاکنندگان عهدنامه منع گسترش سلاحهای هسته‌ای هم هستند. ولی به دلایل امنیتی و به دلایل حفظ صلح در دنیا نمی‌خواهند از امکان غنی‌سازی اورانیوم استفاده بکنند و به آن اندازه‌ای غنی‌سازی را بالا ببرند که ماده لازم برای بمب را داشته باشند. امروز دولت آمریکا یک حلقه نظامی دور ایران درست کرده،‌ در پاکستان، در ترکیه،‌ در بحرین، در خلیج فارس، در عراق و روزی هم نیست که آقای بوش و یا اعضای کابینه‌ی او ایران را به حمله‌ی نظامی تهدید نکنند. حالا ما هر احساس منفی‌ای که نسبت به رژیم ایران داریم، در برابر این تهدیدات هر دولتی می‌گوید که من باید نیروی بازدارنده‌ی دفاعی داشته باشم تا از این حمله جلوگیری بکنم و مدلی هم که در نظر می‌گیرند کره شمالی‌ست. بنابراین این موضوع گره خورده به هژمونی آمریکا. وگرنه وضع حقوق بشر در ایران و بطور کلی رفتار رژیم ایران با رژیم‌های دیگر منطقه که با آمریکا روابط بسیار تنگاتنگ و صمیمانه دارند،‌ مثل مصر و عربستان صعودی وغیره و ذلک، هیچ تفاوتی نمی‌کند.

دويچه وله: آقاى فرهنگ، با توجه به صحبت‌هایی که کردید شق مذاکره که فعلا به نظر نمی‌آید محتمل باشد،‌ هر دو حکومت هم كه دارای نیروهايی هستند که بر مواضع خودشان سرسختانه پافشاری می‌کنند و پيشنهاد نشست وين اروپا هم عليرغم آنكه ممكن است داراى منافعى بيش از برنامه هسته‌اى براى ايران باشد معلوم نيست از سوى ايران مورد قبول واقع شود، چون اروپا هم تاكنون برشرط توقف غنى سازى تاكيد كرده. پس، حل مسالمت آميز مناقشه اتمی چگونه ميسر است؟

منصور فرهنگ: برای حل و فصل این مسئله مذاکره دوجانبه میان ایران و آمریکا ضروری‌ست و این مذاکره بهیچ وجه نمی‌تواند محدود به مسئله‌ی هسته‌ای ایران بشود. اولین پیامد این مذاکره این است که آمریکا حاکمیت ملی ایران را می‌پذیرد و درآن چارچوب با ایران وارد مذاکره بشود. من فکر می‌کنم که اگر چنین چارچوبی ساخته بشود، آمریکا و جهان غرب می‌توانند ایران را متقاعد بکنند که غنی‌سازی اورانیوم را بحالت تعلیق دربیاورد و سوخت مورد نیاز برای راکتورهای اتمی بوشهر را به ایران بدهند و زمینه بحث را و گفتگو راجع به پیامدهای اقتصادی و محیط زیستی وسیاسی این امر را در داخل ایران باز بکنند. هیچ بعید نیست که اگر جنبه‌های امنیتی و مخالفت با غرب در اين مناقشه حل بشود، بعد از ۲سال یا ۳سال بطور کلی برنامه هسته‌ای ایران در بوشهر بحالت تعلیق دربیاید. برای اینکه واقعا از نظر بسیاری از کارشناسان مملکت خودمان این امر برای ایران هیچ نوع نفع رفاهی و اقتصادی ندارد و از نظر محیط زیست هم خطر بزرگی‌ برای کشور می‌تواند باشد. و بنابراین،‌ باز هم با کشورهای اروپایی‌ست که در این میانه حد وسطی را بگیرند، که راهی پیدا بکنند که بدون ایجاد پیش‌شرط، مذاکره آغاز بشود،‌ ولی هدف این مذاکرات متقاعد کردن ایران به پایان دادن غنی‌سازی اورانیوم باشد. این طرحی که امروز مورد بحث در وین هست،‌ آنچیزی است‌ که اروپایی‌ها و روسیه و چین موفق شدند اجازه ندادند آمریکایی‌ها از بند هفتم منشور سازمان ملل متحد استفاده بکنند و اگر هم راجع به ایران تصمیم به تحریم اقتصادی گرفته بشود،‌ این تحریم اقتصادی داوطلبانه خواهد بود. یعنی اجباری نیست. تحریم اجباری علیه یک کشور فقط و فقط می‌تواند در چارچوب بند هفتم منشور سازمان ملل متحد و تایید شورای امنیت انجام بگیرد. یعنی دقیقا برنامه‌ای که راجع به عراق وجود داشت، بعد از حمله‌ی عراق به کویت در سال ۱۹۹۱. بهرحال این موضوع خطرناک است و اینکه پایانش به کجا کشیده می‌شود بستگی به این دارد که تا چه حد نیروهای مترقی در آمریکا و نیروهای طرفدار صلح در ایران و ایرانیان علاقمند به صلح و آزادی و دمکراسی فعالیت خودشان را چگونه ادامه بدهند که بتوانند این دو را وادار به گفت و شنود و مذاکره برای حل این مسئله بکنند. درغیراینصورت مردم ما و جامعه‌ی ما باید بهای بسیار وحشتناکی برای این تقابل بپردازند.



" width="640" />
 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024