جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 27.02.2006, 14:06


ايرنا/ روزنامه سرمايه: مردان بزرگ هنر پيش از آن كه به تاريخ بپويندند و نامشان آذين كتاب شود به واسطه‌ی نفوذ و تاثير در جان و روان جامعه در سينه و صفحه‌ی دل مردم نقش می‌بندند.
در هر دوره‌ای و عصری بسيارند كسانی كه شعر می‌سرايند، پنجه بر ساز می زنند و می‌خوانند،نقش بر بوم می‌زنند اما از هزاران هزار چنين، شماری اندك هستند كه‌درذهن و خاطره مردم ماندگار می‌شوند وآدميان گذشته و حال خود را چون آيينه در آنان می‌بينند.
از اين روی درتاريخ موسيقی آوازی ايران كمتر ايرانی ميان سال يا مسن را می‌توان يافت كه با شنيدن "الهه ناز"، "حالا چرا"، "خزان عشق"، " زهره"، "توای پری كجايی" به ياد خاطرات گذشته نيفتد.
"الهه ناز"، " خزان عشق"، "غوغای ستارگان"، "مرغ شباهنگ " و هركدام از اين ترانه‌ها با روح و جان ايرانيان درآميخته وبرای ارتباط با آنان نياز به دانستن "نت"، "سولفژ"، "هارمونی"، آكورد و يا هرنوع دانش موسيقی نيست.
برغم تحولات گوناگون سياسی و تاريخ پرفراز و نشيب كشورمان، كه به نوعی در هنر موسيقی تاثيرگذاشته‌اند، خوانندگانی در يك قرن اخير ظهور كرده‌اند كه با اجرای آثار بديع و ماندگار نام خود را در ذهن مردم جاودان كرده‌اندو از اين ميان می‌توان به استاد "غلامحسين بنان" اشاره كرد كه به حنجره و صدای مخملين آواز ايران شهرت يافت.
بنان در سال ۱۲۹۰در خانواده‌ای هنرمند در تهران به دنيا آمد. مادرش دختر محمد تقی ركن‌الدوله، برادر ناصرالدين‌شاه، ارگ می‌نواخت،پدرش كريم خان بنان الدوله، فرزند ميرزاالله مستوفی از صدايی خوش برخوردار بود و خواهرش نيز نزد "مرتضی نی داوود" تار می‌نواخت.
خانه‌بنان محل آمد و شد هنرمندان مختلف بود و اولين كسی كه به استعداد بنان پی‌برد ،مرحوم مرتضی نی‌داوود بود و از بنان‌الدوله خواست تا اجازه دهد با غلامحسين موسيقی كار كند.
بدين ترتيب غلامحسين از ۱۱سالگی به فراگيری موسيقی پرداخت بعدها فن تلفيق و طرز ادای شعر را از ميرزا طاهر رسايی (ضياء الذاكرين)آموخت ومدتی هم از "ناصر سيف" كسب فيض كرد.
اين دو از روحانيون مطلع به موسيقی بودند كه سهم به‌سزايی در رشد هنری بنان داشتند.
صدای بنان بم، كوتاه و دارای حالتی بود كه برای ظرافت‌های آواز ايرانی بسيار مناسب است.
شادروان "حسين ملاح" در مورد كيفيت صدای بنان می‌نويسد:ازديدگاه زيبا شناسی، صوت خوش بنان را می‌توان به خطی منحنی تشبيه كرد كه عاری از هرگونه زاويه است و شنونده مطلقا زبری ،درشتی و عدم نرمش در آن حس نمی‌كند.
زنده‌ياد"روح‌الله خالقی"می‌نويسد:صدای بنان بسيار لطيف،شيرين،زيبا وخوش آهنگ است، كوتاه می‌خواند، ولی در همين كوتاهی ذوق وهنر بسيار نهفته است.
غلتها وتحريرهای او چون رشته‌های مرواريد غلتانی به هم پيوسته و مانند آب روان است.
وی بنان را گوهر گرانبهای موسيقی ايران می‌داند و می‌افزايد: من ازصدای بنان مسحور می‌شوم، لذتی بی‌پايان می‌برم كه فوق آن متصور نيست. تصور نمی كنم خواننده‌ای به ذوق ولطف واستعداد بنان در قديم داشته باشيم وبه اين زودی‌ها هم پيدا كنيم.
وی افزود : به طور كل صدای بنان مردانه، پخته، مليح ويك دست است و در آن لطافتی نهفته است كه هر صاحبدلی را به وجد می‌آورد.
بنان از سوی "علينقی وزيری" و "عبدالعلی وزيری" به خالقی معرفی شد و برای امتحان آواز به راديو رفت و قطعه‌ای را در سه‌گاه با ويلن "ابوالحسن صبا" اجرا كرد كه تسلطش مورد تاييد حاضران قرار گرفت.
استاد بنان، با راه‌اندازی انجمن موسيقی در سال ۱۳۲۳و تاسيس هنرستان موسيقی در سال ۱۳۲۸به فعاليت دراين دو مركز پرداخت.
درسال‌های فعاليت حرفه‌ای بيشتر به شيوه آواز اديب خوانساری متمايل شد و در رديف،از استاد صبا تاثير پذيرفت و سرانجام شيوه‌و روش خاصی برای خود ابداع كرد.
مهارت در تلفيق شعر و موسيقی، انتخاب دستگاه مناسب با شعر و قدرت در انتقال مفاهيم ،از ويژگيهای بارز شيوه آواز استادبنان بود.
او هنگامی شعری را به تغنی می‌گرفت كه تمامی معانی و دقايق آن را درك وآنگاه دستگاه مناسب با آن را انتخاب كرده ومی خواند،لذا تمامی حالات جمله از قبيل استهفام، تمنا، اعتراض، توصيف، شكايت و غيره را بخوبی ادا می‌كرد.
"شهرام آقايی‌پور"دركتاب "رويای هستی" می‌نويسد: بنان هرگز كلام را فدای آواز نكرده و حق شعر را به تمامی ادا می‌كرد.
ريزه‌كاری‌هايش درخواندن، همچون ظرافت‌های مينياتوری است كه در تابلوهای آوازش جلوه می‌كند.
وی می‌افزايد:بنان در مركب‌خوانی نيز بسيار توانا بود و تا آنجا كه اين گونه آثارش حالت مصنوعی وآزاردهنده به خود نمی‌گرفت و مدولاسيونهای او برای گوش طبيعی جلوه می‌كرد.
پس‌از شروع برنامه گلها در سال ۱۳۳۴دومين برنامه با صدای بنان با غزل "من مست و تو ديوانه،مارا كه برد خانه"اجرا شد واز آن پس پای ثابت اين گونه برنامه‌ها شد.
در سال ۱۳۳۶دراثرتصادف اتومبيل چشم راست خود را از دست دادواز آن پس از عينگ دودی استفاده می‌كرد.
در كارنامه هنری بنان ۳۵۰ اثر به ثبت رسيده كه در برنامه‌های موسيقی ايرانی ،گلهای جاويدان،گلهای رنگارنگ،گلهای صحرايی،گلهای تازه اجرا شده است.
او به اجرای ترانه تمايل نداشت وبيشتر آواز خواندن را دوست داشت اما به تشويق خالقی كم كم به تصنيف و قطعات ضربی روی آورد.
از آثار استادبنان می‌توان به "آتشين لاله"، "آتش جاودان" "حالاچرا"، "از ياد رفته"، "اشك وآه"، "اميدزندگانی"، "ای ايران"، "بهار دلنشين"، "بوی جوی موليان"، "كاروان"، "گريه شمع" ياد كرد.
شادروان غلامحسين بيان در هشتم اسفند ۱۳۶۴درپی يك دوره بيماری درگذشت و در امام‌زاده طاهر كرج به خاك سپرده شد.


بنان، مرد ای ايران

امروز درست ٢٠ سال از خاموشی «غلامحسين بنان» می‌گذرد. مردی كه ٣٠ سال آخر عمر با عينك سياه دودی بر چشم هم‌چنان می‌خواند و تصنيف‌های ماندگاری را اجرا می‌كرد.
چشمان نابينا و عينك سياه كه يادگار يك تصادف سخت بود، نتوانست او را از صحنه دور كند، اما بيماری‌های گوناگون توان او را از بين برد. آن‌چنان كه در اسفند ٦٤ در بيمارستان ايران‌مهر قلهك در بدرقهء باشكوه دوستان و آشنايانش به آن ديار سفر كرد.
بنان همان خوانندهء زنده‌كنندهء خاطرات ماست. خاطرات ما از ايران، از «ای‌ايران» از همان تصنيف ٦٠ ساله‌ای كه با هر بار شنيدنش اشك در چشم‌ها حلقه می‌زند. همان تصنيفی كه موقع غرور و افتخار از تلويزيون و راديو می‌شنويم. «ای‌ايران» را آخرين بار خيلی‌ها در فستيوال برلين شنيده‌اند و در پايان «آفسايد» ساختهء جعفر پناهی كه خرس نقره‌ای را به همراه آورد مردم حاضر در آن سالن نيز اشك ريختند با آن كه شايد حتی معنای آن را نمی‌دانستند.
«غلامحسين بنان» ارديبهشت ١٢٩٠ در محلهء زرگندهء تهران به دنيا آمد.
وی از شش سالگی بنا به توصيهء استاد «نی داوود» به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پيانو پرداخت و در اين راه از راهنمايی‌های مادرش كه پيانو را بسيار خوب می‌نواخت، بهره‌ها گرفت.
«بنان» در سال ١٣٢١ خوانندگی را در راديو آغاز كرد. در آن زمان شادروان «روح‌الله خالقی» مسؤوليت راديو را بر عهده داشت. روزی كه «بنان» با «عبدالعلی وزيری» برای امتحان به راديو می‌روند در دفتر روح‌الله خالقی، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده و از بنان می‌خواهند كه برای ايشان قطعه‌ای بخواند و او «درآمد سه‌گاه» را آغاز می‌كند و صبا هم با ويولن او را همراهی می‌كند.
هنوز «درآمد» تمام نشده بود كه خالقی به صبا می‌‌گويد: «شما نواختن ويولن را قطع كنيد» و به بنان اشاره می‌كند «گوشهء حصار» را بخواند و او بدون اندك مكثی، با چنان مهارت و استادی «درآمد حصار» را می‌خواند و به «سه گاه» فرود می‌آيد كه روح‌الله خالقی بی‌اختيار برخاسته و او را در آغوش گرفته و می‌بوسد.
به هر روی از سال ١٣٢١ صدای غلامحسين بنان همراه با همكاری عده‌ای از هنرمندان ديگر از راديو تهران به گوش مردم ايران رسيد و ديری نگذشت كه نام «بنان» زبان‌زد همه شد.
خالقی او را در اركستر انجمن موسيقی شركت داد و با اركستر شمارهء يك نيز همكاری را شروع كرد و از بدو شروع برنامهء هميشه جاويد «گل‌های جاويدان» به دعوت «داوود پيرنيا» همكاری داشت. وی در طول سال‌های فعاليت خود با برنامه‌هايی چون گل‌های جاودان، گل‌های رنگارنگ و برگ سبز فعاليت كرد و آثار ماندگاری را خلق كرد.
وی در دو دههء آخر عمر خويش به علت ابتلا به ناراحتی جهازهاضمه و عدم آمادگی حنجره‌اش اندك اندك از صحنهء هنر كناره كشيد، به خصوص آن كه در سال ١٣٣٦ بر اثر تصادف اتومبيل چشم راست خود را از دست داد و سرانجام در ساعت هفت بعدازظهر پنج‌شنبه هشتم اسفند ماه ١٣٦٤ در بيمارستان ايران مهر قلهك جهان را بدرود گفت.



" width="640" />
 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024