شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Saturday 20 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 31.07.2018, 12:20


دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ، در یادداشتی برای «راهبرد» نوشت:

چهل سال از انقلاب اسلامی ایران گذشته است و در این مدت فرصت‌های عدیده‌ای را برای سامان دادن به روابط خارجی کشور از دست داده‌ایم.

رهبران سیاسی کشور بطور مشخص در مورد‌ روابط ایران و‌ امریکا ‌و نفوذ سیاسی بین‌المللی واشنگتن، بسیار سهل سهل‌انگارانه ‌‌و غیرواقعگرایانه ‌اندیشیده‌اند‌ ‌و اجازه نداده‌اند‌ که خارج از چهارچوب های ‌ایدئولوژیک غالب خود، منافع ملی کشور ما در ایجاد و بهبود روابط با امریکا به ارزیابی دقیق گذاشته شود.

نگاه خصمانه ‌و ایدئولوژیک رهبران سیاسی کشور ما به آمریکا، خارج از اینکه چه دولتی در واشنگتن سر کار آمده است، امروز برای کشور بسیار هزینه‌ساز شده و اقتصاد کشور را بر لب  سقوط کامل نشانده است.

بالا رفتن ارز خارجی در طول هفته‌های گذشته زنگ خطری بود برای کشوری که‌ تحریم‌های اقتصادی و مدیریت ناکارآمد در سال‌های گذشته رمقی برای اقتصاد آن نگذاشته است.

آقای هاشمی‌رفسنجانی فرصت آن را داشت که با بوش پدر به مشکلات بین ایران ‌و آمریکا سامان دهد.

آقای خاتمی بهترین فرصت را با کلینتون از دست داد تا بر بهبود روابط بین دو‌کشور همت گمارده و به حل‌ مشکلات بین دو ‌کشور بپردازد.

احمدی‌نژاد‌ و ‌حامیان او‌ پایه‌گذار سیاستی در روابط خارجی کشور شدند ‌که همه اندوخته‌ها را بر فنا داد ‌و زمینه را برای اعمال تحریم‌های کمرشکن اقتصادی بر کشور هموار ساخت.

آقای روحانی بر ایجاد توافق برجام فائق آمد؛ اما در قدم‌های بعدی از فرصت ایجاد‌شده برای حل مشکلات سیاست خارجی کشور غافل ماند.

بعد از عقد قرارداد برجام فرصت مناسبی به دست آمده بود‌ تا کشور ما با اهتمام از جنگ سرد خود با غرب و‌ به طور مشخص آمریکا خارج شود؛ اما چنین نشد.

‌و امروز شاید کشور ما در مقابل بزرگترین چالش سیاست خارجی خود با آمریکا پس از انقلاب قرار گرفته است.

دولت دست راستی ترامپ با راست افراطی در آمریکا دست به دست یکدیگر داده‌اند تا اقتصاد ایران را کاملا فلج کنند و کشور را با چالش‌های بزرگ بی‌ثباتی روبرو کنند.

سیاست خارجی فعلی ترامپ بر بی‌ثباتی اقتصادی و نهایتا بی‌ثباتی سیاسی برای تغییرات عمده در ایران استوار شده است.

دو نگرش سیاسی در دولت ترامپ در مورد ایران در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند. اولی متعلق به جان بولتون و راست افراطی آمریکاست که به دنبال تغییر رژیم در ایران است.

نگرش دوم متعلق به متیس ‌و درجه‌داران ارتش آمریکاست که تاکنون زیر بار جنگ‌ با ایران نرفته ‌و اعلام کرده‌اند که به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستند.

ترامپ‌ در نشست خبری خود‌ با نخست‌وزیر ایتالیا برای چندمین بار اعلام کرد که آماده مذاکره با ایران است. او همچنین  ادعا کرد که مذاکره با ایران بدون ایجاد هیچ قید و شرطی می‌تواند انجام پذیرد.

وزیر امورخارجه امریکا، پامپئو، نه تنها از پیشنهاد او استقبال کرد، که قیود ۱۲گانه خود را به سه شرط تقلیل داده که دو شرط اول آن، «تغییر رفتار حکومت با مردم ‌و کاهش فعالیت‌های مخرب» جدی نبوده و ‌سومی پیشنهادی برای یک توافق جدید هسته‌ای با ایران است.

اما چرا ترامپ‌ به دنبال مذاکره با ایران است ‌و چرا ترجیح می‌دهد که به جای جنگ، گزینه مذاکره با ایران را در حال حاضر دنبال کند؟

اول:
بی‌ثباتی‌های فعلی اقتصادی پیش از اعمال کامل تحریم‌های اقتصادی در ماه‌های آینده در ایران، واشنگتن را به سیاست‌های خود‌ که فشار بر اقتصاد ایران است، امیدوار کرده است.

ترامپ دائم در صحبت‌های خود اعلام می‌کند که ایران با مشکلات اقتصادی بزرگی روبه روست. مشکلات اقتصادی در ایران، ترامپ ‌و طراحان سیاست خارجی آمریکا را امیدوار کرده که این مشکلات به‌زودی به بی‌ثباتی سیاسی در کشور ما بیانجامد.

برنامه‌های رسانه‌ای آمریکا برای ایجاد یک جنگ‌ روانی در ایران با عزم بی‌ثباتی سیاسی طراحی شده‌اند. پامپئو‌ در سخنرانی هفته پیش خود در کالیفرنیا، پرده از این جنگ‌ روانی برداشت.

دوم:
سیاست‌های اسراییل و همکاری روسیه در سوریه برای مهار ایران به نتایج مطلوب مورد نظر امریکا رسیده است.

اسراییلی‌ها توانسته‌اند‌ تهدید ایران را در سوریه برای اسراییل کاملا بی‌اثر کنند.

اسراییلی‌ها عزمشان راسخ شده که مادامی که ایران در سوریه بماند، به تهدیدشان برای بی‌ثبات کردن ‌دولت اسد ادامه دهند. این تهدید نهایتا دولت اسد را مجبور خواهد ‌کرد که از ایران بخواهد از سوریه خارج شود.

پوتین هم با ماندن ‌ایران در سوریه راضی نیست؛ اما می‌خواهد‌ اسراییل زمینه را برای اخراج ایران از سوریه آماده کند. لذا ترامپ‌ دیگر نگران تهدید ایران در سوریه برای اسراییل نیست.

سوم:
ترامپ با برجام مشکل بنیادین ندارد. تابه‌حال بیشتر در مورد جلوگیری ایران از ساختن بمب اتمی بعد از انقراض پایان توافق برجام صحبت به میان آورده است. با تغییرات جزئی در برجام، دولت ترامپ با همین توافقنامه توافق خواهد کرد.

دولتمردان ما باید از این فرصت استفاده کند و اکنون که ترامپ پیشنهادکننده مذاکره با ایران است، ابتدا بطور مخفی اما سریعا ‌و ‌با حمایت کل نظام‌ موجبات این مذاکره را فراهم آورند.

وزیر امور خارجه  عمان، بن علوی، که اخیرا با وزیر دفاع امریکا در واشینگتن ملاقات کرده؛ گویا عازم ایران است تا زمینه را برای این مذاکرات تدارک ببیند.

امید آن است که دولتمردان کشور وخامت اوضاع کشور را در حال حاضر درست تشخیص دهند و اجازه ندهند که ایران با چالش بزرگ بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی روبرو شود.

ترامپ به دنبال یک توفیق در سیاست خارجی آمریکا بعد از شکست نسبی با کره شمالی است.

نباید اجازه داد کسانی که در صحنه سیاست خارجی آمریکا به دنبال بی‌ثباتی مطلق در اقتصاد و‌ سیاست کشور ما هستند،  پیروز این میدان شوند.

چنانچه ایران از این فرصت استفاده نکند، فشارهای آمریکا بر کشور ما افزایش خواهد یافت تا موجبات بی‌ثباتی مطلق اقتصادی در ایران فراهم‌ آید و بر  ثبات سیاسی کشور اثر گذارد.

زمان شعار و تهدید سرداران به پایان امده است. زمان آن رسیده که منصفانه به ارزیابی سیاست‌های گذشته کشور بنشینیم و فکر کنیم که هفت سال دخالت نظامی کشور ما در سوریه و هزینه بالغ بر چهل میلیارد دلار در این جنگ و از دست دادن بیش از سه هزار انسان،  کدامین مشکل کشور ما را حل کرده است؟

سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، در مصاحبه‌ای که دو هفته بعد از جنگ ۳۳روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ داشت، گفت: «اگر یک در صد احتمال می‌دادیم عملیاتمان به چنین جنگی می‌انجامد، قطعا واردش نمی‌شدیم.»

شاید در این صحبت او درس بزرگی برای کسانی نهفته باشد که از جنگ و‌ خرابی برای کشور بیمی به دل راه نمی‌دهند.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024