iran-emrooz.net | Tue, 02.05.2006, 18:40
ايسنا: «علائم و اطلاعات نشان میدهد كه ايران و آمريكا در حال دست به يقه شدن هستند و اين مساله روز به روز آشكارتر میشود. آنها هردو به سمت ميدان میروند. حال اين ميدان يا ميدان بوكس است يا كشتی.»
محسن رضايی كه در همايش گذر از بحران كه از سوی كانون انديشه دانشجوی مسلمان دانشگاه اميركبير سخنرانی میكرد، اظهار داشت: «چالشی كه امروز بين ايران و آمريكا شروع شده به تعبيری به سه سال گذشته و به تعبيری ديگر مربوط به ٢٧-٢٨ سال گذشته است. از سه سال پيش به اين سو، فشارهايی از سوی آمريكا در رسانهها شكل گرفت كه ايران به دنبال فعاليتهای هستهای است. ايران هم مدتی بعد اعلام كرد كه در فعاليتهای هستهای خود قوانين بينالمللی را رعايت كرده است و بازرسان آژانس نيز میتوانند از اين فعاليتها بازديد كنند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه گفت: «آمريكايیها از سويی میگويند موضوع ما با ايران بر سر پرونده هستهای است و از سوی ديگر ٧٠ ميليون دلار برای براندازی جمهوری اسلامی ايران اختصاص دادهاند. ابتدا و انتهای مساله هستهای ايران مشخص است و چهارچوب آن تعيين شده اما براندازی گامی فراتر از آن است و اگر اين بحث مطرح باشد منشأ چالش ما با آمريكا به ٢٧ سال گذشته و انقلاب مردم ايران بازمیگردد.»
رضايی افزود: «تحليل سومی كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه آمريكايیها قبل از بحران هستهای، بحرانهای ديگری مثل جنگ و شورشهای داخلی را هم برای ما پديد آوردند. پس هدف اصلی آنها براندازی جمهوری اسلامی ايران است اما از مساله هستهای شروع كردهاند.»
وی ادامه داد: «سوال اينجاست كه چرا آمريكايیها پيشنهاد مذاكره را دادهاند و همين، مساله را حساستر و پيچيدهتر میكند. میتوان نتيجهگيری كرد كه آمريكايیها دو هدف را دنبال میكنند؛ يكی هدف حداكثری كه براندازی است و ديگر هدف حداقلی كه تحميل خواستهای آمريكا در بحث هستهای است. تفاوت اين دو اين است كه هدف اول، نظام را عوض میكند اما هدف دوم باعث تغيير رفتار ايران و تحت كنترل درآمدن آن از سوی آمريكا میشود.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه با بيان اينكه با سياست پيچيدهای مواجه هستيم، خاطرنشان كرد: «عبور از اين بحران با معادلات خطی امكانپذير نيست؛ چراكه يا باعث افراط میشود و يا تفريط.»
وی در ادامه خاطرنشان كرد: «در اين بحران از مذاكره تا براندازی را شاهد هستيم. اولين چالشی كه آمريكا با ما شروع كرد چالش از درون با اقداماتی در كردستان، گنبدكاووس و سيستان و بلوچستان بود. آنها در اين اقدام پشت سر جريانهای شورشی قرار گرفتند. به محض خنثیسازی اين چالشها، چالشهای د يگری را از بيرون شاهد هستيم و آن بحث حمله عراق است.»
محسن رضايی اهرمهای آمريكا در مقابل ايران را شورای امنيت، ايجاد ناآرامی و مذاكره خواند و افزود: «هدف از استراتژیهای سهگانه آمريكا، به كنترل درآوردن رفتار ايران در سطح منطقه است. آنها در راستای همين مساله میخواهند برای ايران فشارهای اقتصادی، سياسی و امنيتی وارد كنند تا با كمك آن يا جمهوری اسلامی را از بين ببرند و يا رفتارهای منطقهای و بينالمللی ايران را كنترل كنند.»
وی افزود: «با وجود اينكه تلاش آمريكا فراگير كردن تحريم اقتصادی عليه ايران است، آنها نمیتوانند تحريم گستردهای عليه ايران از شورای امنيت استخراج كنند. در همين راستا اگر دنيا با آمريكا همراهی نكند، آمريكا در اهرم اول يعنی شورای امنيت با نقيصه مواجه میشود.»
وی گفت: «از چند ماه پيش، پيشنهاد مذاكره از سوی آمريكا مطرح شد اما اكنون عقبنشينی كردهاند. آنها در اين حوزه به دنبال اين هستند كه تمام پلهای پشت سر خود را در ايران خراب نكنند. به نظر میرسد اين يك بندبازی ريسكآميز است كه با اين اقدام میخواهند بين فروپاشی و كنترل رفتار ايران نقطه تعادلی را حفظ كنند.»
رضايی با بيان اينكه بخش مهمی از اقدامات ايران ناكام گذاشتن اقدامات آمريكاست، گفت: «ايران بر خلاف آمريكا كه به دنبال فشار بر اوست، بايد اين فشارها را تضعيف و سست كند. چند اقدام در اين راستا میتواند موثر باشد؛ يكی از آنها ديپلماسی فوقالعاده جدی، كارآمد و دقيق با مهارتهای ديپلماتيك است.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام يادآور شد: «در دولت خاتمی با شعار تنشزدايی، ايران آنقدر عقبنشينی كرد كه نزديك بود از پشت بام بيافتد. امروز نيز ايران بايد در كنار شيوههای تهاجمی از منطق دقيقی برخوردار باشد و در عين حال ايستادگی كند. در بازنگری در ديپلماسی كه اكنون در جريان است، مردم بايد بطور واقعی توجيه شوند. آمريكايیها به دنبال اين هستند كه جنگ روانی راه بيندازند. بخش زيادی از افزايش قيمت طلا و نفت در جهان محصول منازعه ايران و آمريكاست. بايد به مردم گفت كه آمريكايیها با ايجاد ناآرامی میخواهند به باورهای ملت ايران حمله كنند. در همين راستا باور به جمهوری اسلامی ايران، آينده درخشان و علائم تضعيف آمريكا بايد به مردم اطلاع داده شود.»
رضايی با تاكيد بر رفتار دقيق ايران در مذاكره با آمريكا، گفت: «حركت شتابزده در مذاكره میتواند ايران را با مشكلاتی مواجه كند. نه تاخير و نه عجله، بلكه مذاكره بايد با درايت و برنامهريزی استراتژيك و همچنين استفاده از فرصتها دنبال و پیگيری شود. در اين راستا راهكار جمهوری اسلامی ايران چند وجهی و توجيه مردم عامل مهمی است.»
وی افزود: «مشاركت بيشتر نخبگان در خلائی كه اكنون احساس میشود میتواند برای ايران گام موثری باشد. يكی از مشكلات اصلی ايران اين است كه نخبگان بطور جدی وارد عرصه نشدهاند. همه چيز به اراده مردم بستگی دارد و در نهايت نيروی تعيينكننده نهايی، ملت ايران خواهد بود كه حرف خود را میزند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: «برای عبور از بحران بايد از اين انرژی عظيم [جوانان] معجزهساز همانطور كه در انقلاب و جنگ نيز استفاده شد بهره برد و سرآغاز آن دانشجو و دانشگاهيان هستند. اين حادثه میتواند نقطه خيزش نسل سومیها باشد. نسل سومیهای انقلاب كه اكنون بدنه اصلی ملت ايران هستند در اين چالش به صحنه میآيند و حرف اصلی ملت ايران را خواهند زد.»
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست محسن رضايی به سوالات دانشجويان پاسخ داد.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص دليل مخالفت چين و روسيه با تصميمات آمريكا در مورد ايران، اظهار داشت: «چين و روسيه دو هدف از مخالفت با آمريكا دارند؛ يك هدف آنها درازمدت است كه فرصتی به دست بياورند تا خود تبديل به ابرقدرت شوند و در منطقه نقشی بينالمللی ايفا كنند. انگيزه دوم آنها اين است كه در اين چالش هم از ايران و هم از آمريكا برای خود منافعی داشته باشند. به هر حال سياست، مبادله منافع است. ايران هم به دنبال اين است كه از انگيزههای آنها منافع خود را استخراج كند.»
رضايی در پاسخ به پرسش يكی از دانشجويان مبنی بر اينكه اگر شما رييس جمهور بوديد چه سياستی درباره مذاكره با آمريكا اتخاذ میكرديد؟ گفت: «اول ديپلماسی ايران را از سادهانديشی بيرون میآوردم. هم در گذشته و هم اكنون سادهانديشیهايی وجود داشته كه باعث از دست رفتن فرصتهايی شده است. در گذشته امتيازدهی و خوشباوری ايران بيش از حد بوده است. اكنون نيز بايد به مذاكره در كنار سياستهای هجومی بهای بيشتری بدهيم.»
وی افزود: «به نظر من مديريت كشور بايد در چنين مباحث ملی، نخبگان را تكيهگاه اصلی خود قرار دهد. متاسفانه اكنون حضور نخبگان در چالشهای استراتژيك خالی است. دولت، مجلس، قوه قضاييه و حتی شورای عالی امنيت ملی بايد جايی را برای آن باز كنند؛ چراكه هرقدر به توليد قدرت در داخل بيفزاييم موفق به پرش از مانع آمريكا میشويم.»
رضايی در پاسخ به پرسش يكی از دانشجويان مبنی بر اينكه مذاكره با آمريكا عبور از پررنگترين خطوط ممنوعه سياست خارجی ايران است، گفت: «بايد ببينيم ما عوض شدهايم يا آمريكا. هرچند رفتار ديپلماتهای ايرانی را تاييد نمیكنم، اما بايد توجه كرد كه آمريكا پيشنهاد مذاكره را داده است. پس هم ضعيف شده و هم خدعهای وجود دارد. اگر رفتار ايران از موضع ضعف بوده باشد پس ايران هم عوض شده، اما اگر ايران هوشمندانه و از موضع قدرت وارد شده باشد، معلوم میشود آمريكايیها عوض شدهاند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام يادآور شد: «توجه كنيد جايی كه بحث مذاكره از آن شروع شد عراق بود؛ جايی كه جمهوری اسلامی ايران در آن قوی و آمريكايیها ضعيفند.»
وی خاطرنشان كرد: «آمريكايیها از بمب اتم ايران نمیترسند بلكه آنها از ايفای نقش ايران در منطقه وحشت دارند. پيشرفت، فنآوری، هستهای بودن ايران و انسجام ملی نيز از مولفههای قدرت ايران است. مساله آمريكا با ما جلوگيری از بمب اتم نيست بلكه جلوگيری از ايجاد امپراطوری در شمال خليج فارس است.»
رضايی افزود: «اگر ايران در حالت عقبنشينی پيشنهاد مذاكره را میداد، از موضع ضعف بود اما پيشنهاد مذاكره از سوی آمريكا در حالی مطرح شد كه ايران در موضع قدرت بود.»
وی در پاسخ به پرسش ديگری درخصوص احتمال بروز جنگ گفت: «آمريكايیها قادر به حمله زمينی به ايران نيستند. آنها حداكثر میتوانند از راه هوايی حمله كنند اما توجه كنيد هر كشوری كه آمريكا تا كنون از طريق هوا به آن حمله كرده برايش مشكلساز بوده است. به هر حال آنها ايجاد ناامنی ايران را در برنامه خود دارند.»
محسن رضايی در پاسخ به يكی از دانشجويان كه پرسيد آيا مسكن، ازدواج و اشتغال حق مسلم ما نيست؟ گفت: «به نظر میرسد مسائلی كه شما گفتيد محورهای اصلی سفرهای رييس جمهور به استانهاست و مورد توجه قرار میگيرند هرچند نمیتوان فعلا قضاوت كرد و بايد اميدوار بود. در زمان خاتمی بحثهايی مثل آزادی، دموكراسی و گفتوگو مورد تاكيد قرار میگرفت ولی محورهای مورد نظر شما اكنون مورد تاكيد است.»
رضايی در پاسخ به سوال يكی از دانشجويان درباره زير سوال رفتن انديشه امام (ره) در صورت مذاكره با آمريكا، گفت: «وقتی شرايط زمانی مذاكره درست باشد و مذاكره محدود به موضوعات معين و از سر قدرت باشد، اين اتفاق نمیافتد.»
وی افزود: «در شرايطی كه ايران در موضع قدرت است، با كمك ديپلماتهای قوی، مذاكره با آمريكا استفاده از اهرمی است كه در شرايط بينالمللی به دست آوردهايم. پس نبايد اين فرصت را از دست بدهيم.»
رضايی همچنين در مورد استفاده از ديپلماتهای كارآمد توضيح داد: «نبايد از چهرههای سوخته استفاده كرد. اين افراد بايد ارزشی و در عين حال منطقی باشند و بتوانند با دقت، ظرافت و حوصله، همچنين حفظ ارزشها و منافع ملی كار را به پيش ببرند تا منافع ملی ما را حفظ كنند.»
وی در پاسخ به سوال ديگری خاطرنشان كرد: «به نظر میرسد آمريكا در صورت حمله به ايران جز انگلستان متحدی نخواهد داشت. همچنين به نظر میرسد دولت بوش جزو نادرترين دولتهای آمريكا باشد كه چهار سال دوره خود را به اتمام نرساند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: «اينكه ايران میخواهد پرونده به آژانس برگردد بخاطر اين است كه انحرافی پيش آمده است. آمريكا میخواهد مساله را سياسی كند و با اين اقدام ايران را تحت فشار قرار میدهد؛ در صورتی كه اگر پرونده به آژانس برگردد ابزار توليد فشار را از او گرفتهايم. ما میخواهيم تدبير به خرج دهيم تا دستاوردهايمان بيشتر شود.»
رضايی با تاكيد بر اينكه در حمله احتمالی تنها منافع آمريكا مورد هدف قرار خواهد گرفت، گفت: «ما با كشورهای دوست و همسايه معارضه نداريم.»
وی افزود: «طبق يك سناريو، ممكن است آمريكا غير مستقيم به ايران حمله كند اما در صورت وقوع اين اتفاق اين مساله باعث خيزش عظيم در جهان اسلام میشود و حتی ممكن است منجر به براندازی برخی از متحدان آمريكا شود.»
محسن رضايی گفت: «اولين دليل من در اينكه میگويم آمريكا نمیتواند زمينی به ايران حمله كند اين است كه نيروهای آمريكايی در عراق زمينگير هستند و مسووليتهايی دارند كه نمیتوانند آنها را از دست بدهند. همچنين جمعيت ايران، نيروهای مسلح، ابزار ايران و بسياری فاكتورهای ديگر آن را از عراق و افغانستان متمايز میكند. همچنين آمريكايیها دچار كسری بودجهی بالايی هستند كه در صورت حمله به ايران بحران اقتصادی جدی برايشان به وجود میآيد.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاكيد بر اينكه پيشنهاد مذاكره از سوی آمريكا برای ايران پيروزی بزرگی بود، گفت: «اين موضوع چالشی است كه آمريكا با ايران دارد و بيانگر ضعف اوست. ايران بايد به عنوان يك بازيگر سياسی، نهايت استفاده خود را از اين ضعف ببرد.»
وی افزود: «مذاكره با آمريكا میتواند راجع به مساله هستهای و يا جلوگيری از جنگ باشد. در هر حال وجوه مختلف آن تا كنون به نفع ايران صورت گرفته است. ضمن اينكه مذاكره در شرايط مبارزه، نوعی ديپلماسی انقلابی محسوب میشود.»