سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Tuesday 23 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 30.05.2006, 10:08


دوشنبه ٨ خرداد ١٣٨٥
آفتاب- الناز انصاری: پشت در خانه برخی استادان پستچی بود كه حكم بازنشستگی را آورده بود. بی‌هيچ اطلاع قبلی و بی‌هيچ برنامه تقديری، اين استادان خانه‌نشين شدند؛ آنان اساتيد برجسته حوزه علوم انسانی بودند كه دانشگاه هنوز به آنها احتياج دارد و با آنها نفس می‌كشد. اين بار اما صحبت دانشجويان نبود. دانشجويان پشت ميزهای خود نشسته بودند و آرام و گاه با اضطراب به استقبال امتحانات خود می‌رفتند كه خبر آمد كه روز امتحان، آخرين فرصت ديدار با برخی استادان خواهد بود.

موج سوم
اگر پس از انقلاب از اولين برخورد مقامات رسمی با اساتيد در مقطع ١٦ آذر و اخراج ١١ استاد برجسته از جمله مهندس بازرگان و دكتر سحابی بگذريم، موج كوتاهی برخاست و معدود اساتيدی را كه با ساواك و ديگر نهادهای وابسته به رژيم پهلوی در ارتباط بودند را اخراج كرد.
كمی پس از اين واقعه، دانشگاه‌ها با عنوان «انقلاب فرهنگی» تعطيل شد و تعداد زيادی از اساتيد و دانشجويان كه به نوعی همگام با انقلاب نبودند، كنار گذاشته شدند.
موج دوم در دهه ٧٠ با اخراج دكتر سروش، دكتر كديور، دكتر عبدالحسينی و.... بار ديگر اساتيدی را خانه نشين يا مهاجر كرد ، شكل گرفت و تا ميانه دهه ٨٠ و اين روزها ديگر خبری از خانه‌نشين شدن اساتيد خبری نبود.

مهاجران عزيز
اساتيد بازمانده از تدريس، كوهی از دانش را با خود حمل كردند و بليط اولين پروازهای اروپا و آمريكا را روی كيف هايشان گذاشتند، كسانی كه علم بيش از سياست در نگاهشان جاذبه داشت. اين خروج نخبگان بود نه فرار مغزهای جوان.
«سعيد مدنی» پژوهشگر اجتماعی در گفتگو با خبرنگار سياسی آفتاب به اين موضوع اشاره می كند و تاكيد دارد كه اين مهاجرت حتی از منظر منافع ملی نيز بار منفی زيادی را به جامعه تحميل كرده است.
او می گويد:«تعداد اساتيد مطرحی كه امروز در دانشگاه‌های معتبر اروپا و آمريكا تدريس می‌كنند، فاصله بسيار كمی با تعداد اساتيد داخلی دارند و تقريبا اين تعداد برابر است».
مدنی توضيح می‌دهد كه «با خروج استادان برجسته از ايران، سرمايه هنگفتی به نام علم از ايران خارج شده و در ديگر نقاط جهان پخش شده است. در حالی كه اين سرمايه قطعا می‌توانست با رويكرد ديگری در كشور بماند و در راستای توسعه عملی و پيشرفت ايران استفاده شود.»
اين روزنامه نگار ساحت علم در ايران را «هميشه مخدوش به نوعی ظن و بدگمانی» می‌داند كه كشمكش ديرينه سال «تخصص و تعهد» بيشترين ضربه را به فضای علمی جامعه زده است.

سنت و مدرنيته
اخراج، عدم امكان تدريس، بازنشستگی اجباری و هر برخورد ديگر با ريشه‌های حياتی دانشگاه‌ها، يعنی اساتيد ابعاد فكری ديگری نيز می‌تواند در خود بگنجاند. ابعادی كه تفاوت‌ها در آن با سنتی‌تر شدن حاكميت پر رنگ‌تر می‌شود.
«حجت شريفی» عضو شورای مركزی سازمان ادوار تحكيم وحدت، بيش از هر چيز به رويكرد ايدئولوژيك و پايه های فكری اين تغيير اشاره دارد و می‌گويد: «برخورد با استادان دانشگاه به نوعی برخورد با پايگاهها و خاستگاه های فكری است. دانشگاه به عنوان سمبل مدرنيته هميشه برخوردهايی را شاهد بوده است كه سوابق روشنی نيز از آن موجود است.»

علم بهتر است يا سياست
دكتر «حسن نمكدوست تهرانی» استاد نام آشنای دانشكده علوم ارتباطات بود و اعتراض به اخراج او زنگ اول اين برخوردها را به صدا در آورد. در ادامه اين روند،اساتيدی ديگری كه هيچ گاه فرصت استاد رسمی شدن در دولت های پيش را نيز نيافته بودند با منع تدريس روبرو شدند.
دكتر دروديان، دكتر عاشوری، دكتر رئيس طوسی، دكتر ساعی، دكتر صفايی و دكتر عراقی استادان ديگری بودند كه با تدريس در دانشگاهها خداحافظی كردند. قصه زمانی غم انگيزتر شد كه دكتر ساعی گفت كه ديگر علاقه‌ای به ادامه فعاليت در محيط متشنج و پرچالش دانشگاه‌ها را ندارد.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024