پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Thursday 25 April 2024
|
روزنامه اعتماد / آرزو فرشید
جریانهای سیاسی از همین حالا خواب ۱۴۰۰ را میبینند، چنانچه اصولگرایان از تشکیل زودهنگام ستادهای انتخاباتی و وصل کردن سفرهای استانی ۹۶ به ۱۴۰۰ فراتر رفته و مشغول تئوریزه کردن انتخابات آتی شدهاند. آنچه محمد پورمختار، نماینده اصولگرای مجلس در مورد ضرورت سپردن زمام امور به دست یک رییسجمهور نظامی گفت تقریبا در هیاهو و شلوغی روزهای آخر سال گم شد اما اصولگرایان و رسانههایشان این رشته را رها نکرده و بر همان طبل میکوبند. اینکه به دنبال پوشاندن ردای ریاستجمهوری بر تن سردار سلیمانی هستند یا قصد رونمایی از فرمانده دیگری را دارند؛ بحث دیگری است اما در مرحله فعلی اصرار به اثبات مهیا بودن فضای جامعه برای استقبال از یک رییسجمهور نظامی دارند.
خشت اول همان بود که پورمختار، عضو کمیسیون حقوقی مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی با خبرآنلاین گفت: «اگر یک نظامی رییسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد». شناسایی چهرههای نظامی با پتانسیل تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری گام بعدی است و جریان اصولگرا فعلا توان خود را صرف قبولاندن سناریوی نیاز به رییسجمهور نظامی میکند. از همین رو «نامهنیوز» این خط را در گفتوگو با ابراهیم فیاض جامعهشناس سیاسی اصولگرا ادامه میدهد. فیاض در این گفتوگو تلاش میکند تا ثابت کند که در انتخابات آتی، نظامیها با اقبال مردمی مواجه شده و کشور را نجات میدهند. او میگوید «اقتداری دیگر در حوزه سیاسی وجود ندارد و ادامه یافتن این وضعیت کشور را به فروپاشی و تجزیه میکشاند برای همین جامعه به سمت دیکتاتوری با ادبیات نظامی میرود تا او ظرف دورهای 8 ساله با از بین بردن طبقه اشرافیت و مافیا افق جدیدی را پیش روی کشور بگشاید». تحلیلگران و فعالان سیاسی اصلاحطلب اما دست رقبای خود را خواندهاند. به همین خاطر هم مصطفی تاجزاده قبل از آنکه فیاض این حرفها بزند، توییت کرده بود «عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که سابقا نظامی بوده گفته اگر یک نظامی رییسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد. گویا دولت پنهان تاب مستوری از دست داده و قصد قبضه ظاهر و باطن قدرت را دارد.»
او در توییت دیگری نوشته بود: «مبارزه با اشرافیت فقط بهانهای بود برای حذف هاشمی. هدف دولت پنهان جمهوریستیزی و دشمنتراشی و تکصدا کردن نظام است». ابراهیم فیاض اما از خودآگاهی اجتماعی و مخالفت با اشرافیگری آغاز کرده و به این نتیجه میرسد که کشور به یک نگاه اقتداری نیاز دارد. او با این توضیح که جامعه فعلی به چهار طبقه اشرافی، مافیا، متوسط و فقیر تقسیم شده است، این سوال را طرح میکند که چه کسی و چه ساختار تئوریکی قادر به اجرای عدالت است و خود پاسخ میدهد: «مشابه تاریخیاش دقیقا بعد از مشروطه و زمان دولت قاجار است که ایران اشغال میشود، خارجیهایی میخواهند ایران را بین خود تقسیم کنند، بُعد داخلی هم بهشدت دچار بحران و ناامنی بهشدت در حال افزایش است... خب این دو با هم متحد شود، کسی عین رضاخان را میخواهند... آن چیزی که الان است، یک فرمولی دارد؛ ما موقعی که در بُعد سیاسی شکست میخوریم، دیگر اقتدار از بین میرود و تبدیل به قدرت میشود، یعنی شاخص قدرت، نظامیگری است. حاتمی کیا در اختتامیه فیلم فجر چه گفت؟ اینها همه نشان میدهد که آن نظامیگری دارد میآید. یعنی گفت که من یک فیلمساز وابستهام. اینها همهاش همین است، یعنی دیگر اقتدار از بین رفته، ما اقتدار نداریم، سیاست با تمام تعبیرهایش از بین رفته، سیاسیون همه محافظهکار شدهاند و دنبال یک نوکری میگردند... جامعه پذیرای رییسجمهور شدن یک فرد نظامی است. یعنی با این بینظمی داخلی و تحمیلها و تحقیر خارجی، حتما این کار میشود.»
محمد صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب اما پیش از آنکه جامعه شناس اصولگرا تجربه روی کار آمدن رضاخان را ملاک قرار داده و بخواهد ثابت کند که وقت بازگشت به دوران اقتدار نظامیون است، در گفتوگو با آفتاب یزد گفته بود: «در دوران تاریخ معاصر ما یک تجربه کاملا متفاوت نظامی داشتیم. در دورهای کشور در هرج و مرج و ملوکالطوایفی و ناامنی حضور داشت وهر کسی برای خودش حکومتی تشکیل میداد در آن زمان یک شخص در سال ۱۳۰۰ با اتکا بر قدرت نظامی روی کار آمد و کشور را یکپارچه کرد. ولی هماکنون نه وضعیت کشور، ملوکالطوایفی است و نه در یکصد سال پیش زندگی میکنیم. اینکه شخصی به عنوان نظامی بخواهد سرکار بیاید بیشتر معنای دیکتاتوری میدهد. رییسجمهور باید از مسائل نظامی سر دربیاورد نه اینکه خودش نظامی باشد. کسی مثل حسن روحانی که دوره جنگ را تجربه کرده، نیروهای امنیتی و نظامی را دیده و عضو شورای عالی امنیت ملی بوده، به مسائل نظامی آگاه است. از سویی کشور که با فرد اداره نمیشود که بخواهیم بگوییم باید یک نظامی آن را اداره کند. از نظر من سخن اخیر، سخن ناپختهای است.»
جوادی حصار در پاسخ به اینکه آیا گفته پورمختار به معنای زمینهسازی افرادی با سابقه نظامی به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری است، گفته بود: «حقیقت این است که اگر کسی از سوی اصولگرایان با پیشفرض نظامی بودن و تبلیغ روی آن ویژگی کاندیدا شود، میسوزد و رای نمیآورد. پس بهتر است اصولگرایان با این شیوه پیش نروند.»
نظامیون ناکام
چالش جدی اصولگرایان در سناریوی معرفی کاندیدای ریاستجمهوری نظامی این است که قبلا هم گزینههایی همچون محسن رضایی و محمدباقر قالیباف را به میدان فرستاده و شکست خوردهاند. اگرچه هر دو گزینه مورد اشاره زمانی کاندیدای ریاستجمهوری شدند که لباس نظامی به تن نداشتند اما هنوز هم با همان پیشینه نظامی شناخته میشوند. هواداران رییسجمهور نظامی خوب میدانند که عدم اقبال مردم از قالیباف و رضایی چشم اسفندیار این سناریو است و به همین خاطر از همین ابتدای کار به شیوههای مختلف قصد توجیه و عبور از این ضعف را دارند. پورمختار در مصاحبه خود گفته بود: «من به لحاظ شناختی که از محسن رضایی داشتم ایشان را یک آدم استراتژیست و دارای تفکر میدانم و بر همان مبنا اعتقاد دارم که اگر ایشان رییسجمهور میشد نه به لحاظ تعصب نظامیگری و پاسداری، بلکه به خاطر شخصیت خودش با همین نگاه به ایشان رای دادم و روی همین اساس ولی خب دیدگاهی وجود دارد و بعضا هم رسانهها این را تشدید میکنند و گسترش میدهند که نظامیها نباید رییسجمهور شوند، من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی، رییسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد.»
روزنامه آفتاب یزد نیز بر مبنای شکستهای انتخاباتی رضایی و قالیباف، اظهارنظر اخیر پورمختار را بسترسازی برای ورود سردار سلیمانی به عرصه انتخابات تلقی کرده و با اشاره به شایعات مبنی بر کاندیداتوری او در سال ۹۲ نوشت: «اسطورهسازی از وی به قدری موفق بوده که جناح چپ یا راست از او تعریف میکنند و احساسات خوبی در دل مردم نیز ایجاد کرده است. سلیمانی ظرفیتی به مراتب قویتر از قالیباف و محسن رضایی برای جلب آرای مردم و پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری است. هر چند بسیاری معتقدند که امروز نیاز کشور حضور او در فرماندهی سپاه قدس است نه ریاستجمهوری.»
ابراهیم فیاض اما در توجیه علت عدم استقبال مردم از رضایی و قالیباف گفته است: «آنها از اول نظامی نبودند، وقتی هم دوباره سیاسی شدند، آنها را ادا و قر روشنفکری گرفته بود. چه قالیباف و چه محسن رضایی را. شما نگاه کنید، ادای روشنفکری در آنها بود... اگر کسی الان بیاید، مثلا فرض کنید سعید جلیلی را میخواهم بگویم که هنوز روحیه بسیجی و نظامیگری دارد و قدرت و نظامیگری را مطرح کند، پیروز میشود... اشتباه ما این است که دنبال شخص میگردیم. من میگویم که اتفاقا مثل ناپلئون یکباره پیدایش میشود، مثل هیتلر یکباره پیدایش میشود و انتخابات را میبرد. چون الان مردم دیگر خستهاند از این نظم اجتماعی که گفتم که هیچ اقتدار سیاسی در این مملکت وجود ندارد و همه از بین رفته است.»
او در پاسخ به سوالی در مورد احتمال رایآوری سردار سلیمانی نیز گفته است: «معلوم نیست، اصلا شاید رای نیاورد... مردم در ۱۴۰۰ دنبال یک شخصیتی میگردند که ادبیات قدرتی، نه اقتداری و ادبیات نظامیگری، نه سیاسی داشته باشد.»
تفکر نظامی به جای رییسجمهور نظامی
راهکار جامعهشناس اصولگرا برای به فراموشی سپردن شکستهای قبلی و موفقیت در اقناع جامعه به ضرورت حکمرانی نظامیان آن است که به جای رییسجمهور نظامی از رییسجمهوری با تفکر نظامی استقبال شود. او به روی کار آمدن بوش بعد از کلینتون اشاره کرده و تاکید کرده که «جریان جهانی دارد به طرف این میرود، چین دیگر همه جنگش با امپراتوریای بود که مادامالعمر نباشد و رهبرش عوض شود، بعد معلوم شد که خود حکومت کمونیستی میخواهد بشود امپراتوری؛ مثل پوتین. پوتین هم گفته ۲۰۲۴ قانون اساسی را عوض میکنم. الان کره جنوبی با همه دموکراسیاش که یک نفر فقط پنج سال میتوانست رییسجمهور باشد، قانونش را عوض کرد و ریاست جمهور دو دوره چهارساله شد. ترامپ هم همینطور، یعنی ادبیات حکومتها دارد بهشدت متمرکز و قدرتمحور میشود.»
در حقیقت فیاض از پورمختار هم فراتر رفته به جای آنکه بگوید نظامیگری کشور را نجات میدهد، مدعی است که قدرتمحوری و حکومتهای متمرکز در جهان قدرت گرفته و راه دیگری وجود ندارد. او از پورمختار یک گام جلوتر گذاشته زیرا تاکید میکند که رییسجمهور بعدی میتوان نظامی نباشد اما باید تفکر نظامیگری داشته باشد. مشخصا از جلیلی نام میبرد و گریزی هم به صحبتهای رهبری در مورد آتش به اختیاری میزند. فیاض گفته است: «آتش به اختیار همان است، یعنی اتفاقا باید یک کسانی بیایند سر کار که حزبی نیستند». پیشبینی این جامعهشناس اصولگرا این است که مردم در ۱۴۰۰ یک دیکتاتوری نوساز را انتخاب میکنند تا کشور اداره شود، فقر نباشد، شغل ایجاد شود و... او با اشاره به اینکه قالیباف هم گفته بود من رضاخان حزباللهی هستم، تاکید میکند که بعید است جامعه فعلی ایران به سمت محافظهکاری برود و نوسازی آمرانه را ترجیج خواهد داد.
بدون شک این مردم هستند که در انتخابات ۱۴۰۰ حرف آخر را زده و نشان میدهند که به رییسجمهور نظامی یا رییسجمهوری با تفکر نظامی مایل هستند یا نه؟ اما آنچه مسلم است اصولگرایان از همین حالا تلاش خود را شروع کرده و سعی دارند که نظامیگری و اقتدارگرایی را بر جامعه حاکم کنند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|