چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 27.10.2016, 7:10


ریچارد هاس، دبیر شورای روابط خارجه ایالات متحده
منبع: Project-Syndicate
شرق

کارزار جاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ایالات متحده بیش از هر چیز با فقدان مدنیت و تفاوت‌های فاحش بین دو نامزد آن شناخته می‌شود. دونالد ترامپ، تاجری ضدحکومتی در اردوی جمهوری‌خواهان و هیلاری کلینتون، سیاست‌مدار اتوکشیده به نمایندگی از دموکرات‌ها. در‌این‌میان جای تعجب نیست اگر با نظر به آنکه رقابت انتخاباتی، گسل‌های عمیق موجود در جامعه آمریکایی را آشکار كرده و از اعتبار جهانی آن کاسته، گلایه از به‌درازاکشیدن بیش از حد آن یکی از معدود موضوعاتی باشد كه شهروندان آمریکایی بر سر آن توافق داشته باشند؛ اما اکنون که به پایان رقابت‌های انتخاباتی نزدیک می‌شویم، این پرسش مطرح می‌شود که بعد از آن چه چیز در انتظارمان خواهد بود؟

نظرسنجی‌ها حکایت از آن دارند که کلینتون می‌تواند ترامپ جنجالی را شکست دهد؛ اما نباید نتایج نظرسنجی‌ها را با واقعیت اشتباه گرفت. هرچه باشد، تا پیش از برگزاری همه‌پرسی برگزیت در ماه ژوئن گذشته، بسیاری از ناظران بر این باور بودند که پیروزی کمپین مخالفان حتمی است. اگر جلوتر بیاییم، رأی‌دهندگان کلمبیایی چند هفته پیش توافق‌نامه صلحی را رد کردند که انتظار می‌رفت با رأی قاطع مردم حمایت شود. تمام اینها به آن منظور بود تا بدانیم اگرچه پیروزی کلینتون محتمل است؛ اما به‌هیچ‌عنوان قطعی نیست. تنها نظرسنجی موثق همانی است که روز هشتم نوامبر صورت خواهد گرفت و تا آن زمان، هرچه گفته شود فقط حدس و گمان است؛ اما می‌توان درباره برخی پیش‌بینی‌ها با اطمینان بیشتری سخن گفت.

شکی نیست که پس از انتخابات و فارغ از آنکه چه کسی رئیس‌جمهوری شود یا چه حزبی اکثریت کنگره را در اختیار بگیرد، آمریکا در مقام کشوری چنددسته با دولتی ناهمگون ظاهر خواهد شد. دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان قادر نخواهند بود اهداف خود را بدون پشتیبانی حداقلی طرف مقابل محقق كنند؛ اما نباید به این خیال بود که تنها شکاف موجود در عرصه سیاست آمریکایی بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها بروز یافته است. در حقیقت شکاف‌های درونی این دو حزب عمده نیز به همان نسبت عمیق است و سبب شده تا جناح‌های رادیکال‌تر هر دو حزب درصدد باشند تمامیت نیروهای آن را به منتهی‌الیه مطلوب خود سوق دهند؛ دموکرات‌ها به چپ و جمهوری‌خواهان به راست. همین امر سازش بین دو حزب بر روی مواضع معتدل‌شان را بسیار دشوار می‌كند.

از‌سرگیری بلافصل سیاست‌های انتخاباتی نیز بیش‌از‌پیش احتمال مصالحه را کاهش خواهد داد. اگر کلینتون پیروز انتخابات شود، بسیاری از جمهوری‌خواهان موفقیت او را ناشی از ضعف ترامپ دانسته و به ‌تبع آن او را در مقام رئیس‌جمهوری یک‌دوره‌ای قضاوت خواهند کرد. آنان چنین نتیجه‌گیری می‌کنند که کشوری خواهان تغییر، احتمالا اجازه نخواهد داد یک دموکرات برای چهارمین دوره پیاپی در دفتر ریاست‌جمهوری حاضر باشد. بسیاری از جمهوری‌خواهان، به‌ویژه كسانی که منکر حقانیت پیروزی کلینتون هستند، تلاش خواهند کرد دولت او را عاجز کرده تا مبادا توانایی پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ را داشته باشد.

به سیاق مشابه، اگر ترامپ پیروز شود، نیز اکثر دموکرات‌ها و چه ‌بسا برخی از جمهوری‌خواهان پس از غلبه بر شگفت‌زدگی و ناامیدی‌شان، اولویت اصلی خود را اطمینان از این نکته قرار خواهند داد که ترامپ برای بار دوم شانس حضور در کاخ سفید را نداشته باشد؛ اما هر سناریویی که اتفاق بیفتد، همچنان احتمال پیشرفت در برخی حوزه‌های کلیدی وجود دارد. دولت بعدی ایالات متحده می‌تواند با تصویب قوانینی، منابع مالی لازم برای مدرن‌سازی زیرساخت‌های کهنه کشور را فراهم كند؛ سیاستی که هر دو نامزد و بخش بزرگی از نمایندگان کنگره از آن حمایت می‌كنند. دولت همچنین می‌تواند با سرهم‌بندی اکثریتی از قانون‌گذاران، عاقبت قانون مالیاتی ایالات متحده را با کاهش نرخ بالای مالیاتی شرکت‌ها و افزایش مالیات‌های اعمالی بر ثروتمندان اصلاح کند. در‌این‌بین همچنین احتمال اصلاح نظام خدمات بهداشتی و درمانی به‌عنوان بزرگ‌ترین دستاورد رئیس‌جمهوری باراک اوباما نیز وجود دارد.

در مقابل، باقی معضلات و مسائلی که مستلزم همکاری کنگره و رئیس‌جمهوری است احتمالا به این زودی‌ها در دست بررسی قرار نخواهد گرفت. اصلاح قوانین مهاجرتی که به اندازه اروپا در ایالات متحده نیز جنجال‌برانگیز شده، یکی از این مسائل است. موضوع دیگر تجارت و قراردادهای تجاری است؛ چراکه ترامپ و کلینتون هر دو صرفا به این دلیل که فضای سیاسی داخلی، سیاست‌گذاران را نسبت به پشتیبانی از مواضعی که مخالفانی سرسخت دارند، محتاط کرده، با پیمان شراکت ترانس-پاسیفیک مخالفت کرده‌اند؛ حتی اگر امضای آن به ‌نفع جایگاه اقتصادی و راهبردی ایالات متحده باشد؛ اما تبعات انتخابات در حوزه سیاست خارجه می‌تواند تا حدودی متفاوت باشد؛ زیرا بنا بر قانون اساسی ایالات متحده، رئیس‌جمهوری در این زمینه از آزادی عمل و اختیارات درخور‌توجهی برخوردار است؛ در‌حالی‌که تنها کنگره می‌تواند به ‌طور رسمی اعلام جنگ کرده یا معاهدات بین‌المللی را امضا کند، رئیس‌جمهوری اختیار دارد حتی بدون مجوز صریح کنگره نیز دستور استفاده از قوای نظامی کشور را صادر کرده یا از آن ممانعت کند. رئیس‌جمهوری همچنین می‌تواند جدا از معاهدات، در هر توافق‌نامه بین‌المللی دیگری نیز ورود کرده و سیاست خارجه ایالات متحده را با اتکا به فرمان‌های اجرائی خود تغییر دهد؛ چنانکه اوباما درباره مسئله احیای روابط با کوبا دست به چنین اقدامی زد.

در صورت ریاست‌جمهوری کلینتون، چنین اختیاراتی می‌تواند منجر به برپایی یک یا چند منطقه امن در سوریه، ارائه تسلیحات دفاعی بیشتر به اوکراین و اتخاذ موضعی سخت‌گیرانه‌تر در قبال کره‌شمالی و تقویت برنامه هسته‌ای و موشکی آن کشور منجر شود؛ اما از طرف دیگر حدس‌زدن اقدامات آتی ترامپ در سیاست خارجه بسیار دشوارتر است. او به‌هرحال پیش‌از‌این با عرصه سیاست بیگانه بوده؛ بنابراین کسی نمی‌داند چه میزان از اظهارات تبلیغاتی او به سیاست‌هایی عملی بدل خواهند شد. با‌وجود‌این هنوز می‌توان پیش‌بینی کرد دولت ترامپ از متحدان سنتی اروپایی و آسیایی‌اش فاصله گرفته و تا جایی که بتواند، از خاورمیانه دور بماند.

آنچه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری به سر آمریکا خواهد آمد، همچنان یک پرسش بی‌پاسخ است؛ اگرچه برخی پیامدهای آن را می‌توان تا حدودی پیش‌بینی کرد؛ اما تنها چیزی که می‌توان درباره آن اطمینان داشت، این واقعیت است که ۹۶ درصد از جمعیت جهانی که در انتخابات آمریکا رأی نخواهند داد، کمتر از شهروندان آمریکایی تحت ‌تأثیر تبعات و پیامدهای آن نخواهند بود.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024