جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
چون حافظه تاریخی ما ضعیف است و شتاب و رگبار خبرها و تحلیلها در شبکههای اجتماعی و خبری بر آن سایه میافکند و فرصت درک رخدادهای کنونی را هم سلب میکند فکر کردم به مناسبت اعتصاب مظلومانه روحانی آزاده شیخ مهدی کروبی فرازی از یک یادداشت در گذشته و خبر مهم آن درباره یکصد نفری که میخواستند با سلاح سبک و سنگین(آر پی جی) خون راه بیندازند را یادآوری کنم که آشکار شود فتنه گر کیست؟
در یادداشتی با عنوان «حرف کلیدی روحانی» (هفته نامه صدا دوره جدید،ش ۴ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ ص ۴ و ۵) از ماجرایی سخن گفته شد که نکته مهم این یادداشت دوباره در نوشته دیگری با عنوان «آزمون بزرگ مشروعیت نظام» (سرمقاله مردم امروز، ش ۱۶ سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳) تکرار شد. در فرازی از مقاله «حرف کلیدی روحانی» ذیل عنوان «بخش مکتوم فتنه، خارج از تور قانون» آمده بود:
«فتنه» مطرح شده در چندسال اخیر یک اصطلاح سیاسی مولود حوادث ناگوار سال ۱۳۸۸ و اصطلاح کشداری است که به سبب آن میتوانند با بسیاری از افراد به شیوه غیرقانونی برخورد کنند. البته درباره موضوعی که امکان بحث جامع الاطراف، مستند و کارشناسی پیرامون آن نیست، نگارنده سکوت کردن را ارجح میداند اما اگر بخواهیم داستان فتنه را با همان ادبیات رسمی و جناحی مسلط دنبال کنیم نیز به گفته آقای علی مطهری نماینده شجاع مجلس، فتنه شامل تحریک کنندگان آن هم میشود و کشتن و ضرب و شتم نیز جرم مشهود است اما شگفت اینجاست که بخشی از مسئله دیده نمیشود یا پنهان میماند.
یکی از رویدادهای مهم سال ۱۳۸۸ که باگذشت چندسال همچنان مکتوم مانده و اگر ابعاد آن افشاء میشد تصور موجود رسمی و جناحی از فتنه هم دستخوش چالش میشد این است که در سال ۸۸ معترضان به استناد اصل ۲۷ قانون اساسی درخواست مجوز کردند و چون دولت وقت برخلاف قانون اساسی از صدور مجوز امتناع کرد آنها تجمعات آرام برگزار کردند ولی افراد بسیار معدود و فرصتطلب وابسته به گروههای غیرقانونی که در پی میوهچینی از اعتراضات مسالمتآمیز بودند دست به اقداماتی خارج از اهداف معترضان زدند و دستگاههای تبلیغاتی دولتی هم این موارد را که در خیل جمعیت معترضان، ناچیز بود بزرگنمایی کرد و حتی برای بدنام کردن معترضان، آنها را وابسته به گروههای تروریستی معرفی کرد و بزرگترین تبلیغات رایگان را برای این گروهها انجام دادند زیرا به دنیا اعلام میکردند این گروهها هواداران میلیونی دارند و قادر هستند هزاران نفر را به خیابانها بکشند.
این کار شبیه عمل کسی بود که برای کشتن دشمنی که پشت سرش قرار دارد گلوله را از سینه خودش عبور میدهد. بنابراین در مورد اقدامات معترضین در سال ۸۸ نمیتوان حکم کلی صادر کرد. اولا عده قلیلی اقدامات خارج از برنامه معترضان انجام دادند که ربطی به اکثریت معترضان و رهبران آنان نداشت. ثانیا درباره بخشی از خشونتها نباید نادیده گرفت که مهاجمان به تظاهرات در تحریک آنان به خشونت نقش اصلی را داشتند و در واقع آنان شروع کننده بودند. عدهای از مسئولان سیاسی و انتظامی هم به نامناسب بودن برخوردها اعتراف کردهاند.
در این رابطه اطلاعات مهمی ناگفته مانده است. برای مثال در سال ۸۹ خبر مهم، سری و سانسور شدهای در یک روزنامه اصولگرای حامی سرسخت دولت وقت نشت کرد آنهم از زبان آقای نبی حبیبی دبیرکل هیات مؤتلفه. در روزنامه وطن امروز سه شنبه ۷ دی ۱۳۸۹ ص ۳ از قول آقای نبی حبیبی دبیر کل حزب مؤتلفه آمده بود: «در یکی از تظاهرات پس از انتخابات، وزارت اطلاعات در حد فاصل میدان آزادی تا انقلاب یک گروه صد نفری را دستگیر کرده که مجهز به بیسیم و سلاح بودند و قصد داشتند وارد جمعیت شده و به کشتن مردم صرف نظر از اینکه چه طیفی هستند بپردازند. حبیبی گفته است تعجب میکنم چرا این خبر را منتشر نکردهاند».
هنگامی که خبر را خواندم که در لابلای مطالب روزنامه گم شده بود فکر کردم یک سخن تازه برای جو سازی علیه معترضان انتخاباتی و انتساب آنها به گروه رجوی یا تروریسم است اما در شگفت بودم که اگر چنین باشد چرا آن را در بوق و کرنا نکرده و سرپوش گذاشتهاند. در بند ۲۴۰ دو نفر از آنها زندانی و با برخی زندانیان سیاسی هم سلول شده بودندکه به بیان خودشان از حامیان یا مسئولان ستاد احمدینژاد در شیراز بودند و یکیشان جانباز شیمیایی و عضو…. و میتوانستند مصداق سخن دبیرکل حزب مؤتلفه باشند که گفت با سلاح سبک و سنگین (آر پی جی) و بیسیم آمده بودند که معترضان را بکشند. آنها در هتلی در خیابان آزادی مستقر میشوند که چون هتلدار میخواهد چمدان را ببرد و مانع میشوند شک میکند و به وزارت اطلاعات که در شرایط بحرانی آن زمان از قبل از آنها خواسته بود حرکات مشکوک را اطلاع دهند خبر میدهند با این تصور که این افراد از گروه مجاهدین هستند اما وقتی دستگیر و هویتشان شناخته شد برای اینکه انتشار این خبر را به زیان خود میدیدند سانسور کردهاند.
عجیب این است که در چند سال گذشته هیچکس به این خبر بسیار مهم و تعیین کننده در درک حوادث سال۸۸ از نظر سیاسی و قضایی توجه نکرده و تاکنون جایی بدان پرداخته نشده است. آقای نبی حبیبی اخیرا نیز بار دیگر این اظهارات را با کمی تفاوت تکرار کرده است(نگاه کنید به شرق، شماره ۱۹۴۹- یکشنبه ۲۰ بهمن۱۳۹۲ ص۲). اما چرا داستان این صد نفر مسلح که دستگیر شدهاند هیچگاه از سوی رسانههای رسمی بازگو نشد و ابعاد آن روشن نگردید در حالی که مسائل خیلی کوچکتر از آن در بوق و کرنا شده است؟
اگر ابعاد این خبر روشن میشد به بسیاری از مبهمات حوادث سال۸۸ هم پاسخ داده میشد و تعریف روشنتری از فتنه به دست میآمد. در نهایت اینکه تمام افرادی که متهم به تخریب و اغتشاش بودند برفرض اینکه اتهامات به همه آنها وارد بوده و یا از طریق فیلمهای منتشر شده شناسایی شده بودند، بازداشت و مجازات شدند اما عوامل دیگری که دست به خشونت علیه معترضان زدند از جمله همان صد نفری که آقای نبی حبیبی گفتهاند تاکنون کسی از محاکمه و مجازت آنها اطلاعی ندارد.
صرفنظر از اینکه بر اساس سخن رئیس جمهور، شهروندان را نمیتوان با عنوان فتنه (و در مواردی هم به تعبیر او با توهم و تخیل) از هیچ حقی محروم کرد مگر اینکه محرومیت اجتماعی به حکم قانون داشته باشند که این محرومیتها موقت و برای جرائم مشخصی است. طبق اصول۱۹و۲۰ قانون اساسی نیز، همه در برابر قانون مساویند. اگر قانون درباره همه طرفهای یک حادثه یکسان رعایت شود آنگاه دفاع بخشی از اصولگرایان از محرکین حوادث سال۸۸ نیز مصداق فتنه خواهد بود وآنها نیز باید پاسخگو باشند.
لینک متن کامل دو یادداشت اشاره شده در وبسایت نویسنده:
http://www.emadbaghi.com/archives/001288.php
http://www.emadbaghi.com/archives/001300.php
کانال گفتارهای باقی https://t.me/emadbaghi
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|