iran-emrooz.net | Sat, 25.03.2006, 11:08
ايرنا: "تمامی مسائل منطقه خاورميانه به يكديگر پيوسته است و هر تحول مثبت يا منفی در يك بخش از اين منطقه، تاثير مشابهی در ساير اجزای خاورميانه دارد".
"مارتين ايندك" معاون سابق وزير خارجه آمريكا در امور خاورميانه و سفير سابق آمريكا در اسرائيل روز جمعه در گفت وگو با شبكه تلويزيونی آمريكايی "الحره" درباره مسائل مختلف منطقه خاورميانه شامل اوضاع عراق، پرونده هستهای ايران، چگونگی برخورد آمريكا با ايران، پيروزی حماس در انتخابات فلسطين، درگيری اعراب و اسرائيل، اوضاع سوريه، لبنان و اصلاحات در مصر نظرات خود را بيان كرد.
وی گفت: "تمامی مسائل منطقه خاورميانه به يكديگر پيوسته است و هر تحول مثبت يا منفی در يك بخش از اين منطقه، تاثير مشابهی در ساير اجزای خاورميانه دارد".
ايندك گفت: "پيش از شروع جنگ عراق، بوش درباره بازتابهای مثبت سرنگونی صدام بر منطقه سخن گفت ولی اكنون ما با چالشهای بزرگی در عراق مواجه هستيم و تاثير منفی اوضاع عراق بر كل منطقه بسيار عميق است و قدرت مانور آمريكا و نفوذ اين كشور از تحولات منفی اخير عراق تاثير پذيرفته است.
"قدرت تاثيرگذاری و نفوذ اين كشور به عنوان يك ابرقدرت برای تسلط بر منطقه تا حد زيادی كاهش يافته است لذا ديگران میتوانند احساس كنند كه آزادی حركت بيشتری دارند. در عين حال ثابت شد گزينههايی كه ما به آنها تكيه كرديم گزينههای بدی بوده است".
وی افزود: پيش بينی آينده خاورميانه، كاری بسيار دشوار است و جهت گيریها در اين منطقه از ديدگاه آمريكا در مسير نادرستی است. آمريكا معتقد است دموكراسی، عامل بازدارنده از تروريسم است اما فشارهای زياد ما بر دوستان خود در خاورميانه برای گشايش فضای سياسی كشور خود موجب شد صحنه سياسی اين كشورها مملو از بنيادگرايی اسلامی شود چه در مورد اخوان المسلمين و چه حزب الله و حماس و مانند آن.
ايندك گفت: نتايجی كه ما از اين فشارها كسب كرديم متفاوت از پيشبينیها بود، ما اميدوار بوديم با گشايش فضای سياسی، نيروهای ليبرال و ميانه رو زمام امور را در عرصه سياسی كشورها در دست بگيرند و اساس دولتهای ليبرال دموكرات را پايه ريزی كنيم.
در ادامه اين مصاحبه از ايندك درباره ميزان رضايت آمريكا از روی كار آمدن اسلام گرايان در كشورهای خاورميانه سووال شد. وی گفت: "دولت بوش موضع روشنی در اينباره دارد، هر كس در انتخاباتی شركت میكند حق دارد در آن به پيروزی برسد. اسلام گرايان در عراق هم از شركت در انتخابات منع نشدند و اكنون آنان در راس قدرت هستند. حزب الله و حماس هم در انتخابات شركت كردند و پيروز شدند. اكنون آمريكا بايد به موضوع مهم ديگری توجه كند، اينكه آيا راهی وجود دارد كه سياستهای اين احزاب اسلامی با منافع آمريكا در منطقه تطابق پيدا كند؟ منافع آمريكا در خاورميانه شامل توجه به نظامهای دوست واشنگتن و توجه به صلح بين اسرائيل و اعراب هم میشود.
"در حال حاضر چالش بزرگ پيش روی آمريكا در منطقه، چگونگی ايجاد ارتباط و تطابق بين سياست احزاب اسلامی و منافع آمريكا است، آيا اين احزاب حاضرند مواضع خود را تعديل كنند مانند حزب اردوغان در تركيه يا به سياستهای خصمانه عليه آمريكا ادامه میدهند؟ اگر آنان مواضع خود را تعديل نكنند و ما هم نتوانيم آنها را به اين كار وادار كنيم قطعا با مشكل بزرگی مواجه خواهيم شد".
ايندك درباره امكان نزديكی بين ايالات متحده و جنبشهای اسلامی منطقه ابراز ترديد كرد و گفت: "اعتقادات دو طرف تفاوتهای اساسی دارد، مساله فقط مربوط به اسرائيل نيست بلكه نقش مسجد و ارتباط آن با سياست نيز عامل مهمی است كه ما به جدايی كليسااز دولت اعتقاد داريم و برخی اصول دموكراسی وجود دارد كه ما به آن معتقديم.
وی گفت: ما معتقديم بايد در يك كشور يك حكومت واحد و تمركز سلاح در دست يك نهاد نظامی در آن كشور باشد ولی برخی احزاب اسلامی به قدرت رسيدهاند كه شبه نظاميان خاص خود را دارند، در عراق امروز نمونه اين امر مشهود است و وجود همين شبه نظاميان، جنگ طايفهای را در اين كشور تغذيه میكند. حزب الله هم شبه نظاميانی دارد كه قدرتمندتر از دولت لبنان است و میتواند با تكيه بر اين قدرت خود، تصميمات دولت را بیاثر كند. حماس هم شبه نظاميان و كادر تروريستی دارد و اين امر با دموكراسی كه ما برای تحقق آن تلاش میكنيم در تضاد آشكار است".
وی تاكيد كرد: " فرصت ما برای رسيدن به توافق با اين احزاب بسيار ضعيف است. عنصر اصلی در ميزان ميانه روی اين احزاب، ميزان قدرت و توانايی دولتها است. توانايی دولت در مصر و تركيه، جنبشهای اسلامی را وادار كرده در چارچوب نظام حاكم حركت كنند ولی در لبنان و فلسطين، دولتهای قدرتمندی وجود ندارد و محدوديتهای داخلی هم بر اين احزاب اعمال نمیشود لذا جنبش- های اسلامی، خود را ملزم به ميانه روی در مواضع نمیبينند.
"برخی اسلام گرايان مانند حماس خواستار برپايی دولت خلافت اسلامی در تمامی خاورميانه بوده و مخالف نفوذ فردی در اجتماع است. اكنون حماس وارد نظام شده است و شايد نتيجه ورود به عرصه سياست، آن را ناچار كند مواضع خود را هرچه بيشتر تعديل كند ولی هدف استراتژيك حماس همچنان همان هدفی خواهد بود كه افراد مخالف ورود به صحنه سياسی دنبال میكنند".
اين ديپلمات آمريكايی درباره سياستهای آمريكا در قبال ايران گفت: "سياست در قبال ايران همچنان سياست محدوديت دوگانه است، اعمال تحريمها و تلاش برای منزوی كردن نظام ايران، تلاش برای كشف اهداف هستهای اين كشور و وادار كردن تعداد بيشتری از كشورهای جهان به حمايت از اعمال تحريمها عليه ايران سياست آمريكا است.
وی افزود: دليل انتخاب اين گزينه آن است كه گزينه تغيير نظام ايران قابل اجرا نيست و در دستور كار قرار ندارد. دولت آمريكا ۷۵ميليون دلار را برای تحقق اهداف خود درباره ايران هزينه میكند ولی اين امر در دراز مدت به ملت ايران كمك میكند اما در كوتاه مدت تغييری را محقق نمیسازد.
"ايرانیها از هر اقدام ما در عراق بهره برداری میكنند تا اوضاع را در اين كشور متزلزل كنند، اين كار از طريق نفوذ ايران در جنوب انجام میشود."
ما همواره كوشش میكرديم از اين نفوذ جلوگيری كنيم ولی يكی از نتايج نامطلوب و محاسبه نشده هرج و مرج ناشی از سرنگونی نظام صدام در عراق، ورود ايرانیها به اين كشور آن هم به شكل آشكار و در برابر چشم ما بود".
"نكته جالب توجه اينكه بر خلاف نظر برخی ناظران من معتقدم ايرانی ها موافق بروز جنگ طايفهای در عراق نيستند زيرا اگر وقوع چنين جنگی موجب عقب نشينی ما از عراق شود، ايران بايد پيامدهای اين جنگ را تحمل كند ولی اگر آمريكا دست به اقدامی نظامی عليه ايران بزند ايرانیها هم میتوانند مشكلات بزرگی را برای ما در عراق ايجاد كنند. آنان اكنون در تلاش هستند اين برگ برنده را در عراق برای خود آماده نگاه دارند تا از آن به عنوان عامل باز دارنده آمريكا از اقدام نظامی استفاده كنند".
وی درباره نزاع اسرائيل و اعراب گفت: "تلاشهای صلح خاورميانه در پايان سال دو هزار نابود شد، زيرا عرفات پيشنهاد كلينتون درباره دو كشور اسرائيلی و فلسطينی را رد كرد. اكنون هيچ اعتمادی بين دو طرف وجود ندارد و اسرائيلیها مايلند به فلسطينیها پشت كنند چون شريكی برای خود در فلسطين نمیبينند. در حالی كه اسرائيلیها به سوی اقدامات يك جانبه و فردی گام برمی دارند حماس يك سال است كه به آتش بس پايبند ماندهاست.
به گفته ايندك اولويت كار حماس در دولت، اسلامی كردن جامعه فلسطينی و گسترش پايگاه مردمی خود است. "وضعيت آنان مشابه وضعيت جرج بوش است كه اكثريت آرای دور اول رياست جمهوری را به دست نياورد لذا كوشيد وجهه مردمی خود را ارتقا دهد."
اكنون حماس و اسرائيل هر يك راه خود را در پيش میگيرند و حماس راضی خواهد بود هر آنچه را كه اسرائيل به شكل انفرادی رها میكند او در دست گيرد. نتيجه اين امر، پيشرفت در تلاشهای سياسی برای حل نزاع بين دو طرف نخواهد بود. اسرائيل به احداث ديوار و ايجاد شهركها در پشت ديوار ادامه می دهد اما معلوم نيست جهاد اسلامی و گردانهای الاقصی در برابر اين اقدام ساكت بمانند لذا ممكن است دست به اقدامات تروريستی بزنند و اسرائيل هم پاسخ میدهد.
وی در ادامه گفت: در آن زمان حماس كه دولت را در اختيار دارد بايد حملات مقاومت را متوقف كند و بنابر اين میتوان گفت حماس و اسرائيل هر كدام راه خود را میروند و از هم جدا میشوند ولی در فضايی خشونت بار و نه از طريق مذاكرات صلح".
مارتين ايندك در ادامه مصاحبه با شبكه الحره گفت: "به عقيده من حماس راهی را كه فتح در پيش گرفت نمیپيمايد و شناسايی اسرائيل از سوی حماس در آينده نزديك و به آسانی ممكن نيست. مساله مهم عملكرد حماس است نه آنچه بيان میكند، آنان (حماسی ها) هم مثل عرفات به بازی موش و گربه ادامه می دهند.
وی اظهار داشت: "هنيه اخيرا گفت كه حماس در نهايت قرارداد صلح با اسرائيل را امضا میكند ولی ساير سخنگويان حماس فورا اين امر را تكذيب كردند. مهم آن است كه آيا حماس مانع حملات فتح و جهاد اسلامی بهاسرائيل می- شود؟ اگر چنين كند اقدامی را انجام داده كه فتح در طول مدت تسلط خود بر حكومت فلسطين نتوانست آن را محقق سازد. اين اقدام احساس مثبتی را برای اسرائيل و آمريكا درباره حماس ايجاد خواهد كرد".
وی افزود: "حماس میكوشد با كسب وجهه در جامعه جهانی، صفوف بينالمللی را دچار تفرقه كند و آمريكا و اسرائيل را در يك صف و روسيه و تركيه را هم در صف ديگر قرار دهد و اروپايیها را هم با خود همراه كند. اين يك اقدام پيشرفته راهبردی و ديپلماتيك است اما از سوی ديگر، تركيه و روسيه میكوشند در درون شكاف ايجاد شده دست به مانور بزنند و گاه به اسرائيل و آمريكا رو كنند و گاهی هم به حماس.
"جبهه روسيه و تركها با اين كار میتوانند شر را از خود دفع كنند و در صحنه جهانی نقشی را ايفا كنند ولی بازيگران كوچكی هستند زيرا نفوذ آنان كم است. حماس هم به زودی اين امر را درك خواهد كرد".
ايندك گفت: "مانند هر حزب و گروه ديگری در جهان، چند دستگیهايی در حماس هم وجود دارد، شاخه حماس در داخل فلسطين بيشترين توجه را به وضعيت داخلی متمركز كرده است. اعضای حماس در داخل میدانند ملت فلسطين چه می- خواهد و چه نمیخواهد اما حماس در خارج يعنی خالد مشعل (رئيس دفتر سياسی حماس) و يارانش در دشمق موضع كاملا متفاوتی دارند.
وی افزود: آنها (رهبران حماس در خارج از فلسطين) تندروتر و واقعبينی آنها كمتر است و لذا عجيب نيست كه رهبران حماس داخل فلسطين به ايران تكيه ندارند و نمیخواهد در برنامهريزیها و تصميامات خود سخن ايران را بشنوند.
آنان مسلمانان اهل سنت هستند و در برابر وابستگی به ايران مقاومت كردهاند ولی حماس خارج كه به ايران و سوريه تكيه دارد به اين دو دولت بسيار نزديكتر است و در همين راستا مشعل به ايران میرود و میگويد "اين يك پيروزی برای ايران است" ولی تا كنون نشنيديم كه حماس داخل اين گونه سخنانی برزبان بياورد.
ايندك گفت: "اكثريت در اسرائيل خواستار تخليه بخش بزرگی از كرانه باختری از جمله شهركها و پشت كردن به فلسطينیها و جدايی كامل از آنها هستند. تحقق اين خواسته در فضای آرام قطعا آسانتر است ولی برقراری آرامش كامل بين اسرائيل و دولت حماس بعيد است.
"وقتی در فلسطين حكومتی وجود دارد كه حاضر به گفت وگو با اسرائيل نيست، افرادی در اسرائيل كه مايل به اقدامات يك جانبه هستند فضا را مناسبتر میبينند زيرا میگويند "ما شريكی نداريم لذا به شكل انفرادی و يك جانبه اقدامات مورد نظر خود را انجام میدهيم."
به گفته ايندك گرچه ابومازن (رئيس حكومت خودگردان فلسطين) معتقد است اسرائيل بايد با وی گفت وگو كند ولی بيشتر اسرائيلیها معتقدند ابومازن نمی تواند كار زيادی انجام دهد.
"به عقيده من انتخاب حماس، قدرت يك جانبه گرايان را در اسرائيل تقويت كرد و توجيه لازم را هم به اين افراد داد ولی امكان وقوع درگيری بين حماس و اسرائيل میتواند محاسبات هر دو طرف را بر هم زند".
ايندك درباره وضعيت سوريه گفت: "انديشههای خوب و جديد در نظام بشار اسد به پايان رسيده و وجهه و حمايت عربی و بينالمللی از اين نظام هم بسيار تنزل كرده است. تنها امتيازی كه نظام سوريه در حال حاضر در اختيار دارد مشغول بودن آمريكا به مشكلات بزرگتر است و نتيجه آن شده كه دولت بوش مايل نيست تغيير نظام سوريه را شاهد باشد بلكه موافق تغيير در شيوه عمل اين نظام است."
به عقيده اين ديپلما آمريكايی مشكل آن است كه بشار اسد مطالبی را بيان می كند ولی به گونه ديگری عمل میكند، وی وجهه خود را نه تنها نزد آمريكا بلكه نزد رهبران عرب و اروپايی نيز از دست داده است. وجود شكاف بين قول و عمل بشار اسد موجب شده كسی سخنان وی را جدی نگيرد".
"من هنوز پاسخ اين سوال را نمیدانم كه اسد نمیتواند دست به اصلاحات بزند يا اينكه مايل نيست چنين كند. البته مهم رفتاری است كه اسد در حال حاضر در پيش گرفته است".
اين مسوول آمريكايی درباره سخنان اخير خدام گفت: "مخالفانی در سوريه وجود دارند و برخی افراد جدا شده از نظام، اصلاح طلبان و اخوان المسلمين همه جزو مخالفان دولت سوريه هستند. برخی افراد هم در متن نظام حضور دارند ولی به دليل كنار گذاشته شدن از قدرت اكنون جزو ناراضيان شدهاند زيرا ديگر نمیتوانند اموالی را از راه فساد مالی گرد آورند.
وی گفت: از جنبه نظری ممكن است خدام به جمع مخالفان نظام ملحق شود زيرا اين مخالفان هنوز رهبری سازمان يافته و منظمی ندارند ولی از جنبه عملی بايد گفت عناصر مخالف دولت سوريه، خدام را جزيی از نظام حاكم تلقی می كنند. "اينكه خدام بتواند با يك جهش خود را به عنوان رهبر مخالفان مطرح كند انديشهای خام است".
مارتين ايندك درباره تمايل نداشتن اسرائيل به تغيير نظام در سوريه اظهار داشت: "اوضاع در اطراف اسرائيل بیثبات است، اسرائيل در ميان چندين كشور ناآرام قرار دارد در حالی كه مسوولان آمريكايی در واشنگتن به دور از اين اوضاع هستند.
"به هر حال جنگ طايفهای در عراق و امكان انتقال آن به سوريه (البته در صورت سرنگونی نظام اين كشور) و سپس انتقال اين جنگ به لبنان قطعا مرزهای اسرائيل را ناامن خواهد كرد و همين امر مايه نگرانی اسرائيل خواهد شد." به گفته ايندك اسرائيلیها هم اكنون شاهد ورود القاعده به خاك اردن، لبنان و مصر هستند، ايران هم خواستار نابودی اسرائيل و محو آن از نقشه كره زمين است لذا اسرائيلیها مايل نيستند وارد مشكلات جديدی شوند.
وی درباره آينده لبنان گفت: "لبنان از يك سو با بحران رو به رشد رياست جمهوری مواجه است و اكثريت پارلمانی و دولت خواستار بركناری لحود به عنوان آخرين نماد نفوذ سوريه در لبنان هستند. از سوی ديگر ميشل عون يك شخصيت برجسته مسيحی است و گرچه وی مايل است جايگزين لحود شود ولی عون به همراه حزب الله مخالف كنار زدن لحود در مرحله كنونی هستند.
در عين حال همه طرفها در لبنان پيامدهای رويارويی با يكديگر را به خوبی درك میكنند. اكنون مساله مهم آن است كه در نهايت آيا خردمندی، حاكم بر اوضاع خواهد شد و راهی برای حل اختلافها پيدا میشود يا وضعيت به حد انفجار میرسد؟ كاملا روشن است كه سوريه میتواند در اين صحنه نقش مهمی ايفا كند.
ايندك درباره وضعيت مصر گفت: "حسنی مبارك قویترين حامی وضعيت كنونی عربی است لذا به آسانی تغيير را نمیپذيرد و از تغييرات هم استقبال نمی- كند. وی نه تنها با قدرت میكوشد ثبات كشورش را حفظ كند بلكه میخواهد از به ارث بردن حكومت خود توسط جانشينش چه اين جانشين پسرش باشد و چه يكی از ژنرالهای دولت وی اطمينان حاصل كند. به عبارت ديگر وی میخواهد كار انتقال قدرت از وی به نفر بعدی با ثبات همراه باشد.
اين ديپلمات آمريكايی اظهار داشت كه مبارك از برخی مسائل بيمناك است "مثلا قدرت گرفتن اخوانالمسلمين و نيز اوضاع غزه كه ممكن است به حد انفجار برسد و بر ثبات مصر تاثير منفی بگذارد."
"استفاده از زور برای محدود كردن پيروزی اخوان در انتخابات پارلمانی و تعويق در برگزاری انتخابات شهرداریها را ملاحظه كرديد، همهاين امور بخش- هايی از تلاش مبارك بود تااوضاع از كنترل خود خارج نشود".
وی تاكيد كرد: "بر خلاف گفته برخی ناظران من معتقد نيستم مصر مانعی در راه اجرای طرح آمريكا برای خاورميانه است بلكه به نظر من اين كشور يك متحد و دوست آمريكا است اما مصر بزرگترين و با نفوذترين كشور در جهان عرب است.
"رويدادهای مصر تاثير چشمگيری بر كل جهان عرب دارد وبنابر اين تلاشهای بوش برای ترويج دموكراسی در مصر، تاثير مهمی بر موفقيت دموكراتيك كردن خاورميانه دارد. بوش بايد راهی پيدا كند كه دست مبارك را ببندد و او را قانع كند كه اين دو نفر میتوانند در كنار هم پيش بروند و راه ديگری وجود دارد كه بتوان به خواستههای ملت مصر برای اصلاحات پاسخ گفت بدون اينكه اخوان المسلمين در راس قدرت باشد يا نظام تغيير كند."
ايندك در پايان با اشاره به اوضاع عربستان سعودی تاكيد كرد: "مشكل اصلی دولت سعودی مبارزه با القاعده است. روشن است كه القاعده خواستار سرنگونی خانواده سلطنتی سعودی است لذا تكيهگاههای اصلی اين دولت يعنی بخش نفت را هدف حمله قرار داده است. در اين مبارزه گاهی نظام سعودی پيروز می شود و گاه ناكام میماند.
"حملات تروريستی ثبات نظام سعودی را متزلزل نمیكند ولی اين جنگ در آينده هم ادامه دارد".