متن نطق قاسم میرزایی نیکو نماینده مردم دماوند در مخالفت با وزیر پیشنهادی ارشاد:

خالد حسینی در بادبادک باز گفته بود:

ناراحت شدن از یک حقیقت، بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است!

سلام می‌کنم؛ بعنوان نماینده اصلاح‌طلب فراکسیون امید، مخصوصا به دولت اعتدال و امید!

قطعا آمده‌ام تا با تمام توان مخالفت کنم؛

جناب جنتی که رفت! داشتیم عادت می‌کردیم به هوای تازه‌ی سید رضا صالحی امیری؛ بادی وزید و ورق، رقم خورد و شد سید عباس صالح شریعتی، معروف به صالحی، از پژوهشگاه فلسفه‌ی حوزه‌ی علمیه! مردی از مشهد مقدس، شهر کنسرت ممنوع !

و من به عنوان دانش آموخته‌ی دانشکده‌ی هنرهای زیبا، چشم دوخته‌ام که کی می‌شود فرهنگ و هنر این مرز و بوم، برسد به دست اهالی همین حوالی؟! که این روزها، به جای آرامش و آسایش، به جای بیمه و حمایت صنفی و نان و شعر، دغدغه‌ی ایشان، فقط و فقط قبری در قطعه‌ی هنرمندان است!

وزارت و صدارت پیشکش!
آقای رییس جمهور، چیدمان کابینه‌ی شما، حق مسلم شماست! اما یادم نمی‌رود جمله‌ی «تَکرار می‌کنمِ» سید محمد خاتمی، وزیر فرهنگ و هنر خیلی دور خیلی نزدیک و حمایت تمام قد اصلاح‌طلبان از جنابعالی را! بله! شما صد در صد به تفکر ٢٤ ملیونی، خیلی بدهکار هستید، مردمانی که به شما و شعارهایتان، در برابر جناح رقیب اعتماد کردند!

وزارت ارشاد، حق مسلم هنرمندان و چهره‌های ماندگار و نخبگان فرهنگ و هنر و ادب این مرز و بوم نیست؟

آقای صالحی، ربنای استاد پیش‌کش، شما در کسوت نماد تلفیق حوزه و دانشگاه، بیاید یک بار برای همیشه، تکلیف ما را روشن کنید، از نسبت حلال و حرام‌ها و هنر؛ به خصوص موسیقی!

سید معمارِ حسینیه ارشاد و بانوی مجسمه‌ی مادر، در حصر، نفس می‌زنند و وزارت فرهنگ و هنر شده مرکز بازخوانی و سانسور و توقیف، بعد از مجوز هفت خوان!

جناب صالحی، سرنوشت و سرگذشت صاحب‌نفسانِ تاریخ تئاتر و سینما و هنرهای تجسمی و الباقی، در سایه و سکوت، بماند! ما این روزها به کارتون‌های‌ هادی حیدری و سیاه مشق‌های محمد قوچانی، رحم کرده‌ایم!؟ اینان فرزندان من و شما هستند! حمایت از  «کیا رستمی» و اسکار «فرهادی» و تبریک و افتخار نخواستیم! لیکن ما هیچ دست خطی از شما، له یا علیه، ندیده‌ایم؟!

جناب وزیر پیشنهادی، آمار کمی فیلم و تیراژ کتاب، ساده دستکاری می‌شود! اما چند تا «کلنل» هنوز در پیچ و خم بوروکراسی ممیزی خاک می‌خورند و زخم‌هایی که روح هنرمند را می‌خراشد و می‌تراشد؟! ما فرزندانمان را، نسل جوانمان را، توقیف کرده‌ایم!

لیست بلند بالای رایزن‌های  فرهنگی، و سازمانی مشابه وزارت خارجه و سفیران فرهنگی ایران، برای نسل جوان آنسوی مرزها، چه کرده‌اند؟ دیپلماسی فرهنگيِ برون مرزی شما چیست؟

جناب وزیر صفحات اجتماعی شما، کی، کجا و چند ساله است؟ استفاده از توییتر و فیس بوک و اینستاگرام و کلا دنیای مجازی بدون فیلتر یا ممنوع؟! اختیار امنیت جامعه‌ی فرهنگی، دقیقا با چه کسی است؟

جناب صالحی، من ذره‌ای به دغدغه‌ی دینی جنابعالی در سطح اجتهاد حوزوی، شک ندارم؛ اما شما به عنوان اتفاقا عضوی از بدنه‌ی وزارتخانه، نام ببرید از حضورتان در جشنواره‌ها، کنسرت‌ها، تئاتر، مثلا این روزها و جشن‌های صنفی؛ موضع سیاسی شما باید شفاف باشد! خط فکری شما اگر معلوم نباشد، آش همان آش و کاسه می‌شود مسلخ اصلاح طلبان و روشنفکران، به دست تحجر و تعصب و دلواپسی!

و به قول جانباز اصلاحات، رأی ما می‌شود قدرت به مثابه‌ی کالا!

برای ما معلوم کنید بودجه‌ی عریض و طویل ارشاد، کی به دست اهالی هنر خواهد رسید؟

شما در کمیسیون فرمودید نخ تسبیح هستید، برایمان شفاف بگویید مهره‌های این تسبیح، چه کسانی خواهند بود!؟

چرا هنر را سیاسی بازی کرده‌ایم و جانِ آزاد هنرمندان را به خاطر غم نان، وارد معاملات و معادلات ناجوانمردانه می‌کنیم؟ شما که اتفاقا معاونت فرهنگی این وزراتخانه بوده‌اید بگویید تعریف‌تان از هنر چیست؟ گفتمان شما مبارزه با تهاجم و توطئه است یا تساهل و تسامح؟

وکلای ملت، عزیزان جان! اگر امروز، از آنچه در دوره‌ی مدیریت فرهنگی وزیر پیشنهادی بر این مرز و بوم، رقم خورده، راضی هستید به ایشان بازهم اعتماد کنید! کارنامه‌ی ایشان در این عرصه، بر ما عیان است! اما من، امیدوارانه، منتظرم، زن یا مرد، انسانی از متن هنر، بیاید و کاری بکند!

بی‌دلیل نیست اگر
باز نمی‌شود دری که می‌کوبیم
یا کسی پشت آن نیست
یا هست و باز نمی‌کند
یا که اصلا در نیست، دیوار است!
ذهن زیبا، خانه‌ی هنرمند است؛ خانه‌ی هنرمندان را آباد کنیم!

آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که برین بحر معلق نکنیم

منبع: کانال تلگرام مهندس قاسم میرزائی