جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 19 April 2024
|
منبع: کانال تلگرام راهبرد
اواسط آذرماه گذشته بود که در یادداشتی با عنوان «عبور از روحانی، همان عبور از خاتمی است؟»؛ گزاره عبور اصلاحطلبان از روحانی را مطرح کردم و با واکنش عمدتا منفی فعالان سیاسی و تحلیلگران اصلاحطلب مواجه شدم.
با این حال، همان زمان بزرگانی چون ابراهیم اصغرزاده، دکتر محمدجواد کاشی و بعدها دکتر عبدالله رمضان زاده این ایده را مورد تایید و توجه قرار دادند.
در مقابل، نقل قولهایی از آقای خاتمی در نقد این ایده مطرح شد و بزرگانی چون دکتر حمیدرضا جلاییپور و دکتر صادق زیباکلام با انتشار یادداشتهایی، این ایده را نقد کردند.
همانطور که در آن یادداشت آمده بود؛ هدف از طرح ایده «عبور از روحانی» تلاش برای حراست و حفاظت از راهبرد اصلاحی بود (برخلاف ایده «عبور از خاتمی» که در وجه استراتژیک خود در ابتدای دهه ۸۰، در تلاش از عبور از راهبرد اصلاحی و پیشنهاد کردن راهبردهای بدیل در دوران حاکمیت نئوکانها در آمریکا بود).
برای بررسی اینکه ایده «عبور از روحانی» درست بود یا خیر؛ احتیاج به گذشت زمان زیادی نبود. اعتراضات دی ماه و در ادامه، شرایطی که کشور در ماههای اخیر با آن مواجه شده؛ عملا ایده «عبور از روحانی» را نه در مقام یک پیشنهاد، که به عنوان یک واقعیت در عرصه سیاسی امروز ایران نشان میدهد.
مصاحبه دکتر سیدحسین موسویان با روزنامه «همشهری» و سخنرانی دکتر علی شکوری راد در همایش خانه احزاب، (که لینک هر دو در کانال آمده)؛ نمونههای بارزی از دو رویکرد «عبور از روحانی» است که از دو زاویه مخالف مطرح شده است.
دکتر سیدحسین موسویان به عنوان یک چهره امنیتی- دیپلماتیک بسیار نزدیک به روحانی، پیشنهاد کرده برای ایجاد انسجام در نظام سیاسی گزاره استعفای روحانی و انتخابات زودهنگام مدنظر قرار گیرد.
آقای دکتر علی شکوریراد هم در مقام دبیرکل بزرگترین حزب اصلاحطلب اعتراف میکند در شرایط کنونی کشور، روحانی جایگاه و ظرفیتی برای مقابله با بحران ندارد و حداکثر، میتواند با مقام رهبری طرح مساله کند.
شکوریراد از موضع یک اصلاحطلب، عملا در سخنرانی خود پیشنهاد عبور از روحانی و برکشیدن میرحسین موسوی را مطرح کرده است.
به عبارت دیگر، چه در قرائت امنیتی از شرایط بحرانی کنونی کشور و چه در قرائت اصلاحطلبانه، گزینه «بقا در روحانی» جایی ندارد و تغییری سریع و رادیکال (حداقل در سطح تاکتیکی و «بازیگران») ضروری مینماید.
شخصا فکر میکنم اگر تصمیمی جدی برای حل اختلافات با آمریکا وجود نداشته باشد؛ این گزارههای پیشنهادی هم مسالهای را حل نمیکند و صرفا به تطویل و تعمیق بحران کمک میکند.
در واقع، هر ایدهای در شرایطی که جامعه به سرعت در مسیر رادیکالیزم (و بروز آن چه در قالب انفعال و چه در قالب اعتراض) قرار میگیرد؛ اگر در زمان مناسب اجرا نشود، اجرای دیرهنگام آن، غیرموثر و غیرمفید خواهد بود.
ایده «عبور از روحانی» هم تا قبل از اعتراضات دی ماه و برافتادن پردههای حجب و حیا میان اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی، میتوانست برای دو طرف حاصلی در بر داشته باشد و اصلاحطلبان با اعلام جدایی از روحانی، خود را به عنوان گزینهای بدیل برای روز مبادا (که تقریبا همین روزهاست)؛ محفوظ نگاه دارند.
اما در شرایط کنونی و با تعمیق بحران، اصلاحطلبان هم تقریبا موقعیتی مشابه روحانی در نزد جامعه دارند؛ چنان که موضع گیریها و سخنرانیهای آقای خاتمی و حتی اصلاحطلبان پیشتاز با واکنشهای اجتماعی مشابهی مواجه میشود.
در شرایط کنونی، اتفاقا کنار رفتن روحانی و برآمدن گزارههای دیگر (اعم از نظامی و مدنی) جز القای ازهم پاشیدگی ساخت سیاسی و اقبال جامعه به گزارههای دیگر، حاصلی در بر نخواهد داشت.
گزارههایی که امروز جامعه (و نیز طرف خارجی) پیشروی خود میبیند؛ نه اصلاحطلبان (و حتی راهبرد اصلاحی) که نیروهای اپوزیسیون قدیمی است که حداقل از اصلاحطلبان، چشمانداز مشخصتری (هرچند با هزینه بالا) را پیش روی مینهند.
در این شرایط، بقای روحانی در کنار یک بسته پیشنهادی و اجرایی مشخص از سوی اصلاحطلبان (فارغ از تعارفات ایدئولوژیک و تاریخی) شاید تنها امکان برای عبور کم هزینه از بحران پیش روست.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|