چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 20.08.2018, 15:44


جواد سلیمانی، کنشگر سیاسی، در یادداشتی برای «راهبرد» نوشت:

«طوقی به همراهان خود گفت: گوش کنید دوستان! نباید وقت را تلف کرد. شکارچی دارد به طرف ما می‌آید. اگر لحظه‌ای را هدر بدهیم، فرصت فرار کردن را از دست خواهیم داد. ما باید متحد شویم و با هم نقشه فرار بکشیم. اگر هر یک از ما به تنهایی اقدام به فرار کنیم و هر کبوتر به سمتی پرواز کند، فایده‌ای نخواهد داشت. اگر بخواهیم خودمان را نجات دهیم، باید با هم همکاری کنیم. کبوترها پرسیدند: باید چه کار کنیم؟  طوقی جواب داد: بیایید قبل از اینکه شکارچی به ما برسد، با هم و با همه قدرتمان پرواز کنیم و تور را با خود ببریم. بعد به شما خواهم گفت که چگونه آزاد شویم. کبوترها قبول کردند و همه با هم بلند شدند. درحالیکه تور را با خود حمل می‌کردند...»

نوستالژی درس اتحاد کبوترها در کتاب فارسی ابتدایی سال‌های دور با اینکه حکایت روزگار ماست؛ اما درسی نبود که از آن چیزی آموخته باشیم و یا حتی به خاطر مانده باشد.

اما دیدن صفوف فروش دلار در برابر صرافی‌های ترکیه برای حمایت از پول ملی‌شان و رد خودمحوری و نگاه جمعی آنان، بیش از هرچیز یادآورد این داستان کلیله و دمنه است.

جامعه ما نیز همیشه اینگونه نبوده که هرکس تنها به منافع زودگذر فردی خود بیاندیشد و همزمان با بحران، برای نجات خود به بحران جمعی دامن بزند که نتیجه آن غرق شدن تک تک افراد جامعه در این گرداب خواهد بود.

سال نخست پیروزی انقلاب ایران، همزمان با خروج سرمایه‌های کلان از بانک‌ها و یا انتقال این سرمایه‌ها به خارج از کشور توسط عوامل رژیم شاهنشاهی و افرادی که از پیروزی انقلاب از آینده و جان خود هراس داشتند و همزمان اعتصابات نفت در پیش از انقلاب و نداشتن درآمد نفتی، دولت موقت در شرایط وخیم مالی قرار گرفت.

مردم پیش از انقلاب پول‌های خود را از بانک‌ها به منازل منتقل کرده بودند و عدم توانایی بانک‌ها برای بازپس دادن سپرده‌های مردم، ولو اندوخته‌های اندک، اعتماد مردم به بانک‌ها کاسته شد و بانک‌ها یکی پس از دیگری، در آستانه اعلام عمومی ورشکستگی بودند.

در آن شرایط اما ایران نه با بحران امید روبرو بود و نه با بحران اعتماد. در آن شرایط که دولت با مشکل کمبود نقدینگی مواجه بود، مرحوم مهندس مهدی بازرگان، نخست‌وزیر دولت موقت، با تصویب شورای انقلاب در ۱۷خرداد ۱۳۵۸ کلیه بانک‌ها را ملی اعلام کرد.

ملی اعلام کردن بانک‌های در حال بحران عملی بود که حتی در لیبرال‌ترین کشورها همچون انگلیس در بحران اقتصادی سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ اتفاق افتاد.

مرحوم مهندس بازرگان همچنین در نطقی از مردم خواست تا به دولت اعتماد و سرمایه خود را به بانک‌ها منتقل کنند، صداقت ایشان و اعتماد متقابل مردم باعث شد حجم زیادی از نقدینگی توسط مردم به بانک‌ها آورده شود.

مهندس بازرگان در این مورد گفت: «... از آنجایی که بانک‌های خصوصی وضع نامساعد زیانباری پیدا کره بودند، دولت لازم دانست برای حفظ حقوق و سرمایه‌های ملی و به منظور تضمین پس‌اندازهای مردم و جلوگیری از اتلاف سپرده‌ها، مدیریت کلیه بانک‌های خصوصی را برعهده گیرد. به اطلاع عموم مردم می‌رسد که با تصویب ۱۷ خرداد شورای انقلاب اسلامی، کلیه بانک‌ها ‌در اختیار دولت و متعلق به ملت بوده و سپرده‌ها و وام‌ها تضمین می‌شود. دولت موقت انتظار دارد بدهکاران بانک‌ها ‌در ایفای تعهدات خود تسریع کنند و کارکنان بانک‌ها در حسن اجرای قانون همکاری لازم را داشته باشند. نظر به اینکه طبق ماده۲ قانون، تنها امضای مدیرانی که از طرف دولت تعیین می‌شوند دارای اعتبار قانونی خواهد بود، روزهای ۱۹و ۲۰ خرداد کلیه بانک‌ها تعطیل و از روز دوشنبه ۲۱خردادماه کارشان را از سر می‌گیرند.»

علاوه بر آن، رهبر کاریزمای انقلاب ایران، آیت‌الله خمینی نیز دستور داد آستان قدس رضوی، دولت را از نظر مالی مساعدت کند و مرحوم واعظ طبسی که تا آن زمان مسئولیت یکی از غنی‌ترین نهادهای غیردولتی از لحاظ مالی را برعهده داشت ۱۰۰میلیون تومان وام به دولت پرداخت که بعدا دولت آن را بازپرداخت کرد.

از آن زمان کمتر از ۴۰سال گذشته و به تعداد نهادهایی چون آستان قدس با اموال و سرمایه‌های بسیار بیشتر، افزوده شده است، بینش معنوی جامعه در سایه تعالیم تربیتی و امنیت معنوی نظام مقدس جمهوری اسلامی افزوده شده و به تعداد بانک‌هایی که تضمین سپرده‌های آن زیر نام نهادهای نظامی بزرگ هستند و ایضا به تعداد موسساتی که تحت مدیریت افراد مخلص و انقلابی قرار دارند نیز افزوده شده.

حال رییس‌جمهوری که با رای مستقیم مردم انتخاب شده و برخلاف آن نخست‌وزیر انتصابی از مردم درخواستی مشابه دارد؛ اما نه مردم دیگر خیالشان از بابت دلار و سکه راحت است و نه گوششان بدهکار.

نه خبری از دستوراتی آنچنانی بر نهادهای سرمایه‌دار نظام است و نه خبری از کمک‌هایی از آن دست برای کمک به دولت.

در عوض تا ممکن است رقابت در درون نظام برای تصاحب دولت ۱۴۰۰ در جریان است و صف‌های مردم برای تبدیل سرمایه‌های خود به دلار و سکه، طویل!

مردم به روش نیاکان خود که تبدیل سرمایه‌های خود به دفینه است، روی آورده‌اند و به قول ایوان کلیما در روح پراگ، «در این کشور همه احساس می‌کنند که کلاه سرشان رفته و بنابراین، فکر می‌کنند که حق دارند سر دیگران کلاه بگذارند».

اگر ترم بی‌اعتمادی مردم به مسئولان را کنار بگذاریم و اگر بخواهیم از دید روانشناسی به مساله پاسخ دهیم؛ آزمایش کاهش جیره غذایی در حالت امنیت و امید و افزایش آن در ناامیدی و رصد کردن رفتار جامعه نمونه در مورد ایران صدق می‌کند.

ارزش‌داوری که یکی از خصلت‌های مقام انسانی است و در فلسفه اخلاق بدان اشارات فراوانی شده؛ دیگر در جامعه کنونی جایی ندارد. جامعه‌ای که اکنون بی‌شباهت به جامعه با وضع طبیعی هابز نیست.

بحران امید و اعتماد و قیمومیتِ حکومت برای تزریق اجباری معنویات و پافشاری بر یک ایدئولوژی که با رفتارهای دوگانه و ریاکارانه برخی مسئولان لوث شده، شوکی به این جامعه به عنوان سیستم وارد کرده و این سیستم را در سطح دیگری پایدار کرده.

سطحی که اخلاق داوری و نجات جامعه در آن غریبه است و هنجار و ناهنجاری‌های جدید و اخلاقیات جدید بر پایه منفعت و خودمحوری در آن شکل گرفته و درس‌های ابتدایی دوران کودکی خود را فراموش کرده‌ایم و برای همین رفتار بازرگانان و مردم ترکیه برای ما عجیب می‌نماید و نسخه فوق علیرغم تبلیغات وسیع صداوسیمای ملی! قابل تجویز برای این جامعه نیست.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024