جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
مصطفی صادقی / خبرآنلاین
اوضاع در جناح اصلاح طلبان این روزها متفاوت شده با آنچه که در برونداد رسانهای آنها دیده میشود. این خفای درونی و بروز بیرونی البته در جایی مانند پارلمان اکنون بیش از هر جای دیگری نگاهها را به خود جلب کرده؛ سوال این است «آنهمه دلآشوبگی که با صدای بلند به گوش همه رسانده شده حالا چرا آرام گرفته و هیچ خبری از اصلاح طلبی در بهارستان نیست؟»
قبل از ورود به بحث حتما باید تکلیف یک سوال دیگر را مشخص کرد «آیا منظور از اصلاحطلبی در پارلمان، «دگر» بودن و تولید اپوزیسیون از پارلمانتاریستهاست؟» پاسخ این سوال حتما منفی است.
مبنای تحلیل پیش رو، خاصه آنجا که درباره اصلاحطلبی بحث میشود با «دگر» بودن و «هم صدایی» با اپوزیسیون زمین تا آسمان توفیر دارد. اینجا اصلاح طلبی به معنای تلاش برای رفرم و شعارهایی است که قبل از انتخابات توسط این طیف سیاسی داده شد. ساده تر بگوییم؛ همه بحث بر سر همان سخنانی است که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس سر دادند، البته بدون قضاوت درباره درستی و نادرستی آن شعارها. به یک معنا سخن اینجا بر سر این گزاره شکل میگیرد که چرا اصلاح طلبان درون پارلمان شباهتی به اصلاحطلبان بیرون پارلمان ندارند. آیا تئوری و تاکتیک «نو» شدن، پوستی از اصلاح طلبان انداخته که قامت آنها را بیشباهتترین شکل به صورت روزهای قبل از اسفند ۹۴ کرده است؟ آیا همان سندروم شورای شهر است که آنها را در پارلمان هم به این روزگار دچار کرده است؟
این متهم، مجرم نیست...
دیگر عادی شده؛ همه کاسه و کوزهها را بر سر عارف میشکنند. میگویند او چندان همچسبی و قرابتی با اصلاح طلبی در مقام عمل ندارد. عارف را محافظهکاری میدانند که خود را با شرایط موجود وفق داده و حرف نزدن و سکوت را همراه کرده با فقدان تحرک سیاسی. میگویند تنها در حوزه نظر گاهی اکتیو است و البته هیچگاه نخواسته که یک همپوشانی میان نظر و عمل پدید آورد. نخواسته که عامل تحرک و فعالیت باشد برای فراکسیونی که رییساش شده است.
اینها را مخالفانش با صدای بلند میگویند؛ نکته اما این است که هر بلندی صدا مبنای درستی صدا نیست. بیپیرایه بگوییم محمدرضا عارف یا متهم این وضع اصلاح طلبان نیست یا اگر هم باشد نمیتوان او را در صف اول متهمان نشاند. اشکال در جای دیگری قابل رویت است؛ کنکاش کنیم به خوبی آن را خواهیم یافت.
گامهای اصلاحطلبانه از شورا تا مجلس
وقایع سال ۸۸ برای اصلاح طلبان بسیار گران تمام شد. آنها از روزگار خوششان آنقدر دور شدند که کسی گمان نمیبرد این زاویه نشینی تا سالهای نزدیک به اتمام برسد. همین هم شد، همبستگی سیاسی میان آنان چنان آسیب دیده بود که ترمیماش برای بازگشت به عرصه قدرت رسمی آن هم با نسبتی که میانشان با حاکمیت شکل گرفته بود بسیار سخت و حتی ناممکن به نظر میرسید. «زمان»؛ آنها به این فاکتور نیاز داشتند، راه دیگری نبود.
ناگهان یک انتخابات به یاری آنها آمد. پارلمان شهری که رقیب یک بار از آن برای رسیدن به قدرت بهرهای حیاتی برده بود حالا مقابل آنها هم قرار داشت. هدف این بود «باید روزگار خوش سابق را به امروز بکشانیم». تلاشها برای ترمیم همبستگیهای آسیب دیده آغاز شد و اراده «هم پیوندی» عنصری برای کنار گذاشتن دلخوریهای داخلی شان شد.
حالا اما یک مساله اصلی وجود داشت، چهرههای شاخص قبلی، مجال سیاستورزی نداشتند. آنها در سطح حاکمیت با چالش «عدم اعتماد» و در سطح اجتماع با چالش «ریسک شکست» مواجه بودند. تصمیمشان این شد؛ از «چهرههای در راه» بهره میگیریم. آنها تاکتیک «نو شدن» را برگزیدند. به چهرههای جدید مجوز رویت پذیری دادند تا برایشان جنبش ایجاد کنند.
همه «شهر» را نگرفتند اما گمانشان این بود که آنچنان کرسی دارند که شهردارشان را راهی ساختمان بهشت کنند. این سرخوشی اما عمر زیادی نداشت. «چهرههای در راه» جدای از اینکه رسم سیاست نمیدانستند چندان هم اصلاحطلب نبودند. روز انتخاب شهردار همه چیز برای تصمیمسازان معلوم شد. نکته اما این بود که آنها راهی جز تاکتیک «نو، نو » نداشتند. باید از وضع حیات گیاهی به حیات نباتی سیاسی میرسیدند. شهرداری را دادند تا هزینه تاکتیک تازهشان را هم پرداخت کرده باشند.
همان زمان انتخابات ریاست جمهوری را هم داشتند، باز همان چالشهای «عدم اعتماد»، «زمان» و «ریسک شکست» گریبانشان را گرفته بود. ریاست جمهوری را به اشتراک گذاشتند تا با حداقلی از عواید شراکت، صندلیهایی از پاستور را به دست آورند. همین هم شد؛ حالا آنها میخواستند «اعتمادسازی» با حاکمیت را درست در شرایطی که «زمان» هم سپری میشد آغاز کنند تا شاید بتوانند در روزگاری نه چندان دور با حضور شاخصتر در رقابتی دیگر حتی «ریسک شکست» را هم پذیرا شوند. انتخابات مجلس دقیقا همان موعد هدفگذاری شده بود.
ریزش آنها در مرحله تایید صلاحیتها اگر چه که اصلاحطلبان را به ائتلافی با برخی اصولگرایان و جریان حامی دولت رساند اما هر چه بود چهرههای قابل شماری از آنها راهی بهارستان شدند تا پارلمانتاریست شوند. آرزو بر آورده شد؛ راه بازگشت و حضور در قدرت رسمی حالا هموار بود. بر اساس فهرست منتشر شده اکنون اصلاحطلبان بخشی قابلتوجهی از آرایش سیاسی مجلس دهم را شکل میدادند. به پارلمان که رسیدند شعاریشان یکی یکی مرور شد. «زمان» که گذشت خبری از تحقق آن حرفها نشد. اتفاقات تازه هم که افتاد «بیعملی» بر جمعیت آنها توفیق یافت. برخی، بدبینانه میگویند سیر رفتار این اصلاحطلبان از حالت سینوسی به نزولی تغییر هم یافته است.
حالا تحلیلگران در فضایی از رصد تحرکات این اصلاحطلبان در ماههای گذشته دنبال پاسخ این سوال میگردند که چرا این اصلاح طلبان پارلمنتاریست، اصلاح طلب نیستند.
چندان دور از واقعیت نیست که گفته شود اصلاحطلبان در فقر چهرههای اصلاحطلب مجوزدار که یک دلیلش عدم زایش و رویش در سالهای بعد از دوم خرداد است و دلیل مهم دیگرش ریزشهای سالهای منتهی به دهه نود به «چهرههایی تازه» متوسل شدند که از اصلاحطلبی تنها «پُز»آن را یدک میکشیدند. آن چهرههای در راه که به یکباره مجوز رویت پذیری یافته بودند، نشدند آن چهرههای آلترناتیوی شدند که انتظار تصیم سازانشان بود. فراکسیون امید که محل همنشینی این اصلاحطلبان شده است حالا بیرمقتر از همیشه، آشفتگی سامان خود را به نظاره نشسته است. انتقاد برخی این است که این ضعف از کادر رهبری فراکسیون نشات میگیرد حال آنکه تحلیل شرایط موجود به رصدگران مسایل سیاسی میگوید آنچه دقیقا رخ داده این است که پارلمانتاریستهای اصلاح طلب چه با عارف و چه بیعارف، بروندادی بیش از این ندارند.
هر چه هست اکنون یک زمزمه، تصمیمسازان اصلاحطلب را میآزارد. آن زمزمه این است: «آنها که امروز سکوت کردهاند ممکن است روزی خودمختارانی شوند که یا برای لیدرهایشان پدیده گریز از مرکز را برجای میگذارند و به مستقلهایی با هویت تازه تبدیل میشوند یا حتی شاید کسانی از آنها چمدانشان را بسته به جایگاه جناح رقیب کوچ کنند.»
شاید منصفانه این باشد که بگوییم جز این پوست اندازی راهی برای تصمیمسازان جناح باقی نمانده بود. اما باید این را هم گفت:«صاحبان تصمیم در جناح رو دست خوردهاند، این پارلمانتاریستها اصلاحطلب نیستند!»
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|