پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ -
Thursday 28 March 2024
|
انتشار برنامه همکاریهای جامع ۲۵ ساله بین جمهوری اسلامی و جمهوری خلق چین با واکنشهای انتقادی جامعه مدنی مواجه شد و نیروهای سیاسی از این که حکومت، پنهان از چشم مردم با یک قدرت خارجی در تلاش رسیدن به یک توافق راهبردی است، به مخالفت برخاستند و یا به دیده تردید بر این رویکرد نگریستند. همه شواهد حاکی از آن است که هدف این تفاهم نامه ، بیشتر جنبه سیاسی آن در شرائط کنونی جمهوری اسلامی و یک تفاهم نامه راهبردی با برخی جنبههای پنهان و نا روشن است. بر طبق این تفاهم نامه قرار است چین در صنعت نفت و گاز، صنایع پتروشیمی، زیرساختهای ایران، توسعهی بنادر، جادهها، مناطق آزاد و ... سرمایهگذاری نماید. همچنین قرار است، در زمینههای نظامی و امنیتی نیز همکاری کند. برخی منابع حجم محتمل این سرمایه گذاریها را حدود ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار پیشبینی کردهاند.
باید دید این تفاهمنامه در شرایطی که کشور ما منزوی و در معرض تحریم و تهدید و با حکومتی ضعیف غرق در فساد و دزدی و سرکوب و کشتار است و مردم هم اعتمادی به نظام حاکم ندارند، میتواند به نفع کشور ما تمام شود؟ اساسا قراردادهای احتمالی ناشی از چنین تفاهمنامهای میتواند به سرانجام برسد و عملی گردد؟ راست این است که چین در همه این سالها حتی به یک بیانیه شورای امنیت در رابطه با کشور ما حتی رای ممتنع نداده است، بلکه همواره رای آن به نفع آمریکا و غرب مثبت بوده است. منافع چین به خاطر تنیدگی مناسباتش با آمریکا و اروپا در آن حد است که اگر به پیشنهادات جمهوری اسلامی آری بگوید و زیر این تفاهم نامه امضا نیز بزند، وقتی به پروژههای مشخص برسد به خاطر تحریمهای بانکی آمریکا، قادر به انجام آنها نخواهد بود. چین تا کنون نیز نتوانسته است قراردادهای قبلی خود با جمهوری اسلامی را به انجام برساند.
تفاهمنامه استراتژیک نیازمند تنش زدائی در سیاست خارجی و همزیستی با همه دولتهای جهان است
سیاست خارجی اعلام شده جمهوری اسلامی از آغاز نه شرقی نه غربی بود، اما بعد از اشغال سفارت آمریکا، اساسا سیمای غرب ستیزی و دشمنی با آمریکا به خود گرفت و کشور را به ورطه ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و در معرض خطر جنگ و فروپاشی قرار داد. مناسبات غرب با جمهوری اسلامی نیز از همان آغاز مورد مناقشه بود، از طرفی دولتهای اروپائی با سیاست گفتگوی انتقادی با جمهوری اسلامی سعی میکردند از طریق دیالوگ، جمهوری اسلامی را وارد مناسبات بین المللی کنند و به پایبندی بر توافقات بین المللی ترغیب نمایند. سیاست دیگری نیز در قبال جمهوری اسلامی مبنی بر تحریم و منزوی کردن آن، در جامعه بین المللی و در مناسبات منطقهای به کار گرفته میشود که بیشتر دولت آمریکا و بویژه حزب جمهوریخواه آن را نمایندگی میکرده و میکند.
در دوران ریاست جمهوری اوباما بعد از یک دور تشدید تحریمهای اقتصادی، بالاخره راه گفت و گو هموار شد و با مذاکرات بین ایران و پنج کشور عضو شورای امنیت و آلمان در باره برنامه هستهای ایران، به قرارداد برجام منتهی شد. این قرارداد راه لغو تحریمها را هموار ساخت و سایه تهدید و جنگ را از سر ایران برداشت و فصل جدیدی در مناسبات ایران و غرب گشود. با روی کار آمدن ترامپ سیاست منزوی کردن ایران و تغییر رژیم که قبل از اوباما توسط جرج بوش پسر با طرح ایران به عنوان جزئی از محور شرارت پیش برده میشد، دوباره به نوع دیگری احیا شد. با خروج آمریکا از برجام سیاست فشار حداکثری در پیش گرفته شد.
در ایران نیز دو سیاست در حکومت در رقابت بودهاند. یکی عادی سازی روابط با غرب و آمریکا که در دولت خاتمی از طریق مذاکرات به پیش برده شد و موفقیت نسبی هم داشت. این سیاست هم در داخل توسط نهادهای تحت نظر ولی فقیه و هم در خارج توسط دولت بوش در چالش بود به نتیجه مطلوب نرسید. دیگری سیاست مقابله جوئی و آمریکا ستیزی و بی توجهی به سازمان ملل بود که توسط خامنهای و دولت محبوب او، دولت احمدی نژاد به پیش برده شد و حاصل آن رفتن پرونده پروژه هستهای جمهوری اسلامی به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامههای متعدد در تحریم کشور ما و ادامه آن در وضعیت کنونی است. با آمدن روحانی و زیر فشارهای ناشی از تحریمهای گسترده اقتصادی، خامنهای ناچار به پذیرش گفتگو شد و سرانجام برجام به امضا رسید. اما موانع بر سر راه ادامه مذاکره با آمریکا و غرب برای حل مشکلات و عادی سازی مناسبات بر سر جای خود باقی ماند و دست دولت در ادامه مذاکرات از همان فردای توافق برجام بسته شد. پس از امضای برجام که قرار بود برجامهای ۲ و ۳ توسط دولت به انجام برسد به سد دستگاه اداری ولی فقیه و خود خامنهای برخورد نمود و عملی نشد.
سیاست خارجی تنشزا و دشمن محور جمهوری اسلامی سبب شد که رابطه ایران با غرب و اکثر کشورهای مهم دنیا تعلیق شود و تصور اتکا به چین و روسیه در برابر غرب با توجه به رقابتهای موجود بین این دو کشور با غرب، جایگزین اتخاذ یک سیاست مستقل و ملی شد. در عین حال، روسیه و چین هم در مواردی از مناقشه بین آمریکا و جمهوری اسلامی در جهت تامین منافع خود استفاده ابزاری کرده و میکنند. خامنهای فکر میکند که با اتکا به روسیه و چین میتواند ادامه حکومت خود را تضمین نماید. همه شواهد در پی اعلام تفاهمنامه ۲۵ ساله حاکی از آن است که شخص خامنهای مسئولیت این قرارداد را به عهده دارد و به همین دلیل هم مخالفین بهبود مناسبات با اروپا و آمریکا تمام قد به حمایت از این قرارداد بر خاستهاند.
پرسش این است، آیا قرارداد راهبردی اقتصادی ایران و چین، عملی و متضمن منافع ملی ماست؟
نگاه ما در باره تفاهمنامه ۲۵ ساله با چین باید بر اساس سود و زیان آن برای منافع ملی مردم ایران باشد. نیروهای ملی،دموکراتیک و جمهوری خواه ایران سیاست خارجی خود را بر مبنای مناسبات متقابل و برابر حقوق با همه کشورهای جهان تعیین میکنند. باید توجه کرد که کشور چین در این لحظه به دو دلیل مورد توجه همگانی است. از یک طرف این کشور با توسعه همه جانبه خود توانست نشان بدهد که میشود یک کشور فقیر را با سیاست خارجی درست به توسعه همه جانبه رساند و از طرف دیگر در مناسبات با جهان، کشورها را به دوست و دشمن تقسیم نکرد و اساس و مبنا را بر توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی گذاشت. اتفاقا برای کشور ما باید آموزنده باشد که از چنین الگوئی در سیاست خارجی سود بجوید، این همان کاری است که جمهوری اسلامی از آن پرهیز میکند. موضوع مهم دیگر این است که چین با همه کشورهای جهان مناسبات اقتصادی دارد و در حال حاضر دومین اقتصاد جهان محسوب میشود و از این جبنه هم مورد توجه ما باید باشد. این مسئله را باید در نظر داشته باشیم که در دعوای چین و غرب نباید جانبدار یکی از طرفین باشیم و اساس را باید بر منافع ملی کشور خودمان بگذاریم.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی با سیاست تنش آفرین خود در منطقه و دشمنی مداوم با آمریکا و عدم مذاکره مستقیم با آن، کشور ما را در وضعیت شکنندهای قرار داده و شانس مسئولان دولتی را برای چانه زنی بر سر قراردادهای متناسب با منافع ملی دچار مشکل ساخته است. به همین دلیل هم بهبود مناسبات با همه کشورها و بویژه با آمریکا این امکان را فراهم میسازد که در رابطه با تفاهمنامه ۲۵ ساله با چین و یا هر کشور دیگری بتوانیم در پروژههای عملی خواهان تغییرات جدی و متضمن منافع ملی ایران شویم.
کشور ما برای حل مشکلات خود با جهان نیازمند رابطهی متوازن با همه کشورها هم در غرب و هم در شرق میباشد. تقسیم جهان به خیر و شر، نه منطق سیاسی دارد و نه منطق اقتصادی، مناسبات با همه کشورها به نفع کشور ما با موقعیت ژئوپولیتیک منحصر به فرد، در خاورمیانه است. از این رو بدون حل مناسبات ایران با آمریکا و بدون پایان دادن به دشمنی با همسایگان، وضع ما به همین منوالی خواهد بود که امروز است و حکمرانی بد، وضع ما را روز بروز بدتر از این هم خواهد کرد. همکاری و بستن قرارداد در شرایط عادی و نه از روی اضطرار و استیصال حکومت، با چین و هر کشور دیگری خود بخود به ضرر کشور ما نیست. همچنین باید تاکید کرد که چین دقیقا به خاطر سیاست خارجی کنونی جمهوری اسلامی در جهان و منطقه نیز هست که حتی حاضر به پذیرش عضویت جمهوری اسلامی در پیمان شانگهای هم نیست تا این که بخواهد پای قراردادی برود که در مقابل اروپا و آمریکا قرار بگیرد.
عادیسازی مناسبات اقتصادی با منطقه و جهان و از جمله با چین در گرو عادیسازی مناسبات ایران با آمریکاست
باید اذعان نمود که سیاست فشار حداکثری ترامپ مناسبات بینالمللی کشور ما را بیش از پیش تخریب کرده است. سیاست ما باید نه تن دادن به این سیاست زورگویانه و نه دل بستن به آلترناتیوهای کاذب به جای تلاش برای مشکل پیش آمده و ادامه مذاکرات در چهارچوب برجام باشد. تا مسائل کشور از طریق مذاکره به سرانجام برسد و راه برای لغو کامل تحریمها هموار گردد و در این صورت میتوان در شرایط برابر وارد گفت و گو و بستن قرارداد با همه کشورها و از جمله چین شد. در شرایط کنونی تفاهمنامه ۲۵ ساله با چین شانس بسیار پائینی برای عملی شدن دارد. باید پذیرفت که اقتصاد چین با اقتصاد جهانی در هم تنیده است و شرکتهای چینی نیز مثل شرکتهای اروپائی در خطر تحریمهای بانکی آمریکا قرار دارند، قادر به انجام هیچ پروژهای نخواهند بود. دربقا وادامه شرایط کنونی امکان عملی شدن چنین تفاهمنامهای به گونهای جدی، محل تردید است. واقعیت این است تا زمانی که تحریمها بر قرار است و اقتصاد رانتی حرف اول را میزند و حکومت برنامهای برای توسعه کشور ندارد، داشتن تفاهم نامههای راهبردی این چنینی اگر هم به امضا برسد، کمک در خور توجهی به پیشرفت و توسعه پایدار کشور نمیکند.
اتحاد جمهوریخواهان ایران از بدو تاسیس همواره خواهان تنشزدائی از سیاست خارجی کشور، عادیسازی رابطه با تمامی کشورها، تلاش برای تامین صلح و امنیت در منطقه و گسترش همکاریهای دو یا چند جانبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با همه کشورها بوده است. ما خواهان ایجاد مناسبات دوستانه با جامعه جهانی و حل و مسائل مورد مناقشه از طریق مذاکره مستقیم و یا در چهارچوب سازمان ملل و لغو کامل تحریمها هستیم. ما میتوانیم با همه جهان همکاری داشته باشیم بدون این که به کسی متکی یا وابسته شویم.
هیات سیاسی اجرائی
اتحاد جمهوریخواهان ایران
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|