پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 27.08.2017, 15:00

از حلقه‌ی کیان تا مکتب نیاوران


حسین علیپور، دانشجوی دکترای روابط بین‌الملل

مرکز تحقیقات استراتژیک را می‌توان نهاد رئیس جمهورساز ایران نامید. چه آن روزها که زیرمجموعه‌ی ریاست جمهوری بود و چه بعدها که به مجمع تشخیص مصلحت نظام پیوست. چه آن زمان که مرد خاکستری اصلاحات یعنی موسوی خوئینی‌ها بر صندلی آن تکیه می‌زد و چه وقتی که شیخ مورد وثوق‌هاشمی یعنی حسن روحانی مسئولیت آن را به عهده گرفت.

به سالهای ۶۸ تا ۷۱ که برویم داستان این نهاد جذاب‌تر می‌شود، آنگاهی که می‌بینیم نطفه‌ی دوم خرداد در این مرکز شکل می‌گیرد، همان زمانیکه «سعید حجاریان، مصطفی تاج‌زاده، عباس عبدی، بهزادنبوی، محسن آرمین و همفکرانشان» آن را اداره می‌کردند و روزنامه‌ی سلام نماد بیرونی تفکرات آنها شده بود و رئیس آن یعنی موسوی خوئینی‌ها نماد مخالفت با وضع موجود و اکبر هاشمی رفسنجانی نام گرفت. در واقع چپ‌های اسلامی آن زمان توسعه‌ی سیاسی را مبنای کار قرار داده بودند و ریشه‌های فکری خود را بر پایه‌ی نظریات دکتر حسین بشیریه بنیان نهادند.

بعدها هم از این مجموعه حلقه‌ی کیانی شکل گرفت که در سال ۷۴ در اعتراض به تهدید شدن عبدالکریم سروش نامه‌ای به اکبر‌ هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نوشتند و اعلام مخالفت خود با جریان حاکم ریاست جمهوری را علنی‌تر کردند. حلقه‌ی کیان نماد تفکر مخالفت با محافظه‌کاری و وضع موجود نام گرفت و بذر گفتمان اصلاحات شکل داده شد که گُل آن «سید محمدخاتمی» در دوم خرداد ۷۶ شکفته شد و توسعه‌ی سیاسی زیربنا شد تا دموکراسی و آزادی پر و بال گرفته و رنگی جذاب به خود گیرند.

مخالفین اما همزمان با انتقال حلقه‌ی کیانی‌ها، سنگر قبلی را فتح کرده بودند و حسن روحانی با حمایت پدرمعنوی خود اکبر هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ شروع به تغییر شاکله‌ی مرکز تحقیقات استراتژیک داد. «محمدنهاوندیان، محمودواعظی، نوبخت، حسین موسویان، مرتضی بانک، علی ربیعی و صالحی امیری» کسانی بودند که جا پای چپ‌ها می‌گذاشتند و نظریات «محمود سریع‌القلم جایگزین تئوری‌های حسین بشیریه» می‌شد. در واقع آمدن روحانی به جای خوئینی‌ها نه تغییر یک فرد که تغییر یک گفتمان بود که در یکی سیاست اولویت بود و در دیگری اقتصاد و تقدم و تأخر این دو یک فاصله‌ی ۱۸۰ درجه‌ای را نشان می‌داد.

گویی «تکنوکرات‌ها جایگزین چپ‌های اسلامی» شده بودند و برای خود دورنمایی روشن را متصور بودند. دورنمایی که در سال ۹۲ به ثمر نشست و پس از ۷۶ نام دومین رئیس جمهور هم از این مرکز سر بیرون آمد.

دوره‌ی اول این مرکز با دوره‌ی دوم آن تنها تفاوت حلقه‌ی کیان و اعضایش با مکتب نیاورانی‌ها نبود بلکه تفاوت دو گفتمان و دو نگاه بود که بعدها از یکی رئیس جمهور اصلاحات بیرون آمد و از یکی رئیس جمهور اعتدال، از یکی حزب مشارکت شکل گرفت و از دیگری حزب اعتدال و توسعه.

غرض از گفتن حلقه‌ی کیان و مکتب نیاوران، اعلام بودن شکاف بین اصلاحات و اعتدال نیست که امروزه نزدیکی ایندوست که باعث هراس اصولگرایان شده است و این نزدیکی باید ادامه یابد، بلکه هدف یادآوری نگاه متفاوت دو جریان و ریشه‌های شکل‌گیری آنها و پذیرش بعضی تفاوت‌هاست.

اینگونه است که راحت‌تر می‌توان رأی بالای ظریف و کرباسیان و ربیعی و شریعتمداری را در برابر رأی پایین حجتی و بیطرف تحلیل کرد. ایستادن تمام قد حسن روحانی و نیاورانی‌ها که امروز به جای قبول پست وزارت، بودن در دفتر رییس جمهور و معاونت‌های رئیس جمهوری را ترجیح می‌دهند را مورد ارزیابی قرار داد و از لابی‌های محمود واعظی با علی لاریجانی پرده برداشت.

خرده به لیست امید و عارف را به کناری اگر بگذاریم مسأله‌ی اصلی به فاصله‌های قدیمی دو جریان «اصلاحات» و «اعتدال» می‌رسد؛ اعتدالی که از اصلاحات بدنه‌ی اجتماعی ساخت و اینک خود یکه‌تاز میدان شده است و اصلاحاتی که تنها به لیست امید، امید دارد و هربار ناامید بازمی‌گردد.

گویی پروژه‌ی اصلاح‌طلبانه‌ی فشار از پایین و چانه‌زنی از بالای سعید حجاریان جای خود را به پروژه‌ی محافظه کارانه‌ی «رأی گرفتن از پایین و لابی با بالای اعتدالیون» داده است.

اعتراض به روحانی سخت است، چرا که او قبل‌تر از آنکه خود را وامدار اصلاحات بداند خود را بدهکار تیم فکری و اجراییش که سالها او را در مرکز تحقیقات یاری رساندند، می‌داند.

به نظر برای التیام زخم امروز باید تاریخ را دوباره مرور کرد؛ «کیان و نیاوران» هر دو به پاستور رسیده‌اند اما این کجا و آن کجا...!؟



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024