iran-emrooz.net | Tue, 25.04.2006, 10:13
اكونوميست / دنيای اقتصاد / ترجمه: نيلوفر قديری
زنان در رشد توليد ناخالص جهانی مشاركت و سهم بيشتری داشته و سهم آنها از تكنولوژی جديد يا غولهای جديد اقتصاد جهان يعنی چين و هند بيشتر بوده است
حتی امروز در دنيای مدرن پيشرفته، تحقيقات نشان میدهد كه والدين همچنان ترجيح میدهند فرزندانشان پسر باشند تا دختر.
يكی از دلايل هميشگی ارجحيت پسران به دختران برای پدر و مادرها اين بوده است كه پسران از نظر اقتصادی برای والدين سودآورتر از دختران هستند.
اما اكنون زمان آن رسيده كه خانوادهها بيشتر در اين باره فكر و تجديدنظر كنند. دختران اين روزها سرمايهگذاری بهتری هستند.
دختران نسبت به پسران نمرات بهتری در مدرسه میگيرند و در اكثر كشورهای توسعهيافته زنان بيشتر از مردان به دانشگاه میروند.
زنان برای مشاغل جديد قرن ٢١ آموزشديدهتر و مجهزتر هستند چرا كه در اين مشاغل مغز بيشتر از توانايی فيزيكی اهميت دارد.
در انگليس تعداد زنانی كه در آستانه پزشك شدن هستند و برای اين شغل آموزش میبينند بسيار بيشتر از مردان است و بالاخره اينكه زنان توصيههای بهتری برای سرمايهگذاری والدينشان دارند تا مردان.
تحقيقات نشان میدهد كه زنان بازگشت مالی بالاتری نسبت به مردان دارند.
از سوی ديگر افزايش اشتغال زنان در كشورهای ثروتمند عامل اصلی رشد در اين كشورها در دو دهه گذشته بوده است.
اين زنان در رشد توليد ناخالص جهانی مشاركت و سهم بيشتری داشته و سهم آنها از تكنولوژی جديد يا غولهای جديد اقتصاد جهان يعنی چين و هند بيشتر بوده است.
ارزش كار خانه و بزرگ كردن فرزندان را كه به اين مقوله اضافه كنيم، درمیيابيم كه زنان بيش از نيمی از توليد جهانی را به خود اختصاص میدهند.
درست است كه زنان همچنان دستمزدی كمتر از مردان میگيرند و كمتر در راس شركتها حضور دارند، اما با كمرنگ شدن تعصبات در سالهای آينده، زنان دورنمای بهتری برای تقويت بهرهوری و درآمد خود دارند.
دولتها هم بايد توانايی زنان را دريابند. زنان به درستی، از قرنها سوءاستفاده و تضييع حقوقشان گلايه دارند.
اما از نظر يك اقتصاددان، زنان بخشی از راهحل بسياری از مشكلات اقتصادی از جمله مقابله با افزايش جمعيت و فقر هستند.
بعضی میگويند اگر زنان به جای به دنيا آوردن فرزند، بيشتر كار كنند، توليد ناخالص داخلی افزايش میيابد.
اما در مقابل تبعات منفی اجتماعی ديگری همچون نرخ پايين زاد و ولد را به دنبال خواهد داشت.
اما در كشورهای پيشرفته كه زنان بيشتری در آن كار میكنند، مانند سوئد و آمريكا، نرخ زاد و ولد از ژاپن و ايتاليا كه زنان آن بيشتر در خانه هستند، بالاتر است.
عدهای ديگر میگويند كه حركت زنان به سوی كار در خارج از خانه بهای سنگينی برای فرزندان دارد. اما شواهد و آمار در اينباره چندان مشخص نيست.
مثلا، تحقيقی كه دانشگاه ويلند در اينباره انجام داده نشان میدهد كه مادران در سال ٢٠٠٣ به همان اندازه سال ١٩٦٥ وقت صرف نگهداری فرزندانشان میكنند. افزايش كار زنان بيرون از خانه باعث كمتر شدن كار خانه و زمان فراغت و خواب كمتر میشود.
آنچه روشن است اينكه در كشورهايی مانند ژاپن، آلمان و ايتاليا كه همگی با مشكل كاهش جمعيت روبهرو هستند، زنان كمتری نسبت به كشور آمريكا يا حتی سوئد كار میكنند. اگر مشاركت زنان در نيروی كار در اين كشورها به حد آمريكا برسد، نرخ رشد اين كشورها تقويت میشود.
در كشورهای در حال توسعه هم كه دختران كمتر از پسران به مدرسه میروند، سرمايهگذاری در آموزش بازگشت اقتصادی و اجتماعی چشمگيری دارد. زنان تحصيلكرده نه تنها كارايی و بهرهوری بيشتری دارند بلكه فرزندان سالمتر و باسوادتری تربيت میكنند. حضور بيشتر زنان در دولت هم رشد اقتصادی را تقويت میكند. مطالعات نشان میدهد كه زنان پول بيشتری صرف بهبود بهداشت، آموزش، زيرساختها و مبارزه با فقر میكنند و كمتر به فكر خريد تانك و بمب هستند.
در گذشته گفته میشد كه زنان بايد دوبرابر مردان كار كنند تا به اندازه نيمی از آنها مفيد باشند. اما امروز اين مفيد بودن ديگر اينگونه دشوار نيست.