پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 18 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 25.08.2016, 13:25

آمار‌های نگران‌کننده اقتصادی علی لاریجانی


بخش‌هایی از سخنان علی لاریجانی در  «دوازدهمین کنگره سراسری جامعه اسلامی مهندسین»

* برای اداره جامعه به افراد دانا نیازمندیم که بتوانند منجر به آبادانی و پیشرفت کشور شده و مراودات بین‌المللی را براساس عزت و پیشرفت کشور انجام دهند. باید برای رسیدن به این هدف سازوکاری وجود داشته باشد که مهمترین آن وجود احزاب قدرتمند است.

* در کشورهای غربی احزاب بزرگ منشأ تربیت نیرو و برنامه‌ریزی هستند. حزبی که سرکار است باید برنامه و کار داشته باشد و آن حزب مخالف دولت در سایه نیز دارد. این بدان معناست که هیچ‌گاه در وسط امور خاموش نمی‌شود.

* احزاب بزرگ در کشورهای غربی علاوه بر تربیت کادر امور را به صورت تشکیلاتی پیش می‌برند. روندی که در کشور ما تنها این سوال را بوجود می‌آورد که تشکیلات در چه جایی قرار دارد.

* چرا وضعیت اقتصادی کشور مناسب نیست؟ طبیعتاً دولتمردان در امر سیاسی باید عملکرد داشته باشند که منجر به پیشرفت همه‌جانبه کشور شود. در واقع دولتمردان باید کمتر به نظریه‌پردازی پرداخته و بیشتر کار حکومتی به معنای اجرایی داشته باشد تا کشور به پیشرفت و امنیت برسد. اگر پیشرفت حاصل نشود بدان معناست که مسیر اشتباهی طی شده است.

* شرایط مثل این است که رفتگری به جای جمع کردن زباله‌ها صبح در خانه شما آمده و از آثار یک دانشمند برای شما صحبت کند. قطعا در این موقع شما آن رفتگر را تحسین نمی‌کنید و از او می‌خواهید که به کارش برسد. وضعیت یک مدیر سیاسی نیز همین است. مدیر سیاسی قرار است کشور را درست اداره کند تا آبادانی و امنیت ایجاد شود. حال اگر مدیری کارهای دیگری انجام داد و با استفاده از سازوکارهایی کشور را به مسیر نادرست برد نمی‌توان آن مدیر را موفق دانست. فرقی نمی‌کند که آن مدیر اصولگرا یا اصلاح‌طلب باشد.

* سرانه تولید ناخالص ملی یکی از مولفه‌های وضعیت اقتصادی یک کشور است که ما از بین ۱۸۵ کشور در رتبه ۹۴ قرار داریم. از نظر آزادی اقتصادی نیز از بین ۱۷۸ کشور در رتبه ۱۷۱ هستیم و این بدان معناست که رقابت در کشور ما بسیار پایین است آن هم در شرایطی که رهبری سیاست‌های اصل ۴۴ را تدوین و ابلاغ کردند و قانون تصویب شد. حال سوال این است که آیا این قانون به درستی اجرا شده است؟ در اجرای اصل ۴۴ مواردی وجود داشت که به عنوان بدهی نیروگاهی به یک وزارتخانه داده‌اند حال این‌که وزارت نیرو به صورت عالمانه نیروگاه را اداره می‌کند و اینکه نیروگاه به وزارتخانه غیرتخصصی به عنوان بدهی داده شود معلوم نیست که چه معنایی دارد و این را به عنوان اصل ۴۴ تعبیر می‌کنند.

* ایران در بین ۱۰۴ کشور از لحاظ نرخ بیکاری در رتبه ۸۲ است. کمتر کشوری وجود دارد که نرخ بیکاری‌اش دو رقمی باشد البته زمانی نرخ بیکاری حدود ۴۰ درصد بود که آن زمان شرایط واویلا بود. این نشان می‌دهد که امور به درستی اداره و ساماندهی نشده است.

* ایران در بین ۱۸۸ کشور در رتبه ۱۸۰ از لحاظ نرخ تورم است. تقریباً در تمامی دوران ۳۰ ساله نرخ تورم دو رقمی و گاهی تک‌رقمی شده که آن زمان تحریم هم نبود. می‌گویند که تورم دو رقمی به خاطر تحریم‌ها که بخشی از این حرف درست است اما در زمانی که فروش نفت هم خوب بود باز هم تورم دو رقمی بود.

* رتبه ایران در بین ۱۸۱ کشور از لحاظ سهم سرمایه‌گذاری خارجی ۱۶۴ است. این موضوع نشان می‌دهد که ما از نظر جذب سرمایه‌گذاری مشکل داریم که در این شرایط رتبه ایران در بین ۱۸۷ کشور از لحاظ حمایت از سرمایه‌گذاری، ۱۶۷ است. این موضوع نشان می‌دهد که مردم ما ترجیح می‌دهند پولشان را در جاهایی که زود نتیجه می‌دهد سرمایه‌گذاری کنند آن هم به خاطر شرایط سخت و فسادانگیز بروکراتیک کشور است که مردم ترجیح می‌دهند پولشان را در جای امنی همچون بانک قرار داده و همان سود ۱۸ درصد را گرفته اما در تولید سرمایه‌گذاری نکنند.

* همانطور که رهبری تاکید کردند باید دانشگاه و صنعت به هم گره بخورند؛ یعنی گاهی دانشگاه با روش‌هایی نیازمندی‌های تولید را رفع کند و از آن طرف تولید خود را مدیون دانشگاه بداند. موضوعی که در کشور ما به درستی انجام نمی‌شود، بطوری که از ۱۴۰ کشور ما در رتبه ۱۰۲ هستیم. حال این‌که دنیا فهمیده برای ترقی باید دانشگاه منابع پژوهش‌های تولید باشد و به تولید کمک کند. به همین دلیل آن‌ها هیچ‌گاه بودجه دولتی به دانشگاه نمی‌دهند بلکه باید دانشگاه از افکارهای پژوهشی استفاده کرده و بودجه‌اش را فراهم کند از آن طرف نیز معافیت‌هایی را برای تولید در نظر می‌گیرند تا مشوق‌هایی برای استفاده از پژوهش‌های دانشگاهی باشد. در کشور ما چون همه چیز نفتی اداره می‌شود، پول برای دانشگاه برای تحقیق و به تولید برای تولید می‌دهیم به همین دلیل این دو به یکدیگر نیازمند نیستند. باید دانشگاه و صنعت را به هم نیازمند کنیم.

* ایران از لحاظ حقوق مالکیت معنوی از ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۳۰ است. این موضوع نگرانی‌ را در بین کارآفرینان ایجاد کرده است. از طرف دیگر ایران از لحاظ دسترسی به آخرین فناوری از بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۱۱ قرار دارد. موضوعی که شاید دلیل آن نگرش سطحی مدیریت‌ها و نبود افق دید برای استفاده از فناوری‌های نو است.

* ایران از لحاظ شفافیت در سیاست‌گذاری دولتی در بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۱۵ است. یکی از ابتدایی‌ترین کارها برای سرمایه‌گذاری وجود سیاست‌های شفاف است که باید برای حل این مشکل اقدامات لازم صورت گیرد.

* ایران از لحاظ انحراف از بودجه عمومی در بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۷۳ است. این بدان معناست که در زمان تدوین بودجه واقعیات در نظر گرفته نشده است. وقتی کمتر از ۵۰ درصد برنامه توسعه اجرا می‌شود بدان معناست که دولت در زمان تدوین برنامه با مشکل مواجه است و یا این‌که خود را ملزم به اجرای برنامه و قانون نمی‌داند. این افتخار برای یک مدیر نیست که بگوید به قانون کاری ندارد چون اگر کسی در بالاترین مسند اجرایی به قانون توجهی نکند آن پایین هرج و مرج کامل بوجود می‌آید و نتیجه آن می‌شود که قانون در کشور اجرایی نمی‌شود.

* رتبه ایران را از لحاظ جذب استعداد در بین ۱۴۰ کشور، ۱۳۴ است. خیلی از استعدادها از کشور می‌روند چون تولید رونق ندارد و شرایط کار فراهم نیست و کارآفرینی منزلتش را از دست داده است.

* ایران از لحاظ جمعیت شهری از بین ۲۱۶ کشور در رتبه ۱۲ است که این مایه تأسف است چون امروز روستاها در حال تخلیه‌شدن هستند به این دلیل که چرخه اقتصادی مطلوبی در روستاها برای پیشرفت وجود ندارد و آن‌ها مجبور به مهاجرت می‌شود. نتیجه آن است که حدود ۷۰ درصد مردم در شهرها سکونت دارند.

* وقتی راجع به امر سیاسی صحبت می‌کنیم باید بفهمیم چه مشکلاتی از لحاظ مدیریت سیاسی داریم. اینکه گروهی سر کار می‌آیند یا به وظیفه خود آشنایی ندارد و یا بدون توجه کارش را انجام می‌دهد. تاکنون برخی افراد درجایگاه مهم سیاسی کشور آمده و به دنبال امورات دیگر رفته. آن‌ها به کشورهای دیگر رهنمودهایی داده‌اند اما به وضعیت داخل توجه نکرده و تلاشی برای حل مشکلات نداشته‌اند.

* مساله امر سیاسی در کشور مورد بی‌دقتی یا سهل‌اندیشی شده است. درست است که امر سیاسی جزء سخت‌ترین و مهمترین امور کشور است اما باید برای آن زحمت بیشتری کشید چون قبیله‌گرایی در این رابطه مشکلی را حل نمی‌کند. این‌که اصولگرا و یا اصلاح‌طلب دور هم جمع شوند باید برای‌شان اداره کشور مهم باشد و این‌که چه برنامه‌ای داشته و چقدر کار بلد باشند.

* باید تشکل‌ها و احزاب کادر خلق کنند و برای کشور برنامه داشته باشند. تشکیلات و احزاب دو ماموریت مهم تدوین برنامه و تربیت کادر دارند. این‌که در حکومت اسلامی باید همیشه در اداره کشور بنیادگرا باشیم امر درستی است چون هرچه اصولی فکر کنیم شرایط درست است و باید در فکر سیاسی آرمان‌ها و عقبه قوی داشت. اما در عمل سیاسی شرایط متفاوت است. اینکه گاهی به اصطلاح اتوبوسی افراد را می‌آورند اشاره به همین اشکال است که گروهی که سرکار می‌آیند تنها افراد همفکر خود را بر کارهای اجرایی می‌گذارند . باید در فکر مبناگرا بود اما در عمل هر کسی می‌تواند برای اداره کشور توانمند باشد. باید برای اداره کشور از افرادی با سابقه خوب و آشنا به امور استفاده کرد و راه را به روی آن‌ها نبست. باید از افراد شایسته استفاده کرد نه اینکه همه افراد را اتوبوسی سرکار آورد.

* بنده در زمان بررسی موضوع برگزاری انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت به موضوع اهمیت تشکل‌ها بسیار تاکید کردم، چون تشکل‌ها اگر در سرنوشت کشور وزن داشته باشند بهتر می‌توانند فعالیت کنند. امیدواریم در مجلس و در زمان تصویب قانون انتخابات سیاست‌های کلی انتخابات در قانون نیز تسری پیدا کند.

* ایجاد حزب قوی منوط به وقت‌گذاشتن، زحمت کشیدن و آموزش افراد است. حدود تشکل‌های قوی با مرام و مسلک برای کشور ضروری است چون با این نخبگان می‌توان به بهترین نحو کشور را اداره کرد.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024